۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'لت' به 'لت') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'نح' به 'نح') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
راه اول برای اثبات وجود خالق که آن را راه «آیات انفسی» مینامد، همان خودشناسی و تأمل در نشانهها و حکمتهایی است که در خلقت خود انسان وجود دارد. اگر هر انسان عاقل و منصفی کتاب وجود خود را مطالعه کند و مسیر خلقتش را از زمان انعقاد نطفه و حتی پیش از آن تا تبدیلشدنش به یک انسان تام الاعضاء را در نظر بگیرد، شک نخواهد کرد که این خلقت محیر العقول کار صانعی حکیم و خالقی علیم است<ref>همان، ص122-123</ref>. | راه اول برای اثبات وجود خالق که آن را راه «آیات انفسی» مینامد، همان خودشناسی و تأمل در نشانهها و حکمتهایی است که در خلقت خود انسان وجود دارد. اگر هر انسان عاقل و منصفی کتاب وجود خود را مطالعه کند و مسیر خلقتش را از زمان انعقاد نطفه و حتی پیش از آن تا تبدیلشدنش به یک انسان تام الاعضاء را در نظر بگیرد، شک نخواهد کرد که این خلقت محیر العقول کار صانعی حکیم و خالقی علیم است<ref>همان، ص122-123</ref>. | ||
راه دوم که مؤلف آن را راه «آیات آفاقی» میشمارد، جهانشناسی و تفکر در انتظام موجود بین اجزای عالم و آثار متغایر و | راه دوم که مؤلف آن را راه «آیات آفاقی» میشمارد، جهانشناسی و تفکر در انتظام موجود بین اجزای عالم و آثار متغایر و درعینحال هماهنگ آنها است. | ||
مؤلف در ادامه، راه سومی در پیش میگیرد که کاملاً فلسفی است. او در ابتدا این حقیقت را مسلم گرفته که هر موجود ممکنی یک زوج ترکیبی است؛ یعنی دارای یک جهت «ما به الامتياز» و شخصی است که ماهیت اوست و یک جهت «ما به الاشتراك» و نوعی است که وجود اوست. از طرفی هیچکدام از ماهیت و وجود امکانی نمیتواند علت و موجد خود یا دیگری باشد. لب دلیلی که علیت هرکدام از وجود و ماهیت نسبت به خودشان را نفی میکند، آن است که لازمه این امر، تقدم شیء بر خود است که به بداهت عقلی محال است. لُب دلیلی که علیت آن دو نسبت به یکدیگر را نفی میکند آن است که علیت، فرع سنخیت و تناسب است؛ درحالیکه بین «وجود یک شیء» و «ماهیت خالی از وجود» هیچگونه سنخیت و تناسبی نیست. او درنهایت نتیجه میگیرد که علت و موجد ماهیات و وجودات امکانی این عالم، تنها میتواند «وجودی مجرد از ماهیت» باشد که صفت امکان در او راه نداشته باشد و این وجودات ممکنه، از شئون افعال او باشند؛ یعنی خداوند متعال<ref>همان، ص123</ref>. | مؤلف در ادامه، راه سومی در پیش میگیرد که کاملاً فلسفی است. او در ابتدا این حقیقت را مسلم گرفته که هر موجود ممکنی یک زوج ترکیبی است؛ یعنی دارای یک جهت «ما به الامتياز» و شخصی است که ماهیت اوست و یک جهت «ما به الاشتراك» و نوعی است که وجود اوست. از طرفی هیچکدام از ماهیت و وجود امکانی نمیتواند علت و موجد خود یا دیگری باشد. لب دلیلی که علیت هرکدام از وجود و ماهیت نسبت به خودشان را نفی میکند، آن است که لازمه این امر، تقدم شیء بر خود است که به بداهت عقلی محال است. لُب دلیلی که علیت آن دو نسبت به یکدیگر را نفی میکند آن است که علیت، فرع سنخیت و تناسب است؛ درحالیکه بین «وجود یک شیء» و «ماهیت خالی از وجود» هیچگونه سنخیت و تناسبی نیست. او درنهایت نتیجه میگیرد که علت و موجد ماهیات و وجودات امکانی این عالم، تنها میتواند «وجودی مجرد از ماهیت» باشد که صفت امکان در او راه نداشته باشد و این وجودات ممکنه، از شئون افعال او باشند؛ یعنی خداوند متعال<ref>همان، ص123</ref>. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
دلایل متنوع و متعددی نیز بر افضلیت [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] بر دیگر مردم، پس از پیامبر(ص) وجود دارد. از روشنترین آیات قرآنی که گواه بر این مطلب است، آیه مباهله است که به اتفاق مفسرین منظور از «أنفسنا» در آن [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] است. بدیهی است اینکه خداوند او را بهمنزله نفس پیامبر (خود پیامبر) قرار داده، بالاترین مقام برای او پس از پیامبر(ص) است<ref>همان، ص132</ref>. | دلایل متنوع و متعددی نیز بر افضلیت [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] بر دیگر مردم، پس از پیامبر(ص) وجود دارد. از روشنترین آیات قرآنی که گواه بر این مطلب است، آیه مباهله است که به اتفاق مفسرین منظور از «أنفسنا» در آن [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] است. بدیهی است اینکه خداوند او را بهمنزله نفس پیامبر (خود پیامبر) قرار داده، بالاترین مقام برای او پس از پیامبر(ص) است<ref>همان، ص132</ref>. | ||
از پیامبر مکرم اسلام(ص) نیز روایات بسیاری نقل شده که همگی آنها | از پیامبر مکرم اسلام(ص) نیز روایات بسیاری نقل شده که همگی آنها منحیثالمجموع و برخی از آنها بهتنهایی، افضل بودن [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] را بر دیگران ثابت میکند. مؤلف به حدود چهاردهروایت از آنها استدلال کرده است که فضایل بسیاری از جمله موارد زیر را بهروشنی در شأن علی بن ابیطالب(ع) ثابت میکند<ref>همان، ص133</ref>. | ||
مؤلف پس از تبیین ادله امامیه، «دلیل اهل سنت» بر صحت و حقانیت خلافت ابوبکر را بهصورت یک قیاس منطقی نقل میکند: | مؤلف پس از تبیین ادله امامیه، «دلیل اهل سنت» بر صحت و حقانیت خلافت ابوبکر را بهصورت یک قیاس منطقی نقل میکند: |
ویرایش