كتاب الفائق في أصول‌الدين: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
خط ۳۷: خط ۳۷:
[[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] معتقد است ابواب مطالب این کتاب، همان ابواب کتاب «المعتمد» است، ولی نشان خواهیم داد که در برخی موارد تفاوت‎هایی با هم دارند. او بحث را مانند «المعتمد» از نظر در حدوث عالم و اثبات صانع آغاز می‌کند، ولی در اینجا در بحث از «نظر» به‎عنوان مسئله‌ای شناختی، خیلی توقف نمی‌کند (کمااینکه بعدا این کار را می‌کند). [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] پس از مطرح کردن این بحث به‎منظور نتیجه‎گیری اثبات مُحدث اجسام (که به نظر وی دومین اصل از توحید به حساب می‎آید)، از «حدوث جواهر و اجسام» سخن می‌گوید. او سپس از علم خدا و سخن در صفات او (سومین اصل از توحید) می‌گوید. وی درباره تمام صفات الهی توضیح می‎دهد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38722/1/22 ر.ک: مقدمه محقق، ص22-23]</ref>.
[[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] معتقد است ابواب مطالب این کتاب، همان ابواب کتاب «المعتمد» است، ولی نشان خواهیم داد که در برخی موارد تفاوت‎هایی با هم دارند. او بحث را مانند «المعتمد» از نظر در حدوث عالم و اثبات صانع آغاز می‌کند، ولی در اینجا در بحث از «نظر» به‎عنوان مسئله‌ای شناختی، خیلی توقف نمی‌کند (کمااینکه بعدا این کار را می‌کند). [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] پس از مطرح کردن این بحث به‎منظور نتیجه‎گیری اثبات مُحدث اجسام (که به نظر وی دومین اصل از توحید به حساب می‎آید)، از «حدوث جواهر و اجسام» سخن می‌گوید. او سپس از علم خدا و سخن در صفات او (سومین اصل از توحید) می‌گوید. وی درباره تمام صفات الهی توضیح می‎دهد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38722/1/22 ر.ک: مقدمه محقق، ص22-23]</ref>.


بعد از این مباحث، شاهد این هستیم که نویسنده خودش را به بحث با «مخالفین مسلمانان در ابواب توحید» وارد می‌کند؛ مجوس و فلاسفه‌ای که صرفا در حد تعبیر قائل به اسلام هستند، طرف سخن او در این قسمت از کتابند. وی، پس از طرح محاوره و گفتگو با مخالفان، درباره «عدل» بحث می‌کند. از موارد نقض سخن مؤلف مبنی بر اینکه کتاب حاضر، تلخیص کتاب «المعتمد» است، این مورد است؛ یعنی سخن [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] از «عدل» را در اجزای سه‎گانه منتشرشده از کتاب «المعتمد» نمی‎بینیم. معنی این سخن این است که سخن وی از عدل و موضوعات مختلف مربوط به آن در «الفائق...»، مباحثی کاملا جدید است، نه اینکه تلخیصی از بخش‎های کتاب «المعتمد» باشد. به‎هرحال، سخن [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] از عدل، شامل گفتارهای او درباره انسانیت، مسئولیت انسان در برابر کارهایش به دلیل اینکه وی خالق و مُحدِث آنهاست و... می‎شود. وی همچنین در این بخش، از نظریه «کسب» اشاعره به‎شدت انتقاد می‌کند و علاوه بر این با انحصار وجهه‎های نظر معتزله درباره نظریه تولد، به این امر نیز می‌پردازد. بحث از نظریه «خلق قرآن» که [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] در آن به‎شدت بر معتزله می‎تازد را نیز نباید از نظر دور داشت. البته قابل ذکر است که این بحث نیز در کتاب «المعتمد» وجود ندارد و از مباحث اختصاصی «الفائق...» است. او در ادامه مباحث، به سخن از «تکلیف»، بیان نیکویی آن و شروط تکلیف و سایر مباحث مربوط به آن، می‌پردازد که این بحث نیز از مباحث اختصاصی این کتاب است. [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] در بحث از تکلیف درباره برخی مسائل محوری این مسئله، مانند سخن از تکلیف ما لا یطاق، نظریه لطف و وجوب لطف، مبدأ عوض و احکام مستحقه بر آن و... مناقشه کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38722/1/23 ر.ک: همان، ص23]</ref>.
بعد از این مباحث، شاهد این هستیم که نویسنده خودش را به بحث با «مخالفین مسلمانان در ابواب توحید» وارد می‌کند؛ مجوس و فلاسفه‌ای که صرفا در حد تعبیر قائل به اسلام هستند، طرف سخن او در این قسمت از کتابند. وی، پس از طرح محاوره و گفتگو با مخالفان، درباره «عدل» بحث می‌کند. از موارد نقض سخن مؤلف مبنی بر اینکه کتاب حاضر، تلخیص کتاب «المعتمد» است، این مورد است؛ یعنی سخن [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] از «عدل» را در اجزای سه‎گانه منتشرشده از کتاب «المعتمد» نمی‎بینیم. معنی این سخن این است که سخن وی از عدل و موضوعات مختلف مربوط به آن در «الفائق...»، مباحثی کاملا جدید است، نه اینکه تلخیصی از بخش‎های کتاب «المعتمد» باشد. به‎هرحال، سخن [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] از عدل، شامل گفتارهای او درباره انسانیت، مسئولیت انسان در برابر کارهایش به دلیل اینکه وی خالق و مُحدِث آنهاست و... می‌شود. وی همچنین در این بخش، از نظریه «کسب» اشاعره به‎شدت انتقاد می‌کند و علاوه بر این با انحصار وجهه‎های نظر معتزله درباره نظریه تولد، به این امر نیز می‌پردازد. بحث از نظریه «خلق قرآن» که [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] در آن به‎شدت بر معتزله می‎تازد را نیز نباید از نظر دور داشت. البته قابل ذکر است که این بحث نیز در کتاب «المعتمد» وجود ندارد و از مباحث اختصاصی «الفائق...» است. او در ادامه مباحث، به سخن از «تکلیف»، بیان نیکویی آن و شروط تکلیف و سایر مباحث مربوط به آن، می‌پردازد که این بحث نیز از مباحث اختصاصی این کتاب است. [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] در بحث از تکلیف درباره برخی مسائل محوری این مسئله، مانند سخن از تکلیف ما لا یطاق، نظریه لطف و وجوب لطف، مبدأ عوض و احکام مستحقه بر آن و... مناقشه کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38722/1/23 ر.ک: همان، ص23]</ref>.


از دیگر مباحث اختصاصی این کتاب که [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] به آن پرداخته، سخن از «نبوات» و حسن بعثت انبیا و صفات لازم برای نبی است. وی درباره راه‎های شناخت درستی مدعی نبوت، سخن می‌گوید و در این‎باره از معجزات و شروط معجزه و تفاوتش با حیله و سحر، صحبت می‌کند. [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] درباره اعجاز قرآن نیز توضیح می‎دهد و پاسخ چالش‎کنندگان در این زمینه را بیان می‎دارد. او سخن را به سایر معجزه‎های رسول اکرم(ص) می‌کشد و شبهات منکرین نبوت و معجزات آن حضرت(ص) را پاسخ می‎دهد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38722/1/23 ر.ک: همان، ص23-24]</ref>.
از دیگر مباحث اختصاصی این کتاب که [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] به آن پرداخته، سخن از «نبوات» و حسن بعثت انبیا و صفات لازم برای نبی است. وی درباره راه‎های شناخت درستی مدعی نبوت، سخن می‌گوید و در این‎باره از معجزات و شروط معجزه و تفاوتش با حیله و سحر، صحبت می‌کند. [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] درباره اعجاز قرآن نیز توضیح می‎دهد و پاسخ چالش‎کنندگان در این زمینه را بیان می‎دارد. او سخن را به سایر معجزه‎های رسول اکرم(ص) می‌کشد و شبهات منکرین نبوت و معجزات آن حضرت(ص) را پاسخ می‎دهد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38722/1/23 ر.ک: همان، ص23-24]</ref>.


از دیگر مباحث منحصربه‎فرد این کتاب (که در المعتمد وجود ندارد)، سخن در علم و وعد و وعید و ثواب و عقاب است. [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] توضیح می‎دهد که چگونه توبه، وعید و عقاب الهی را از میان برمی‎دارد. وی بحث از توبه را کمی تفصیل می‎دهد. او بحث را با دیگر مباحث کلامی مانند «کفر و انواع آن» و ادله سمعی بر آن، ادامه می‎دهد. [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]]، مُجبره و قائلین به قِدَم صفات و خوارج را تکفیر می‌کند، ولی مرجئه را نه. وی در ادامه مباحث، سخن از دو بحث مهم دیگر، یعنی منزلة بين المنزلتين و امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نمی‌کند. نویسنده، مباحث پایانی کتاب را به بحث از امامت اختصاص می‎دهد. او از وجوب امامت و راه‎های وجوب آن و غرض از آن سخن می‌گوید. سپس درباره کسانی که قائل به عصمت امام هستند، بحث می‌کند و پس از آن درباره مواردی که باعث زوال امامت امام می‎شوند. [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] به این معتقد است که پیامبر(ص) به امام بعد از خودش تصریح نکرده است و ازاین‎رو در ادامه مباحث امامت از خلفای چهارگانه سخن می‌گوید. پایان‎بخش مباحث کتاب، سخن از حقیقت دعا و شروط آن است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38722/1/24 ر.ک: همان، ص24]</ref>.
از دیگر مباحث منحصربه‎فرد این کتاب (که در المعتمد وجود ندارد)، سخن در علم و وعد و وعید و ثواب و عقاب است. [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] توضیح می‎دهد که چگونه توبه، وعید و عقاب الهی را از میان برمی‎دارد. وی بحث از توبه را کمی تفصیل می‎دهد. او بحث را با دیگر مباحث کلامی مانند «کفر و انواع آن» و ادله سمعی بر آن، ادامه می‎دهد. [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]]، مُجبره و قائلین به قِدَم صفات و خوارج را تکفیر می‌کند، ولی مرجئه را نه. وی در ادامه مباحث، سخن از دو بحث مهم دیگر، یعنی منزلة بين المنزلتين و امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نمی‌کند. نویسنده، مباحث پایانی کتاب را به بحث از امامت اختصاص می‎دهد. او از وجوب امامت و راه‎های وجوب آن و غرض از آن سخن می‌گوید. سپس درباره کسانی که قائل به عصمت امام هستند، بحث می‌کند و پس از آن درباره مواردی که باعث زوال امامت امام می‌شوند. [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] به این معتقد است که پیامبر(ص) به امام بعد از خودش تصریح نکرده است و ازاین‎رو در ادامه مباحث امامت از خلفای چهارگانه سخن می‌گوید. پایان‎بخش مباحث کتاب، سخن از حقیقت دعا و شروط آن است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38722/1/24 ر.ک: همان، ص24]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش