ابن ادریس، محمد بن احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، زير نظر [[موسوی بجنوردی، محمدکاظم|كاظم موسوى بجنوردى]]، ج2، ص718، نوشته سيد‌ ‎مصطفى محقق داماد.
    [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/1397 کاشیان، ایران ناز، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374].
     


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==

    نسخهٔ ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۲۱

    ابن‌ادریس، محمد بن احمد
    نام ابن‌ادریس، محمد بن احمد
    نام‌های دیگر اب‍ن‌ادری‍س‌، ف‍خ‍رال‍دی‍ن اب‍و ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌

    اب‍ن ادری‍س‌، م‍ح‍م‍د ب‍ن ادری‍س‌

    ح‍ل‍ی‌، م‍ح‍م‍د ب‍ن اح‍م‍د

    ع‍ج‍ل‍ی‌، م‍ح‍م‍د ب‍ن اح‍م‍د

    نام پدر احمد
    متولد 543ق
    محل تولد حله
    رحلت 581 ش یا 598 ق یا 1202 م
    اساتید عمادالدين محمد بن ابى‌القاسم طبرى

    عربى بن مسافر عبادى

    حسین بن هبةالله بن رطبه سوراوى

    برخی آثار السرائر

    موسوعة ابن إدریس الحلي

    المنتخب من تفسير القرآن و النکت المستخرجة من کتاب التبیان

    کد مؤلف AUTHORCODE11000AUTHORCODE

    فخرالدين ابوعبدالله محمد بن احمد بن ادريس عِجلى حلّى (ح543- 598ق)، معروف به «ابن ادريس»، از فقيهان بزرگ امامیه، صاحب نظر در فقه، اصول، تفسیر، لغت، ابن ادریس به دلیل استفاده فراوان از دلایل عقلی در استنباط احکام و به سبب فتواهای شاذ (کمیاب در میان علما) و همچنین شکستن هیبت علمی شیخ طوسی مشهور است. 

    نسبت عجلى ظاهراً بايد مربوط به نسب وى باشد. در برخى از منابع نام و نسب او به شكل‌هاى محمد بن ادريس بن محمد، محمد بن ادريس بن احمد بن ادريس، محمد بن احمد بن ادريس و حتى به شكل غريب محمد بن منصور بن احمد بن ادريس ثبت شده كه هيچ یک قابل اعتماد نيست.

    بنابر منابع متأخر، مادر او، نوه دخترى شيخ مسعود وَرّام بوده است و نسب وى از جانب مادر با سه واسطه، به شيخ طوسى مى‌رسد، اما نظر به تاريخ وفات شيخ ورام در 605ق و سال وفات ابن ادريس و نيز با مقايسه طبقه شيخ ورام با طبقه وى، این نسبت درست نمى‌نمايد.

    شرح‌حال‌نویسان، وى را با عنوان «حلّى» ياد كرده‌اند، و منتجب‌الدين متذكر شده كه در حله با وى ملاقات كرده است.

    ولادت

    تاريخى برای ولادت وى نقل نشده، ولى به استناد خط شهيد ثانى كه در اجازات مجلسى آمده، او در 558ق به سن بلوغ رسيده است و با فرض اينكه وى در حدود 15 سالگى بالغ شده باشد، تولد وى را بايد در حدود 543ق دانست.

    وفات

    در مورد وفات او نيز اختلاف است: كفعمى جمعه 18 شوال 598ق و ذهبى 597ق را ذكر كرده است؛ بنابراین، سخن علماى متأخر شيعه در این باب كه وى پيش از رسيدن به 25 سالگى وفات يافته است، نبايد صحيح باشد.

    صفدى وى را در فقه، عديم النظير دانسته و ابن داوود حلى او را شيخ الفقها خوانده است. شجاعت علمى وى در شكستن سنت تقليد از آراء شيخ طوسى، تحرك بخشيدن به فقه امامیه، خارج كردن آن از ركود و جمود و تشویق ابتكار و انديشه آزاد، بيانگر جلالت قدر اوست.

    تا یکصد سال پس از درگذشت شيخ طوسى، همه مسندنشينان فقاهت شيعه، خوشه‌چينان آراء شيخ و در حقيقت فقط منعكس‌كنندگان نظرات او بودند تا جايى كه مى‌توان گفت باب اجتهاد تا حدودى مسدود شده بود. در چنين وضعى، ابن ادريس پاى از دائره تقليد بيرون نهاد و به احياى اجتهاد و اظهار نظر آزاد پرداخت.

    وى گاه در نقد آراء شيخ، بسيار سرسختى به خرج مى‌داد و شيخ را به طور مستقيم و غيرمستقيم به تبعيت و پيروى از امام شافعى متهم مى‌كرد و گاه لحنش بسيار تند مى‌شد، اما به هر حال، احترام به شيخ را فرو نمى‌نهاد و با عباراتى چون «الشيخ السعيد الصدوق تغمّده الله برحمته» از او ياد مى‌كرد.

    فقيه معاصر وى، سديدالدين حمصى، او را اهل تخليط و غيرقابل اعتماد دانسته است. ابن داوود حلى عدم پذيرش خبر واحد توسط ابن ادريس را به معنى اعراض كلى او از اخبار اهل‌بيت(ع) گرفته و وى را در زُمره ضعفا آورده، ولى در همانجا او را ستوده است.

    بحرانى مى‌نویسد كه محقق حلى و علامه حلى به كرات به نقد و طعن او پرداخته‌اند، ولى در دوره‌هاى بعد، نظر علماى رجال در مورد وى به تدريج تغيير يافت تا آنجا كه مجلسى او را توثيق كرده است.

    معاصران نظر حمصى را در مورد تخليط ابن ادريس تنها از این جهت كه وى در نقل اسناد روايات اندكى بى‌دقت بوده، صحيح دانسته‌اند.

    حلى چنانكه از کتاب سرائر، به خصوص بخش مستطرفات آن برمى‌آيد، برخى از اصول و مصنفات سلف شيعه را در اختيار داشته و وى آخرين كسى است كه درباره برخى از آن‌ها اطلاعاتى به دست مى‌دهد و برخى از اجازات نام وى در سلسله روايى صحيفه سجاديه ديده مى‌شود. همچنين نام وى در میان راویان كتب ديگر نيز آمده است.

    وى بعضى از كتب سلف را استنساخ كرده، كه به عنوان نمونه مى‌توان از «مصباح المتهجّد شيخ طوسى» و «قرب الاسناد حمیرى» نام‌برد.

    مشایخ

    وى خود مى‌نویسد كه از سيد‌ ‎ابوالمكارم بن زهره حضوراً و مكاتبتاً استفاده كرده است. از ديگر مشايخ وى چنانكه از اسناد روايات و اجازات برمى‌آيد، مى‌توان افراد زير را نام برد:

    1. عمادالدين محمد بن ابى القاسم طبرى.
    2. عربى بن مسافر عبادى.
    3. حسین بن هبةالله بن رطبه سوراوى.
    4. عبدالله ابن جعفر دوريستى.

    به گفته ذهبى، وى از راشد بن ابراهیم بحرانى و شريف شرف‌شاه نيز بهره برده است.

    سماع بدون واسطه او از شيخ ابوعلى طوسى در 511ق، از حيث زمان و طبقه قابل پذيرش نيست و ظاهراً شخصى كه در 511ق از ابوعلى طوسى استماع كرده، عمادالدين طبرى، استاد ابن ادريس بوده است.

    روات و شاگردان

    از جمله روات و شاگردان وى، عبارتند از:

    1. مُحيى‌الدين محمد بن عبدالله بن على بن زهره.
    2. فخار بن معد موسوى.
    3. محمد بن نماى حلى.
    4. على ابن يحيى خياط.
    5. احمد بن مسعود اسدى.
    6. على بن ابراهیم علوى عريضى.

    اگر چه ذهبى متذكر شده كه وى آثارى در فروغ و اصول داشته و ابن داوود او را كثير التأليف دانسته است، با این حال، جز چند اثر، از وى نمى‌شناسیم.

    آثار

    1. السرائر الحاوى لتحرير الفتاوى.
    2. منتخب تبيان شيخ طوسى.
    3. رساله‌اى در تكليف.
    4. رساله‌اى در مضايقه و مواسعه در فقه.
    5. رساله‌اى در مسأله تتمیم آب قليل به كرّ.[۱].

    پانویس

    منابع مقاله

    کاشیان، ایران ناز، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.

    وابسته‌ها