آثار الأول في ترتيب الدول: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر = NUR16522J1.jpg | عنوان = ‏آثار الأول في ترتيب الدول | عنو...» ایجاد کرد)
     
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۶: خط ۶:
    [[عباسی، حسن بن عبدالله]] (نويسنده)
    [[عباسی، حسن بن عبدالله]] (نويسنده)


    [[عمیرة،عبدالرحمن]] (محقق و معلق)
    [[عمیرة، عبدالرحمن]] (محقق و معلق)
    | زبان = عربی
    | زبان = عربی
    | کد کنگره = ‏‎‏/‎‏ع‎‏2‎‏آ‎‏3‎‏ 2546 ‏PJA‎‏  
    | کد کنگره = ‏‎‏/‎‏ع‎‏2‎‏آ‎‏3‎‏ 2546 ‏PJA‎‏  

    نسخهٔ ‏۲ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۰۹

    ‏آثار الأول في ترتيب الدول
    آثار الأول في ترتيب الدول
    پدیدآورانعباسی، حسن بن عبدالله (نويسنده) عمیرة، عبدالرحمن (محقق و معلق)
    ناشردارالجیل
    مکان نشرلبنان - بیروت
    سال نشر1989م , 1409ق
    چاپ1
    موضوعادبيات عربي - مجموعه‌ها
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏/‎‏ع‎‏2‎‏آ‎‏3‎‏ 2546 ‏PJA‎‏

    آثار الأول في ترتيب الدول، اثر حسن بن عبدالله عباسی (متوفی 710ق)، کتابی است یک‌جلدی به زبان عربی با موضوع تاریخ و سیاست. نویسنده در این کتاب به بیان مباحث سیاسی و ارتباطات حاکم رعیت پرداخته است.

    دکتر عبدالرحمن عمیرة تحقیق این اثر را برعهده گرفته است.

    ساختار

    کتاب دارای مقدمه‌ای از محقق و محتوای مطالب در چهار بخش اصلی است که هرکدام دارای ابواب و فصولی است.

    گزارش محتوا

    مؤلف، این اثر را در اوایل قرن هشتم برای استفاده حکام نگاشت؛ هدف وی این بود که شیوه‌ای را در سیاست دولت‌ها نشان دهد؛ روشی را که حاکم و محکوم در آن بدانند چگونه باید با هم برخورد نمایند تا هرکدام بر حقوق و وظایف خودشان در قبال دیگری آگاه شوند. از این موارد می‌توان به تأمین امنیت و اقامه عدل و حمایت از مرزها و حسن همسایگی را نام برد.

    خواننده این کتاب در مرحله اول درمی‌یابد که نویسنده آن با ملوک و حکام زندگی کرده است و در فضای سیاست و حکومت رشد کرده است. کاستی‌های پنهان را شناخته و وظایف وزیران و دسیسه‌های اطرافیان را می‌داند. از نقش رؤسای جمهور و رهبران و مردان نظامی آگاه است و زندگی پادشاهان خاص و عام و تاکتیک‌های جنگی را بلد است. ادوات جنگی و شیوه‌های پیروزی بر دشمن بر جنگ را می‌شناسد و انگیزه‌های حمله را می‌داند. گویا نویسنده این کتاب، چند قرن جلوتر از مردم زمانه خویش بوده و در بهترین دانشگاه‌های علمی پرورش یافته است. گویا روش‌های حکومت بر اساطیر سیاست و مردان اندیشه را آموخته است.[۱]

    نویسنده، این کتاب را در چهار بخش اصلی ارائه کرده است که هر بخشی دارای ابواب و فصولی است؛

    او بخش اول را در ضوابط و قواعد و اصول نوشته است و آن را به ده باب تقسیم کرده است: باب اول در بیان فضیلت پادشاه و شرف وی و نیاز به این امر نوشته شده. وی ادله فراوانی از قرآن کریم و احادیث نبوی بر فضیلت پادشاهی ارائه کرده است که در این میان می‌توان به آیات 247 سوره بقره و 20 مائده و آیات دیگری از سوره‌های آل‌عمران و... اشاره کرد. همچنین در فرمایش پیامبر(ص) هست که سلطان سایه خدا بر زمین است که هر شخص درمانده‌ای به او پناه می‌برد. نویسنده دومین باب را در بیان ارکان ملک و ستون‌ها و قوانین آن نوشته است؛ او در مقدمه‌ای که بر این باب نوشته درباره پادشاهی به شریعت و تنفیذ تعالیم پروردگارش تمسک کرده تا رعیت نیز به آن تمسک کرده و فرمان‌بردار دستورهای او باشند. به نظر نویسنده پادشاه باید از پنج خصلت بد در امان باشد؛ عصبانی نباشد، بخیل نباشد، خلف وعده و وعید نداشته باشد، حسود و ترسو هم نباشد. وی سپس ادله و براهینی از اقوال حکما و فلاسفه قدیم و جدید بر صحت آنچه به آن دعوت کرده، اقامه می‌کند. سومین باب درباره پادشاه و هیأت او و خصلت‌ها و ابهت وی است؛ وی در این باب بسیاری از صفاتی را که پادشاه باید به آنها زیور شده باشد به صورتی که عادت وی در اکثر احوال و صفاتش باشد را جمع و بیان کرده است؛ از این موارد این است که پادشاه کثیرالوقار و کم‌سخن نباشد، حواسش به اطرافش باشد، شوخ و سبک نباشد و دائماً هم عبوس نباشد، سریع ناراحت نشود، بر اهل شر و فساد سخت بگیرد و بر ضعیفان و متوسطان لطف داشته باشد. در مجلس او اشاراتی وجود نداشته و صداها بالاتر از صدای او نباشد. نویسنده سپس این عناصر را تفصیل داده و با هرکدام از آنها آرای اهل خبره و تجربه و هم‌نشینان ملوک و صاحبان اندیشه را ارائه می‌کند. باب چهارم درباره آنچه بر پادشاه رعایت آن بر مردمانش لازم است و بالعکس را بیان می‌دارد. نویسنده این فصل را با بیان آیه 54 سوره نساء آغاز می‌کند. با استناد به این آیه، نویسنده از مردمان می‌خواهد که در برابر پادشاهانشان مطیع باشند و در اطاعت اوامرش استقامت به خرج داده و از منهیاتش دوری گزینند. وی به فرمایش پیامبر اکرم(ص): «السمع و الطاعة إلا أن یؤمر بمعصیة الله فلا سمع و لا طاعة» استشهاد می‌کند. وی در بیان فصل طولانی‌اش در مواردی که رعایتش بر مردمان در مقابل پادشاه لازم است، چهار مورد را نیز بر پادشاه لازم می‌شمارد: شفقت بر مردمانش، عنایت و توجه به آنان، جمع‌کردن تفرقات آنان و انس دادن افراد با هم، و مدارا با مردم، چرا که مدارا اصل در سیاست است. سپس پادشاه باید آنان را حمایت کند و رعایتشان را بنماید و مرزهایشان را حفظ کند و غذا و مسکن را در اختیارشان قرار دهد و داد مظلوم را از ظالم بستاند. پنجمین باب این بخش درباره شکل برخورد پادشاه با پادشاهان همسایه است؛ از دیدگاه نویسنده، حسن سیاست پادشاه بر این است که با همسایگانش خوب برخورد کند و والیانش را بر ایستادگی در برابر هجمه‌کنندگان بر مرزهایشان امر کند. گمشده و فراری را به آنان برگرداند و از مفسد و سارقشان حمایت نکند. این چیزی بود که دولت‌ها در قرن بیستم برای دستیابی به آن از طریق قوانین بین‌المللی و معاهدات ائتلافی و قوانین جهانی جامعه جهانی و سازمان ملل و شورای حکام و... تلاش می‌کنند. ششمین باب مطالب کتاب درباره سیره پادشاه با امیران و ارکان مملکتش است؛ وی در این باب، نمونه‌هایی از سیاست فارس‌ها در نظام دولت را ارائه می‌کند و برتری دادن نیروهای نظامی بر سایر مردمان توسط آنان و شیوه آنان در تشکیلات نظامی را بیان می‌دارد. او سپس نمونه‌هایی از تشکیلاتی که پیامبر اکرم(ص) برای سپاهش وضع کرد و توابع آن مانند عملیات ضبط و ربط و آماده‌سازی نیروها و وسایل ترساندن دشمن و سیطره بر او و سایر عوامل پیروزی را ارائه می‌نماید. حسن بن عبدالله، باب هفتم این بخش را در سیاست پادشاه با اهل شریعت و علما و فقها ارائه کرده و احترام آنان و مجالست با آنان و گوش دادن به نصیحت‌هایشان را بر حاکم واجب دانسته و نمونه‌های فراوانی از سیاست پادشاهان و امپراطورهای رومی در برخورد با علما و اهمیت ندادن به آنان یا کم شمردن دانش آنان و موافقت با رأی آنان را ذکر می‌کند. او هشتمین باب را در سیره پادشاه با عابدان و زاهدان نوشته است؛ از نظر وی خداوند سبحان به احسان به آنان و عمل بر تقرب بر رضایت آنان امر کرده است و به همین دلیل است که در آیه 16 سوره سجده در قرآن کریم به توصیف آنان پرداخته است. وی سخن حاکمان فارس مبنی بر اینکه اتلاف سیاست در سه امر است را ذکر می‌کند. این سه امر عبارت است از: کار امروز را به فردا انداختن، تفویض امور به افراد بی‌کفایت و عمل به شهوات نه امور معقول. او نهمین باب را در بین سیره پادشاه با افراد شریف و خانواده‌های اصیل ذکر می‌نماید. او معتقد است یاری آنان و گوش دادن به سخنانشان بر پادشاه لازم است همچنین است برآوردن حاجاتشان. باب دهم کتاب درباره سیره پادشاه با تجار و قاصدین و صنعتگران و کشاورزان است. وی اصحاب حرفه‌ها را با این عبارات می‌ستاید: آنان اسباب آبادانی شهرها و ترتیب و تحسینش هستند، آنانند که باعث ازدیاد خیرات در شهرها هستند. رونق کشاورزی بر آنان استوار است و تجارت و عمران معادن و برپا بودن دیوارهای شهر و... نیز. پس بر پادشاه است که با آنان به نیکی برخورد کند و در حل مشکلاتشان کوشا باشد.[۲]

    محقق کتاب در مقدمه به بیان محتوای مطالب فصل‌های بعدی نیز پرداخته که به علت جلوگیری از طولانی شدن نوشتار، خواننده علاقه‌مند را به مطالعه صفحات 28 تا 34 مقدمه کتاب، ارجاع می‌دهیم.

    وضعیت کتاب

    صفحات 374 و 375 کتاب حاوی رونوشت نسخه خطی کتاب است. فهارس فنی شامل فهرست‌های آیات قرآنی، احادیث نبوی، اشعار، اعلام به ترتیب الفبا، منابع و فهرست مطالب بخش‌های اول و دوم، در انتهای اثر ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه کتاب، ص21
    2. ر.ک: مقدمه کتاب، ص24-28

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها