أصول‌الدين (تمیمی بغدادی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د')
خط ۳۲: خط ۳۲:


==ساختار==
==ساختار==
[[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]] در این کتاب کوشیده‎ است تا در قالب پانزده اصل که خود آن‎ها را «اصول دین‎» می‎خواند، طرح معرفتی منسجمی از الهیات اشاعره پی ‎افکند و جالب اینجاست که وی هریک از این اصول را نیز در قالب پانزده مسئله بررسی کرده است و حاصل این طرح ریاضی‎گونه که تأثیر دانش ریاضی را بر دستگاه الهیاتی او نشان می‎دهد، 225 مسئله شده است‎. او فشرده این اصول را در کتاب «الفرق بين الفرق» نیز آورده است‎<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان، ص365]</ref>.
[[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]] در این کتاب کوشیده‎ است تا در قالب پانزده اصل که خود آن‎ها را «اصول دین‎» می‎خواند، طرح معرفتی منسجمی از الهیات اشاعره پی ‎افکند و جالب اینجاست که وی هریک از این اصول را نیز در قالب پانزده مسئله بررسی کرده است و حاصل این طرح ریاضی‎گونه که تأثیر دانش ریاضی را بر دستگاه الهیاتی او نشان می‌دهد، 225 مسئله شده است‎. او فشرده این اصول را در کتاب «الفرق بين الفرق» نیز آورده است‎<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان، ص365]</ref>.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
[[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]] معتقد است که بر هر شخص عاقل و بالغی واجب است که به حقیقت این اصول معرفت پیدا کند؛ زیرا در شاخه‎های هریک از این اصول‎، مسائلی هست که اهل سنت در مورد آن‎ها یک اعتقاد واحد دارند و آنان کسانی را که با ایشان در این اصول مخالفت ورزند، گمراه می‎دانند. فشرده اصول اعتقادی اشاعره و اهل سنت از نگاه [[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]] ازاین‎قرار است‎:
[[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]] معتقد است که بر هر شخص عاقل و بالغی واجب است که به حقیقت این اصول معرفت پیدا کند؛ زیرا در شاخه‎های هریک از این اصول‎، مسائلی هست که اهل سنت در مورد آن‎ها یک اعتقاد واحد دارند و آنان کسانی را که با ایشان در این اصول مخالفت ورزند، گمراه می‌دانند. فشرده اصول اعتقادی اشاعره و اهل سنت از نگاه [[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]] ازاین‎قرار است‎:


اصل اول‎: [[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]] در این اصل همچون سایر فیلسوفان و متکلمان رئالیست‎، پس از مسلم انگاشتن عالم خارج از ذهن‎، معرفت‎های زاییده از ادراکات بدیهی‎، حسی و استدلالی را واقع‎نما و معتبر می‎انگارد و از این رهگذر، سوفسطاییان را که منکر علوم و حقایق اشیائند، گمراه و کافر می‎خواند<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.
اصل اول‎: [[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]] در این اصل همچون سایر فیلسوفان و متکلمان رئالیست‎، پس از مسلم انگاشتن عالم خارج از ذهن‎، معرفت‎های زاییده از ادراکات بدیهی‎، حسی و استدلالی را واقع‎نما و معتبر می‎انگارد و از این رهگذر، سوفسطاییان را که منکر علوم و حقایق اشیائند، گمراه و کافر می‎خواند<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.
خط ۴۱: خط ۴۱:
اصل دوم: عالم همه موجودات جز خدا حادث است و به‎جز خدا و صفات ازلی وی همه آفریده و مصنوع خداست‎. خدا، مخلوق و مصنوع‎ و از سنخ عالم و اجزای عالم نیست‎. ساختار عالم از جواهر و اعراض ترکیب یافته‎ و جسم از اجزای لایتجزا تشکیل شده است. در این میان کسانی چون ابراهیم بن سیار نَظّام و فلاسفه‎ای که جزء لایتجزا را منکر شده‎اند، کافرند<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.
اصل دوم: عالم همه موجودات جز خدا حادث است و به‎جز خدا و صفات ازلی وی همه آفریده و مصنوع خداست‎. خدا، مخلوق و مصنوع‎ و از سنخ عالم و اجزای عالم نیست‎. ساختار عالم از جواهر و اعراض ترکیب یافته‎ و جسم از اجزای لایتجزا تشکیل شده است. در این میان کسانی چون ابراهیم بن سیار نَظّام و فلاسفه‎ای که جزء لایتجزا را منکر شده‎اند، کافرند<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.


اصل سوم: برخلاف عقیده دهریه‎، همه پدیده‎ها محدثند و صانع دارند. ثمامة بن اشرس و برخی از معتزله که افعال متولد را فاقد فاعل می‎دانند، کافرند. خدا نهایت‎، حد، صورت‎، اعضا و احساس ندارد و مکانی او را محدود نمی‎کند؛ حرکت و سکون ندارد و واحد است و همیشه باقی است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.
اصل سوم: برخلاف عقیده دهریه‎، همه پدیده‎ها محدثند و صانع دارند. ثمامة بن اشرس و برخی از معتزله که افعال متولد را فاقد فاعل می‌دانند، کافرند. خدا نهایت‎، حد، صورت‎، اعضا و احساس ندارد و مکانی او را محدود نمی‎کند؛ حرکت و سکون ندارد و واحد است و همیشه باقی است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.


اصل چهارم: برخلاف آنکه معتزله صفات خدا را نفی می‎کنند، این صفات همچون قدرت‎، حیات‎، اراده‎، سمع‎، بصر و کلام‎، صفاتی ازلی و نعوتی ابدی‎اند. خدا بر همه مقدورات تواناست و این مقدورات هرگز پایان نمی‎یابند. خدا به همه حوادث از ازل داناست‎. مؤمنان در آخرت خدا را رؤیت می‎کنند. هیچ رویدادی در عالم رخ نمی‎دهد، مگر آنکه از ازل خدا آن را خواسته باشد. کلام خدا قدیم و غیر مخلوق و حاوی امر، نهی‎، خبر و وعد وعید الهی است‎. «وجه‎» خدا همان ذات خداست‎. چشم خدا به معنای آن است که او اشیاء را می‎بیند. دست خدا به معنای قدرت او و تکیه زدن خدا بر عرش به معنای پادشاهی و سلطنت اوست<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان، ص365-366]</ref>.
اصل چهارم: برخلاف آنکه معتزله صفات خدا را نفی می‎کنند، این صفات همچون قدرت‎، حیات‎، اراده‎، سمع‎، بصر و کلام‎، صفاتی ازلی و نعوتی ابدی‎اند. خدا بر همه مقدورات تواناست و این مقدورات هرگز پایان نمی‎یابند. خدا به همه حوادث از ازل داناست‎. مؤمنان در آخرت خدا را رؤیت می‎کنند. هیچ رویدادی در عالم رخ نمی‌دهد، مگر آنکه از ازل خدا آن را خواسته باشد. کلام خدا قدیم و غیر مخلوق و حاوی امر، نهی‎، خبر و وعد وعید الهی است‎. «وجه‎» خدا همان ذات خداست‎. چشم خدا به معنای آن است که او اشیاء را می‎بیند. دست خدا به معنای قدرت او و تکیه زدن خدا بر عرش به معنای پادشاهی و سلطنت اوست<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان، ص365-366]</ref>.


اصل پنجم: اسماء خدا توقیفی است و تنها اسم‎هایی را می‎توان در مورد خدا به‎کار برد که در قرآن یا سنت صحیح یا اجماع امت برای خدا معین شده است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان، ص366]</ref>
اصل پنجم: اسماء خدا توقیفی است و تنها اسم‎هایی را می‎توان در مورد خدا به‎کار برد که در قرآن یا سنت صحیح یا اجماع امت برای خدا معین شده است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان، ص366]</ref>
خط ۶۷: خط ۶۷:
نویسنده درباره اسلام عایشه نیز سخن به میان نیاورده است که آیا در زمانی که به دین اسلام گرویده، به سن بلوغ رسیده بود یا نه؟ اشکال دوم اینکه اگر عایشه در سن نه سالگی و بین سال‎های دوم تا چهارم هجری با پیامبر ازدواج کرده باشد، چگونه ممکن است او جزء اولین زنانی باشد که به دین اسلام مشرف شده باشد.
نویسنده درباره اسلام عایشه نیز سخن به میان نیاورده است که آیا در زمانی که به دین اسلام گرویده، به سن بلوغ رسیده بود یا نه؟ اشکال دوم اینکه اگر عایشه در سن نه سالگی و بین سال‎های دوم تا چهارم هجری با پیامبر ازدواج کرده باشد، چگونه ممکن است او جزء اولین زنانی باشد که به دین اسلام مشرف شده باشد.


اصل چهاردهم: فرشتگان از خطا مصونند و قاطبه اهل سنت‎، پیامبران را برتر از فرشتگان می‎دانند. بر مبنای حدیث «عشره مبشره‎»، ده تن از صحابه اهل بهشتند و باید آنان را تقدیس کرد<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: جعفری نائینی، علی‎رضا، ص366]</ref>.
اصل چهاردهم: فرشتگان از خطا مصونند و قاطبه اهل سنت‎، پیامبران را برتر از فرشتگان می‌دانند. بر مبنای حدیث «عشره مبشره‎»، ده تن از صحابه اهل بهشتند و باید آنان را تقدیس کرد<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: جعفری نائینی، علی‎رضا، ص366]</ref>.


اصل پانزدهم: دشمنان اسلام دو دسته بودند: عده‎ای از آنان همچون بت‎پرستان و سوفسطاییان‎، پیش از اسلام می‎زیستند و پاره‎ای نیز پس از ظهور اسلام پدیدار شدند. [[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]] فرقه‎هایی همچون شیعه و معتزله را جزو گروه اخیر می‎داند و بر آن است که آنان کافر بودند، ولی در ظاهر اظهار مسلمانی می‎کردند<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.
اصل پانزدهم: دشمنان اسلام دو دسته بودند: عده‎ای از آنان همچون بت‎پرستان و سوفسطاییان‎، پیش از اسلام می‎زیستند و پاره‎ای نیز پس از ظهور اسلام پدیدار شدند. [[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]] فرقه‎هایی همچون شیعه و معتزله را جزو گروه اخیر می‌داند و بر آن است که آنان کافر بودند، ولی در ظاهر اظهار مسلمانی می‎کردند<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش