كشف البراهين في شرح رسالة زاد المسافرين: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ع' به 'ه‌ع'
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ع' به 'ه‌ع')
خط ۴۶: خط ۴۶:
[[ابن ابی‌جمهور، محمد بن زین‌الدین|ابن ابی‎جمهور]]، درباره ترتیب فصول مسائل مطرح‎شده در کتاب، می‌نویسد: مطالب این کتاب در هفت فصل ترتیب یافته است. وجه حصر مباحث در هفت فصل این است که آنچه از آن بحث می‌شود، یا ذات و متعلقات ذات است و یا افعالِ ذات. در بحث از ذات هم یا از تصور آن چیز نزد عقل و تمیّز آن از سایر موجودات صحبت می‌کنیم یا از صفات مختص به آن؛ پس [در این علم] اولین مورد، بحث از اثبات واجب الوجود خواهد بود که فصل اول کتاب به آن پرداخته است. دومین مورد، بحث از صفات است که آن‌هم یا ثبوتیه است و یا سلبیه. بحث از صفات ثبوتیه در فصل دوم و صفات سلبیه در فصل سوم، مطرح می‌گردد [تا اینجا بحث از ذات و متعلقات، یعنی اولین مورد از بحث از شیء بود و اکنون به سراغ مورد بعدی، یعنی افعال می‌رویم]؛ بحث از افعال، یا از افعال مطلق به‎طور عموم است یا از افعال خاص که از اولی در فصل چهارم تحت عنوان عدل بحث می‌شود و اما دومی (افعال خاص)، یا مربوط به سرای دنیا است و یا به زندگانی اخروی ارتباط دارد؛ مباحث مربوط به زندگانی اخروی (یعنی دومین مورد از تقسیم اخیر) در فصل هفتم و تحت عنوان مباحث معاد مطرح می‌گردد و در مباحث مربوط به زندگانی دنیوی، یا بحث از مؤسس شریعت مطرح است و یا از حافظش. بحث از مؤسس شریعت را در مباحث مربوط به نبوت باید مطرح کرد که در فصل پنجم کتاب آمده و بحث از حافظ شریعت نیز در فصل ششم، تحت عنوان مباحث امامت سامان یافته است<ref>ر.ک: همان، ص70-71</ref>.
[[ابن ابی‌جمهور، محمد بن زین‌الدین|ابن ابی‎جمهور]]، درباره ترتیب فصول مسائل مطرح‎شده در کتاب، می‌نویسد: مطالب این کتاب در هفت فصل ترتیب یافته است. وجه حصر مباحث در هفت فصل این است که آنچه از آن بحث می‌شود، یا ذات و متعلقات ذات است و یا افعالِ ذات. در بحث از ذات هم یا از تصور آن چیز نزد عقل و تمیّز آن از سایر موجودات صحبت می‌کنیم یا از صفات مختص به آن؛ پس [در این علم] اولین مورد، بحث از اثبات واجب الوجود خواهد بود که فصل اول کتاب به آن پرداخته است. دومین مورد، بحث از صفات است که آن‌هم یا ثبوتیه است و یا سلبیه. بحث از صفات ثبوتیه در فصل دوم و صفات سلبیه در فصل سوم، مطرح می‌گردد [تا اینجا بحث از ذات و متعلقات، یعنی اولین مورد از بحث از شیء بود و اکنون به سراغ مورد بعدی، یعنی افعال می‌رویم]؛ بحث از افعال، یا از افعال مطلق به‎طور عموم است یا از افعال خاص که از اولی در فصل چهارم تحت عنوان عدل بحث می‌شود و اما دومی (افعال خاص)، یا مربوط به سرای دنیا است و یا به زندگانی اخروی ارتباط دارد؛ مباحث مربوط به زندگانی اخروی (یعنی دومین مورد از تقسیم اخیر) در فصل هفتم و تحت عنوان مباحث معاد مطرح می‌گردد و در مباحث مربوط به زندگانی دنیوی، یا بحث از مؤسس شریعت مطرح است و یا از حافظش. بحث از مؤسس شریعت را در مباحث مربوط به نبوت باید مطرح کرد که در فصل پنجم کتاب آمده و بحث از حافظ شریعت نیز در فصل ششم، تحت عنوان مباحث امامت سامان یافته است<ref>ر.ک: همان، ص70-71</ref>.


از حصری که بیان شد، ترتیب قرارگیری مباحث کتاب نیز روشن می‌شود؛ زیرا بحث از ذات و صفات آن به‎نحو تقدم ملزوم بر لازم، بر بحث از افعال تقدم دارد [یعنی افعال لازمه وجود ذات هستند و تا ذاتی نباشد، فعلی سر نخواهد زد؛ ازاین‎رو ذات بر فعل تقدم دارد]. بحث از تصور و تمیّز ذات، در قالب ترتب تصور بر تصدیق، مترتب بر بحث از صفات است [تا تصوری از ذات ممکن نباشد، تصدیق به چیستی و چگونگی صفات ممکن نخواهد بود]. ترتب صفات ثبوتیه بر صفات سلبیه نیز از نوع ترتب اشرف بر غیر اشرف است [یعنی صفات ثبوتیه بر صفات سلبیه شرافت دارند]. ترتب افعال مطلقه بر افعال خاصه، از نوع تقدم عام بر خاص و مقدم داشتن بحث از کارهای زندگانی دنیایی بر زندگی اخروی، به دلیل تقدم آن در وجود (یا به‎عبارتی‌دیگر، تقدم موجود بر معدوم) و در آخر، پیش‎تر مطرح کردن بحث از مؤسس شریعت در قالب نبوت بر بحث از حافظ آن در قالب امامت، به‎خاطر تقدم اصل بر فرع است؛ یعنی بحث از امامت فرع بر بحث از نبوت است<ref>ر.ک: همان، ص71</ref>.
از حصری که بیان شد، ترتیب قرارگیری مباحث کتاب نیز روشن می‌شود؛ زیرا بحث از ذات و صفات آن به‎نحو تقدم ملزوم بر لازم، بر بحث از افعال تقدم دارد [یعنی افعال لازمه وجود ذات هستند و تا ذاتی نباشد، فعلی سر نخواهد زد؛ ازاین‎رو ذات بر فعل تقدم دارد]. بحث از تصور و تمیّز ذات، در قالب ترتب تصور بر تصدیق، مترتب بر بحث از صفات است [تا تصوری از ذات ممکن نباشد، تصدیق به چیستی و چگونگی صفات ممکن نخواهد بود]. ترتب صفات ثبوتیه بر صفات سلبیه نیز از نوع ترتب اشرف بر غیر اشرف است [یعنی صفات ثبوتیه بر صفات سلبیه شرافت دارند]. ترتب افعال مطلقه بر افعال خاصه، از نوع تقدم عام بر خاص و مقدم داشتن بحث از کارهای زندگانی دنیایی بر زندگی اخروی، به دلیل تقدم آن در وجود (یا به‌عبارتی‌دیگر، تقدم موجود بر معدوم) و در آخر، پیش‎تر مطرح کردن بحث از مؤسس شریعت در قالب نبوت بر بحث از حافظ آن در قالب امامت، به‎خاطر تقدم اصل بر فرع است؛ یعنی بحث از امامت فرع بر بحث از نبوت است<ref>ر.ک: همان، ص71</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش