كتاب الأخبار: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''كتاب الأخبار'''، گردآوری روایات دینی و اخبار تاریخی ابوالحسن علی بن محمد بن سلیمان نوفلی (متوفی بعد از 250ق) و مطالب مرتبط با کتاب او توسط رسول | '''كتاب الأخبار'''، گردآوری روایات دینی و اخبار تاریخی [[نوفلی، علی بن محمد|ابوالحسن علی بن محمد بن سلیمان نوفلی]] (متوفی بعد از 250ق) و مطالب مرتبط با کتاب او توسط [[جعفریان، رسول|رسول جعفریان]]، به زبان فارسی است. | ||
از اخباری که از نوفلی نقل شده و غالب آنها درباره طالبیان و عباسیان است، میتوان حدس زد که كتاب الأخبار نوفلی، کتابی شبیه الموفقیات زبیر بن بکار بوده و نظم تاریخی مرتبی نداشته است. این سبک نگارش در قرن سوم معمول بود و آثاری چون الاغاني و یا تاريخ الطبري، و مجموعههای بزرگ بعدی، غالباً بر اساس این نوع منابع که تکیه خاصی روی اخبار سیاسی و ادبی داشتند تألیف شده است. نوفلی دراینباره، کتاب دیگری هم داشته است، تاکنون خبری نداریم. درعینحال، نباید دامنه تأثیرگذاری نوفلی را به كتاب الأخبار او محدود کرد<ref>جعفریان، رسول، ص351؛ مقدمه، همان، ص19- 20</ref>. | از اخباری که از [[نوفلی، علی بن محمد|نوفلی]] نقل شده و غالب آنها درباره طالبیان و عباسیان است، میتوان حدس زد که كتاب الأخبار نوفلی، کتابی شبیه الموفقیات زبیر بن بکار بوده و نظم تاریخی مرتبی نداشته است. این سبک نگارش در قرن سوم معمول بود و آثاری چون [[الأغاني|الاغاني]] و یا [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ الطبري]]، و مجموعههای بزرگ بعدی، غالباً بر اساس این نوع منابع که تکیه خاصی روی اخبار سیاسی و ادبی داشتند تألیف شده است. [[نوفلی]] دراینباره، کتاب دیگری هم داشته است، تاکنون خبری نداریم. درعینحال، نباید دامنه تأثیرگذاری نوفلی را به كتاب الأخبار او محدود کرد<ref>جعفریان، رسول، ص351؛ مقدمه، همان، ص19- 20</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با مقدمه کوتاهی از جعفریان آغاز و مطالب، دربردارنده روایات نوفلی، در منابع مختلف حدیثی است که به ترتیب تاریخی توسط گردآورنده، تنظیم شده است. | کتاب با مقدمه کوتاهی از [[جعفریان، رسول|جعفریان]] آغاز و مطالب، دربردارنده روایات نوفلی، در منابع مختلف حدیثی است که به ترتیب تاریخی توسط گردآورنده، تنظیم شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
عنوان «كتاب الأخبار» غالباً نشانگر مرحلهای از تاریخنویسی اسلامی است که بهویژه در قرن سوم معمول بود. این قبیل آثار، ممکن بود اخبار یک شخص، خلیفه یا شاعر یا هر شخصیت دیگر و نیز اخبار یک رخداد باشد؛ چنانچه ترتیب این اخبار نیز میتوانست منظم و یا نامنظم باشد. در این موارد غالباً «كتاب الأخبار» با «النوادر» به یکدیگر نزدیک بود و «نوادر» هممعنای جمع اخبار پراکندهای را داشت که کمتر تحت عنوان یک موضوع در میآمد. تعابیری چون «كتاب الأخبار و النوادر» «كتاب الأخبار و الآثار» «كتاب الأخبار و الأحادیث»، «كتاب الأخبار و الأنساب»، «كتاب الأخبار و الأنساب و السیر»، «كتاب الأخبار المسموعة» فراوان در فهرست ابن ندیم به چشم میخورد<ref>متن کتاب، ص19</ref>. | عنوان «كتاب الأخبار» غالباً نشانگر مرحلهای از تاریخنویسی اسلامی است که بهویژه در قرن سوم معمول بود. این قبیل آثار، ممکن بود اخبار یک شخص، خلیفه یا شاعر یا هر شخصیت دیگر و نیز اخبار یک رخداد باشد؛ چنانچه ترتیب این اخبار نیز میتوانست منظم و یا نامنظم باشد. در این موارد غالباً «كتاب الأخبار» با «النوادر» به یکدیگر نزدیک بود و «نوادر» هممعنای جمع اخبار پراکندهای را داشت که کمتر تحت عنوان یک موضوع در میآمد. تعابیری چون «كتاب الأخبار و النوادر» «كتاب الأخبار و الآثار» «كتاب الأخبار و الأحادیث»، «كتاب الأخبار و الأنساب»، «كتاب الأخبار و الأنساب و السیر»، «كتاب الأخبار المسموعة» فراوان در فهرست ابن ندیم به چشم میخورد<ref>متن کتاب، ص19</ref>. | ||
روایات بسیار اندکی در باب فضائل امام علی(ع) به نقل از وی در منابع حدیثی سنی برجای مانده است که از آن جمله حدیثی است که نسائی از او نقل کرده است<ref>همان، ص20</ref>. بههرروی، در بزرگی نوفلی تردیدی نیست؛ زیرا نهتنها مسعودی نام او را در کنار مورخان بسیار برجسته در مقدمه مروج آورده است، بلکه نقلهای او در | روایات بسیار اندکی در باب فضائل [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] به نقل از وی در منابع حدیثی سنی برجای مانده است که از آن جمله حدیثی است که نسائی از او نقل کرده است<ref>همان، ص20</ref>. بههرروی، در بزرگی [[نوفلی]] تردیدی نیست؛ زیرا نهتنها [[مسعودی، علی بن حسین|مسعودی]] نام او را در کنار مورخان بسیار برجسته در مقدمه [[مروج الذهب و معادن الجوهر|مروج]] آورده است، بلکه نقلهای او در «[[أنساب الأشراف (تحقیق سهیل زکار)|أنساب الأشراف]]»، «طبری»، «[[مقاتل الطالبيين]]» و بسیاری از مآخذ دیگر نشان از جلالت مرتبت او به عنوان یک منبع تاریخی دارد<ref>همان</ref>. | ||
تنها تعابیر تندی که درباره نوفلی و بهخصوص پدرش وجود دارد، از سوی ابوالفرج اصفهانی (متوفی 356ق) است که آنهم میتواند انگیزه مذهبی داشته باشد. ابوالفرج دقیقاً از روی تعلقخاطری زیدیگری خود، او را به عنوان یک فرد امامی موردحمله قرار داده و میگوید که عقیده امامی او سایه بر نقلهایش انداخته است. بهعلاوه از اینکه پدر او اخبار را از افواه مردم جمعآوری میکرده برآشفته و آن نقلها را به عنوان «اراجیف» وصف کرده است. این در حالی است که خود وی در مقاتل و بهویژه در اغانی، با نقل صد روایت کوتاه و بلند از وی بیشترین حجم روایت را از او نقل کرده است. بیتوجهی متون زیدیه به او در نقل «أخبار طالبیان» تا اندازهای میتواند ناشی از نگرشی مشابه ابوالفرج در آنان نسبت به نوفلی باشد<ref>همان، ص20- 21</ref>. | تنها تعابیر تندی که درباره [[نوفلی]] و بهخصوص پدرش وجود دارد، از سوی [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانی]] (متوفی 356ق) است که آنهم میتواند انگیزه مذهبی داشته باشد. [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج]] دقیقاً از روی تعلقخاطری زیدیگری خود، او را به عنوان یک فرد امامی موردحمله قرار داده و میگوید که عقیده امامی او سایه بر نقلهایش انداخته است. بهعلاوه از اینکه پدر او اخبار را از افواه مردم جمعآوری میکرده برآشفته و آن نقلها را به عنوان «اراجیف» وصف کرده است. این در حالی است که خود وی در مقاتل و بهویژه در اغانی، با نقل صد روایت کوتاه و بلند از وی بیشترین حجم روایت را از او نقل کرده است. بیتوجهی متون زیدیه به او در نقل «أخبار طالبیان» تا اندازهای میتواند ناشی از نگرشی مشابه ابوالفرج در آنان نسبت به نوفلی باشد<ref>همان، ص20- 21</ref>. | ||
از دیگر کسانی که مستقیم از نوفلی نقل کرده و خود از مورخان برجسته است، محمد بن حبیب (متوف 245ق) نویسنده «المنمق و المحبر» است که در کتاب المنمق خبری از او آورده است<ref>همان، ص21</ref>. | از دیگر کسانی که مستقیم از [[نوفلی]] نقل کرده و خود از مورخان برجسته است، محمد بن حبیب (متوف 245ق) نویسنده «المنمق و المحبر» است که در کتاب المنمق خبری از او آورده است<ref>همان، ص21</ref>. | ||
خطیب بغدادی از عمر بن محمد بن عبدالملک بن ابان بن ابی حمزه، کاتب و وزیر و شاعر معروف به ابن الزیات (متوفی 232ق) که به وزارت معتصم هم رسید، به عنوان یکی از راویان از علی بن محمد نوفلی و عمر بن شبه یاد کرده است<ref>همان</ref>. | خطیب بغدادی از عمر بن محمد بن عبدالملک بن ابان بن ابی حمزه، کاتب و وزیر و شاعر معروف به ابن الزیات (متوفی 232ق) که به وزارت معتصم هم رسید، به عنوان یکی از راویان از علی بن محمد نوفلی و عمر بن شبه یاد کرده است<ref>همان</ref>. | ||
===نوفلی و احادیث وی در منابع حدیثی شیعه=== | ===نوفلی و احادیث وی در منابع حدیثی شیعه=== | ||
نوفلی یک شخصیت حدیثی- شیعی اما محدود دارد و شاید به همین دلیل چندان موردتوجه منابع رجالی شیعه قرار نگرفته است. در واقع، بهرغم آن که از وی بیش از 20 روایت در منابع مختلف روایی شیعه هست، اما مدخلی بهجز آنچه بهطور اشاره در رجال طوسی در زمره اصحاب امام هادی(ع) آمده است، درباره وی دیده نمیشود. علاوه بر ارتباط مستقیم او با امام هادی(ع)، نقل عبدالله بن جعفر حمیری از وی و بسیاری از شواهد دیگر نشان از حضور او در محافل علمی جامعه شیعه امامی دارد. بههرروی، نقلهای شیعی وی چندان هست که اطمینان حاصل کنیم که او در جمع شیعیان امامی بوده و برخلاف مورخانی که گرایشهایی چون تشیع عراقی دارند، او را یک شیعه امامی اصیل بدانیم. بااینحال شگفت آن است که باوجوداین روایات در منابع کهن، رجالشناسان کهن و متأخر توجهی به شناخت شخصیت او نداشتهاند<ref>همان، ص22</ref>. | [[نوفلی]] یک شخصیت حدیثی- شیعی اما محدود دارد و شاید به همین دلیل چندان موردتوجه منابع رجالی شیعه قرار نگرفته است. در واقع، بهرغم آن که از وی بیش از 20 روایت در منابع مختلف روایی شیعه هست، اما مدخلی بهجز آنچه بهطور اشاره در [[رجال الطوسي|رجال طوسی]] در زمره اصحاب امام هادی(ع) آمده است، درباره وی دیده نمیشود. علاوه بر ارتباط مستقیم او با امام هادی(ع)، نقل عبدالله بن جعفر حمیری از وی و بسیاری از شواهد دیگر نشان از حضور او در محافل علمی جامعه شیعه امامی دارد. بههرروی، نقلهای شیعی وی چندان هست که اطمینان حاصل کنیم که او در جمع شیعیان امامی بوده و برخلاف مورخانی که گرایشهایی چون تشیع عراقی دارند، او را یک شیعه امامی اصیل بدانیم. بااینحال شگفت آن است که باوجوداین روایات در منابع کهن، رجالشناسان کهن و متأخر توجهی به شناخت شخصیت او نداشتهاند<ref>همان، ص22</ref>. | ||
یکی از برجستهترین شاگردان او، ابوالعباس احمد بن عبیدالله بن محمد بن عمار ثفقی کاتب (متوفی314ق) است. وی راوی «كتاب الأخبار» نوفلی بوده و مسعودی (متوفی 346ق) در | یکی از برجستهترین شاگردان او، ابوالعباس احمد بن عبیدالله بن محمد بن عمار ثفقی کاتب (متوفی314ق) است. وی راوی «كتاب الأخبار» [[نوفلی]] بوده و [[مسعودی، علی بن حسین|مسعودی]] (متوفی 346ق) در «[[مروج الذهب و معادن الجوهر|مروج الذهب]]» و [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانی]] (متوفی 356ق) در «[[مقاتل الطالبيين]]» از طریق او به این کتاب دسترسی داشتهاند<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>. | ||
رسول جعفریان پسازاین، سراغ تکتک منابع روایی و تاریخ شیعی و سنی رفته و با جستجوای دقیق، به 24 منبعی که نویسندگان آن به روایت نوفلی و كتاب الأخبار او توجه داشته و لذا روایتی از او نقل نمودهاند اشاره نموده است. منابع ذکر شده در این بخش از کتاب به ترتیب زمانی است. در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود. | [[جعفریان، رسول|رسول جعفریان]] پسازاین، سراغ تکتک منابع روایی و تاریخ شیعی و سنی رفته و با جستجوای دقیق، به 24 منبعی که نویسندگان آن به روایت [[نوفلی]] و كتاب الأخبار او توجه داشته و لذا روایتی از او نقل نمودهاند اشاره نموده است. منابع ذکر شده در این بخش از کتاب به ترتیب زمانی است. در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود. | ||
1- محمد بن حبیب و روایت از نوفلی: | 1- محمد بن حبیب و روایت از [[نوفلی، علی بن محمد|نوفلی]]: | ||
روایت محمد بن حبیب از نوفلی (متوفی 245ق)، باید کهنترین نقل موجود از نوفلی در یک منبع چاپی باشد؛ زیرا وی متوفی 245ق است و در این زمان، نوفلی محدثی برجسته بوده و درست در همین تاریخ، روایتی نقل کرده است که متن آن در امالی طوسی آمده است<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. | روایت محمد بن حبیب از نوفلی (متوفی 245ق)، باید کهنترین نقل موجود از [[نوفلی، علی بن محمد|نوفلی]] در یک منبع چاپی باشد؛ زیرا وی متوفی 245ق است و در این زمان، نوفلی محدثی برجسته بوده و درست در همین تاریخ، روایتی نقل کرده است که متن آن در امالی طوسی آمده است<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. | ||
2- یعقوبی و روایت از نوفلی: | 2- یعقوبی و روایت از نوفلی: | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
یعقوبی (متوفی 284ق) که بهطورمعمول، سند اخبار خود را نمیآورد، در یک مورد، درباره گزارش خبری درباره ابوالعباس از نوفلی نقل کرده است؛ جز آنکه به جای علی بن محمد بن سلیمان نوفلی، از وی با عنوان محمد بن علی بن سلیمان نوفلی، روایت کرده است؛ اما مهم آن است که این روایت را مستقیم از او نقل کرده است<ref>همان، ص46</ref>. | یعقوبی (متوفی 284ق) که بهطورمعمول، سند اخبار خود را نمیآورد، در یک مورد، درباره گزارش خبری درباره ابوالعباس از نوفلی نقل کرده است؛ جز آنکه به جای علی بن محمد بن سلیمان نوفلی، از وی با عنوان محمد بن علی بن سلیمان نوفلی، روایت کرده است؛ اما مهم آن است که این روایت را مستقیم از او نقل کرده است<ref>همان، ص46</ref>. | ||
3- مسعودی و روایت از نوفلی: | 3- مسعودی و روایت از [[نوفلی، علی بن محمد|نوفلی]]: | ||
به نظر میرسد تنها کسی که از کتاب نوفلی با عنوان «كتاب الأخبار» یاد کرده، علی بن حسین مسعودی (متوفی 346ق) است. وی در مقدمه کتاب «مروج الذهب» ضمن برشمردن مورخان برجستهای مانند ابومخنف، واقدی، ابن کلبی، ابن شبه، زبیر بن بکار، مدائنی، قاسم بن سلام و بسیاری دیگر، از علی بن محمد بن سلیمان نوفلی یاد کرده است که نشان از جایگاه مهم نوفلی در تاریخنویسی اسلامی دارد. مسعودی در چندین مورد در کتاب مروج از نوفلی نقل کرده و از آن میان در چند مورد به نام کتاب وی با عنوان «كتاب الأخبار» تصریح کرده است. از یک عبارت مسعودی چنین برمیآید که کتاب را از طریق ابوالعباس بن عمار شنیده و بدان دسترسی داشته است. در جای دیگری نیز از طریق همین ابن عمار از نوفلی نقل کرده است. این همان احمد بن عبیدالله بن عمار کاتب ثقفی مورخ شیعی (متوفی 314ق) صاحب کتاب «المبيضة في أخبار آل ابيطالب» است که ابوالفرج اصفهانی از طریق او اخبار نوفلی را روایت کرده است. در واقع میتوان تصور کرد که اصل کتاب «الأخبار» در اختیار مسعودی بوده اما از طریق ابن عمار ثقفی مجاز به روایت آن بوده است<ref>همان، ص75- 76</ref>. | به نظر میرسد تنها کسی که از کتاب نوفلی با عنوان «كتاب الأخبار» یاد کرده، علی بن حسین مسعودی (متوفی 346ق) است. وی در مقدمه کتاب «مروج الذهب» ضمن برشمردن مورخان برجستهای مانند ابومخنف، واقدی، ابن کلبی، ابن شبه، زبیر بن بکار، مدائنی، قاسم بن سلام و بسیاری دیگر، از علی بن محمد بن سلیمان نوفلی یاد کرده است که نشان از جایگاه مهم نوفلی در تاریخنویسی اسلامی دارد. مسعودی در چندین مورد در کتاب مروج از نوفلی نقل کرده و از آن میان در چند مورد به نام کتاب وی با عنوان «كتاب الأخبار» تصریح کرده است. از یک عبارت مسعودی چنین برمیآید که کتاب را از طریق ابوالعباس بن عمار شنیده و بدان دسترسی داشته است. در جای دیگری نیز از طریق همین ابن عمار از نوفلی نقل کرده است. این همان احمد بن عبیدالله بن عمار کاتب ثقفی مورخ شیعی (متوفی 314ق) صاحب کتاب «المبيضة في أخبار آل ابيطالب» است که ابوالفرج اصفهانی از طریق او اخبار نوفلی را روایت کرده است. در واقع میتوان تصور کرد که اصل کتاب «الأخبار» در اختیار مسعودی بوده اما از طریق ابن عمار ثقفی مجاز به روایت آن بوده است<ref>همان، ص75- 76</ref>. | ||
4- شیخ صدوق و روایت از نوفلی: | 4- [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]] و روایت از [[نوفلی، علی بن محمد|نوفلی]]: | ||
نقلهای که شیخ صدوق (متوفی 381ق) در | نقلهای که [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]] (متوفی 381ق) در «[[عيون أخبار الرضا عليهالسلام (تصحیح لاجوردی)|عيون أخبار الرضا(ع)]]» از نوفلی آورده، در دو بخش است: بخش نخست چهار روایت مفصل ست که سه روایت آن با سند محمد بن ابراهیم بن اسحاق طالقانی، از محمد بن یحیی صولی، از ابوالعباس احمد بن عبدالله [درست آن عبدالله محمد بن عمار ثقفی] از علی بن محمد بن سلیمان نوفلی آورده است. این طریق استفاده از نوشتههای ابن عمار ثقفی از نوفلی است که در بسیاری از موارد دیگر، باقی مانده از نوفلی هم دیده میشود. روایت چهارم آن، با سندی دیگر، بدین شرح است: «احمد بن یحیی المکتب، از ابوطالب احمد بن محمد الوراق، از علی بن هارون الحمیری، از علی بن محمد بن سلیمان النوفلی، از پدرش از علی بن یقطین». بدین ترتیب، معلوم میشود که در «كتاب الأخبار» و یا هر اثر دیگر او، فصلی به امام موسی بن جعفر(ع) و کیفیت شهادت ایشان، اختصاص یافته است<ref>همان، ص187</ref>. | ||
5- شیخ طوسی و روایت از نوفلی: | 5- شیخ طوسی و روایت از نوفلی: | ||
شیخ طوسی (متوفی 460ق) در | [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] (متوفی 460ق) در [[امالی شيخ صدوق|أمالی]]، تعداد هفت روایت را از طریق ابن عمار ثقفی کاتب از علی بن محمد بن سلیمان نوفلی روایت کرده که در امالی، آمده است. روایت نخست از طریق یکی از نوادگان عمار یاسر درباره ویران کردن قبر امام حسین(ع)، به دستور متوکل عباسی است. روایت دوم، روایتی شیعی از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] به نقل آباء ایشان است. روایت سوم که مفصل و قریب به ده صفحه است، روایتی است درباره ماجرای هجرت پیامبر(ص) و [[امام على(ع)|امام علی(ع)]]. باقی این روایات نیز بهنوعی در فضائل [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] است<ref>ر.ک: همان، ص205</ref>. | ||
6- ابوعبید بکری و روایت از نوفلی: | 6- [[بکری، عبدالله بن عبدالعزیز|ابوعبید بکری]] و روایت از نوفلی: | ||
بکری (متوفی 487ق) در | [[بکری، عبدالله بن عبدالعزیز|بکری]] (متوفی 487ق) در «[[المسالك و الممالك (البكري)|المسالك و الممالك]]»، ضمن بحث از بلاد افریقیه، شرحی از تأسیس دولت ادریسی به نقل از نوفلی به دست داده است. همین نقل در کتاب «[[الاستبصار في عجائب الأمصار|الإستبصار في عجائب الأمصار]]» از کاتب مراکشی که نویسندهای ناشناخته و بهاحتمال، از قرن ششم است، آمده و بهاحتمال از روی کتاب بکری، برداشته شده است<ref>همان، ص220</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
نسخهٔ ۱۸ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۰۵
كتاب الأخبار | |
---|---|
پدیدآوران | نوفلی، علی بن محمد (نويسنده) جعفریان، رسول (گردآورنده) |
ناشر | نشر حبیب |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | 1387ش |
چاپ | 1 |
موضوع | محدثان شيعه، حدیث - اسناد، احادیث شیعه قرن 3ق، نوفلی، علي بن محمد، قرن 3ق. - نقد و تفسير |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ن9الف3 128/7 BP |
كتاب الأخبار، گردآوری روایات دینی و اخبار تاریخی ابوالحسن علی بن محمد بن سلیمان نوفلی (متوفی بعد از 250ق) و مطالب مرتبط با کتاب او توسط رسول جعفریان، به زبان فارسی است.
از اخباری که از نوفلی نقل شده و غالب آنها درباره طالبیان و عباسیان است، میتوان حدس زد که كتاب الأخبار نوفلی، کتابی شبیه الموفقیات زبیر بن بکار بوده و نظم تاریخی مرتبی نداشته است. این سبک نگارش در قرن سوم معمول بود و آثاری چون الاغاني و یا تاريخ الطبري، و مجموعههای بزرگ بعدی، غالباً بر اساس این نوع منابع که تکیه خاصی روی اخبار سیاسی و ادبی داشتند تألیف شده است. نوفلی دراینباره، کتاب دیگری هم داشته است، تاکنون خبری نداریم. درعینحال، نباید دامنه تأثیرگذاری نوفلی را به كتاب الأخبار او محدود کرد[۱].
ساختار
کتاب با مقدمه کوتاهی از جعفریان آغاز و مطالب، دربردارنده روایات نوفلی، در منابع مختلف حدیثی است که به ترتیب تاریخی توسط گردآورنده، تنظیم شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه که در سال 1387ش نوشته شده، به اهمیت و ضرورت تدوین اثر حاضر، اشاره گردیده است[۲].
عنوان «كتاب الأخبار» غالباً نشانگر مرحلهای از تاریخنویسی اسلامی است که بهویژه در قرن سوم معمول بود. این قبیل آثار، ممکن بود اخبار یک شخص، خلیفه یا شاعر یا هر شخصیت دیگر و نیز اخبار یک رخداد باشد؛ چنانچه ترتیب این اخبار نیز میتوانست منظم و یا نامنظم باشد. در این موارد غالباً «كتاب الأخبار» با «النوادر» به یکدیگر نزدیک بود و «نوادر» هممعنای جمع اخبار پراکندهای را داشت که کمتر تحت عنوان یک موضوع در میآمد. تعابیری چون «كتاب الأخبار و النوادر» «كتاب الأخبار و الآثار» «كتاب الأخبار و الأحادیث»، «كتاب الأخبار و الأنساب»، «كتاب الأخبار و الأنساب و السیر»، «كتاب الأخبار المسموعة» فراوان در فهرست ابن ندیم به چشم میخورد[۳].
روایات بسیار اندکی در باب فضائل امام علی(ع) به نقل از وی در منابع حدیثی سنی برجای مانده است که از آن جمله حدیثی است که نسائی از او نقل کرده است[۴]. بههرروی، در بزرگی نوفلی تردیدی نیست؛ زیرا نهتنها مسعودی نام او را در کنار مورخان بسیار برجسته در مقدمه مروج آورده است، بلکه نقلهای او در «أنساب الأشراف»، «طبری»، «مقاتل الطالبيين» و بسیاری از مآخذ دیگر نشان از جلالت مرتبت او به عنوان یک منبع تاریخی دارد[۵].
تنها تعابیر تندی که درباره نوفلی و بهخصوص پدرش وجود دارد، از سوی ابوالفرج اصفهانی (متوفی 356ق) است که آنهم میتواند انگیزه مذهبی داشته باشد. ابوالفرج دقیقاً از روی تعلقخاطری زیدیگری خود، او را به عنوان یک فرد امامی موردحمله قرار داده و میگوید که عقیده امامی او سایه بر نقلهایش انداخته است. بهعلاوه از اینکه پدر او اخبار را از افواه مردم جمعآوری میکرده برآشفته و آن نقلها را به عنوان «اراجیف» وصف کرده است. این در حالی است که خود وی در مقاتل و بهویژه در اغانی، با نقل صد روایت کوتاه و بلند از وی بیشترین حجم روایت را از او نقل کرده است. بیتوجهی متون زیدیه به او در نقل «أخبار طالبیان» تا اندازهای میتواند ناشی از نگرشی مشابه ابوالفرج در آنان نسبت به نوفلی باشد[۶].
از دیگر کسانی که مستقیم از نوفلی نقل کرده و خود از مورخان برجسته است، محمد بن حبیب (متوف 245ق) نویسنده «المنمق و المحبر» است که در کتاب المنمق خبری از او آورده است[۷].
خطیب بغدادی از عمر بن محمد بن عبدالملک بن ابان بن ابی حمزه، کاتب و وزیر و شاعر معروف به ابن الزیات (متوفی 232ق) که به وزارت معتصم هم رسید، به عنوان یکی از راویان از علی بن محمد نوفلی و عمر بن شبه یاد کرده است[۸].
نوفلی و احادیث وی در منابع حدیثی شیعه
نوفلی یک شخصیت حدیثی- شیعی اما محدود دارد و شاید به همین دلیل چندان موردتوجه منابع رجالی شیعه قرار نگرفته است. در واقع، بهرغم آن که از وی بیش از 20 روایت در منابع مختلف روایی شیعه هست، اما مدخلی بهجز آنچه بهطور اشاره در رجال طوسی در زمره اصحاب امام هادی(ع) آمده است، درباره وی دیده نمیشود. علاوه بر ارتباط مستقیم او با امام هادی(ع)، نقل عبدالله بن جعفر حمیری از وی و بسیاری از شواهد دیگر نشان از حضور او در محافل علمی جامعه شیعه امامی دارد. بههرروی، نقلهای شیعی وی چندان هست که اطمینان حاصل کنیم که او در جمع شیعیان امامی بوده و برخلاف مورخانی که گرایشهایی چون تشیع عراقی دارند، او را یک شیعه امامی اصیل بدانیم. بااینحال شگفت آن است که باوجوداین روایات در منابع کهن، رجالشناسان کهن و متأخر توجهی به شناخت شخصیت او نداشتهاند[۹].
یکی از برجستهترین شاگردان او، ابوالعباس احمد بن عبیدالله بن محمد بن عمار ثفقی کاتب (متوفی314ق) است. وی راوی «كتاب الأخبار» نوفلی بوده و مسعودی (متوفی 346ق) در «مروج الذهب» و ابوالفرج اصفهانی (متوفی 356ق) در «مقاتل الطالبيين» از طریق او به این کتاب دسترسی داشتهاند[۱۰].
رسول جعفریان پسازاین، سراغ تکتک منابع روایی و تاریخ شیعی و سنی رفته و با جستجوای دقیق، به 24 منبعی که نویسندگان آن به روایت نوفلی و كتاب الأخبار او توجه داشته و لذا روایتی از او نقل نمودهاند اشاره نموده است. منابع ذکر شده در این بخش از کتاب به ترتیب زمانی است. در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود.
1- محمد بن حبیب و روایت از نوفلی:
روایت محمد بن حبیب از نوفلی (متوفی 245ق)، باید کهنترین نقل موجود از نوفلی در یک منبع چاپی باشد؛ زیرا وی متوفی 245ق است و در این زمان، نوفلی محدثی برجسته بوده و درست در همین تاریخ، روایتی نقل کرده است که متن آن در امالی طوسی آمده است[۱۱].
2- یعقوبی و روایت از نوفلی:
یعقوبی (متوفی 284ق) که بهطورمعمول، سند اخبار خود را نمیآورد، در یک مورد، درباره گزارش خبری درباره ابوالعباس از نوفلی نقل کرده است؛ جز آنکه به جای علی بن محمد بن سلیمان نوفلی، از وی با عنوان محمد بن علی بن سلیمان نوفلی، روایت کرده است؛ اما مهم آن است که این روایت را مستقیم از او نقل کرده است[۱۲].
3- مسعودی و روایت از نوفلی:
به نظر میرسد تنها کسی که از کتاب نوفلی با عنوان «كتاب الأخبار» یاد کرده، علی بن حسین مسعودی (متوفی 346ق) است. وی در مقدمه کتاب «مروج الذهب» ضمن برشمردن مورخان برجستهای مانند ابومخنف، واقدی، ابن کلبی، ابن شبه، زبیر بن بکار، مدائنی، قاسم بن سلام و بسیاری دیگر، از علی بن محمد بن سلیمان نوفلی یاد کرده است که نشان از جایگاه مهم نوفلی در تاریخنویسی اسلامی دارد. مسعودی در چندین مورد در کتاب مروج از نوفلی نقل کرده و از آن میان در چند مورد به نام کتاب وی با عنوان «كتاب الأخبار» تصریح کرده است. از یک عبارت مسعودی چنین برمیآید که کتاب را از طریق ابوالعباس بن عمار شنیده و بدان دسترسی داشته است. در جای دیگری نیز از طریق همین ابن عمار از نوفلی نقل کرده است. این همان احمد بن عبیدالله بن عمار کاتب ثقفی مورخ شیعی (متوفی 314ق) صاحب کتاب «المبيضة في أخبار آل ابيطالب» است که ابوالفرج اصفهانی از طریق او اخبار نوفلی را روایت کرده است. در واقع میتوان تصور کرد که اصل کتاب «الأخبار» در اختیار مسعودی بوده اما از طریق ابن عمار ثقفی مجاز به روایت آن بوده است[۱۳].
نقلهای که شیخ صدوق (متوفی 381ق) در «عيون أخبار الرضا(ع)» از نوفلی آورده، در دو بخش است: بخش نخست چهار روایت مفصل ست که سه روایت آن با سند محمد بن ابراهیم بن اسحاق طالقانی، از محمد بن یحیی صولی، از ابوالعباس احمد بن عبدالله [درست آن عبدالله محمد بن عمار ثقفی] از علی بن محمد بن سلیمان نوفلی آورده است. این طریق استفاده از نوشتههای ابن عمار ثقفی از نوفلی است که در بسیاری از موارد دیگر، باقی مانده از نوفلی هم دیده میشود. روایت چهارم آن، با سندی دیگر، بدین شرح است: «احمد بن یحیی المکتب، از ابوطالب احمد بن محمد الوراق، از علی بن هارون الحمیری، از علی بن محمد بن سلیمان النوفلی، از پدرش از علی بن یقطین». بدین ترتیب، معلوم میشود که در «كتاب الأخبار» و یا هر اثر دیگر او، فصلی به امام موسی بن جعفر(ع) و کیفیت شهادت ایشان، اختصاص یافته است[۱۴].
5- شیخ طوسی و روایت از نوفلی:
شیخ طوسی (متوفی 460ق) در أمالی، تعداد هفت روایت را از طریق ابن عمار ثقفی کاتب از علی بن محمد بن سلیمان نوفلی روایت کرده که در امالی، آمده است. روایت نخست از طریق یکی از نوادگان عمار یاسر درباره ویران کردن قبر امام حسین(ع)، به دستور متوکل عباسی است. روایت دوم، روایتی شیعی از امام صادق(ع) به نقل آباء ایشان است. روایت سوم که مفصل و قریب به ده صفحه است، روایتی است درباره ماجرای هجرت پیامبر(ص) و امام علی(ع). باقی این روایات نیز بهنوعی در فضائل امام علی(ع) است[۱۵].
6- ابوعبید بکری و روایت از نوفلی:
بکری (متوفی 487ق) در «المسالك و الممالك»، ضمن بحث از بلاد افریقیه، شرحی از تأسیس دولت ادریسی به نقل از نوفلی به دست داده است. همین نقل در کتاب «الإستبصار في عجائب الأمصار» از کاتب مراکشی که نویسندهای ناشناخته و بهاحتمال، از قرن ششم است، آمده و بهاحتمال از روی کتاب بکری، برداشته شده است[۱۶].
وضعیت کتاب
کتاب فاقد پاورقی بود و فهرست مطالب، در ابتدای آن آمده است.
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- جعفریان، رسول، علی بن محمد نوفلی و كتاب الأخبار او، علوم حدیث، پاییز و زمستان 1387، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور(نورمگز) به آدرس:
https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/359714