۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز
جایگزینی متن - 'ی‌اش' به 'ی‌اش'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'ی‌اش' به 'ی‌اش') |
||
| خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
پدرش از بزرگان دوران خودش بود و در شمال الجزایر و سپس در میزاب به تجارت مشغول بود. مادرش، سیده مامه ستی، دختر حاج سعید بن عدّون، از عشیره آل یدّر در بنی یزقن و از زنان نیکوکار روزگار خویش بود. پدرش پیش از آنکه بتواند او را مشغول به تعلیم و تعلم ببیند، از دنیا رفت، ولی همواره آرزو داشت او یکی از علمای دوران خودش باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21756/1/14 ر.ک: همان]</ref>. | پدرش از بزرگان دوران خودش بود و در شمال الجزایر و سپس در میزاب به تجارت مشغول بود. مادرش، سیده مامه ستی، دختر حاج سعید بن عدّون، از عشیره آل یدّر در بنی یزقن و از زنان نیکوکار روزگار خویش بود. پدرش پیش از آنکه بتواند او را مشغول به تعلیم و تعلم ببیند، از دنیا رفت، ولی همواره آرزو داشت او یکی از علمای دوران خودش باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21756/1/14 ر.ک: همان]</ref>. | ||
او سه برادر به نامهای موسی و عیسی (که هردو تاجر بودند) و ابراهیم (که عالم و از اساتید او بود) داشت. پس از مرگ پدرش، مادرش او را به موطن | او سه برادر به نامهای موسی و عیسی (که هردو تاجر بودند) و ابراهیم (که عالم و از اساتید او بود) داشت. پس از مرگ پدرش، مادرش او را به موطن اصلی‌اش در بنی یزقن برگرداند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21756/1/15 ر.ک: همان، صفحه ع]</ref>. | ||
==ازدواج== | ==ازدواج== | ||
| خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
==تألیف== | ==تألیف== | ||
شیخ محمد، شبها را به تألیف مشغول بود. شیخ ابویقظان از شاگردانش میگوید: اینگونه نبود که او به تألیف کتابی بپردازد و پس از آن به سراغ کتاب بعدی برود، بلکه در آن واحد مشغول تألیف چند کتاب در چند فن مختلف بود. از نوشتن در هرکدام که خسته میشد، بهعنوان استراحت به سراغ دیگری میرفت. او در سفر و حضر مشغول تألیف بود. البته او یک روز تعطیل در هفته داشت؛ وی جمعه‌ها را به استراحت میپرداخت و گاهی برای تفریح به باغ | شیخ محمد، شبها را به تألیف مشغول بود. شیخ ابویقظان از شاگردانش میگوید: اینگونه نبود که او به تألیف کتابی بپردازد و پس از آن به سراغ کتاب بعدی برود، بلکه در آن واحد مشغول تألیف چند کتاب در چند فن مختلف بود. از نوشتن در هرکدام که خسته میشد، بهعنوان استراحت به سراغ دیگری میرفت. او در سفر و حضر مشغول تألیف بود. البته او یک روز تعطیل در هفته داشت؛ وی جمعه‌ها را به استراحت میپرداخت و گاهی برای تفریح به باغ شخصی‌اش میرفت. البته در دهه آخر عمرش، پنجشنبهها را نیز به آن افزود<ref>ر.ک: همان، صفحه ر - ش</ref>. | ||
==وفات== | ==وفات== | ||