۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ىش' به 'یش') |
جز (جایگزینی متن - 'ىک' به 'ىک') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
برهان پنجم، برهان نفس، برهان ششم، برهان نظم، برهان هفتم، برهان حکمت و برهان هشتم، برهان جمال است. | برهان پنجم، برهان نفس، برهان ششم، برهان نظم، برهان هفتم، برهان حکمت و برهان هشتم، برهان جمال است. | ||
برهان حکمت، تنها اثبات وجود صانع | برهان حکمت، تنها اثبات وجود صانع نمىکند، بلکه علاوه بر اثبات وجود صانع، علم و تدبیر او را هم اثبات مىکند. از آثار حکمت الهی در جهان، ساختار بدن انسان، دستگاه گوارش، قلب، مغز، اعصاب و سایر تشکیلات بدن انسان و سایر مخلوقات الهی است<ref>ر.ک: همان، ص23-42</ref>. | ||
قسمت دوم این بخش، در باب اثبات وحدانیت حق تعالی است که در طی یازده برهان به آن پرداخته شده است. برهان اول، برهان فساد و نابودى عالم است که نگارنده با محور قرار دادن آیه شریفه '''لَوْ كٰانَ فِيهِمٰا آلِهَةٌ إِلاَّ اللّٰهُ لَفَسَدَتٰا''' (انبیاء: ۲۲) (اگر در آسمانها و زمین دو خدا وجود داشت، نابود میشدند)، به تشریح این برهان پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص47-49</ref>. | قسمت دوم این بخش، در باب اثبات وحدانیت حق تعالی است که در طی یازده برهان به آن پرداخته شده است. برهان اول، برهان فساد و نابودى عالم است که نگارنده با محور قرار دادن آیه شریفه '''لَوْ كٰانَ فِيهِمٰا آلِهَةٌ إِلاَّ اللّٰهُ لَفَسَدَتٰا''' (انبیاء: ۲۲) (اگر در آسمانها و زمین دو خدا وجود داشت، نابود میشدند)، به تشریح این برهان پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص47-49</ref>. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
در ادامه نگارنده براهین گوناگونی دال بر این مدعا مطرح میکند؛ براهینی چون: برهان اقتضاء، برهان ترکب، برهان بساطت و برهان فرجه. | در ادامه نگارنده براهین گوناگونی دال بر این مدعا مطرح میکند؛ براهینی چون: برهان اقتضاء، برهان ترکب، برهان بساطت و برهان فرجه. | ||
بخش دوم کتاب در باب عدل است. عدل در اصطلاح به معنای منزه بودن پروردگار متعال از ظلم و ستم است؛ همان طور که در قرآن بهصراحت به این مطلب مطرح شده است، خدا مىفرماید: '''إِنَّ اللّٰهَ لاٰ يظْلِمُ مِثْقٰالَ ذَرَّةٍ''' (نساء: ۴۰) (خدا بهقدر سنگینى یک ذره هم ظلم | بخش دوم کتاب در باب عدل است. عدل در اصطلاح به معنای منزه بودن پروردگار متعال از ظلم و ستم است؛ همان طور که در قرآن بهصراحت به این مطلب مطرح شده است، خدا مىفرماید: '''إِنَّ اللّٰهَ لاٰ يظْلِمُ مِثْقٰالَ ذَرَّةٍ''' (نساء: ۴۰) (خدا بهقدر سنگینى یک ذره هم ظلم نمىکند). | ||
مهمترین قسمت این بخش، به موضوع جبر و اختیار مربوط است. اشاعره اهل سنّت معتقد به جبر و معتزله اهل سنّت معتقد به تفویض شدهاند و امامیه به متابعت آنچه از ائمه معصومین(ع) رسیده است، قائل به امر بین الامرین هستند، که نگارنده در جهت اثبات عقیده امامیه، به استدلالاتی از آیات قرآن و احادیث معصومین(ع) اشاره میکند. آیاتى که دلالت بر نفى جبر و بطلان عقیده به آن دارد، بر هفت نوع است: نوع اوّل، آیاتى است که خوبى کردن و بدى کردن را به خود بنده نسبت مىدهد؛ مانند آیه ۱۵ سوره اسراء که میفرماید: '''فَمَنِ اهْتَدىٰ فَإِنَّمٰا یهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّمٰا يضِلُّ عَلَيهٰا''' (هرکس به راه هدایت رفت، به نفع خود اوست و هرکس به راه ضلالت رفت به ضرر خود اوست). در ادامه نویسنده با ذکر و تشریح انواع این آیات به بسط مطلب میپردازد<ref>ر.ک: همان، ص108-119</ref>. | مهمترین قسمت این بخش، به موضوع جبر و اختیار مربوط است. اشاعره اهل سنّت معتقد به جبر و معتزله اهل سنّت معتقد به تفویض شدهاند و امامیه به متابعت آنچه از ائمه معصومین(ع) رسیده است، قائل به امر بین الامرین هستند، که نگارنده در جهت اثبات عقیده امامیه، به استدلالاتی از آیات قرآن و احادیث معصومین(ع) اشاره میکند. آیاتى که دلالت بر نفى جبر و بطلان عقیده به آن دارد، بر هفت نوع است: نوع اوّل، آیاتى است که خوبى کردن و بدى کردن را به خود بنده نسبت مىدهد؛ مانند آیه ۱۵ سوره اسراء که میفرماید: '''فَمَنِ اهْتَدىٰ فَإِنَّمٰا یهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّمٰا يضِلُّ عَلَيهٰا''' (هرکس به راه هدایت رفت، به نفع خود اوست و هرکس به راه ضلالت رفت به ضرر خود اوست). در ادامه نویسنده با ذکر و تشریح انواع این آیات به بسط مطلب میپردازد<ref>ر.ک: همان، ص108-119</ref>. |
ویرایش