صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست: تفاوت میان نسخهها
جز (Yqorbani@noornet.net صفحهٔ صفويه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست منتقل کرد) |
جز (جایگزینی متن - ': ==' به '==') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
«صفويه در عرصه دين، فرهنگ و سياست»، تأليف مورخ معاصر رسول جعفريان به زبان فارسى است. با وجود كثرت مطالعات انجام شده در تاريخ سياسى و اقتصادى عصر صفويه، در عرصه تحولات دينى تقريباً در سالهاى اخير و عمدتاً در پژوهشهاى اين نويسنده مورد توجه قرار گرفته كه اينك تمام مقالات ايشان در اين مجموعه سه جلدى در دسترس است. شايد دليل اصلى توجه كمتر محققين، به تأليف در اين حوزه، عدم آشنايى پژوهشگران عصر صفويه با منابع فقهى و مباحث آن و از اين مهمتر، خطى بودن بخش اعظمى از آثار فقهى فقهاء عصر صفويه باشد. | «صفويه در عرصه دين، فرهنگ و سياست»، تأليف مورخ معاصر رسول جعفريان به زبان فارسى است. با وجود كثرت مطالعات انجام شده در تاريخ سياسى و اقتصادى عصر صفويه، در عرصه تحولات دينى تقريباً در سالهاى اخير و عمدتاً در پژوهشهاى اين نويسنده مورد توجه قرار گرفته كه اينك تمام مقالات ايشان در اين مجموعه سه جلدى در دسترس است. شايد دليل اصلى توجه كمتر محققين، به تأليف در اين حوزه، عدم آشنايى پژوهشگران عصر صفويه با منابع فقهى و مباحث آن و از اين مهمتر، خطى بودن بخش اعظمى از آثار فقهى فقهاء عصر صفويه باشد. | ||
== ساختار | == ساختار== | ||
مجلدات سه گانه كتاب مشتمل بر 40 فصل است كه 11 فصل آن در جلد اول، 16 فصل آن در جلد دوم و باقى فصول در جلد سوم آمده است. هر يك از فصلها با يك مقدمه يا درآمد آغاز و مشتمل بر زيرفصلهاى و عناوين متعددى است. | مجلدات سه گانه كتاب مشتمل بر 40 فصل است كه 11 فصل آن در جلد اول، 16 فصل آن در جلد دوم و باقى فصول در جلد سوم آمده است. هر يك از فصلها با يك مقدمه يا درآمد آغاز و مشتمل بر زيرفصلهاى و عناوين متعددى است. | ||
== گزارش محتوا | == گزارش محتوا== | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
در فصلهاى ديگر، اين مجلد آثار ديگرى از شيخ حر عاملى، شيخ لطفالله اصفهانى، علىنقى كمرهاى بررسى شده است. در انتهاى اين مجموعه نيز به علل زوال صفويان اشاره شده است. نويسنده با استفاده از اسناد اين دوران، دگرگونى ارزشها، فساد شايع در درباريان و اميران، دخل و خرج نامتناسب و نابودى سپاهيان را، از جمله عوامل سقوط حكومت صفوى دانسته است. | در فصلهاى ديگر، اين مجلد آثار ديگرى از شيخ حر عاملى، شيخ لطفالله اصفهانى، علىنقى كمرهاى بررسى شده است. در انتهاى اين مجموعه نيز به علل زوال صفويان اشاره شده است. نويسنده با استفاده از اسناد اين دوران، دگرگونى ارزشها، فساد شايع در درباريان و اميران، دخل و خرج نامتناسب و نابودى سپاهيان را، از جمله عوامل سقوط حكومت صفوى دانسته است. | ||
== وضعيت كتاب | == وضعيت كتاب== | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
[[رده:تاریخ]] | [[رده:تاریخ]] | ||
[[رده:تاریخ ایران]] | [[رده:تاریخ ایران]] | ||
نسخهٔ ۱۴ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۱۱
نام کتاب | صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | جعفریان، رسول (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | DSR 1178 /ج7ص7 |
موضوع | ایران - تاریخ - صفویان، 907 - 1148ق. - سیاست فرهنگی
ایران - تاریخ - صفویان، 907 - 1148ق. - سیاست و حکومت دین - قرن 10 - 12ق. |
ناشر | پژوهشکده حوزه و دانشگاه |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1379 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE3236AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
«صفويه در عرصه دين، فرهنگ و سياست»، تأليف مورخ معاصر رسول جعفريان به زبان فارسى است. با وجود كثرت مطالعات انجام شده در تاريخ سياسى و اقتصادى عصر صفويه، در عرصه تحولات دينى تقريباً در سالهاى اخير و عمدتاً در پژوهشهاى اين نويسنده مورد توجه قرار گرفته كه اينك تمام مقالات ايشان در اين مجموعه سه جلدى در دسترس است. شايد دليل اصلى توجه كمتر محققين، به تأليف در اين حوزه، عدم آشنايى پژوهشگران عصر صفويه با منابع فقهى و مباحث آن و از اين مهمتر، خطى بودن بخش اعظمى از آثار فقهى فقهاء عصر صفويه باشد.
ساختار
مجلدات سه گانه كتاب مشتمل بر 40 فصل است كه 11 فصل آن در جلد اول، 16 فصل آن در جلد دوم و باقى فصول در جلد سوم آمده است. هر يك از فصلها با يك مقدمه يا درآمد آغاز و مشتمل بر زيرفصلهاى و عناوين متعددى است.
گزارش محتوا
نويسنده در مقدمه كتاب، به اهميت دوره صفوى در بازيابى كاربرد «ايران» پس از قرون متمادى اشاره مىكند. به اعتقاد وى، پس از ظهور اسلام طى نه قرن نخست هجرى، به لحاظ سياسى، به صورت كشورى مستقل، وجود خارجى نداشته و در واقع، از زمان تسلط امويان و سپس عباسيان و ديگر امرا و دولتهاى محلى و منطقهاى، گاه تحت سلطه مناطق غربى خود در عراق، و گاه تحت سلطه دولتها و نژادهاى برخاسته از شرق خود بوده است. در درازاى اين نهصد سال، كلمه ايران، به جز دوره ايلخانان، بسيار محدود بكار رفته و ايران، پارههاى از هم گسسته بوده است؛ آنچنان كه در هر دوره، سلسلهاى مستقل بر بخشى از آن حكمرانى مىكرده و به جاى نام ايران، نام بخشها و ايالات آن؛ مانند خراسان، سيستان، آذربايجان، جبال، گيلان و مازندران و فارس، شهرت داشته است. در عوض، اسم و رسم عمومى براى تمامى آن چه كه ايران ناميده مىشد، وجود نداشته و با نامهاى مختلفى؛ مانند عجم يا تاجيك و غيره از آن ياد مىشده است.
ايران به عنوان يك واحد سياسى مستقل، در دوره صفوى، صورت پيش از اسلام خويش را باز يافت. انكار نمىتوان كرد كه در كنار خاندان شيخ صفىالدين اردبيلى، بسيارى از تركان آناتولى كه مريدان دلباخته اين خاندان بودند، در تشكيل دولت صفوى و طبعاً ايران مستقل سهيم بودند. اين تركان كه در اوائل، در برابر تاجيكان قرار داشتند، به مرور ايرانى شدند و در عمل، از دولت، فرهنگ و ملتى حمايت كردند كه به سرعت، به عنوان يك واحد سياسى مستقل، از لحاظ جغرافيايى، سياسى و مذهبى در بخش مركزى و غربى آسيا درخشيد.
در اين دوره، هويّت ايرانى، طراحى جديدى يافت كه مىتوان از آن با عنوان «مسلمان شيعه ايرانى فارسى زبان» ياد كرده و آن را بر بيشتر ساكنان ايران زمين تطبيق كرد؛ چه، حتى سنيان ايران نيز، گرايش شيعى داشته و دارند.
وى در ادامه به تبيين تفاويت اين دوران با پيش از آن مىگويد: تفاوت عمده ايران صفوى با دوره پيش از آن، در نقشى بود كه اين بار، مذهب شيعه در هويت جديد بر عهده داشت. تا پيش از دولت صفوى، مذهب در ايران، مجموعهاى آميخته از سه گرايش تسنن، تصوف و تشيع بود. به لحاظ تودهاى، سراسر ايران تحت سلطه خانقاهها بود. دولتها به طور غالب سنّى بودند و فقه و قضاوت نيز، تحت سيطره عالمان اهل سنت بود. در اين دوره، بجز در چند شهر، خبرى از فقه و فكر و آداب و رسوم شيعى نبود. زمانى كه در دوره صفوى تشيع رسميت يافت، رواج مذهب جديد، تنها به مثابه نشر يك مذهب ساده؛ همانند مذهب حنفى يا شافعى نبود، بلكه به همراه آن، فلسفه سياسى خاصى مطرح شد. براى مثال، انديشههاى فلسفى و كلامى در ايران كه تحت سلطه اشعرىگرى، به حيات ضعيف خود ادامه داده بود، در اين دوره، رواجى تمام يافت؛ و مهمتر آن كه، مذهب تشيع، در طرز تلقى مردم از هر جهت، تأثير ويژهاى از خود بر جاى نهاد.
به هر روى، دولت صفوى، طى دويست و سى سال تمدن ويژه خود را بنا كرد، تمدنى كه از هر حيث، لوازم مورد نياز خود را به همراه دارد. طبعاً اقتباس از گذشته و كشورهاى معاصر فراوان بود؛ اما از حيث فكرى، علمى، اجتماعى و اقتصادى، روزگار صفوى اصول خاص خود را داشت و به عنوان يك دولت خلاق و مبتكر مطرح بود.
در يك جمله مىتوان، دوره صفوى را نقطه قوّت تاريخ كشور ما به حساب آورد؛ چرا كه وقتى دولت صفوى قوام گرفت، و آن گاه كه تثبيت شد، تحوّل عميقى را در ايران آغاز كرد و گر چه اين تحول با ابزارهاى سنتى صورت مىگرفت؛ اما سبب شكوفايى همه جانبه در ايران شد. آبادى ايران از لحاظ اقتصادى در دوره صفوى بسيار قابل توجه است؛ همچنان كه به لحاظ فرهنگى و ساخت و باز ساخت آثار تاريخى، از هر حيث يادآور دوره پر شكوه و پر ثروت سلجوقى در ايران است. مدارس بىشمار، موقوفات فراوان، امكانات علمى گسترده، حفظ ميراث مكتوب گذشته، به ويژه ميراث مكتوب شيعه، كتابت صدها هزار نسخه خطى در حوزه قدرت صفويان كه بسيارى از آنها تا به امروز بر جاى مانده؛ ايجاد مساجد بزرگ و بسيارى از امور ديگر، نشان مىدهد كه ايران دوره صفوى، دورهاى درخشان در تاريخ ايران اسلامى بوده است. سفرنامههاى بيگانان، در ايران آن روز، شاهدى بر پيشرفتهاى علمى و اجتماعى در ايران است.
بدين ترتيب مىتوان ادعا كرد، عصر جديد ما، از دوره صفوى آغاز مىشود، دورهاى كه ايران نوين شكل گرفت، فرهنگ تشيع غلبه يافت و فرهنگ و هنر اصيل دينى، خلاقيت و ابتكار خود را در عرصههاى مختلف نشان داد؛ دورهاى كه فقيهان و فيلسوفان بنامى از ايران برخاستند و با تأليف آثار گرانبها، حيات فكر دينى را به عنوان فكرى زنده و پويا تضمين كردند.
در اينجا به دو نكته بايد توجه داشت. نخست آن كه اين دوره، همانند بسيارى از دورههاى حتى پرشكوه تاريخى، خالى از خبط و خطا، به ويژه از سوى شاهان صفوى نيست. اين يقينى است كه آنان خطاهاى زيادى داشتند و حتى در اداره كشور در اواخر دوره صفوى، آن چنان ضعفى از خود نشان دادند كه مشتى افغان قندهارى، از راه طولانى به اصفهان آمدند و اين عروس آسيا را نابود كرده، دولت صفوى را ساقط نمودند. طبعاً دفاع از اين دوره پر شكوه، دفاع از خرابىها، مظالم و ستمگرىهاى برخى از شاهان صفوى نيست؛ دفاع از مجموعهاى است كه در اين دوره، تحت رهبرى اين دولت، توانست كشور خويش را با كمترين امكانات بسازد و آباد كند.
نكته دوم، آن است كه در چند دهه اخير دشمنىهاى زيادى با صفويان شده است كه ريشه در برخى از ناآگاهىهاى تاريخى و مذهبى دارد. جريان روشنفكرى دينى در ايران، در مقطعى از حركت خود، با حمله به صفويان و فرهنگ مذهبى صفوى، كوشيد تا آن را از پايه سست گرداند. معالاسف، اين حركت توفيق زيادى به دست آورد و توانست در يك مقطع تاريخى، تصور مردم كشور ما را به آن دوره بدبين سازد؛ چيزى كه هنوز آثار آن در اذهان و افكار جامعه ما بر جاى مانده است.
براى زدودن آثار منفى اين حركت، لازم است تا روى اين دوره ناشناخته، كه تا به امروز بسيارى از منابع آن در دسترس عموم قرار نگرفته و ابعاد آن از سوى مورخان و محققان بىطرف آشكار نگشته، كارهاى جدىترى صورت گيرد.
مجموعهاى كه با عنوان «صفويه در عرصه دين، فرهنگ و سياست» ملاحظه مىكنيد و بايد نام دقيقتر «مطالعاتى درباره دوره صفوى» را بر آن نهاد، عبارت از چهل نوشتار است كه برخى پژوهشى و شمارى هم مرور بر آثار مكتوب اين دوره، براى عرضه مواد لازم جهت پژوهش در اين دوره، مىباشد. طبعاً در هر يك از اين عناوين، تلاش بر آن بوده است تا نكته و مسألهاى از اين دوره تاريخى، روشن شود. به طور قطع، كارى با اين پراكندگى، نواقص و ضعفهايى خواهد داشت كه نيازمند تكميل مىباشد.
خلاصه مطالب مجلدات سهگانه كتاب به ترتيب به اين شرح است:
جلد اول:
اولين فصل كتاب، با عنوان دولت صفوى و رسميت مذهب تشيع در ايران به چگونگى به قدرت رسيدن صفويان، رسمى شدن مذهب تشيع توسط شاه اسماعيل، وضعيت مذهبى شهرهايى؛ مانند: قزوين، گيلان و خراسان در دوره صفوى و مباحثى از اين دست اختصاص دارد.
دومين فصل، به بررسى افكار نويسنده و متن رسالهاى با عنوان «احكام الدينيه فى تكفير قزلباش» اختصاص دارد. در اين رساله كه در چهار باب تنظيم شده شاه اسماعيل و شيعيان را گمراه و اعتقادات آنها مضلّ دانسته شده است.
نويسنده در فصل سوم، به مطالعه ساختار حكومت در ايران صفوى و نقش علما در آن مىپردازد. اين فصل با بررسى نظريه سياسى شيعه پيش از عصر صفوى و پيشينه همكارى شيعيان با سلاطين و مبانى فقهى آن آغاز شده و ديدگاه موافقين و مخالفين طرح شده است.
گزيده منابع فكر و فقه سياسى شيعه در دوره صفوى، عنوان فصل چهارم كتاب است. بررسى روضهالانوار عباسى، سلطان و رسالت امر به معروف و نهى از منكر، سلطنت و عدالت، رسالههاى خراجيه، عهدنامه مالك اشتر و شرح آن و مباحثى مانند مباحث اين فصل را تشكيل مىدهد.
برخى از سرفصلهاى ديگر جلد اول عبارت است از: مشاغل ادارى علما در دولت صفوى، نماز جمعه در دوره صفوى، رساله در نفى وجوب عينى نماز جمعه، امر به معروف و نهى از منكر در دوره صفوى، تاريخ مذهب، فرهنگ و كتاب در دوره صفوى.
جلد دوم:
اين مجلد از كتاب، با عنوان رويارويى فقهاء با صوفيان آغاز شده است. موضعگيرىهاى علامه مجلسى، فيض كاشانى و شيخ حر عاملى در برابر صوفيان دوره صفوى، از جمله مباحث خواندنى فصل اول كتاب است. نويسنده در فصول ديگر كتاب به نقل رساله اصول فصولالتوضيح مناظره علمى - نوشتارى محمدتقى مجلسى و محمد طاهر قمى در باب تصوف، بررسى آثارى، همچون رساله در رد جماعت صوفيان عليقلى جديدالاسلام، تذكره نصر آبادى و آثار سيد نعمتالله جزائرى و نيز وقفنامه مدرسه مدرسه سلطان حسينيه يا مدرسه آقا كمال و موقوفه شاه سلطان حسين اقدام كرده است.
جلد سوم:
در دوره صفوى، به ويژه در دوره شاه سليمان و شاه سلطان حسين ادبيات ضد مسيحى رواج يافت. در اين دوره رديههاى بر مسيحيت نوشته شد كه نويسنده در ابتداى اين جلد به مطالعه آنها پرداخته است. در فصول بعدى كتاب مسائل مختلف دينى- فرهنگى مورد مطالعه قرار گرفته است. از خواندن زيارت جامعه و رياضات و مكاشفات گرفته تا تشيع در دمشق، جبل عامل و استانبول و حتى مطلبى درباره غول.
از جمله اتفافاتى كه نقش مهمى در ترويج مكتب تشيع داشت، جنبش ترجمه متون دينى به پارسى بود. جعفريان با اين توجه به نقد ترجمه كتابهايى؛ مانند: كشف الغمة في معرفة الأئمة، المناقب، مفتاح الفلاح پرداخته است.
در فصلهاى ديگر، اين مجلد آثار ديگرى از شيخ حر عاملى، شيخ لطفالله اصفهانى، علىنقى كمرهاى بررسى شده است. در انتهاى اين مجموعه نيز به علل زوال صفويان اشاره شده است. نويسنده با استفاده از اسناد اين دوران، دگرگونى ارزشها، فساد شايع در درباريان و اميران، دخل و خرج نامتناسب و نابودى سپاهيان را، از جمله عوامل سقوط حكومت صفوى دانسته است.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب كتاب، در ابتداى اثر و در انتهاى مجلد سوم كتابنامه و فهرست اشخاص و مكانها آمده است.
منابع
مقدمه و متن كتاب
پیوندها
مطالعه کتاب صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور