تخریب و بازسازی بقیع به روایت اسناد: تفاوت میان نسخهها
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR03900J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type='automationCode'| | |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE3900AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
در مقدمه كتاب مىخوانيم: «متأسفانه در زمان ما، آنگاه كه مسلمانان براى آشنايى با اين آثار و الگوهاى الهى به سرزمين وحى سفر مىكنند، با كمال تأسف آنها را ويرانشده مىبينند و بهناچار اشك تأثر مىريزند و با خود مىانديشند كه چگونه يك فكر غلط موجب از بين رفتن اينهمه آثار بزرگ و عبرتآموز شده است! چرا قبور اهلبيت(ع) و گنبد و بارگاههاى موجود در بقيع، احد، مقبرة المعلى تخريب شده است؟ چرا از خانه امام صادق(ع) و امام سجاد(ع) و ديگر صحابه جليلالقدر رسول خدا(ص) در مدينه و خانه خديجه كبرى(ع) و محل ولادت كوثر رسول(ص) زهراى بتول(ع) خبرى نيست؟ چرا آثار بهجامانده از جنگها و نبردهاى افتخارآميز مسلمانان در دفاع از اسلام همه از بين رفته است؟ اين چراها همه بىپاسخ است؛ زيرا مخاطبان، كسانى هستند كه مظاهر توحيد را، نشانههاى شرك مىدانند و نگاه متحجرانه خوارج را به دين و آموزههاى دينى، بار ديگر در مقابل افكار جهانيان به نمايش مىگذارند. اين نوشتار تنها توانسته است گوشه بسيار كوچكى از آثار اين فكر متحجرانه و واپسگرا را ترسيم كند | در مقدمه كتاب مىخوانيم: «متأسفانه در زمان ما، آنگاه كه مسلمانان براى آشنايى با اين آثار و الگوهاى الهى به سرزمين وحى سفر مىكنند، با كمال تأسف آنها را ويرانشده مىبينند و بهناچار اشك تأثر مىريزند و با خود مىانديشند كه چگونه يك فكر غلط موجب از بين رفتن اينهمه آثار بزرگ و عبرتآموز شده است! چرا قبور اهلبيت(ع) و گنبد و بارگاههاى موجود در بقيع، احد، مقبرة المعلى تخريب شده است؟ چرا از خانه امام صادق(ع) و امام سجاد(ع) و ديگر صحابه جليلالقدر رسول خدا(ص) در مدينه و خانه خديجه كبرى(ع) و محل ولادت كوثر رسول(ص) زهراى بتول(ع) خبرى نيست؟ چرا آثار بهجامانده از جنگها و نبردهاى افتخارآميز مسلمانان در دفاع از اسلام همه از بين رفته است؟ اين چراها همه بىپاسخ است؛ زيرا مخاطبان، كسانى هستند كه مظاهر توحيد را، نشانههاى شرك مىدانند و نگاه متحجرانه خوارج را به دين و آموزههاى دينى، بار ديگر در مقابل افكار جهانيان به نمايش مىگذارند. اين نوشتار تنها توانسته است گوشه بسيار كوچكى از آثار اين فكر متحجرانه و واپسگرا را ترسيم كند <ref>مقدمه، ص11-12</ref>. | ||
نويسنده، مباحث را با اين عبارت آغاز مىكند: «بقيع تنها يك گورستان نيست، بلكه گنجينه تاريخ اسلام است. قبور چهار امام معصوم شيعيان و نيز قبور همسران، دختران، برخى فرزندان، اصحاب، تابعين و عمههاى پيامبر خدا(ص) و نزديك به ده هزار نفر از شخصيتهاى نامدار تاريخ اسلام در آنجا واقع است. بقيع بااينهمه عظمت درعينحال غريب و مظلوم است...» | نويسنده، مباحث را با اين عبارت آغاز مىكند: «بقيع تنها يك گورستان نيست، بلكه گنجينه تاريخ اسلام است. قبور چهار امام معصوم شيعيان و نيز قبور همسران، دختران، برخى فرزندان، اصحاب، تابعين و عمههاى پيامبر خدا(ص) و نزديك به ده هزار نفر از شخصيتهاى نامدار تاريخ اسلام در آنجا واقع است. بقيع بااينهمه عظمت درعينحال غريب و مظلوم است...» <ref>متن كتاب، ص13</ref>. | ||
وى خاطرنشان مىكند كه: «قبور امامان معصوم(ع) و تعداد ديگرى از دفنشدگان در بقيع نيز داراى قبه و سايبان بوده، كه در حمله وهابيان تخريب گرديد و هماكنون اين قبرستان، بدون سقف و خاكى است و تنها برخى از قبور آن با ديوارهاى سنگچينشده مشخص و نسبت به ديگر قبرها ممتاز است» | وى خاطرنشان مىكند كه: «قبور امامان معصوم(ع) و تعداد ديگرى از دفنشدگان در بقيع نيز داراى قبه و سايبان بوده، كه در حمله وهابيان تخريب گرديد و هماكنون اين قبرستان، بدون سقف و خاكى است و تنها برخى از قبور آن با ديوارهاى سنگچينشده مشخص و نسبت به ديگر قبرها ممتاز است» <ref>همان، ص15-16</ref>. | ||
نويسنده سپس به ذكر مدفونين بقيع پرداخته و با اهلبيت(ع) آغاز نموده است. پس از آن همسران، فرزندان، اصحاب و ديگر بزرگان مدفون در بقيع را با ذكر شرح حال مختصرى از آنها متذكر شده است. درباره 26 تن از چهرههاى معروف صدر اسلام نيز تنها به ذكر نام بسنده كرده است | نويسنده سپس به ذكر مدفونين بقيع پرداخته و با اهلبيت(ع) آغاز نموده است. پس از آن همسران، فرزندان، اصحاب و ديگر بزرگان مدفون در بقيع را با ذكر شرح حال مختصرى از آنها متذكر شده است. درباره 26 تن از چهرههاى معروف صدر اسلام نيز تنها به ذكر نام بسنده كرده است <ref>همان، ص17-39</ref>. | ||
از جمله اماكنى كه در بقيع بنايى داشته، بيتالاحزان است كه مكان كوچكى در قسمت شمالى قبور ائمه بقيع بوده است. فاطمه زهرا(س) پس از رحلت پدر بزرگوارش، به آنجا مىآمده و بهشدت مىگريسته است. اين مكان به مسجد فاطمه هم معروف بوده و تا اوايل سده اخير بنايى داشته كه مردم در آنجا زيارت خوانده و نماز مىگزاردند | از جمله اماكنى كه در بقيع بنايى داشته، بيتالاحزان است كه مكان كوچكى در قسمت شمالى قبور ائمه بقيع بوده است. فاطمه زهرا(س) پس از رحلت پدر بزرگوارش، به آنجا مىآمده و بهشدت مىگريسته است. اين مكان به مسجد فاطمه هم معروف بوده و تا اوايل سده اخير بنايى داشته كه مردم در آنجا زيارت خوانده و نماز مىگزاردند <ref>ر.ك: همان، ص39</ref>. | ||
پس از آن نويسنده اسنادى را كه حاكى از وجود قبهها و بناهاى ساختهشده بر قبور ائمه(ع) و ديگر صالحان است را متذكر مىشود. بيشتر سفرنامهنويسان از اين بناها گزارش كردهاند. تصويربرداران نيز تصاوير گويا و روشنى از اين قبرستان و بناهاى ساختهشده در آن برداشتهاند كه نمونههايى از آن را «ابراهيم رفعت پاشا» در سالهاى 1318 تا 1325ق و نيز «محمد لبيكبك» در سال 1377ق، از خود به يادگار گذاشتهاند | پس از آن نويسنده اسنادى را كه حاكى از وجود قبهها و بناهاى ساختهشده بر قبور ائمه(ع) و ديگر صالحان است را متذكر مىشود. بيشتر سفرنامهنويسان از اين بناها گزارش كردهاند. تصويربرداران نيز تصاوير گويا و روشنى از اين قبرستان و بناهاى ساختهشده در آن برداشتهاند كه نمونههايى از آن را «ابراهيم رفعت پاشا» در سالهاى 1318 تا 1325ق و نيز «محمد لبيكبك» در سال 1377ق، از خود به يادگار گذاشتهاند <ref>همان، ص40</ref>. | ||
قاضى عسكر در ادامه مباحث در تشريح تخريب آثار مىنويسد: «پس از تسلط سعوديان بر حجاز و با توجه به پيوند فكرى و مذهبى آنان با محمد بن عبدالوهاب، در هر شهر و منطقهاى كه وارد مىشدند، آثار و ابنيه ساختهشده بر روى قبور بزرگان صدر اسلام را خراب و ويران مىكردند» | قاضى عسكر در ادامه مباحث در تشريح تخريب آثار مىنويسد: «پس از تسلط سعوديان بر حجاز و با توجه به پيوند فكرى و مذهبى آنان با محمد بن عبدالوهاب، در هر شهر و منطقهاى كه وارد مىشدند، آثار و ابنيه ساختهشده بر روى قبور بزرگان صدر اسلام را خراب و ويران مىكردند» <ref>همان، ص41</ref>. بيشتر مطالب اين بخش از كتاب تاريخ وهابيان نقل است. | ||
از اينجاى كتاب تا به آخر، عكسالعملها منعكس شده است. با انتشار خبر تخريب ابنيه بقيع، بهخصوص آثار قبور پيشوايان معصوم مدفون در آن قبرستان، افكار عمومى در ايران بهشدت تحت تأثير قرار گرفت و شيعيان از خود واكنشهاى شديدى نشان دادند، بهگونهاى كه رئيسالوزراى وقت، مجبور شد روز شانزدهم صفر را عزاى عمومى اعلام كند | از اينجاى كتاب تا به آخر، عكسالعملها منعكس شده است. با انتشار خبر تخريب ابنيه بقيع، بهخصوص آثار قبور پيشوايان معصوم مدفون در آن قبرستان، افكار عمومى در ايران بهشدت تحت تأثير قرار گرفت و شيعيان از خود واكنشهاى شديدى نشان دادند، بهگونهاى كه رئيسالوزراى وقت، مجبور شد روز شانزدهم صفر را عزاى عمومى اعلام كند <ref>ر.ك: همان، ص49</ref>. | ||
نامهها و تلگرافهاى علما و مراجع، واكنش ديگر مسلمانان، ممنوعيت سفر به حجاز، مأموريت حبيبالله هويدا و تلاش براى بازسازى، از جمله عناوين مباحث در اين قسمت از كتاب است. | نامهها و تلگرافهاى علما و مراجع، واكنش ديگر مسلمانان، ممنوعيت سفر به حجاز، مأموريت حبيبالله هويدا و تلاش براى بازسازى، از جمله عناوين مباحث در اين قسمت از كتاب است. | ||
در نكته پايانى كتاب مىخوانيم: «تلاش عالمان و بزرگان شيعه و پيروان اهلبيت(ع) براى بازسازى بقيع از ديرزمان تاكنون پيوسته ادامه يافته و اين موضوع بارها در گفتگوهاى سياسى سران دو كشور ايران و عربستان مطرح شده است؛ ليكن متأسفانه تا اين زمان، آنگونه كه بايد تأثيرى در پى نداشته و وهابيان همچنان نسبت به عقايد خويش اصرار ورزيده، بر اقدامات تخريبىشان افزودهاند» | در نكته پايانى كتاب مىخوانيم: «تلاش عالمان و بزرگان شيعه و پيروان اهلبيت(ع) براى بازسازى بقيع از ديرزمان تاكنون پيوسته ادامه يافته و اين موضوع بارها در گفتگوهاى سياسى سران دو كشور ايران و عربستان مطرح شده است؛ ليكن متأسفانه تا اين زمان، آنگونه كه بايد تأثيرى در پى نداشته و وهابيان همچنان نسبت به عقايد خويش اصرار ورزيده، بر اقدامات تخريبىشان افزودهاند» <ref>همان، ص159</ref>. | ||
آخرين سطرهاى كتاب به فتاواى مراجع معظم تقليد در پاسخ به سؤال درباره لزوم تلاش براى بازسازى قبور ائمه بقيع(ع) اختصاص يافته است | آخرين سطرهاى كتاب به فتاواى مراجع معظم تقليد در پاسخ به سؤال درباره لزوم تلاش براى بازسازى قبور ائمه بقيع(ع) اختصاص يافته است <ref>همان، ص160</ref>. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
پاورقىهاى كتاب بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است. | پاورقىهاى كتاب بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است. | ||
==پانويس == | |||
<references /> | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
مقدمه و متن كتاب. | مقدمه و متن كتاب. | ||
خط ۸۷: | خط ۹۰: | ||
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/5579 مطالعه کتاب تخریب و بازسازی بقیع به روایت اسناد در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/5579 مطالعه کتاب تخریب و بازسازی بقیع به روایت اسناد در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
نسخهٔ ۳ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۵۳
نام کتاب | تخریب و بازسازی بقیع به روایت اسناد |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | قاضی عسکر، علی (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | |
موضوع | |
ناشر | مشعر |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1386 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE3900AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
«تخريب و بازسازى بقيع به روايت اسناد»، تأليف سيد على قاضى عسكر، از جمله آثار فارسى در موضوع حج است كه به بررسى آثار بقيع و تاريخچه تخريب آنها با استفاده از اسناد و مدارك پرداخته است.
ساختار
كتاب، مشتمل بر مقدمه و متن اثر است كه بدون تبويب و فصلبندى خاصى، ابتدا مدفونين در بقيع را متذكر و سپس تخريب آثار را با ارائه اسناد مورد بررسى قرار داده است.
گزارش محتوا
در مقدمه كتاب مىخوانيم: «متأسفانه در زمان ما، آنگاه كه مسلمانان براى آشنايى با اين آثار و الگوهاى الهى به سرزمين وحى سفر مىكنند، با كمال تأسف آنها را ويرانشده مىبينند و بهناچار اشك تأثر مىريزند و با خود مىانديشند كه چگونه يك فكر غلط موجب از بين رفتن اينهمه آثار بزرگ و عبرتآموز شده است! چرا قبور اهلبيت(ع) و گنبد و بارگاههاى موجود در بقيع، احد، مقبرة المعلى تخريب شده است؟ چرا از خانه امام صادق(ع) و امام سجاد(ع) و ديگر صحابه جليلالقدر رسول خدا(ص) در مدينه و خانه خديجه كبرى(ع) و محل ولادت كوثر رسول(ص) زهراى بتول(ع) خبرى نيست؟ چرا آثار بهجامانده از جنگها و نبردهاى افتخارآميز مسلمانان در دفاع از اسلام همه از بين رفته است؟ اين چراها همه بىپاسخ است؛ زيرا مخاطبان، كسانى هستند كه مظاهر توحيد را، نشانههاى شرك مىدانند و نگاه متحجرانه خوارج را به دين و آموزههاى دينى، بار ديگر در مقابل افكار جهانيان به نمايش مىگذارند. اين نوشتار تنها توانسته است گوشه بسيار كوچكى از آثار اين فكر متحجرانه و واپسگرا را ترسيم كند [۱].
نويسنده، مباحث را با اين عبارت آغاز مىكند: «بقيع تنها يك گورستان نيست، بلكه گنجينه تاريخ اسلام است. قبور چهار امام معصوم شيعيان و نيز قبور همسران، دختران، برخى فرزندان، اصحاب، تابعين و عمههاى پيامبر خدا(ص) و نزديك به ده هزار نفر از شخصيتهاى نامدار تاريخ اسلام در آنجا واقع است. بقيع بااينهمه عظمت درعينحال غريب و مظلوم است...» [۲].
وى خاطرنشان مىكند كه: «قبور امامان معصوم(ع) و تعداد ديگرى از دفنشدگان در بقيع نيز داراى قبه و سايبان بوده، كه در حمله وهابيان تخريب گرديد و هماكنون اين قبرستان، بدون سقف و خاكى است و تنها برخى از قبور آن با ديوارهاى سنگچينشده مشخص و نسبت به ديگر قبرها ممتاز است» [۳].
نويسنده سپس به ذكر مدفونين بقيع پرداخته و با اهلبيت(ع) آغاز نموده است. پس از آن همسران، فرزندان، اصحاب و ديگر بزرگان مدفون در بقيع را با ذكر شرح حال مختصرى از آنها متذكر شده است. درباره 26 تن از چهرههاى معروف صدر اسلام نيز تنها به ذكر نام بسنده كرده است [۴].
از جمله اماكنى كه در بقيع بنايى داشته، بيتالاحزان است كه مكان كوچكى در قسمت شمالى قبور ائمه بقيع بوده است. فاطمه زهرا(س) پس از رحلت پدر بزرگوارش، به آنجا مىآمده و بهشدت مىگريسته است. اين مكان به مسجد فاطمه هم معروف بوده و تا اوايل سده اخير بنايى داشته كه مردم در آنجا زيارت خوانده و نماز مىگزاردند [۵].
پس از آن نويسنده اسنادى را كه حاكى از وجود قبهها و بناهاى ساختهشده بر قبور ائمه(ع) و ديگر صالحان است را متذكر مىشود. بيشتر سفرنامهنويسان از اين بناها گزارش كردهاند. تصويربرداران نيز تصاوير گويا و روشنى از اين قبرستان و بناهاى ساختهشده در آن برداشتهاند كه نمونههايى از آن را «ابراهيم رفعت پاشا» در سالهاى 1318 تا 1325ق و نيز «محمد لبيكبك» در سال 1377ق، از خود به يادگار گذاشتهاند [۶].
قاضى عسكر در ادامه مباحث در تشريح تخريب آثار مىنويسد: «پس از تسلط سعوديان بر حجاز و با توجه به پيوند فكرى و مذهبى آنان با محمد بن عبدالوهاب، در هر شهر و منطقهاى كه وارد مىشدند، آثار و ابنيه ساختهشده بر روى قبور بزرگان صدر اسلام را خراب و ويران مىكردند» [۷]. بيشتر مطالب اين بخش از كتاب تاريخ وهابيان نقل است.
از اينجاى كتاب تا به آخر، عكسالعملها منعكس شده است. با انتشار خبر تخريب ابنيه بقيع، بهخصوص آثار قبور پيشوايان معصوم مدفون در آن قبرستان، افكار عمومى در ايران بهشدت تحت تأثير قرار گرفت و شيعيان از خود واكنشهاى شديدى نشان دادند، بهگونهاى كه رئيسالوزراى وقت، مجبور شد روز شانزدهم صفر را عزاى عمومى اعلام كند [۸].
نامهها و تلگرافهاى علما و مراجع، واكنش ديگر مسلمانان، ممنوعيت سفر به حجاز، مأموريت حبيبالله هويدا و تلاش براى بازسازى، از جمله عناوين مباحث در اين قسمت از كتاب است.
در نكته پايانى كتاب مىخوانيم: «تلاش عالمان و بزرگان شيعه و پيروان اهلبيت(ع) براى بازسازى بقيع از ديرزمان تاكنون پيوسته ادامه يافته و اين موضوع بارها در گفتگوهاى سياسى سران دو كشور ايران و عربستان مطرح شده است؛ ليكن متأسفانه تا اين زمان، آنگونه كه بايد تأثيرى در پى نداشته و وهابيان همچنان نسبت به عقايد خويش اصرار ورزيده، بر اقدامات تخريبىشان افزودهاند» [۹].
آخرين سطرهاى كتاب به فتاواى مراجع معظم تقليد در پاسخ به سؤال درباره لزوم تلاش براى بازسازى قبور ائمه بقيع(ع) اختصاص يافته است [۱۰].
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است. نويسنده، تصاويرى را كه از بقيع به دست آورده، در انتهاى كتاب آورده است.
پاورقىهاى كتاب بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.
پیوندها
مطالعه کتاب تخریب و بازسازی بقیع به روایت اسناد در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور