ابن عبدالسلام، جعفر بن احمد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'تن' به 'تن') |
جز (جایگزینی متن - 'شه' به 'شه') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
پس از آن، قاضی جعفر برای نشر آرای معتزله، به جنوب یمن سفر کرد، اما در آنجا یحیی بن ابیالخیر عمرانی (د 558ق) با او به مخالفت برخاست. عمرانی از مروجان مذهب حنبلی در یمن بود. قاضی جعفر برای مناظره به شهر اب، محل اقامت عمرانی رفت. اخبار و روایات این مناظره یکسان نیست؛ به قولی قاضی جعفر نه با عمرانی، که با شاگردش سیفالسنه احمد بن محمد بریهی مناظره کرد و سپس او شرح این رویارویی را برای عمانی، گزارش کرد. آنگاه نامههایی میان عمرانی و قاضی جعفر رد و بدل شد و رسالههایی به نگارش درآمد<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/2015 ر.ک: همان]</ref>. | پس از آن، قاضی جعفر برای نشر آرای معتزله، به جنوب یمن سفر کرد، اما در آنجا یحیی بن ابیالخیر عمرانی (د 558ق) با او به مخالفت برخاست. عمرانی از مروجان مذهب حنبلی در یمن بود. قاضی جعفر برای مناظره به شهر اب، محل اقامت عمرانی رفت. اخبار و روایات این مناظره یکسان نیست؛ به قولی قاضی جعفر نه با عمرانی، که با شاگردش سیفالسنه احمد بن محمد بریهی مناظره کرد و سپس او شرح این رویارویی را برای عمانی، گزارش کرد. آنگاه نامههایی میان عمرانی و قاضی جعفر رد و بدل شد و رسالههایی به نگارش درآمد<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/2015 ر.ک: همان]</ref>. | ||
سرانجام وی پس از | سرانجام وی پس از کوششهای بسیار، در گسترش مذهب «اختراع»، درحالیکه همچنان در سناع تدریس میکرد، در همان جا و در 573ق، درگذشت<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/2015 ر.ک: همان، ص165]</ref>. | ||
==آثار== | ==آثار== |
نسخهٔ ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۵۱
نام | جعفر بن احمد بن عبدالسلام یمانی |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | احمد |
متولد | اواخر قرن 5 |
محل تولد | یمن |
رحلت | 573ق |
اساتید | |
برخی آثار | تيسير المطالب فی أمالي أبيطالب |
کد مؤلف | AUTHORCODE11939AUTHORCODE |
جعفر بن احمد بن عبدالسلام یمانی، از متکلمان و محدثان زیدی قرن ششم هجری است که از جمله آثار او، تبویب کتاب «تيسير المطالب إلی أمالي أبيطالب» یحیی بن حسین ناطق بالحق، میباشد.
«جعفر بن احمد بن عبدالسلام یمانی»، از متکلمان و محدثان زیدی یمن در قرن 6ق/12م، مشهور به قاضی جعفر و ملقب به شمسالدین است.
جعفر در اواخر قرن 5 زاده شد. پدرش در زمان حکومت صلیحیان، قاضی اسماعیلیمذهب بود و سپس به خدمت حاتم بن احمد یامی، فرمانروای صنعا درآمد[۱].
نخستین گزارشی که از زندگی او در دست داریم، مربوط به 535ق/1141م، است. در این سال، در دعوتنامهای که برای احمد بن سلیمان، امام زیدی (500-566ق)، برای آمدن از صعده به صنعا فرستاده شد، جعفر مدیحهای برای وی سرود. اشعار دیگری نیز از او در دست است. هرچند این سرودهها نمیتواند نشانگر شخصیت علمی و فرهنگی جعفر باشد؛ زیرا پس از آن در او علاقه و اهتمامی به شعر نمیبینیم. تاریخ گرویدن او از مذهب اسماعیلیه به زیدیه نامعلوم است؛ تنها میدانیم که در جوانی، همزمان با حکومت حاتم بن احمد یامی، به مطرفیه (شاخهای از زیدیه) - که در آن زمان در صنعا و حوالی آن بیشتر زیدیه، بهجز فرقه حسینیه بر آن مذهب بودند - گروید[۲].
امام احمد بن سلیمان در 545ق، وارد صنعا شد و امور آنجا را به دست گرفت. وی جعفر را بهعنوان قاضی و خطیب منصوب کرد. ظاهرا لقب قاضی نیز از همین زمان به او داده شده و به این ترتیب بود که رابطهای محکم میان این دو پدید آمد و این آغاز فعالیت تاریخی قاضی جعفر و فتح بابی برای تغییر اعتقادات او از مطرفیه به مخترعه بود[۳].
البته تغییر مذهب قاضی جعفر را از مطرفیه به مخترعه، باید تحت تأثیر عالم زیدیمذهب خراسان، فخرالدین ابوالحسن زید بن حسن بروقنی بیهقی دانست. بروقنی به دعوت علی بن عیسی حسنی مشهور به ابن وهاس (د 556ق/1161م) که در مکه مقیم بود، از خراسان به یمن رفت تا زیدیه مخترعه را در مقابل مطرفیه یاری کند. وی در 541ق/1146م، به صعده رسید و در مسجد الهادی به تدریس پرداخت. تحت تأثیر او قاضی جعفر و برخی از متکلمان مطرفیه از مذهب کلامی خود دست کشیدند[۴].
پس از چندی بروقنی تصمیم به بازگشت گرفت. قاضی جعفر در این سفر او را همراهی کرد؛ اما بروقنی در تهامه درگذشت و قاضی جعفر بهتنهایی به سفر خود ادامه داد. درباره تاریخ سفر قاضی جعفر همراه بروقنی، در منابع اختلاف است. آوردهاند که بروقنی پس از دو سال و نیم اقامت در صنعا، آنجا را ترک کرد. اگر چنین باشد، تاریخ سفر او میبایست 543 یا 544ق، باشد[۵].
گویا احمد بن سلیمان، مالی در اختیار جعفر گذارده بود تا آنچه میتواند از کتابهای اهلبیت(ع) با خود به یمن بیاورد. مسیر سفر قاضی جعفر را دقیقا نمیتوان مشخص کرد. تنها از طریق اسامی کسانی که از آنها درس گرفته است، میتوان حدس زد که به مکه، کوفه، ری و چهبسا دیلم رفته باشد. او در توقفی که در مکه داشت، از ابن وهاس اجازه روایت آثاری از زیدیه را گرفت و در ری نیز در 552ق/1157م، از احمد بن ابیالحسن کنی، اجازه روایت گرفت و به فراگیری کتب ائمه زیدیه از جمله «الزيادات» المؤيدبالله، نزد او پرداخت. سپس درحالیکه بسیاری از کتابهای فقه و اصول و حدیث زیدیه را بههمراه داشت، در 554ق، به یمن بازگشت و همچون گذشته به خدمت احمد بن سلیمان درآمد. قاضی جعفر، در سناع، روستایی در نزدیکی صنعا و از مراکز فعالیت علمی مطرفیه، مدرسهای بنا کرد و در آنجا به تدریس مذهب خود پرداخت. اما بزرگان و مشایخ مطرفیه که میدیدند با فعالیتهای قاضی جعفر، مردم از آنها روی برمیتابند، به مخالفت با او برخاستند. قاضی جعفر آنها را به مناظره خواند، که نپذیرفتند و همچنان به آزار او پرداختند، تااینکه با حمایت احمد بن سلیمان از قاضی جعفر و مذهب مخترعه، خصومت پایان یافت[۶].
پس از آن، قاضی جعفر برای نشر آرای معتزله، به جنوب یمن سفر کرد، اما در آنجا یحیی بن ابیالخیر عمرانی (د 558ق) با او به مخالفت برخاست. عمرانی از مروجان مذهب حنبلی در یمن بود. قاضی جعفر برای مناظره به شهر اب، محل اقامت عمرانی رفت. اخبار و روایات این مناظره یکسان نیست؛ به قولی قاضی جعفر نه با عمرانی، که با شاگردش سیفالسنه احمد بن محمد بریهی مناظره کرد و سپس او شرح این رویارویی را برای عمانی، گزارش کرد. آنگاه نامههایی میان عمرانی و قاضی جعفر رد و بدل شد و رسالههایی به نگارش درآمد[۷].
سرانجام وی پس از کوششهای بسیار، در گسترش مذهب «اختراع»، درحالیکه همچنان در سناع تدریس میکرد، در همان جا و در 573ق، درگذشت[۸].
آثار
- الأربعون الحديث العلوية (یا الأربعون الحديث الجعفرية)؛
- تيسير المطالب إلی أمالي أبيطالب (روایت قاضی جعفر است از کتاب «تيسير المطالب» الناطق بالحق)؛
- خلاصة الفوائد؛
- شرح قصيدة صاحب بن عباد؛
- شرح نكت العبادات و جمل الزيادات؛
- مقاود الإنصاف في مسائل الخلاف؛
- نكت العبادات و جمل الزيادات[۹].
دیگر آثار قاضی جعفر که بخش عمده مؤلفات اوست، یا بهصورت نسخههای خطی موجود است یا باقی نمانده است، اما در منابع، آنها را فهرست کردهاند که برخی از آنها عبارتند از: «الإصدار و الإيراد و التنبيه علی مسالك الرشاد»؛ «الإصدار و الإيراد و التنبيه علی مسائل الرشاد» (این دو اثر را دو کتاب جداگانه دانستهاند)؛ «إيضاح المنهاج في فوائد المعراج»؛ «التابعة بالأدلة القاطعة»؛ «تقويم المسائل و تعليم الجاهل في الرد علی المطرفية»؛ «الدامغ للباطل من مذهب الحنابل»؛ «شرح الأربعين» و...[۱۰].