الوفيات: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
1. محقق و مصحح كتاب در مقدمهاش - كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن را معين نكرده - با معرفى شخصيت نويسنده و كتابش، تأكيد كرده است كه: «... نويسنده (ابن رافع) كتابش را منحصر ساخته است بر شرح حال معاصرانش از اعلام قرن هشتم هجرى كه شهرتى داشته يا مشاركتى در علوم و فنون مهمّ، داشتهاند. پس براى محدثين، فقهاء، ادباء، قاضيان، برخى رجال صوفيه، مؤذنها، شاعران، مورخان، مدرسان، امامان مساجد جامع و مشايخ زاويهها و خانقاهها و... از فاضلان آن روزگار - مردان يا زنان - شرح حالى آورده است. ولى از ذكر رجال سياست و اداره با انواع گوناگون آن، نظاميان، كارگران و كشاورزان و... از طبقات جامعه كه در فنون مورد اهتمام نويسنده، مشاركت يا شهرتى نداشتهاند، چشمپوشى كرده است. | 1. محقق و مصحح كتاب در مقدمهاش - كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن را معين نكرده - با معرفى شخصيت نويسنده و كتابش، تأكيد كرده است كه: «... نويسنده (ابن رافع) كتابش را منحصر ساخته است بر شرح حال معاصرانش از اعلام قرن هشتم هجرى كه شهرتى داشته يا مشاركتى در علوم و فنون مهمّ، داشتهاند. پس براى محدثين، فقهاء، ادباء، قاضيان، برخى رجال صوفيه، مؤذنها، شاعران، مورخان، مدرسان، امامان مساجد جامع و مشايخ زاويهها و خانقاهها و... از فاضلان آن روزگار - مردان يا زنان - شرح حالى آورده است. ولى از ذكر رجال سياست و اداره با انواع گوناگون آن، نظاميان، كارگران و كشاورزان و... از طبقات جامعه كه در فنون مورد اهتمام نويسنده، مشاركت يا شهرتى نداشتهاند، چشمپوشى كرده است. | ||
در ضمن شرح حالهايى كه براى اين اعلام برگزيده نوشته، يادكردى را براى شمارى فراوان از مراكز علم و فرهنگ از مساجد جامع و مدارس و... مىيابيم و... چنانكه در اين كتاب مطالب پربارى درباره قضاوت و قاضيان و اماكنى است كه در آن قضاوت را بر عهده داشتهاند. همان طور كه اهتمام كرده به ذكر گواهان و بازرسان و مراكز بادهگسارى و اجتماعشان و در آن است اطلاعات سرشارى درباره اسامى كتابهايى كه طلاب در درس و بحثشان از آنها استفاده مىكردند و آن كتابهايى كه در آن عصر رايج بود كه براى شناسايى انواع علوم مورد اعتماد در آن دوران سودمند است...» | در ضمن شرح حالهايى كه براى اين اعلام برگزيده نوشته، يادكردى را براى شمارى فراوان از مراكز علم و فرهنگ از مساجد جامع و مدارس و... مىيابيم و... چنانكه در اين كتاب مطالب پربارى درباره قضاوت و قاضيان و اماكنى است كه در آن قضاوت را بر عهده داشتهاند. همان طور كه اهتمام كرده به ذكر گواهان و بازرسان و مراكز بادهگسارى و اجتماعشان و در آن است اطلاعات سرشارى درباره اسامى كتابهايى كه طلاب در درس و بحثشان از آنها استفاده مىكردند و آن كتابهايى كه در آن عصر رايج بود كه براى شناسايى انواع علوم مورد اعتماد در آن دوران سودمند است...» <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ج1، ص14-28</ref>. | ||
محقق سپس درباره نسخههاى مورد اعتماد و روش تصحيح اثر حاضر توضيح داده است | محقق سپس درباره نسخههاى مورد اعتماد و روش تصحيح اثر حاضر توضيح داده است <ref>ر.ك: همان، ج1، ص22-25</ref>. | ||
نويسنده، در مقدمه مختصرش چنين نوشته است: «... آنگاه كه كتاب تاريخ حافظ ابومحمد قاسم بن محمد برزالى را ديدم كه منتهى به آخر سال 736ق، شده، خواستم كه آن را ادامه دهم و...» | نويسنده، در مقدمه مختصرش چنين نوشته است: «... آنگاه كه كتاب تاريخ حافظ ابومحمد قاسم بن محمد برزالى را ديدم كه منتهى به آخر سال 736ق، شده، خواستم كه آن را ادامه دهم و...» <ref>ر.ك: همان، ج1، ص7</ref>. | ||
2. در سال 739ق، در شب يكشنبه 14 محرم، امام مقرئ شمسالدين ابوعبداللّه محمد بن احمد بن على بن غدير واسطى مقرئ شافعى، در بيمارستان منصورى قاهره درگذشت و فردايش در مقبرههاى باب النصر دفن شد. از شيخ عزالدين ابوالعباس احمد بن ابراهيم فاروثى، «الذرية الطاهرة» دولابى و غير آن را شنيد و روايت كرد و فاضل بود در وجوه قرائات و خوشذهن و اشعار نحوى را زياد حفظ كرده بود و... | 2. در سال 739ق، در شب يكشنبه 14 محرم، امام مقرئ شمسالدين ابوعبداللّه محمد بن احمد بن على بن غدير واسطى مقرئ شافعى، در بيمارستان منصورى قاهره درگذشت و فردايش در مقبرههاى باب النصر دفن شد. از شيخ عزالدين ابوالعباس احمد بن ابراهيم فاروثى، «الذرية الطاهرة» دولابى و غير آن را شنيد و روايت كرد و فاضل بود در وجوه قرائات و خوشذهن و اشعار نحوى را زياد حفظ كرده بود و... <ref>ر.ك: متن كتاب، ج1، ص66</ref>. | ||
3. در سال 767ق، در روز چهارشنبه هفتم محرم، امام قاضى العسكر شهابالدين ابوالعباس احمد بن ابراهيم (بن ايوب) عنتابى حنفى در دمشق درگذشت و در مسجد جامع آنجا بر او نماز خوانده شد و در مقبره صوفيه دفن شد. او زير نظر شيخ رضىالدين منطيقى مشغول تحصيل شد و در چند مدرسه در دمشق تحصيل كرد و شرحى براى «مغنى» در اصول فقه و شرحى براى «مجمع البحرين» در شش جلد نوشت كه من جزئى از آن را ديدهام | 3. در سال 767ق، در روز چهارشنبه هفتم محرم، امام قاضى العسكر شهابالدين ابوالعباس احمد بن ابراهيم (بن ايوب) عنتابى حنفى در دمشق درگذشت و در مسجد جامع آنجا بر او نماز خوانده شد و در مقبره صوفيه دفن شد. او زير نظر شيخ رضىالدين منطيقى مشغول تحصيل شد و در چند مدرسه در دمشق تحصيل كرد و شرحى براى «مغنى» در اصول فقه و شرحى براى «مجمع البحرين» در شش جلد نوشت كه من جزئى از آن را ديدهام <ref>ر.ك: همان، ج2، ص5</ref>. | ||
4. در روز پنجشنبه شانزدهم جمادىالآخره 774ق، فقيه فاضل عالم شمسالدين ابوعبداللّه محمد بن ابومحمد بن طوسى درگذشت. او از قاسم بن عساكر روايت شنيده و همچنين جماعت بسيارى نيز از او روايت شنيدهاند | 4. در روز پنجشنبه شانزدهم جمادىالآخره 774ق، فقيه فاضل عالم شمسالدين ابوعبداللّه محمد بن ابومحمد بن طوسى درگذشت. او از قاسم بن عساكر روايت شنيده و همچنين جماعت بسيارى نيز از او روايت شنيدهاند <ref>ر.ك: ج2، همان، ص65</ref>. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
براى كتاب حاضر، در پايان جلد دوم، فهرستهاى متعدد فنى (سالهاى تاريخ هجرى و ميلادى شخصيتهاى مطرحشده، اسامى رجال، نساء، القاب، قاضيان، پزشكان، اعلامى كه شرح حالى برايشان ذكر نشده، اماكن، كتابها و اصطلاحات) و فهرست منابع فراهم شده است. | براى كتاب حاضر، در پايان جلد دوم، فهرستهاى متعدد فنى (سالهاى تاريخ هجرى و ميلادى شخصيتهاى مطرحشده، اسامى رجال، نساء، القاب، قاضيان، پزشكان، اعلامى كه شرح حالى برايشان ذكر نشده، اماكن، كتابها و اصطلاحات) و فهرست منابع فراهم شده است. | ||
كتاب حاضر، مستند است و مصحح و محقق ارجاعات و تعليقات و توضيحاتش را بهصورت پاورقى نوشته است. مصحح براى تحقيق و تصحيح اثر حاضر از تعداد قابل توجهى (14 نسخه خطى و 271 كتاب چاپى) از منابع معتبر به زبان عربى استفاده كرده است | كتاب حاضر، مستند است و مصحح و محقق ارجاعات و تعليقات و توضيحاتش را بهصورت پاورقى نوشته است. مصحح براى تحقيق و تصحيح اثر حاضر از تعداد قابل توجهى (14 نسخه خطى و 271 كتاب چاپى) از منابع معتبر به زبان عربى استفاده كرده است <ref>ر.ك: همان، ج2، ص319-351</ref>. | ||
==پانويس == | |||
<references /> | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
مقدمه و متن كتاب. | مقدمه و متن كتاب. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۸: | ||
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17728 مطالعه کتاب الوفیات در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17728 مطالعه کتاب الوفیات در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
نسخهٔ ۱۶ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۴۵
نام کتاب | الوفیات |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | سلامی دمشقی، محمد بن رافع (نويسنده)
زکار، عبد الجبار (محقق) |
زبان | عربی |
کد کنگره | |
موضوع | |
ناشر | جمهوریة العربیة السوریة، منشورات وزارة الثقافة |
مکان نشر | دمشق - سوریه |
سال نشر | 1986 م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE11651AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
«الوفيات»، اثر محمد بن رافع سلامى دمشقى است كه نويسنده در آن، شرح حال برخى از درگذشتگان معاصر خودش را ذكر كرده كه در زمينه علوم و فنون نقشى داشتهاند.
تحقيق اين اثر دو جلدى - كه به زبان عربى نوشته شده - را عبدالجبار زكار انجام داده و مقدمهاى تحقيقى بر آن افزوده است.
نويسنده كسانى را ياد كرده است كه از سال 737 تا سال 774ق، رحلت كردهاند و بر اساس گزارش وى در اين اثر، در مدت مذكور در مجموع 953 نفر از انديشوران و نخبگان به ديار باقى شتافتهاند.
ساختار
كتاب حاضر از مقدمه محقق و مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل: جلد اول، از سال 737ق تا سال 766ق و جلد دوم، از سال 767ق تا سال 774ق) تشكيل شده است.
گزارش محتوا
براى آشنايى اجمالى با محتوا و ويژگىهاى اثر حاضر، توجه به نكات ذيل، كافى است:
1. محقق و مصحح كتاب در مقدمهاش - كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن را معين نكرده - با معرفى شخصيت نويسنده و كتابش، تأكيد كرده است كه: «... نويسنده (ابن رافع) كتابش را منحصر ساخته است بر شرح حال معاصرانش از اعلام قرن هشتم هجرى كه شهرتى داشته يا مشاركتى در علوم و فنون مهمّ، داشتهاند. پس براى محدثين، فقهاء، ادباء، قاضيان، برخى رجال صوفيه، مؤذنها، شاعران، مورخان، مدرسان، امامان مساجد جامع و مشايخ زاويهها و خانقاهها و... از فاضلان آن روزگار - مردان يا زنان - شرح حالى آورده است. ولى از ذكر رجال سياست و اداره با انواع گوناگون آن، نظاميان، كارگران و كشاورزان و... از طبقات جامعه كه در فنون مورد اهتمام نويسنده، مشاركت يا شهرتى نداشتهاند، چشمپوشى كرده است.
در ضمن شرح حالهايى كه براى اين اعلام برگزيده نوشته، يادكردى را براى شمارى فراوان از مراكز علم و فرهنگ از مساجد جامع و مدارس و... مىيابيم و... چنانكه در اين كتاب مطالب پربارى درباره قضاوت و قاضيان و اماكنى است كه در آن قضاوت را بر عهده داشتهاند. همان طور كه اهتمام كرده به ذكر گواهان و بازرسان و مراكز بادهگسارى و اجتماعشان و در آن است اطلاعات سرشارى درباره اسامى كتابهايى كه طلاب در درس و بحثشان از آنها استفاده مىكردند و آن كتابهايى كه در آن عصر رايج بود كه براى شناسايى انواع علوم مورد اعتماد در آن دوران سودمند است...» [۱].
محقق سپس درباره نسخههاى مورد اعتماد و روش تصحيح اثر حاضر توضيح داده است [۲].
نويسنده، در مقدمه مختصرش چنين نوشته است: «... آنگاه كه كتاب تاريخ حافظ ابومحمد قاسم بن محمد برزالى را ديدم كه منتهى به آخر سال 736ق، شده، خواستم كه آن را ادامه دهم و...» [۳].
2. در سال 739ق، در شب يكشنبه 14 محرم، امام مقرئ شمسالدين ابوعبداللّه محمد بن احمد بن على بن غدير واسطى مقرئ شافعى، در بيمارستان منصورى قاهره درگذشت و فردايش در مقبرههاى باب النصر دفن شد. از شيخ عزالدين ابوالعباس احمد بن ابراهيم فاروثى، «الذرية الطاهرة» دولابى و غير آن را شنيد و روايت كرد و فاضل بود در وجوه قرائات و خوشذهن و اشعار نحوى را زياد حفظ كرده بود و... [۴].
3. در سال 767ق، در روز چهارشنبه هفتم محرم، امام قاضى العسكر شهابالدين ابوالعباس احمد بن ابراهيم (بن ايوب) عنتابى حنفى در دمشق درگذشت و در مسجد جامع آنجا بر او نماز خوانده شد و در مقبره صوفيه دفن شد. او زير نظر شيخ رضىالدين منطيقى مشغول تحصيل شد و در چند مدرسه در دمشق تحصيل كرد و شرحى براى «مغنى» در اصول فقه و شرحى براى «مجمع البحرين» در شش جلد نوشت كه من جزئى از آن را ديدهام [۵].
4. در روز پنجشنبه شانزدهم جمادىالآخره 774ق، فقيه فاضل عالم شمسالدين ابوعبداللّه محمد بن ابومحمد بن طوسى درگذشت. او از قاسم بن عساكر روايت شنيده و همچنين جماعت بسيارى نيز از او روايت شنيدهاند [۶].
وضعيت كتاب
براى كتاب حاضر، در پايان جلد دوم، فهرستهاى متعدد فنى (سالهاى تاريخ هجرى و ميلادى شخصيتهاى مطرحشده، اسامى رجال، نساء، القاب، قاضيان، پزشكان، اعلامى كه شرح حالى برايشان ذكر نشده، اماكن، كتابها و اصطلاحات) و فهرست منابع فراهم شده است.
كتاب حاضر، مستند است و مصحح و محقق ارجاعات و تعليقات و توضيحاتش را بهصورت پاورقى نوشته است. مصحح براى تحقيق و تصحيح اثر حاضر از تعداد قابل توجهى (14 نسخه خطى و 271 كتاب چاپى) از منابع معتبر به زبان عربى استفاده كرده است [۷].
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.