الدّين النصيحة: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
    جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
    خط ۳۶: خط ۳۶:
    در فصل اول، در سه بخش، ابتدا نصیحت از لحاظ لغوی و اصطلاحی تعریف و سپس، فرق آن با تأنیب (نکوهش سخت)، مدارا، مداهنه و تقیه بیان شده و در انتها، آثار شرعی نصیحت، بیان گردیده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/10 ر.ک: متن کتاب، ص10-21]</ref>.
    در فصل اول، در سه بخش، ابتدا نصیحت از لحاظ لغوی و اصطلاحی تعریف و سپس، فرق آن با تأنیب (نکوهش سخت)، مدارا، مداهنه و تقیه بیان شده و در انتها، آثار شرعی نصیحت، بیان گردیده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/10 ر.ک: متن کتاب، ص10-21]</ref>.


    نصیحت در لغت، به معنای خلوص بوده، اما در اصطلاح، کلمه‌ای جامع است که به‎وسیله آن، تعابیر زیادی اراده می‎گردد، از جمله، اراده خیر برای شخصی که نصیحت می‎شود. به عقیده نویسنده، از بررسی تعاریفی که برای نصیحت بیان شده، چنین برداشت می‎شود که این واژه، حول مصلحت، خیر، صلاح و عنایت به منصوح معنا می‎شود. این کلمه، گاهی به‎گونه‌ای به کار می‎رود که فقط شامل معامله و عمل (بدون قول) می‎شود؛ مثل:
    نصیحت در لغت، به معنای خلوص بوده، اما در اصطلاح، کلمه‌ای جامع است که به‎وسیله آن، تعابیر زیادی اراده می‎گردد، از جمله، اراده خیر برای شخصی که نصیحت می‌شود. به عقیده نویسنده، از بررسی تعاریفی که برای نصیحت بیان شده، چنین برداشت می‌شود که این واژه، حول مصلحت، خیر، صلاح و عنایت به منصوح معنا می‌شود. این کلمه، گاهی به‎گونه‌ای به کار می‎رود که فقط شامل معامله و عمل (بدون قول) می‌شود؛ مثل:
    # خالص کردن نیت از شائبه فساد در معامله یا خالص کردن فاعل ضمیر خویش را در عملی که از وی سر می‎زند؛
    # خالص کردن نیت از شائبه فساد در معامله یا خالص کردن فاعل ضمیر خویش را در عملی که از وی سر می‎زند؛
    # خالص کردن عمل از غش؛
    # خالص کردن عمل از غش؛
    # خالص کردن عمل از فساد.
    # خالص کردن عمل از فساد.
    گاهی به‎گونه‌ای استعمال می‎گردد که شامل قول هم می‎شود؛ مثل:
    گاهی به‎گونه‌ای استعمال می‎گردد که شامل قول هم می‌شود؛ مثل:
    # گزینشی که صلاح قولی و فعلی در آن است؛
    # گزینشی که صلاح قولی و فعلی در آن است؛
    # معرفی کردن وجه مصلحت با خالص کردن نیت از شوائب مکروه؛
    # معرفی کردن وجه مصلحت با خالص کردن نیت از شوائب مکروه؛
    خط ۵۳: خط ۵۳:
    به اعتقاد وی، شایسته و سزاوار است که داشتن روحیه و حالت نصیحت صحیح، در جمیع احوال و حالات، همراه آدمی بوده و مردم یکدیگر را برحسب مقتضای حال و بر وجه شایسته و صحیح، نصیحت و ارشاد به خیر نمایند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/26 ر.ک: همان، ص26]</ref>.
    به اعتقاد وی، شایسته و سزاوار است که داشتن روحیه و حالت نصیحت صحیح، در جمیع احوال و حالات، همراه آدمی بوده و مردم یکدیگر را برحسب مقتضای حال و بر وجه شایسته و صحیح، نصیحت و ارشاد به خیر نمایند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/26 ر.ک: همان، ص26]</ref>.


    وی در این فصل، انواع نصیحت را برشمرده و به توضیح آن‎ها، پرداخته است که عبارتند از: نصیحت برای خداوند (که مستلزم اخلاص اعتقاد در توحید و نفی شرک از خداوند و ترک الحاد در صفات است)؛ نصیحت برای قرآن (که ایمان به کلام خدا بودن آن و شبیه کلام مخلوق نبودن و حق تلاوتش را به‎جا آوردن و... است)؛ نصیحت برای پیامبر(ص) (که عبارت است از تصدیق رسالت ایشان و ایمان به تمامی فرمایشات آن حضرت و اطاعت از او، در امر و نهیش)؛ نصیحت برای اهل‎بیت(ع) (که شامل اتباع و پیروی از ایشان در تمامی امور زندگی می‎شود)؛ نصیحت برای پیشوایان مسلمین (که عبارتند از حاکمین عادل، فرمانروایان و علمای دین)؛ نصیحت برای عامه مردم (که عبارت است از ارشاد آنان به مصالح دنیا و آخرت و خودداری از آزار ایشان)<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>.
    وی در این فصل، انواع نصیحت را برشمرده و به توضیح آن‎ها، پرداخته است که عبارتند از: نصیحت برای خداوند (که مستلزم اخلاص اعتقاد در توحید و نفی شرک از خداوند و ترک الحاد در صفات است)؛ نصیحت برای قرآن (که ایمان به کلام خدا بودن آن و شبیه کلام مخلوق نبودن و حق تلاوتش را به‎جا آوردن و... است)؛ نصیحت برای پیامبر(ص) (که عبارت است از تصدیق رسالت ایشان و ایمان به تمامی فرمایشات آن حضرت و اطاعت از او، در امر و نهیش)؛ نصیحت برای اهل‎بیت(ع) (که شامل اتباع و پیروی از ایشان در تمامی امور زندگی می‌شود)؛ نصیحت برای پیشوایان مسلمین (که عبارتند از حاکمین عادل، فرمانروایان و علمای دین)؛ نصیحت برای عامه مردم (که عبارت است از ارشاد آنان به مصالح دنیا و آخرت و خودداری از آزار ایشان)<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>.


    در فصل سوم، در خلال چهار مبحث، نصیحت در فقه اسلامی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در مبحث اول، در سه بخش زیر، به مقوله نصیحت از منظر ادله شرعیه نگریسته شده است:
    در فصل سوم، در خلال چهار مبحث، نصیحت در فقه اسلامی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در مبحث اول، در سه بخش زیر، به مقوله نصیحت از منظر ادله شرعیه نگریسته شده است:
    # آیات: که از جمله آن‎ها، عبارت است از آیه 93 سوره اعراف: '''فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالاَتِ رَبِّي وَ نَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ کَافِرِينَ‎'''؛ «پس [شعیب] از ایشان روى برتافت و گفت: «اى قوم من، به‎راستى كه پيام‎هاى پروردگارم را به شما رسانیدم و پندتان دادم؛ دیگر چگونه بر گروهى كه كافرند دریغ بخورم»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/37 ر.ک: همان، ص37]</ref>.
    # آیات: که از جمله آن‎ها، عبارت است از آیه 93 سوره اعراف: '''فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالاَتِ رَبِّي وَ نَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ کَافِرِينَ‎'''؛ «پس [شعیب] از ایشان روى برتافت و گفت: «اى قوم من، به‎راستى كه پيام‎هاى پروردگارم را به شما رسانیدم و پندتان دادم؛ دیگر چگونه بر گروهى كه كافرند دریغ بخورم»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/37 ر.ک: همان، ص37]</ref>.
    # احادیث: که در چهار طایفه، تقسیم‎بندی می‎شوند: مطلق نصیحت؛ نصیحت مستشیر؛ اعانت مؤمن و حرمت خیانت مؤمن<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/42 ر.ک: همان، ص42-57]</ref>.
    # احادیث: که در چهار طایفه، تقسیم‎بندی می‌شوند: مطلق نصیحت؛ نصیحت مستشیر؛ اعانت مؤمن و حرمت خیانت مؤمن<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/42 ر.ک: همان، ص42-57]</ref>.
    # سیره متشرعه: نویسنده معقتد است که سیره متدینین و علمای روحانی بر عدم التزام به نصیحت به‎طور مطلق، مؤید استحباب نصیحت است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/59 ر.ک: همان، ص59]</ref>.
    # سیره متشرعه: نویسنده معقتد است که سیره متدینین و علمای روحانی بر عدم التزام به نصیحت به‎طور مطلق، مؤید استحباب نصیحت است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/59 ر.ک: همان، ص59]</ref>.


    خط ۶۸: خط ۶۸:
    در آخرین فصل، در هشت قسمت، نصیحت در تطبیقات فقهیه مورد بحث و بررسی قرار گرفته که عبارتند از:
    در آخرین فصل، در هشت قسمت، نصیحت در تطبیقات فقهیه مورد بحث و بررسی قرار گرفته که عبارتند از:
    # نصیحت در افشا کردن اهل بدعت و کتب ضاله‌ای که مخالف کتاب خدا، سنت پیامبر(ص) و اهل‎بیت(ع) می‎باشند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/98 ر.ک: همان، ص98]</ref>.
    # نصیحت در افشا کردن اهل بدعت و کتب ضاله‌ای که مخالف کتاب خدا، سنت پیامبر(ص) و اهل‎بیت(ع) می‎باشند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/98 ر.ک: همان، ص98]</ref>.
    # نصیحت مستشیر در بیان تفضیل بعضی از علما بر بعض دیگر. نویسنده، معتقد است که این مورد، غیبت محسوب نمی‎شود و در قرآن هم چنین تفضیلی آمده: '''وَ لَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَ آتَيْنَا دَاوُدَ زَبُوراً''' ﴿الإسراء: 55﴾؛ «و در حقیقت، بعضى از انبیا را بر بعضى برترى بخشیدیم و به داوود زبور دادیم».  
    # نصیحت مستشیر در بیان تفضیل بعضی از علما بر بعض دیگر. نویسنده، معتقد است که این مورد، غیبت محسوب نمی‌شود و در قرآن هم چنین تفضیلی آمده: '''وَ لَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَ آتَيْنَا دَاوُدَ زَبُوراً''' ﴿الإسراء: 55﴾؛ «و در حقیقت، بعضى از انبیا را بر بعضى برترى بخشیدیم و به داوود زبور دادیم».  
    '''وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَاراً''' ﴿نوح: 14﴾؛ «و حال آنكه شما را مرحله به مرحله خلق كرده است»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/102 ر.ک: همان، ص102]</ref>.
    '''وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَاراً''' ﴿نوح: 14﴾؛ «و حال آنكه شما را مرحله به مرحله خلق كرده است»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/102 ر.ک: همان، ص102]</ref>.
    # نصیحت در نسب: که دارای آثار شرعیه عاجل و آجلی است، مانند توارث، محرمیت، گرفتن خمس و نفقات و..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/104 ر.ک: همان، ص104]</ref>.
    # نصیحت در نسب: که دارای آثار شرعیه عاجل و آجلی است، مانند توارث، محرمیت، گرفتن خمس و نفقات و..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/104 ر.ک: همان، ص104]</ref>.
    # نصیحت در ازدواج: که هرچند به گفتن عیوب دیگری منجر می‎شود، اما به دلیل آگاه کردن مستشیر و جلوگیری از متضرر شدن او، مانعی ندارد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/105 ر.ک: همان، ص105]</ref>.
    # نصیحت در ازدواج: که هرچند به گفتن عیوب دیگری منجر می‌شود، اما به دلیل آگاه کردن مستشیر و جلوگیری از متضرر شدن او، مانعی ندارد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/105 ر.ک: همان، ص105]</ref>.
    # نصیحت در معامله<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/106 ر.ک: همان، ص106]</ref>.
    # نصیحت در معامله<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/106 ر.ک: همان، ص106]</ref>.
    # نصحیت در شهود<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/109 ر.ک: همان، ص109]</ref>.
    # نصحیت در شهود<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/109 ر.ک: همان، ص109]</ref>.

    نسخهٔ ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۰۸

    الدّين النصيحة
    الدّين النصيحة
    پدیدآورانکاشف الغطاء، عباس (نویسنده)
    ناشردار العلوم
    مکان نشرلبنان - بيروت
    سال نشرمجلد1: 1426ق ,
    چاپ1
    موضوعنصيحت - جنبه‌های مذهبی - اسلام
    زبانعربي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏249‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏2‎‏د‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الدين النصيحة، اثر شیخ عباس کاشف‎الغطاء، بیان اهمیت و جایگاه نصیحت و خیرخواهی در دین اسلام می‎باشد که به زبان عربی نوشته شده است.

    ساختار

    کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در چهار فصل، تنظیم شده است.

    نویسنده در ابتدا، به تعریف لغوی و اصطلاحی واژه نصیحت پرداخته و ضمن بیان شروط نصیحت و ناصح و کیفیت و انواع نصیحت، نصیحت در فقه اسلامی را مورد بحث قرار داده و در نهایت، نصیحت در تطبیقات فقهیه را بررسی نموده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه، به اهمیت نصیحت کردن اشاره گردیده و این خلق نیک، یکی از مقومات مودت و والاترین لوازم محبت، دانسته شده است.[۱].

    در فصل اول، در سه بخش، ابتدا نصیحت از لحاظ لغوی و اصطلاحی تعریف و سپس، فرق آن با تأنیب (نکوهش سخت)، مدارا، مداهنه و تقیه بیان شده و در انتها، آثار شرعی نصیحت، بیان گردیده است.[۲].

    نصیحت در لغت، به معنای خلوص بوده، اما در اصطلاح، کلمه‌ای جامع است که به‎وسیله آن، تعابیر زیادی اراده می‎گردد، از جمله، اراده خیر برای شخصی که نصیحت می‌شود. به عقیده نویسنده، از بررسی تعاریفی که برای نصیحت بیان شده، چنین برداشت می‌شود که این واژه، حول مصلحت، خیر، صلاح و عنایت به منصوح معنا می‌شود. این کلمه، گاهی به‎گونه‌ای به کار می‎رود که فقط شامل معامله و عمل (بدون قول) می‌شود؛ مثل:

    1. خالص کردن نیت از شائبه فساد در معامله یا خالص کردن فاعل ضمیر خویش را در عملی که از وی سر می‎زند؛
    2. خالص کردن عمل از غش؛
    3. خالص کردن عمل از فساد.

    گاهی به‎گونه‌ای استعمال می‎گردد که شامل قول هم می‌شود؛ مثل:

    1. گزینشی که صلاح قولی و فعلی در آن است؛
    2. معرفی کردن وجه مصلحت با خالص کردن نیت از شوائب مکروه؛
    3. اراده خیر برای غیر، بدان‎گونه که برای خویش اراده می‎گردد[۳].

    نویسنده در بیان فرق بین نصیحت و تأنیب (نکوهش)، به این نکته اشاره نموده که نصیحت، احسان به نصیحت‎شونده، به‎صورت رحمت، شفقت و ملاطفت از سوی ناصح است؛ به‎گونه‌ای که پزشک عالم و مشفق با مریض معامله می‎نماید؛ درحالی‎که «تأنیب» و واژه‌های هم‎معنای آن، مستلزم اهانت و درشتی می‎باشد[۴].

    در فصل دوم، در ضمن چهار مبحث، شروط نصیحت و ناصح و کیفیت و انواع نصیحت، توضیح داده شده است. از جمله شروط نصیحت، عبارت است از: اخلاص؛ اینکه نصیحت، برای حاجتی مربوط به حفظ مقاصد شریعت از قبیل دین، جان، عقل، آبرو و مال باشد؛ بسنده نمودن به مقدار لازم و نپرداختن به عیوب دیگر[۵].

    نویسنده بر این باور است که از جمله شروط شخص ناصح، آن است که وی به برخی از علوم و آگاهی‎ها، مسلح باشد که اهم آن‎ها، عبارتند از: علم شریعت و علم به احوال مردم و اجتماع، مصالح، موقعیت مکانی و زمانی، علم ترجیح در صورت تعارض و تزاحم بعضی از امور با یکدیگر و..[۶].

    به اعتقاد وی، شایسته و سزاوار است که داشتن روحیه و حالت نصیحت صحیح، در جمیع احوال و حالات، همراه آدمی بوده و مردم یکدیگر را برحسب مقتضای حال و بر وجه شایسته و صحیح، نصیحت و ارشاد به خیر نمایند[۷].

    وی در این فصل، انواع نصیحت را برشمرده و به توضیح آن‎ها، پرداخته است که عبارتند از: نصیحت برای خداوند (که مستلزم اخلاص اعتقاد در توحید و نفی شرک از خداوند و ترک الحاد در صفات است)؛ نصیحت برای قرآن (که ایمان به کلام خدا بودن آن و شبیه کلام مخلوق نبودن و حق تلاوتش را به‎جا آوردن و... است)؛ نصیحت برای پیامبر(ص) (که عبارت است از تصدیق رسالت ایشان و ایمان به تمامی فرمایشات آن حضرت و اطاعت از او، در امر و نهیش)؛ نصیحت برای اهل‎بیت(ع) (که شامل اتباع و پیروی از ایشان در تمامی امور زندگی می‌شود)؛ نصیحت برای پیشوایان مسلمین (که عبارتند از حاکمین عادل، فرمانروایان و علمای دین)؛ نصیحت برای عامه مردم (که عبارت است از ارشاد آنان به مصالح دنیا و آخرت و خودداری از آزار ایشان)[۸].

    در فصل سوم، در خلال چهار مبحث، نصیحت در فقه اسلامی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در مبحث اول، در سه بخش زیر، به مقوله نصیحت از منظر ادله شرعیه نگریسته شده است:

    1. آیات: که از جمله آن‎ها، عبارت است از آیه 93 سوره اعراف: فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالاَتِ رَبِّي وَ نَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ کَافِرِينَ‎؛ «پس [شعیب] از ایشان روى برتافت و گفت: «اى قوم من، به‎راستى كه پيام‎هاى پروردگارم را به شما رسانیدم و پندتان دادم؛ دیگر چگونه بر گروهى كه كافرند دریغ بخورم»[۹].
    2. احادیث: که در چهار طایفه، تقسیم‎بندی می‌شوند: مطلق نصیحت؛ نصیحت مستشیر؛ اعانت مؤمن و حرمت خیانت مؤمن[۱۰].
    3. سیره متشرعه: نویسنده معقتد است که سیره متدینین و علمای روحانی بر عدم التزام به نصیحت به‎طور مطلق، مؤید استحباب نصیحت است.[۱۱].

    در مبحث دوم، مواردی مورد بحث قرار گرفته است که در آن‎ها، نصیحت مستلزم امر حرامی بوده، ولذا صحیح نیست؛ از جمله، نصیحتی که به غیبت، افشای سر دیگران و یا سخن‎چینی منجر شود[۱۲].

    نصیحت در مذاهب اسلامی، از جمله مالکیه، شافعیه، حنفیه، حنبلیه و ظاهریه در مبحث سوم بررسی شده است.[۱۳].

    از آنجا که نصیحت، از جمله امور مستحبی می‎باشد، در مبحث چهارم، این مطلب بررسی شده که آیا اخذ اجرت و عوض در قبال آن، صحیح است یا خیر[۱۴].

    در آخرین فصل، در هشت قسمت، نصیحت در تطبیقات فقهیه مورد بحث و بررسی قرار گرفته که عبارتند از:

    1. نصیحت در افشا کردن اهل بدعت و کتب ضاله‌ای که مخالف کتاب خدا، سنت پیامبر(ص) و اهل‎بیت(ع) می‎باشند[۱۵].
    2. نصیحت مستشیر در بیان تفضیل بعضی از علما بر بعض دیگر. نویسنده، معتقد است که این مورد، غیبت محسوب نمی‌شود و در قرآن هم چنین تفضیلی آمده: وَ لَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَ آتَيْنَا دَاوُدَ زَبُوراً ﴿الإسراء: 55﴾؛ «و در حقیقت، بعضى از انبیا را بر بعضى برترى بخشیدیم و به داوود زبور دادیم».

    وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَاراً ﴿نوح: 14﴾؛ «و حال آنكه شما را مرحله به مرحله خلق كرده است»[۱۶].

    1. نصیحت در نسب: که دارای آثار شرعیه عاجل و آجلی است، مانند توارث، محرمیت، گرفتن خمس و نفقات و..[۱۷].
    2. نصیحت در ازدواج: که هرچند به گفتن عیوب دیگری منجر می‌شود، اما به دلیل آگاه کردن مستشیر و جلوگیری از متضرر شدن او، مانعی ندارد[۱۸].
    3. نصیحت در معامله[۱۹].
    4. نصحیت در شهود[۲۰].
    5. نصیحت کفار و مشرکین و اهل کتاب[۲۱].
    6. نصحیت در ولایت[۲۲].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب به‌همراه فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده است. پاورقی‎ها بیشتر به ذکر منابع اختصاص یافته است.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها