نیر ممقانی، محمدتقی بن محمد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به 'هگ') |
جز (جایگزینی متن - 'یب' به 'یب') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
==تحصیل== | ==تحصیل== | ||
آخوند میرزا محمّدتقی در بیستودو سالگی بـرای تـکمیل تـحصیلات خود به نجف رفته و پس از کسب علم از مـحضر اسـتـادان و مـشایخ آن سـامان، بـه تـبریز بازگشت. میــرزا جعفر سلطانالقرائی زیر عنـوان حجّتالاسلام محمّـــدتقی بن محمد بن الحسینــی الشّریف التبریزی الممقانی، گـوید: «وی پسـر دوم حجّتالاسلام آخوند ملا محمّد ممقانی و فرع رشید شجره این خاندان است. فقیه و محدّث و مجتهد و حکیم بود، در فنون شعر و ادب استاد و صاحب نظر است. طـبعاً راغـب انزوا و گوشهگیری و از مصاحبت و آشـنایی خـلق، گریزان بود. ریاست را دوست نمیداشت و شوکت و جاه را جالب و طالب نبود. بخت تیره و طبع بلند داشت؛ با فقر و قناعت، امّا با کمال استغنا و مـناعت بـه سر | آخوند میرزا محمّدتقی در بیستودو سالگی بـرای تـکمیل تـحصیلات خود به نجف رفته و پس از کسب علم از مـحضر اسـتـادان و مـشایخ آن سـامان، بـه تـبریز بازگشت. میــرزا جعفر سلطانالقرائی زیر عنـوان حجّتالاسلام محمّـــدتقی بن محمد بن الحسینــی الشّریف التبریزی الممقانی، گـوید: «وی پسـر دوم حجّتالاسلام آخوند ملا محمّد ممقانی و فرع رشید شجره این خاندان است. فقیه و محدّث و مجتهد و حکیم بود، در فنون شعر و ادب استاد و صاحب نظر است. طـبعاً راغـب انزوا و گوشهگیری و از مصاحبت و آشـنایی خـلق، گریزان بود. ریاست را دوست نمیداشت و شوکت و جاه را جالب و طالب نبود. بخت تیره و طبع بلند داشت؛ با فقر و قناعت، امّا با کمال استغنا و مـناعت بـه سر میبرد. چـون وفـات کرد، دوهزار تومان قرض داشت و در مقابل آن مالی نبود؛ خانه مسکونی او را فروخته به طلبکار دادند. او در سال ١٢٤٨ق، در تبریز متولد شده و از شانزده سالگی مدت پنج سال نزد پدر خود به تحصیل فقه و حکمت اشـتغال ورزیده، پس از مـرگ پدر (١٢٦٩ق) در بیستودوسالگی برای تکمیل تحصیلات به عراق عرب که مرکز علم بود، سفر کرد و مدتی در محضر علمای آن دیار کسب فواید علمیه نمود و به تبریز مراجعت کرد. در آن ایام حجّـتالاسلام میرزا حسین برادر بـزرگش زنـده و مرجع شـیخیه بوده است. معهذا پس از ورود به تبریز، امامت مسجد حجّتالاسلام به او محوّل شده و در آن مسجد اقامه جماعت میکرده است<ref>ر.ک: فرهمند، محمد، ص60؛ دهخدا، علیاکبر، ج5، ص7667</ref>. | ||
==مناعت طبع== | ==مناعت طبع== |
نسخهٔ ۷ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۱۲
نام | نیر ممقانی، محمد تقی بن محمد |
---|---|
نامهای دیگر | میرزا محمد تقی بن ملا محمد ممقانی تبریزی مشهور به حجةالاسلام
تبریزی ممقانی، محمد تقی بن محمد حجةالاسلام نیر، محمد تقی بن محمد مامقانی، محمد تقی بن محمد ممقانی، محمد تقی نیر، محمد تقی بن محمد نیر مامقانی، محمد تقی بن محمد نیر تبریزی، محمد تقی بن محمد |
نام پدر | |
متولد | 1247ق |
محل تولد | |
رحلت | 1312ق |
اساتید | |
برخی آثار |
|
کد مؤلف | AUTHORCODE02540AUTHORCODE |
محمدتقی ممقانی، عالم و شاعر آذربایجانی، متخلص به نیّر و مشهور به حجتالاسلام در سال ١٢٤٧/١٢٤٨ق، در تبریز متولد شد و در سال ١٣١٢ق، در همان شهر وفات یافت. دیوان غزلیات و مثنوی آتشکده از جمله آثار اوست.
پدرش آخوند ملا محمّد ممقانی، شاگرد شیخ احمد احسائی است. وی از جمله علمایی است که در مجلس مـناظره مـیرزا علیمحمّد باب در تبریز حاضر بـوده، فـتوی بـه کـفر مـیرزا علیمحمّد بـاب داده و حـکم بر قتلش براند.
تحصیل
آخوند میرزا محمّدتقی در بیستودو سالگی بـرای تـکمیل تـحصیلات خود به نجف رفته و پس از کسب علم از مـحضر اسـتـادان و مـشایخ آن سـامان، بـه تـبریز بازگشت. میــرزا جعفر سلطانالقرائی زیر عنـوان حجّتالاسلام محمّـــدتقی بن محمد بن الحسینــی الشّریف التبریزی الممقانی، گـوید: «وی پسـر دوم حجّتالاسلام آخوند ملا محمّد ممقانی و فرع رشید شجره این خاندان است. فقیه و محدّث و مجتهد و حکیم بود، در فنون شعر و ادب استاد و صاحب نظر است. طـبعاً راغـب انزوا و گوشهگیری و از مصاحبت و آشـنایی خـلق، گریزان بود. ریاست را دوست نمیداشت و شوکت و جاه را جالب و طالب نبود. بخت تیره و طبع بلند داشت؛ با فقر و قناعت، امّا با کمال استغنا و مـناعت بـه سر میبرد. چـون وفـات کرد، دوهزار تومان قرض داشت و در مقابل آن مالی نبود؛ خانه مسکونی او را فروخته به طلبکار دادند. او در سال ١٢٤٨ق، در تبریز متولد شده و از شانزده سالگی مدت پنج سال نزد پدر خود به تحصیل فقه و حکمت اشـتغال ورزیده، پس از مـرگ پدر (١٢٦٩ق) در بیستودوسالگی برای تکمیل تحصیلات به عراق عرب که مرکز علم بود، سفر کرد و مدتی در محضر علمای آن دیار کسب فواید علمیه نمود و به تبریز مراجعت کرد. در آن ایام حجّـتالاسلام میرزا حسین برادر بـزرگش زنـده و مرجع شـیخیه بوده است. معهذا پس از ورود به تبریز، امامت مسجد حجّتالاسلام به او محوّل شده و در آن مسجد اقامه جماعت میکرده است[۱].
مناعت طبع
در شخصیت او گفتهاند که شهامت نفس و مناعت طبـع او به اندازهای بوده که جز خانه مسکونی چیزی نداشته و آن را هم بعد از فوت به وامش دادند و ازاینروی همیشه در شکنجه و فـشار رجال حسود و بدخواه بوده است[۲].
علاقه به هنر
کتابخانه شخصی او که حاوی نسخههای خطی ممتاز بوده، بـعد از مرگ او پراکنده و متفرق گشت. وی در نوشتن خطوط مختلف اعم از ثلث، رقاع، شکسته، نستعلیق و انـواع خطوط دیگر استاد و از خـوشنویسان مـاهر زمان خود بشمار میآمد.
دو شاعر با یک تخلص
وی در سه زبان فارسی، عربی و ترکی طبعآزمایی کرده و اشعار سروده است. مخصوصاًً اشعاری که در مراثی سروده پرسوز و گداز است. تخّلص وی در شعر «نیّر» است. از معاصرین او شـخصی موسوم به اسماعیل و معروف به میرزا بزرگ علیآبادی که اشعار سست و بیمایه دارد نیز «نیر» تخلص داشته است و نباید این دو را با هم اشتباه کرد.
وفات
نیّر صبح روز جمعه دوازدهم ماه رمضان سال ١٣١٢ق، در تبریز وفـات یافـت و جـسدش را به نجف منتقل کرده و به خاک سپردند. در وفات او جمعی از فضلای فارسی و عـربی مـراثی گفتهاند و قطعهای عربی از میرزا علی بن موسی ثقـةالاسلام تبریزی نقل شـده کـه در رثـای او گفته و مدح بسیار از او کرده است[۳].
آثار
از جمله آثار اوست:
- مثنوی آتشکده؛
- لآلی منظومه؛
- دیوان غزلیات؛
- درّ خوشاب؛
- الفیه؛
- صحيفة الأبرار؛
- علم الساعة؛
- لمح البصر[۴].
پانویس
منابع مقاله
- . فرهمند، محمد، «الفیه نیر و جایگاه آن در بین انواع ادبی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: دانشنامه، بهار 1390، شماره 13، صفحه 57 تا 70، به آدرس اینترنتی:
- . دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، جلد پنجم، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ اول، بهار 1373.