هداية القاري إلی تجويد كلام الباري: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
[[رده:علم تجوید]] | [[رده:علم تجوید]] | ||
[[رده:شهریور(98)]] | [[رده:شهریور(98)]] | ||
[[رده:25 اردیبهشت الی 24 خرداد(98)]] | [[رده:25 اردیبهشت الی 24 خرداد(98)]] |
نسخهٔ ۵ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۴۲
هداية القاري إلی تجويد كلام الباري | |
---|---|
پدیدآوران | مرصفی، یوسف عبدالفتاح (نويسنده) |
ناشر | مکتبة مجد الاسلام |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | مجلد1: 2008م , مجلد2: 2008م , |
موضوع | قرآن - تجويد - راهنمای آموزشي قرآن - قرائت - راهنمای آموزشي |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | BP 79/6 /م4ه4 |
هداية القاري إلی تجويد كلام الباري، اثر عبدالفتاح سید عجمی مرصفی، کتابی است درباره علم تجوید و قرائت قرآن با اسلوب نیکو و درست.
ساختار
کتاب مشتمل است بر:
- شرح زندگانی مؤلف به قلم شاگرد وی، احمد زعبی حسنی؛
- تقدیم کتاب به قلم حسنین محمد مخلوف، مفتی دیار مصر؛
- تقاریظی که پیرامون کتاب، توسط اساتیدی همچون احمد عبدالعزیز احمد محمد زیات، حسین خطاب، عبدالرزاق علی موسی، محمد تمیم زعبی، عامر سید عثمان، به رشته تحریر درآمده است؛
- مقدمه نویسنده؛
- یک مقدمه با عنوان «مقدمة الكتاب» (در هفت فصل)؛
- بیست باب و هر باب در چندین فصل.
همه مطالب مزبور، در دو جلد، تنظیم شده است.
گزارش محتوا
نویسنده در فصول ابتدایی مقدمه کتاب، به شرح حال حفص و عاصم کوفی پرداخته و سپس، ضمن اشاره به اسنادی که به روایت حفص از عاصم منجر میشود، به ذکر مبادی علم تجوید و بیان مراتب قرائت، همت نهاده است.
در پایان، به معرفی ارکان قرآن کریم و نیز معنای لحن و اشتباه در قرائت و مقصود از آن در این کتاب، پرداخته است[۱].
باب اول، در سه فصل، به مبحث مخارج حروف، اختصاص یافته است. در فصل نخست، به اختلاف علمای قرائت و لغت در تعداد مخارج حروف پرداخته شده است. در این زمینه، سه مذهب وجود دارد:
- مذهب سیبویه و تابعین وی، مانند شاطبی و ابن بری که مخارج حروف را 16 عدد دانستهاند.
- مذهب فراء، جرمی، قطرب، ابن کیسان و تابعین آنها که معتقدند مخارج حروف، 14 عدد میباشد.
- مذهب خلیل بن احمد، استاد سیبویه و تابعین وی، مانند حافظ ابن جزری و... که مخارج حروف را 17 عدد شمردهاند[۲].
نویسنده خود قول سوم را پذیرفته و در فصل دوم، به تفصیل و توضیح آن و در فصل سوم، به بیان القاب حروف، پرداخته است[۳].
در باب دوم، در شش فصل، به بیان صفات حروف، پرداخته شده است. نویسنده در فصل اول، به بررسی اقوال علما در عدد صفات حروف پرداخته است. برخی از علما، آن را 44 صفت، برخی 43 صفت و برخی 14 صفت دانستهاند. برخی نیز بیشتر و یا کمتر از این اعداد را مطرح نمودهاند، اما بر طبق نظر مشهور علما، صفات حروف، 17 مورد میباشد. این نظریه، مورد قبول حافظ ابن جزری در دو کتاب «المقدمة الجزرية» و «الطيبة» است و شارحان این دو کتاب نیز از آن تبعیت نمودهاند. این صفات، به دو دسته صفات اصلی و عرضی، تقسیم شده است. صفات اصلی، صفاتی هستند که ملازم حروف بوده و در هیچیک از احوال، از آن مفارقت ندارند، مانند جهر، استعلاء، اطباق و قلقله. اما صفات عرضی، به صفاتی گفته میشود که در بعضی از احوال، عارض بر حروف شده و در برخی احوال، به علت سببی، از آن منفک میشوند، مانند تفخیم و ترقیق، اظهار و ادغام، مد و قصر و...[۴].
در فصل دوم، به بیان صفات اصلی پرداخته شده است. این صفات خود به دو قسمت ذواتالاضداد و قسم بدون ضد تقسیم میشود. صفات ذواتالاضداد ده صفت بوده و عبارتند از: جهر و ضد آن همس؛ رخو و ضد آن شدت و توسط؛ استفال و ضد آن استعلاء؛ انفتاح و ضد آن اطباق؛ اصمات و ضد آن اذلاق.
صفات بدون ضد، هفت عدد بوده و عبارتند از: صفیر، قلقله، لین، انحراف، تکرار، تفشی و استطاله[۵].
تقسیم صفات با توجه به قوت و ضعف، شناخت چگونگی استخراج صفات هر حرف بهوسیله مفرد آن، توزیع صفات بر حروف هجائیه بهحسب ترتیب آنها در مخارج و صفات عرضیه، عناوین سایر فصول این باب میباشد[۶].
باب سوم، درباره تفخیم و ترقیق میباشد. نویسنده در این باب، ابتدا معنای لغوی و اصطلاحی این دو واژه را مورد بحث و بررسی قرار داده و سپس، به موضوعاتی همچون سخن در مورد حروف مفخمه با وجهی واحد، شروط ترقیق و تفخیم و... پرداخته است[۷].
در باب چهارم، به بیان فرق میان ضاد معجمه و ظای مشاله[۸] و در باب پنجم، به بیان فرق میان نون ساکنه و تنوین پرداخته شده[۹] و در باب ششم، در ضمن هفت مسئله زیر، مباحث مربوط به غنه و احکام و اقوال علما پیرامون آن، مورد بحث قرار گرفته است: تعریف غنه، محل آن، مخرج آن، مراتب آن، مقدار آن، کیفیت ادای آن و سخن در تثبیت حروف غنه در مخرج آن یا نقل آن به مخرج غیرش.
در پایان این باب، یک خاتمه درباره ملخص باب غنه ذکر شده است[۱۰].
باب هفتم، به بیان احکام میم ساکن[۱۱]، باب هشتم، به بیان احکام لام ساکن اختصاص یافته[۱۲] و در باب نهم به بیان مثلین، متقاربین، متجانسین و متباعدین و اقسام هریک، پرداخته شده است[۱۳].
باب دهم، به مباحث مربوط به ادغام و اقسام و احکام آن، از جمله اسباب، فایده، شروط، کیفیت و موانع ادغام اختصاص یافته[۱۴] و در باب یازدهم، موضوعات مربوط به مد و قصر، مانند تعریف، حروف، شروط و اقسام مد، مانند مد اصلی و مد فرعی و... مطرح شده[۱۵] و در باب دوازدهم (باب آخر جلد اول)، وقف، ابتدا، قطع و سکت، معرفی شده است[۱۶].
باب سیزدهم تا بیستم، در جلد دوم کتاب، جای گرفته است. نویسنده در باب سیزدهم، در دو فصل، به موضوع کلمات مقطوع و موصول، پرداخته است. در فصل اول، مقدمه جزریه حافظ ابن جزری ملاک و معیار بوده و بر طبق آن، کلمات مقطوع و موصول، به سه قسمت مقطوع بالاتفاق، موصول بالاتفاق و مختلففیه تقسیم شده و هریک، بهصورت مفصل، توضیح داده شده است. در فصل دوم به بیان سه قسم مزبور از غیر کتاب یادشده پرداخته شده است[۱۷].
در باب چهاردهم، مسائل مربوط به «هاء» تأنیث که در قرآن کریم، با دو رسم (مرسوم به «هاء» و مسمی به تاء مربوطه و مرسوم به «تاء» و مسمی به تاء مفتوحه یا مجروره یا مبسوطه) آمده، مطرح گردیده[۱۸] و در باب پانزدهم، به همزه وصل و قطع، پرداخته شده است. از جمله مباحث مطرحشده در این باب، عبارتند از: وجود همزه وصل در اسامی و افعال و حروف؛ تعریف همزه قطع؛ همزه قطع مفتوحه، مکسوره و مضمومه و موضع وجود هریک و اجتماع همزه وصل و قطع با هم و وجوه مختلف تقدم هریک بر دیگری[۱۹].
در سایر ابواب کتاب، بهترتیب، به موضوعات زیر پرداخته شده است: وقف بر اواخر کلمات؛ استعاذه؛ بسمله؛ موارد و احکامی که مراعات آن در مورد قرائت حفص از عاصم لازم است؛ مسائل مربوط به تکبیر.
وضعیت کتاب
فهرست مطالب هر جلد در انتهای همان جلد آمده و فهرست تراجم اعلام بههمراه فهرست منابع خطی و مطبوع، در انتهای جلد دوم آمده است.
در پاورقیها علاوه بر ذکر منابع[۲۰]، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده است[۲۱].
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص29-51
- ↑ ر.ک: متن کتاب، همان، ص60-61
- ↑ ر.ک: همان، ص62-70
- ↑ ر.ک: همان، ص77-78
- ↑ ر.ک: همان، ص79
- ↑ ر.ک: همان، ص95-103
- ↑ ر.ک: همان، ص104-132
- ↑ ر.ک: همان، ص137
- ↑ ر.ک: همان، ص155
- ↑ ر.ک: همان، ص175-186
- ↑ ر.ک: همان، ص188
- ↑ ر.ک: همان، ص198
- ↑ ر.ک: همان، ص211
- ↑ ر.ک: همان، ص224
- ↑ ر.ک: همان، ص259
- ↑ ر.ک: همان، ص376
- ↑ ر.ک: همان، ج2، ص3-42
- ↑ ر.ک: همان، ص52
- ↑ ر.ک: همان، ص67-89
- ↑ مثلا ر.ک: پاورقی، ج1، ص303
- ↑ مثلا ر.ک: همان، ص307
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.