آداب الملوك: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'نگ' به 'نگ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'شه' به 'شه') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
باب چهارم به سیاست اختصاص یافته و تفاوتی با دیگر ابواب ندارد و نقلهای مختلف را در ضمن چند فصل مطرح کرده است. [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در این باب دیدگاه خود در رابطه با سیاست را از کتاب معروفش «المبهج» نقل کرده است: کسی که رفتار خود و اهل بیتش را اصلاح کند صلاحیت سیاست و حکومت بر مردم را دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/19 ر.ک: همان، ص19]</ref>. | باب چهارم به سیاست اختصاص یافته و تفاوتی با دیگر ابواب ندارد و نقلهای مختلف را در ضمن چند فصل مطرح کرده است. [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در این باب دیدگاه خود در رابطه با سیاست را از کتاب معروفش «المبهج» نقل کرده است: کسی که رفتار خود و اهل بیتش را اصلاح کند صلاحیت سیاست و حکومت بر مردم را دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/19 ر.ک: همان، ص19]</ref>. | ||
باب پنجم نیز به اخلاق و عادات سلاطین اختصاص یافته است. | باب پنجم نیز به اخلاق و عادات سلاطین اختصاص یافته است. بخشهای زیادی از مطالب این باب از کتاب المبهج نقل شده و همه در ترغیب حاکمان بر عدل و امانت و نکوهش ظلم و ظالمان است. [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] مشاوره را از ارزشمندترین کارها و دارای مرتبه والایی دانسته و حاکمان سامانی را به جهت اهتمام به آن ستوده است. در فصل عفو، شمسالمعالی را نکوهش کرده؛ چراکه اهل عفو نبود و بدون گذشت همواره به قتل میرساند. در فصل دیگر نیز جود و بخشش را مدح کرده و از حاکمان میخواهد که در بخشش و اعطا میانهرو باشند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/19 ر.ک: همان]</ref>. | ||
در باب ششم کتاب نیز اخبار و حکایات پادشاهان و وزراء ذکر شده است. [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در این باب برخلاف سیاق و شیوه کتاب با وزارت و اخبار آن آغاز کرده است. صاحب «[[تحفة الوزراء]]» تعدادی از فصلهای این باب را برگزیده تا کتابش را طبق آن بنویسد. نویسنده در فصل مربوط به اخبار ملوک نیز فقراتی از کتاب المبهج را ذکر کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/19 ر.ک: همان]</ref>. | در باب ششم کتاب نیز اخبار و حکایات پادشاهان و وزراء ذکر شده است. [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در این باب برخلاف سیاق و شیوه کتاب با وزارت و اخبار آن آغاز کرده است. صاحب «[[تحفة الوزراء]]» تعدادی از فصلهای این باب را برگزیده تا کتابش را طبق آن بنویسد. نویسنده در فصل مربوط به اخبار ملوک نیز فقراتی از کتاب المبهج را ذکر کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/19 ر.ک: همان]</ref>. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
در باب هشتم کتاب آنچه که حاکمان باید در سیاست رعایت کنند را مطرح کرده است. در این باب مطالب بسیاری از افلاطون و فلاسفه پیشین یونان ذکر شده است. در فصل ویژهای نیز [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] نوشیدن مسکرات و سماع (رقص و پایکوبی) را برای سلطان جایز دانسته است؛ البته رعایت میانهروی را به او توصیه کرده است. همچنین پادشاه را به تربیت ویژه فرزندانش توصیه کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان]</ref>. | در باب هشتم کتاب آنچه که حاکمان باید در سیاست رعایت کنند را مطرح کرده است. در این باب مطالب بسیاری از افلاطون و فلاسفه پیشین یونان ذکر شده است. در فصل ویژهای نیز [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] نوشیدن مسکرات و سماع (رقص و پایکوبی) را برای سلطان جایز دانسته است؛ البته رعایت میانهروی را به او توصیه کرده است. همچنین پادشاه را به تربیت ویژه فرزندانش توصیه کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان]</ref>. | ||
باب نهم که آخرین باب کتاب است به خدمتکاران پادشاهان اختصاص یافته و حکایات و مطالب تاریخی متناسب با آن و | باب نهم که آخرین باب کتاب است به خدمتکاران پادشاهان اختصاص یافته و حکایات و مطالب تاریخی متناسب با آن و بخشهایی از کتاب آداب (أدب الكبير و أدب الصغير) ابن مقفع ذکر شده است. نویسنده کتابش را به شیوه و سنت قدیمی به فصل کوچکی در موضوع هدایا ختم کرده است. لازم به ذکر است که محقق اثر در مقدمه کتاب تعداد ابواب را ده باب دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/17 ر.ک: همان، ص17]</ref>. ابواب هشتم و نهم به اشتباه نهم و دهم ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>. | ||
[[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در تألیف این کتاب از مصادر زیادی استفاده کرده که شمارش آنها دشوار است؛ البته خودش به نام برخی تصریح کرده و محقق اثر در مقدمه، به نام و صفحه ذکر آنها در کتاب اشاره کرده است؛ از آن جملهاند: أخبار الوزراء ابن عبدوس جهشیاری، الفصول ابن معتز و آداب الملوك محمد بن سیمجور. بدون شک این مصادر جزء ناچیزی از مصادری است که ثعالبی به آن مراجعه و از آن استفاده کرده است و میتوان از تعدادی از نوشتههای [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] و صولی نیز بهعنوان منابع وی نام برد. علاوه بر این منابع کتبی، از روایات و نقلهای شفاهی نیز استفاده کرده است؛ از جمله مهمترین راویانی که [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در کتابش از آنها مطالبی نقل کرده ابوفتح بستی است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان، ص21-20]</ref>. | [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در تألیف این کتاب از مصادر زیادی استفاده کرده که شمارش آنها دشوار است؛ البته خودش به نام برخی تصریح کرده و محقق اثر در مقدمه، به نام و صفحه ذکر آنها در کتاب اشاره کرده است؛ از آن جملهاند: أخبار الوزراء ابن عبدوس جهشیاری، الفصول ابن معتز و آداب الملوك محمد بن سیمجور. بدون شک این مصادر جزء ناچیزی از مصادری است که ثعالبی به آن مراجعه و از آن استفاده کرده است و میتوان از تعدادی از نوشتههای [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] و صولی نیز بهعنوان منابع وی نام برد. علاوه بر این منابع کتبی، از روایات و نقلهای شفاهی نیز استفاده کرده است؛ از جمله مهمترین راویانی که [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در کتابش از آنها مطالبی نقل کرده ابوفتح بستی است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان، ص21-20]</ref>. |
نسخهٔ ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۵۱
آداب الملوك | |
---|---|
پدیدآوران | ثعالبی، عبدالملک بن محمد (نويسنده) عطيه، جليل (محقق) |
ناشر | دار الغرب الإسلامي |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | مجلد1: 2005م, |
موضوع | پادشاهي - متون قدیمی تا قرن 14 کشور داري - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | JC 49 /ث6آ4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
آداب الملوك، تألیف ابومنصور عبدالملک بن محمد ثعالبی نیشابوری (متوفی 429ق)، شاعر، کاتب و تاریخنگار ایرانی است. این کتاب با هدف تقدیم به مأمون بن مأمون خوارزمشاه (407ق) به زبان عربی نوشته شده است.
ساختار
کتاب مشتمل بر مقدمه محقق، مقدمه مؤلف و نه باب است. ابواب کتاب بهصورت فصلفصل بر مبنای اقوال، حکایات و وقایع تاریخی، اخبار و آراء شکل گرفته است.
گزارش محتوا
از قرن دوم هجری بخشی از اندیشه سیاسی در زمینه حکمت عملی متأثر از متون ایرانیان پیش از اسلام در زمینه آداب ملوک و آیین کشورداری شکل گرفت و کتابهایی با عنوان سير الملوك یا سیاستنامه در تداوم اندرزنامههای دوره ساسانی تألیف شد. حکمت عملی مطرح در سیاستنامهها، مجموعهای از میراث علمی و الگوهای عملی و تجارب تاریخی گذشتگان است که سیاستنامهنویسان - که اغلب از کارگزاران دیوانی و درباری بودند - در تبیین آن به آیات و احادیث اسلامی استناد کردهاند. هدف از نگارش سیاستنامهها، اصلاح عملکرد پادشاهان و در نهایت اصلاح و بهبود اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه بود[۱].
در اینگونه منابع، بهویژه به شایست و نشایستهای رفتار سلطان با رعیت و نیز وظایف رعیت در قبال سلطان پرداخته شده است. مهمترین توصیه به سلطان در حق رعیت، رعایت عدالت و انصاف است. نویسندگان این دست آثار رعایت عدالت، آباد ساختن ملک، حفظ ملک از آسیب دشمنان و جلوگیری از تعدی اقویا بر ضعفا را از ارکان حکومت و ملکداری برای سلطان دانستهاند؛ زیرا سلطان مالک رعیت و بقای این دو به هم وابسته بود[۲].
عنوان «آداب الملوك» برای انطباق با محتوای کتاب انتخاب شده است. این کتاب در مقدمه کتاب تحفة الوزراء با عنوان «الملوكي» ذکر شده است. صفدی، ابن شاکر کتبی و ابن قاضی شهبه در ذکر شرح حال ثعالبی از آن با عنوان «الخوارزمشاهي» یا «الخوارزميات» یاد کردهاند[۳].
باب اول کتاب در موضوع اطاعت از پادشاهان نوشته شده است. این باب با مقدمه مختصری که در آن بهطور خاص به آیات قرآن کریم و بهطور عام به میراث دینی استناد شده، آغاز گردیده است. در این باب به برخی فرق غلات مانند حلولیه و راوندیه نیز اشاره شده است. یکی از فصول به ترغیب ملوک به رعایت آداب و فنون و علوم اختصاص داده شده است. نویسنده در این باب و دیگر ابواب به تعدادی از احادیث نبوی استشهاد کرده و البته غالب این روایات موثق نیستند. باب دوم نیز به ضربالمثلها و تشبیهات ملوک و سلاطین اختصاص یافته است. بیشتر آنها از کتب و رسائل پراکندهای است که ثعالبی با اسلوب و شیوه خاص با برخی تعدیلات و تغییرات اندک نقل کرده است[۴].
در باب سوم نکاتی از سلاطین و وصایای آنها با ذکر مقدمه مختصری مطرح شده است. فصلی از این باب به حاکمان عباسی و فصل دیگری به حکمرانان ایرانی اختصاص یافته است. همچنین کلمات ملوک در عصرهای مختلف در فصل دیگری گرد آمده و در یکی از فصول به خود خوارزمشاه پرداخته شده است[۵].
باب چهارم به سیاست اختصاص یافته و تفاوتی با دیگر ابواب ندارد و نقلهای مختلف را در ضمن چند فصل مطرح کرده است. ثعالبی در این باب دیدگاه خود در رابطه با سیاست را از کتاب معروفش «المبهج» نقل کرده است: کسی که رفتار خود و اهل بیتش را اصلاح کند صلاحیت سیاست و حکومت بر مردم را دارد[۶].
باب پنجم نیز به اخلاق و عادات سلاطین اختصاص یافته است. بخشهای زیادی از مطالب این باب از کتاب المبهج نقل شده و همه در ترغیب حاکمان بر عدل و امانت و نکوهش ظلم و ظالمان است. ثعالبی مشاوره را از ارزشمندترین کارها و دارای مرتبه والایی دانسته و حاکمان سامانی را به جهت اهتمام به آن ستوده است. در فصل عفو، شمسالمعالی را نکوهش کرده؛ چراکه اهل عفو نبود و بدون گذشت همواره به قتل میرساند. در فصل دیگر نیز جود و بخشش را مدح کرده و از حاکمان میخواهد که در بخشش و اعطا میانهرو باشند[۷].
در باب ششم کتاب نیز اخبار و حکایات پادشاهان و وزراء ذکر شده است. ثعالبی در این باب برخلاف سیاق و شیوه کتاب با وزارت و اخبار آن آغاز کرده است. صاحب «تحفة الوزراء» تعدادی از فصلهای این باب را برگزیده تا کتابش را طبق آن بنویسد. نویسنده در فصل مربوط به اخبار ملوک نیز فقراتی از کتاب المبهج را ذکر کرده است[۸].
در باب هفتم، آفات و بیماریهایی که حاکمان به آن گرفتارند ذکر شده است. در ابتدای باب، در ضمن مقدمه مختصری اسباب و دلائل این آفات بررسی شده و حاکمان را از افراط در خوردن و نوشیدن و روابط جنسی برحذر داشته است. سپس نمونههایی از ملوک و خلفا که بدین سبب مردهاند را متذکر شده است. در فصل دیگری از این باب نیز آفات دیگری که برای بعضی حاکمان پیش آمده را برشمرده و به فریب خوردن آنها توسط بعضی از دعوتکنندگان به هوای نفس و بدعتها، مانند باطنیه و قرامطه و اسماعیلیه اشاره کرده است. در فصل آخر نیز بر این نکته تأکید کرده که سپاهیان تجهیزات و امکانات حاکمان هستند و تکیهگاه او در حکومت هستند و به هنگام جنگ حاکم چارهای ندارد جز اینکه به شکل کامل به آنها اعتنا کند[۹].
در باب هشتم کتاب آنچه که حاکمان باید در سیاست رعایت کنند را مطرح کرده است. در این باب مطالب بسیاری از افلاطون و فلاسفه پیشین یونان ذکر شده است. در فصل ویژهای نیز ثعالبی نوشیدن مسکرات و سماع (رقص و پایکوبی) را برای سلطان جایز دانسته است؛ البته رعایت میانهروی را به او توصیه کرده است. همچنین پادشاه را به تربیت ویژه فرزندانش توصیه کرده است[۱۰].
باب نهم که آخرین باب کتاب است به خدمتکاران پادشاهان اختصاص یافته و حکایات و مطالب تاریخی متناسب با آن و بخشهایی از کتاب آداب (أدب الكبير و أدب الصغير) ابن مقفع ذکر شده است. نویسنده کتابش را به شیوه و سنت قدیمی به فصل کوچکی در موضوع هدایا ختم کرده است. لازم به ذکر است که محقق اثر در مقدمه کتاب تعداد ابواب را ده باب دانسته است[۱۱]. ابواب هشتم و نهم به اشتباه نهم و دهم ذکر شده است[۱۲].
ثعالبی در تألیف این کتاب از مصادر زیادی استفاده کرده که شمارش آنها دشوار است؛ البته خودش به نام برخی تصریح کرده و محقق اثر در مقدمه، به نام و صفحه ذکر آنها در کتاب اشاره کرده است؛ از آن جملهاند: أخبار الوزراء ابن عبدوس جهشیاری، الفصول ابن معتز و آداب الملوك محمد بن سیمجور. بدون شک این مصادر جزء ناچیزی از مصادری است که ثعالبی به آن مراجعه و از آن استفاده کرده است و میتوان از تعدادی از نوشتههای جاحظ، ابن قتیبه، ابن مقفع و صولی نیز بهعنوان منابع وی نام برد. علاوه بر این منابع کتبی، از روایات و نقلهای شفاهی نیز استفاده کرده است؛ از جمله مهمترین راویانی که ثعالبی در کتابش از آنها مطالبی نقل کرده ابوفتح بستی است[۱۳].
وضعیت کتاب
منابع مطالب، معرفی اعلام، معانی الفاظ و اختلاف نسخ در پاورقیهای کتاب ذکر شده است. محقق در مواردی که نثر یا شعری را در منبع مورد اشاره نویسنده نیافته و یا بخشی از عبارت در متن اصلی متفاوت یا غیر واضح بوده، در پاورقی تذکر داده است.
فهارس آیات، احادیث و آثار، اشعار، اعلام، اماکن، مصادر و محتویات کتاب در انتهای آن ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- ترکمنی آذر، پروین، «تأملی بر آداب ملوک و قاعده ملکداری در نگاه افضلالدین کرمان (مقایسه تطبیقی کتاب عقد العلی للموقف الأعلی با سیر الملوکهای پیشین)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، فرهنگ، پاییز 1388، شماره 71، صفحه 15 تا 52.
- ذیلابی، نگار، «تطور اصطلاح رعیت و قشربندی رعایا در تشکیلات اسلامی»، بهار و تابستان 1393، شماره 19، صفحه 87 تا 104.