بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر: تفاوت میان نسخهها
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ بغدادی، عبد القاهر ابن طاهر را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر منتقل کرد) |
جز (جایگزینی متن - ': ==' به '==') |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
بر اساس گزارشى از ذهبى كه عبدالقاهر را در هنگام مرگ مردي كهنسال خوانده است، احتمالاً سن او در آن زمان، هفتاد و بيشاز آن بوده است؛ و از آنجا كه او در بغداد از ابنعدي درگذشته 65ق/ 76منيز حديث شنيده بود، شايد بتوان تولد او را در حدود سالق61/متخمين زد. | بر اساس گزارشى از ذهبى كه عبدالقاهر را در هنگام مرگ مردي كهنسال خوانده است، احتمالاً سن او در آن زمان، هفتاد و بيشاز آن بوده است؛ و از آنجا كه او در بغداد از ابنعدي درگذشته 65ق/ 76منيز حديث شنيده بود، شايد بتوان تولد او را در حدود سالق61/متخمين زد. | ||
== آثار | == آثار== | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
تفضيل الفقير الصابر على الغنى الشاكر . | تفضيل الفقير الصابر على الغنى الشاكر . | ||
== روششناسىو رويكردها | == روششناسىو رويكردها== | ||
نسخهٔ ۱۴ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۴:۱۱
نام | بغدادی، عبد القاهر ابن طاهر |
---|---|
نام های دیگر | ابن طاهر بغدادی
بغدادی، ابو منصور عبد القاهر عبد القاهر البغدادی عبد القاهر التمیمی |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 429 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مولف | AUTHORCODE1693AUTHORCODE |
بَغْدادي، ابومنصور عبدالقاهر تميمى بغدادى د 29ق037/م، ملقب به«استاد»، متكلم، فقيهو رياضىدانكهدر فقه، شافعى مذهب، و در اعتقاد، اشعري بود.
از آغاز زندگى او اطلاعات اندكى در دست است. گفتهاند كه زادگاه او بغداد بود، تا آنكهپدر وي، ابو عبدالله طاهر بن محمد بن عبد الله بغداديد 83ق93/مكهمرديفرهيختهو دانشاندوختهبود، هر آنچهازاهلو عيالو ثروت بسيار داشت، به همراه خود برداشت و رو به نيشابور نهاد.
سال ورود خاندان بغدادي به نيشابور روشن نيست، اما مىدانيم كه عبد القاهر در 70ق80/مدر مناظرهاي در ناحيه خراسان و احتمالاً در نيشابور شركت داشته است. بر اساسبرخى شواهد مىتوان حدس زد زمانى كه عبدالقاهر از درسهاى شيوخ بغداد بهره برده، حدود 0 سالداشتهاست.
تحصيلات و استادان
عبد القاهر در نيشابور نيز به تكميل تحصيلات خود پرداخت و در حلقة درس ابو اسحاق اسفراينىد 18ق027/محاضر شد و پس از استاد خويش و به خواست وي، بر مسند او تكيه زد و ساليانى به تدريس علوم پرداخت ابن عساكر. عبد القاهر از بسياري استادانديگر نيز درس آموخته، و حديث شنيده است كه از آن ميان مىتوان از ابو احمد عبدالله ابن عَدي، ابوبكر محمد بن حسن بن فورَك، ابو عمرو اسماعيل بن نُجَيد، ابو عمرو محمد ابن جعفر بن مَطَر و قاضى ابو محمد عبد الله بن عمر مالكى نام برد.
جامعيت علمى عبد القاهر كه گفته مىشود 7 نوع از علوم را تدريس مىكرده است حلقه درس وي را به يكى از مهمترين حلقههاي درسى منطقة خراسان و محل توجه دانشجويان آن زمان بدل ساخته بود
شاگردان
از شمار شاگردان او، ابوبكر احمد بن حسين بيهقى، ابوالقاسم قشيري و امام الحرمين جوينى پر آوازه ترند.
اندك شواهد موجود، از سفرهاي عبدالقاهر به برخى شهرها مانند بلخ و ري حكايت دارد. بهنظر مىرسد كه اشتغال عمده او در اين سفرها، املاي حديث به خواهندگان آن و يا ارشاد و ايراد مناظرات كلامى بوده باشد.
سرانجام،عبدالقاهر براثر واقعهاي كه از آن با عنوان«فتنة تركمانان» ياد كردهاند، نيشابور را بهقصد اسفراين ترك كرد؛ اما چندي نگذشت كه در همانجا درگذشت و دركنار آرامگاه استادش ابو اسحاق اسفراينى به خاك سپرده شد.
بر اساس گزارشى از ذهبى كه عبدالقاهر را در هنگام مرگ مردي كهنسال خوانده است، احتمالاً سن او در آن زمان، هفتاد و بيشاز آن بوده است؛ و از آنجا كه او در بغداد از ابنعدي درگذشته 65ق/ 76منيز حديث شنيده بود، شايد بتوان تولد او را در حدود سالق61/متخمين زد.
آثار
الف- چاپى:
اصول الدين، كه با نامالتبصرة البغدادية نيز شناخته مىشده است.
الفَرق بين الفِرَق،.
المللو النحل. اين اثر همچون كتاب الفرق به بيان آراء فرقههاي كلامى در دنياي اسلام پرداخته، و با ذكر فضليت اهل سنت و جماعت خاتمه يافته است.
الناسخ و المنسوخ.
ب- خطى:
تأويل المتشابهات فىالاخبار و الآيات. تفسير الاسماء و الصفات فى الكلام و العلم الالهى
التكملة فى الحساب.
ابطال القول بالتولد . بلوغ المدي فى اصول الهدي.
التحصيل، در اصول فقه.
تفسير القرآن.
تفضيل الفقير الصابر على الغنى الشاكر .
روششناسىو رويكردها
عبدالقاهر بغدادي امروزه، به علت انتشار چند اثر كلامى از وي، شايد بيشتر به عنوان يك متكلم اشعري متعصب باز شناخته شود، در حالى كه به نظر مىرسد آراء او در زمينة فقه و به تبع آن، علم حساب كه در مباحث خاصى مانند باب ارث كاربرد داشت، بيشتر محل اعتنا بوده است. منابع كهن عبدالقاهر را از پيشروان دفاع از مذهب شافعى، بهويژه در مقابل حنفىمذهبان، بهشمار آوردهاند. هرچند كهجانبداري او از شافعى، گاه دور از افراط و تعصب نبوده است با اين حال، آراء فقهى وى همواره مورد توجه فقيهان و اصوليان بوده، و در آثار مختلف مورد بحث قرار گرفته است.
در واقع، آنچه از آثار عبد القاهر در علم كلام به دست آمده است، از نظر محتوا متضمن مطلب تازهاي نيست. او كه از طبقة سوم شاگردان ابو الحسن اشعريد 24ق36/مبه شمار مىرود در آثار خويش به طور عمده به بازگويى مطالب اسلاف خود پرداخته است؛ چنانكه در آثار كلامى او، حتى اشارهاي به نام و عقايد قاضى عبدالجبار د 15ق025/م متكلم بزرگ معتزلى معاصر وي نمىتوان يافت. از اينرو، شايد بتوان گفت كه شهرت و اقتدار حوزة درسى وي در نيشابور، و بهطور كلى خطه خراسان بود كه بستر مناسبى براي ترويج تأليفات او فراهم آورد.
به هر حال، نكتة اساسى كه بايد مورد توجه قرار داد، آن است كه عبدالقاهر بناي خود را به طور اخص در كتاب الفرق بين الفرقبر نوعى بدعت در شيوة تبيين آراء كلامى نهاد كه مىتوان آن را فاصله گرفتن از طرح بىطرفانة عقايد ناميد.
به طور كلى، شيوة عبدالقاهر را در طرح مباحث كلامى، مىتوان در ضمن اين نكات مورد توجه قرار داد:
الف - انكار و تأويلهر آنچه بتوان در مورد مخالفان، نوعى كمالو فضيلت به شمار آورد. به طور نمونه، در اينباره مىتوان به آنچه عبدالقاهر دربارة واصل بن عطا، نظّام و جاحظ آورده است، اشاره كرد.
عبدالقاهر گاه اسامى افراد و گروهها را نيز از طريق توسل به صنايع لفظى و غير آن، دستاويزي براي تحقير و استهزا قرار داده است و هدف عمده او از اين همه، اثبات اين اصل است كه امامان و دانايان امت در همة علوم، تنها از ميان پيروان اشعري به ظهور رسيدهاند.
ب - كاربرد گستردة گزارشهاي جدلى و خطابى كه فايدهاي جز خاموش كردن دشمن يا خشنود كردن عوام ندارد. شيوة عبدالقاهر در برخى از اين موارد، ملزم ساختن حريف به مخالفت با حكمى فقهى است كه احتمالاً قابل مناقشه هم هست بسا كه او هدفى جز زشت جلوه دادن شخصيت رقيب نداشته است.
ج - ايجاد تفرقه در ميان قائلان به يك عقيده، از طريق پررنگ كردن تفاوتها در مشربهاي اعتقادي و تأكيد بر اختلاف آبشخور فرق مختلف.
د - بهكار بردن لحنى ستيزهجويانهو عنادآميز در بيان مطالب كه گاه آشكارا از شأن مباحث علمىدور مىشود .
ه - تكفير بىپرواي مخالفان و متهمساختن آنان به خروج از دين چنانكه گويى مرز ميان حقو باطل چنان روشن و فراخ است كه مىتوان كلام اشعري را در هالهاي روشن از حقانيت، و كلام ديگران را در حلقة تاريكى از ترديد و بطلان ديد.
و - نگرش به قضاياي كلامى نه از موقف جريانى سيال از ذهنيات و قضاياي بشري، بلكه از زاوية نصوصى كه به دلالت و استحكام آنها اطمينان كامل وجود دارد. وي عملاً به نفع نص دست از اجتهاد بر مىدارد -شيوهاي كه بيشتر از اصحاب حديث و اهل ظاهر به ظهور رسيده است و اين موضوعى است كه بازشناسى هويت عبدالقاهر متكلم را از عبدالقاهر فقيه مشكل مىكند.
وابستهها
اصول الایمان / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
اصول الدین(بغدادی) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
الملل و النحل / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
الفرق بین الفرق و بیان فرقة الناجیة منهم / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
الایضاح عن اصول صناعه المساح / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
أصول الدین / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده