۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
# «لاضرر»، منطبق بر مورد خودش نیست، پس چگونه میتوان با آن برای غیر مورد مزبور استدلال کرد؛ | # «لاضرر»، منطبق بر مورد خودش نیست، پس چگونه میتوان با آن برای غیر مورد مزبور استدلال کرد؛ | ||
# «لاضرر» حکم را برمیدارد، نه اینکه انشا نماید، پس چگونه موجب حکم قلع (کندن درخت) گردید؛ | # «لاضرر» حکم را برمیدارد، نه اینکه انشا نماید، پس چگونه موجب حکم قلع (کندن درخت) گردید؛ | ||
# از بین بردن نخل، خود ضرر است، پس رفع ضرر با آن تناقض میباشد؛ چون از وجودش، عدمش لازم میآید<ref>ر.ک: همان، ص148<ref>. نویسنده با رجوع به کلمات فقهایی چون شیخ انصاری، میرزای نائینی، سید بجنوردی و سید خویی، سید صادق شیرازی و... به اشکالات سهگانه پاسخ داده است<ref>ر.ک: همان، ص148-152</ref>. | # از بین بردن نخل، خود ضرر است، پس رفع ضرر با آن تناقض میباشد؛ چون از وجودش، عدمش لازم میآید<ref>ر.ک: همان، ص148<ref>. نویسنده با رجوع به کلمات فقهایی چون شیخ انصاری، میرزای نائینی، سید بجنوردی و سید خویی، سید صادق شیرازی و... به اشکالات سهگانه پاسخ داده است <ref>ر.ک: همان، ص148-152</ref>. | ||
مقصد سوم، درباره احکام لاضرر است. نویسنده در ابتدا به این سؤال پاسخ میدهد که آیا رفع ضرر رخصت است یا عزیمت؟ عزیمت به معنای وجوب و رخصت به معنای جواز است؛ بهعنوانمثال: اگر وضو، غسل و... برای کسی ضرر داشته باشد آیا تیمم بدل از وضو یا تیمم بدل از غسل بر مکلف واجب است یا اینکه مکلف میتواند تیمم کند و اگر وضو یا غسل را انجام دهد نیز صحیح است<ref>ر.ک: همان، ص197</ref>. در اینجا دو نظریه وجود دارد: گروهی چون شهید در دروس، طباطبایی یزدی در کتاب حج و تیمم، سید خویی، میرزا مهدی شیرازی و... معتقد به رخصت و فقهایی چون سید ابوالحسن اصفهانی، صاحب جواهر، میرزای قمی و میرزای نائینی معتقد به عزیمت هستند<ref>ر.ک: همان، ص197-198</ref>. هرکدام از این دو گروه بر مدعای خویش دلایلی آوردهاند. | مقصد سوم، درباره احکام لاضرر است. نویسنده در ابتدا به این سؤال پاسخ میدهد که آیا رفع ضرر رخصت است یا عزیمت؟ عزیمت به معنای وجوب و رخصت به معنای جواز است؛ بهعنوانمثال: اگر وضو، غسل و... برای کسی ضرر داشته باشد آیا تیمم بدل از وضو یا تیمم بدل از غسل بر مکلف واجب است یا اینکه مکلف میتواند تیمم کند و اگر وضو یا غسل را انجام دهد نیز صحیح است<ref>ر.ک: همان، ص197</ref>. در اینجا دو نظریه وجود دارد: گروهی چون شهید در دروس، طباطبایی یزدی در کتاب حج و تیمم، سید خویی، میرزا مهدی شیرازی و... معتقد به رخصت و فقهایی چون سید ابوالحسن اصفهانی، صاحب جواهر، میرزای قمی و میرزای نائینی معتقد به عزیمت هستند<ref>ر.ک: همان، ص197-198</ref>. هرکدام از این دو گروه بر مدعای خویش دلایلی آوردهاند. |
ویرایش