جیلانی، عبدالکریم بن ابراهیم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'رده: 25 شهریور الی 24 مهر' به '') |
||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
نسخهٔ ۱۴ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۵۱
نام | جیلانی، عبدالکریم بن ابراهیم |
---|---|
نامهای دیگر | جیلی، عبدالکریم بن ابراهیم
گیلانی، عبدالکریم بن ابراهیم کیلانی، عبدالکریم بن ابراهیم |
نام پدر | ابراهیم |
متولد | اول محرم سال 767ق |
محل تولد | اصالتاً بغدادى و از حيث نسب گيلانى |
رحلت | 805یا 826ق |
اساتید | شيخ اسماعيل جبرتى
شيخ جمالالدين محمد بن اسماعيل بن مكدش؛ بهاءالدين نقشبند |
برخی آثار | الـانسان الکامل فی معرفة الاواخر و الاوایل (جیلی) |
کد مؤلف | AUTHORCODE03782AUTHORCODE |
جيلى، عبدالكريم قطبالدين بن ابراهیم (767-805یا 826ق)، عارف و صوفى محقق، از نوادگان شيخ عبدالقادرِ گيلانى است. با استناد به شعرى از وى (أ لعبدك الجيلي منك عناية) در كتاب «الإنسان الكامل في معرفة الأواخر و الأوائل»[۱]، شهرت او جيلى است، نه جيلانى. همچنين وى در قصيده النادرات العينية[۲]،
ولادت و وفات
زمان ولادتش را اول محرم سال 767 ذكر كرده است.
بنا به نقل عبدالله حبشى، ابن اهدل، در كتاب «تحفة الزمن بذكر سادات اليمن»، تاريخ وفات جيلى را 826 و مدفن وى را شهر زبيد يمن ذكر كرده است. برخى نيز تاريخ وفات او را 805ق و گروهى نيز 832ق قيد كردهاند.
زادگاه
اينكه جيلى خود را اصالتاً بغدادى و از حيث نسب گيلانى دانسته، موجب شده است تا درباره زادگاه او دو نظر مطرح شود.
جيلى در مقدمه «الإنسان الكامل» به نسبت خود با پيامبر اكرم(ص) نيز اشارهاى كرده است.
اساتید
جيلى به يمن علاقه شديدى داشت. تعلق خاطر او به زبيد، بيشتر به سبب حضور استاد طريقتش در آنجا بود. شيخ اسماعيل جبرتى از مشايخ بنام و برجسته يمن بود كه جيلى با بهرهمندى از ارشادهاى وى سلوك كرد. جيلى گرايش خود را به عرفان ابن عربى، مرهون ترغيبات شيخ خود مىداند.
جيلى از مصاحبت ديگر مشايخ نيز بهرهمند شده بود، از جمله از شيخ جمالالدين محمد بن اسماعيل بن مكدش؛ بهاءالدين نقشبند صاحب طريقت نقشبندیه و شيخ عارفى به نام جمالالدين ملقب به مجنون كه در كتاب «حقيقة الحقايق» از او ياد كرده است.
احمد بن ابىبكر ردّاد، مريد و جانشين جبرتى، نيز مورد مدح و تكريم جيلى بود. ظاهراً در زمان حيات جبرتى، در منزل ردّاد مجالس ذكر و سماع برپا مىشد و جيلى نيز در آنها حضور مىيافت.
جيلى، همانند بسيارى از بزرگان تصوف، اهل سياحت بود و از جمله به هند، ايران، زبيد، مكه و مدينه، قاهره، غزه و صنعاء سفر كرد.
پيروى جيلى از ابن عربى در مباحث عرفانى روشن است. گفتهاند كه جيلى كتاب «الإنسان الكامل» را از آن روى نگاشته است تا اصول وحدت وجود را به شيوه ابن عربى، شرح و نظام وجود را بر اساس عقايد وى بهدقت ترسيم كند.
در آثار او از ابن عربى با وصف «امام» و «سيدى» ياد شده است كه تأثير جدّى ابن عربى بر جيلى و احترام جيلى را به او نشان مىدهد، اما اين بدان معنا نيست كه جيلى در مسائل نظرى، صرفاً تابعِ ابن عربى بوده است؛ زيرا جيلى ادعا كرده كه بيشتر مطالب كتاب «الإنسان الكامل» را از طريق شهود به دست آورده و اين مطالب را در كتابى پيش از خود نديده است. بدين ترتيب، جيلى از جمله عارفان محققى است كه پيش از تبيين مسائل نظرى، ابتدا در تجربه عرفانى خود به آن دست يافته و پس از آن به تدوين و نگارش همت گمارده است.
آثار
تأليفات جيلى، بر اساس موضوع آنها، به چهار دسته تقسيم مىشود:
- آثارى در عرفان نظرى كه در آنها از موضوعاتى نظير وحدت وجود و حقيقت محمدى بحث مىشود. عنوان اين كتابها عبارتند از: «الإنسان الكامل في معرفة الأواخر و الأوائل»؛ «الكمالات الإلهية في الصفات المحمدية»؛ «شرح مشكلات الفتوحات المكية»؛ «أمهات المعارف»؛ «مراتب الوجود و حقيقة كل موجود»؛ «كشف الغايات في شرح ما اكتنفت عليه التجليات» و... بروكلمان در فهرست خود، با استناد به نسخه خطى رامپور، «كشف الغايات» را از جيلى دانسته است. كتابى با همين عنوان در كتابخانه ملى فرانسه وجود دارد.
- آثارى در عرفان عملى و آداب سير و سلوك كه از آن جمله است: «أربعون موطن»؛ «الأسفار عن رسالة الأنوار»؛ «شرح أسرار الخلوة»؛ «جنة المعارف و غاية المريد و العارف»؛ «غنية أرباب السماع و كشف القناع عن وجوه الاستماع»؛ «عقيدة الأكابر»؛ «مسامرة الحبيب و مسايرة الصحيب»؛ «رسالة السبحات»؛ «مرآة العارفين»؛ «المناظر الإلهية»؛ «منزل المنازل»؛ «النادرات العينية» و «السفر القريب نتيجة السفر الغريب».
- آثار مرتبط با علم حروف و اسما يا علم كيميا، از جمله: «حقيقة الحقايق»؛ «الكهف و الرقيم في شرح بسم اللّه الرحمن الرحيم» و «عيون الحقايق في كل ما يعلم من علم الطريق».
- آثارى مشتمل بر تفسير قرآن يا شرح روايات كه از آن جمله است: «الناموس الأعظم و القاموس الأقدم»، در چهل جزء كه فقط برخى از اجزاى آن، بهصورت نسخه خطى، باقى مانده است، از جمله: «شرح حديث ما وَسَعَنى ارضي و لا سمائي»، «روضات الواعظين»، «قابَ قوسين و ملتقى الناموسين»، «سرّ النور المتمكن في معنى قوله «المؤمن مرآة اخيه»»، «لسان القدر بنسيم السحر»، «الخضم الزاهر و الكنز الفاخر في تفسيرالقرآن» كه جيلى در «الكمالات الإلهية» از اين تفسير با عنوان «الخضم الزاخر و الكنز الفاخر» نام برده و افزوده است كه هنوز آن را به اتمام نرساندهام. از اين كتاب، نسخهاى به دست نيامده است.
پانويس
منابع مقاله
برگرفته از مقاله على اشرف امامى در دانشنامه جهان اسلام، ج 11، ص581.
وابستهها
الـانسان الکامل فی معرفة الاواخر و الاوایل (جیلی)
الکمالات الالهیه فی الصفات المحمدیه
الکهف و الرقیم فی شرح بسم الله الرحمن الرحیم
نسيم السحر في بعض صفات خير البشر
الاسفار عن رسالة الانوار فیما یتجلی لاهل الذکر من الانوار
قاب قوسین و ملتقی الناموسین فی معرفة سید الکونین صلیاللهعلیهوآلهوسلم
لوامع البرق الموهن، في معني (ما وسعني ارضي و لاسمائي و وسعني قلب عبدي المومن)