احسائی، علینقی بن احمد: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> بندانگشتی|احسائی، علینقی بن احمد {| class="wikitable ab...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR47726.jpg|بندانگشتی|احسائی، علینقی بن احمد]] | [[پرونده:NUR47726.jpg|بندانگشتی|احسائی، علینقی بن احمد]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |احسائی، علینقی بن احمد | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" |[[احسائی، احمد بن زینالدین|شیخ احمد احسایی]] | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" | | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |احساء عربستان | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |1246ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |[[احسائی، احمد بن زینالدین|شیخ احمد احسایی]] | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" | | ||
|- class="articleCode" | |||
|-class= | |||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE47726AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۳۷: | خط ۳۶: | ||
==نام، نسب و لقب، ولادت، خانواده== | ==نام، نسب و لقب، ولادت، خانواده== | ||
علینقی احسایی، فرزند شیخ احمد | علینقی احسایی، فرزند [[احسائی، احمد بن زینالدین|شیخ احمد احسایی]]، ملقب به بدرالایمان، فقیه و ادیب است. برخی نام او را بهاختصار علی نوشتهاند.<ref>انواری، محمدجواد، ج6، ص667</ref> نسب او اینچنین است: علینقی بن شیخ احمد بن زینالدین بن ابراهیم بن داغر بن راشد بن دهیم بن شمروخ آل صقر مطیرفی احسائی.<ref>ر.ک: المسکین، عقیل بن ناجی، ص103</ref> وی از پدرش، دو برادر تنی دارد که از وی بزرگترند؛ نامهای ایشان محمدتقی و عبدالله بوده و هردو مانند علینقی و پدرشان از علما بودهاند. ظاهراً هردوی این برادران در زمان پدرشان از دنیا رفتهاند. البته برخی در وفات دومی در زمان پدر تردید کردهاند.<ref>ر.ک: حائری، علی بن موسی، ص6</ref> | ||
وی در احساء (یکی از مناطق عربستان) به دنیا آمد.<ref>ر.ک: المسکین، عقیل بن ناجی، ص103</ref> | وی در احساء (یکی از مناطق عربستان) به دنیا آمد.<ref>ر.ک: المسکین، عقیل بن ناجی، ص103</ref> | ||
خط ۵۰: | خط ۴۹: | ||
منقول است که هیچ شعری نزد او خوانده نمیشد مگر اینکه از اول تا آخر آن را میدانست و میخواند. همچنین مشهور است که پدرش درباره وی گفته: «علی احفظ منی» یعنی حافظه علی از من بهتر است.<ref>ر.ک: المسکین، عقیل بن ناجی، ص103</ref> | منقول است که هیچ شعری نزد او خوانده نمیشد مگر اینکه از اول تا آخر آن را میدانست و میخواند. همچنین مشهور است که پدرش درباره وی گفته: «علی احفظ منی» یعنی حافظه علی از من بهتر است.<ref>ر.ک: المسکین، عقیل بن ناجی، ص103</ref> | ||
وی در بیشتر سفرهای شیخ احمد احسایی همراه او بود و در مقام وصی پدر بر جنازهاش نماز گزارد. وی پس از وفات پدرش در کرمانشاه مقیم شد و برای بسیاری از پیروان او مرجعیت علمی و فقهی یافت.<ref>همان</ref> | وی در بیشتر سفرهای [[احسائی، احمد بن زینالدین|شیخ احمد احسایی]] همراه او بود و در مقام وصی پدر بر جنازهاش نماز گزارد. وی پس از وفات پدرش در کرمانشاه مقیم شد و برای بسیاری از پیروان او مرجعیت علمی و فقهی یافت.<ref>همان</ref> | ||
از استادان او کسی جز پدرش که به او اجازه علمی داده است، شناخته شده نیست.<ref>همان</ref> گفتهاند که حافظه سرشاری داشته است، چنانکه ۱۲ هزار حدیث را با اسناد آنها و نیز شمار بسیاری اشعار و متون کتابها را در سینه داشت.<ref>همان</ref> | از استادان او کسی جز پدرش که به او اجازه علمی داده است، شناخته شده نیست.<ref>همان</ref> گفتهاند که حافظه سرشاری داشته است، چنانکه ۱۲ هزار حدیث را با اسناد آنها و نیز شمار بسیاری اشعار و متون کتابها را در سینه داشت.<ref>همان</ref> | ||
خط ۷۲: | خط ۷۱: | ||
نیز از آثار او رساله «الأمر بین الأمرین»، «شرح رسالة الإمام الهادي(ع)» و «مشرق الأنوار» در حکمت را نیز نام بردهاند که از نسخههای آنها نشانی در دست نیست. | نیز از آثار او رساله «الأمر بین الأمرین»، «شرح رسالة الإمام الهادي(ع)» و «مشرق الأنوار» در حکمت را نیز نام بردهاند که از نسخههای آنها نشانی در دست نیست. | ||
بخشی از آثار علینقی احسایی در جواب سؤالهایی است که از پدرش پرسیدهاند و او نوشتن پاسخ را به فرزندش واگذار کرده است. از جمله آنهاست رسالهای با عنوان «بحرانیه» در ماجرای موسی با خضر و نیز در باب کیفیت رجعت.<ref> همان، ص667-668</ref> | بخشی از آثار علینقی احسایی در جواب سؤالهایی است که از پدرش پرسیدهاند و او نوشتن پاسخ را به فرزندش واگذار کرده است. از جمله آنهاست رسالهای با عنوان «بحرانیه» در ماجرای موسی با خضر و نیز در باب کیفیت رجعت.<ref>همان، ص667-668</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۴ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۳۱
نام | احسائی، علینقی بن احمد |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | شیخ احمد احسایی |
متولد | |
محل تولد | احساء عربستان |
رحلت | 1246ق |
اساتید | شیخ احمد احسایی |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE47726AUTHORCODE |
علینقی احسائی (متوفی ۱۲۴۶ق / 5 ژوئن 1831م)، ملقب به بدرالایمان از علمای فرقه شیخیه است. او فرزند احمد بن زینالدین بن ابراهیم احسایی بود (متوفی 1241ق) و در پاسخ به اشکالات به پدرش، رسائلی نوشت. وی پس از وفات پدر، در کرمانشاه به مرجعیت علمی و فقهی پیروان شیخیه رسید. سید کاظم رشتی او را «حامل اسرار» پدرش لقب داده است. او به قوت حافظه و حفظ اشعار و احادیث بسیار، مشهور است.
نام، نسب و لقب، ولادت، خانواده
علینقی احسایی، فرزند شیخ احمد احسایی، ملقب به بدرالایمان، فقیه و ادیب است. برخی نام او را بهاختصار علی نوشتهاند.[۱] نسب او اینچنین است: علینقی بن شیخ احمد بن زینالدین بن ابراهیم بن داغر بن راشد بن دهیم بن شمروخ آل صقر مطیرفی احسائی.[۲] وی از پدرش، دو برادر تنی دارد که از وی بزرگترند؛ نامهای ایشان محمدتقی و عبدالله بوده و هردو مانند علینقی و پدرشان از علما بودهاند. ظاهراً هردوی این برادران در زمان پدرشان از دنیا رفتهاند. البته برخی در وفات دومی در زمان پدر تردید کردهاند.[۳]
وی در احساء (یکی از مناطق عربستان) به دنیا آمد.[۴]
وفات
درگذشت او به سبب طاعونی همهگیر در کرمانشاه روی داد و چون انتقال جنازه برخلاف عقیده او بود، بنا به وصیتی که کرده بود، او را در حومه شهر بر سر راه کربلا به خاک سپردند.[۵]
عقاید
علینقی بر مشرب پدرش، احمد احسایی و از پیروان مکتب شیخیه بود. از اینکه سید کاظم رشتی وی را از «حاملان اسرار» خوانده است، احتمال میرود که بهره او از تعالیم پدرش در نظر پیروان شیخ با اهمیت تلقی میشده است.[۶]
ویژگی و جایگاه علمی
منقول است که هیچ شعری نزد او خوانده نمیشد مگر اینکه از اول تا آخر آن را میدانست و میخواند. همچنین مشهور است که پدرش درباره وی گفته: «علی احفظ منی» یعنی حافظه علی از من بهتر است.[۷]
وی در بیشتر سفرهای شیخ احمد احسایی همراه او بود و در مقام وصی پدر بر جنازهاش نماز گزارد. وی پس از وفات پدرش در کرمانشاه مقیم شد و برای بسیاری از پیروان او مرجعیت علمی و فقهی یافت.[۸]
از استادان او کسی جز پدرش که به او اجازه علمی داده است، شناخته شده نیست.[۹] گفتهاند که حافظه سرشاری داشته است، چنانکه ۱۲ هزار حدیث را با اسناد آنها و نیز شمار بسیاری اشعار و متون کتابها را در سینه داشت.[۱۰]
آثار
چاپی
- دیوان شعر، که به کوشش محمدکاظم طریحی در ۱۳۷۵ق در تهران به چاپ رسیده است؛
- رسالة في تفسير قاب قوسین؛
- منهاج السالكين في السلوك و الأخلاق؛
- نهج المحجة، در اثبات امامت امامان شیعه؛
خطی
- خلاصة مختصر الرسالة الحیدرية، خلاصهای از گزیدهای که شیخ احمد احسایی از رساله عملیه خود فراهم کرده است؛
- رسالهای در وحدت وجود؛
- رسالهای در شرح رسالة التوحید عبدالکریم گیلانی که صورت ردیه دارد؛
- رساله في علمه تعالی یا الرسالة العلمية، در این رساله در برابر برخی ایرادها وارد شده بر اندیشه پدرش دفاع میکند؛
- کشکول؛
- معاد الأجسام، رساله در پاسخ اعتراض به عقیده شیخ احمد احسایی در باب معاد جسمانی؛
- واضح المنار في علم الأسرار.
نیز از آثار او رساله «الأمر بین الأمرین»، «شرح رسالة الإمام الهادي(ع)» و «مشرق الأنوار» در حکمت را نیز نام بردهاند که از نسخههای آنها نشانی در دست نیست.
بخشی از آثار علینقی احسایی در جواب سؤالهایی است که از پدرش پرسیدهاند و او نوشتن پاسخ را به فرزندش واگذار کرده است. از جمله آنهاست رسالهای با عنوان «بحرانیه» در ماجرای موسی با خضر و نیز در باب کیفیت رجعت.[۱۱]
پانویس
منبع مقاله
- انواری، محمدجواد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1373ش.
- المسکین، عقیل بن ناجی، «الشیخ علینقی الأحسائی لمحات من سیرته و أدبه»، الواحة، الربع الاول 2000م، العدد 16؛ درج در پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز) به آدرس:
- حائری، علی بن موسی، نهج المحجة في إثبات إمامة الإثنی عشر علیهمالسلام، تألیف علینقی احسائی، مطبعة العدل الاسلامی، النجف الاشرف، 1370ق.