امامت علی(ع) در آينه عقل و قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '<references /> ' به '<references/> ') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
'''امامت على(ع) در آينه عقل و قرآن'''، ترجمه كتاب «إمامة علي(ع) بين العقل و القرآن» اثر عربى [[مغنیه، محمدجواد|محمدجواد مغنيه]] مىباشد كه به قلم اكبر ایرانى قمى، به فارسی، برگردان شده است. | '''امامت على(ع) در آينه عقل و قرآن'''، ترجمه كتاب «إمامة علي(ع) بين العقل و القرآن» اثر عربى [[مغنیه، محمدجواد|محمدجواد مغنيه]] مىباشد كه به قلم اكبر ایرانى قمى، به فارسی، برگردان شده است. | ||
موضوع كتاب، بررسى | موضوع كتاب، بررسى گوشههایى از شخصيت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، از ديدگاه عقل و قرآن مىباشد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه مترجم، با استفاده از كتاب شريف «نهجالبلاغة»، | در مقدمه مترجم، با استفاده از كتاب شريف «نهجالبلاغة»، گوشههایى از شخصيت [[امام على(ع)]]، به تصوير كشيده شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18766/1/7 مقدمه، ص7-15]</ref> | ||
در عنوان اول، به بررسى اين عبارت پرداخته شده است كه: «هيچ پيشوايى جز حق نيست». به اعتقاد نویسنده، اين مطلب، يعنى «امامى جز عقل نيست» و اين امر، حقيقتى است كه قرآن آن را نازل و پيامبر(ص)، بدان تصريح كرده است و بديهى است كه عقل، چيزى نيست كه با چشم ديده و يا با گوش، شنيده شود، بلكه نيرويى است كه در نهاد انسان نهفته و فقط آن را درك مىكنيم و اما امامت عقل؛ يعنى همان امامت حق كه عقل، امر به پيروى از آن مىكند. پس هر كه همواره با حق باشد، حق نيز با اوست و خود او، به حكم عقل و دين، امام است و پيامبر(ص) داراى اين ويژگى بوده و به شهادت شيعه و عامه، آن حضرت اين مطلب را در مورد [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] نيز فرموده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18766/1/17 متن كتاب، ص17-19]</ref> | در عنوان اول، به بررسى اين عبارت پرداخته شده است كه: «هيچ پيشوايى جز حق نيست». به اعتقاد نویسنده، اين مطلب، يعنى «امامى جز عقل نيست» و اين امر، حقيقتى است كه قرآن آن را نازل و پيامبر(ص)، بدان تصريح كرده است و بديهى است كه عقل، چيزى نيست كه با چشم ديده و يا با گوش، شنيده شود، بلكه نيرويى است كه در نهاد انسان نهفته و فقط آن را درك مىكنيم و اما امامت عقل؛ يعنى همان امامت حق كه عقل، امر به پيروى از آن مىكند. پس هر كه همواره با حق باشد، حق نيز با اوست و خود او، به حكم عقل و دين، امام است و پيامبر(ص) داراى اين ويژگى بوده و به شهادت شيعه و عامه، آن حضرت اين مطلب را در مورد [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] نيز فرموده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18766/1/17 متن كتاب، ص17-19]</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
وى بر اين باور است كه بايد از زاويه اخلاق، صفات، ويژگىها و تعاليم پيامبر(ص)، به مسئله نبوت پرداخت و اين ديدگاهى است كه وجود مبارک حضرتش را اثبات مىكند و اگر از بُعد ديگرى جز نبوت، به تفسير شريعت و تعاليم الهى او بپردازيم، تفسيرى ناصواب و غير معقول، خواهد بود.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18766/1/25 همان، ص25-26]</ref> | وى بر اين باور است كه بايد از زاويه اخلاق، صفات، ويژگىها و تعاليم پيامبر(ص)، به مسئله نبوت پرداخت و اين ديدگاهى است كه وجود مبارک حضرتش را اثبات مىكند و اگر از بُعد ديگرى جز نبوت، به تفسير شريعت و تعاليم الهى او بپردازيم، تفسيرى ناصواب و غير معقول، خواهد بود.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18766/1/25 همان، ص25-26]</ref> | ||
پيرامون ارتباط عقل با امامت، نویسنده معتقد است اين ارتباط، عين ارتباط با اجراى احكام الهى و حدود شرعى و سنت رسول خدا(ص) و احياى | پيرامون ارتباط عقل با امامت، نویسنده معتقد است اين ارتباط، عين ارتباط با اجراى احكام الهى و حدود شرعى و سنت رسول خدا(ص) و احياى ارزشهایى كه توسط ظالمان مرده و... است و در يك كلمه، حكم عقل به ثبوت و لزوم امامت، همان حكم عقل به پسنديده بودن علم و عدل و نكوهيدن جهل و ظلم است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18766/1/28 همان، ص28]</ref> | ||
عدل الهى هستى شگفتانگيز، عقل موجودى شگفتآور، اتمام حجت، ابلاغ پيام، شيوه احسن در تبليغ، توانايى مكلف و ديدگاه اهل سنت، از ديگر مطالب مطرحشده در اين بخش از كتاب مىباشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18766/1/29 همان، ص29-40]</ref> | عدل الهى هستى شگفتانگيز، عقل موجودى شگفتآور، اتمام حجت، ابلاغ پيام، شيوه احسن در تبليغ، توانايى مكلف و ديدگاه اهل سنت، از ديگر مطالب مطرحشده در اين بخش از كتاب مىباشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18766/1/29 همان، ص29-40]</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
به نظر نویسنده، مسئله نياز مردم به پيشوا و رهبرى كه امور اجتماعى - سياسى آنان را رسيدگى كند، دليل و برهانى نمىخواهد؛ زيرا طبيعت اجتماع، بهخودىخود، چنين امرى را مىطلبد و اين حقيقتى است كه هر انسانى ذاتا و بدون اقامه برهان و قياسى، آن را مىفهمد، لذا در عنوان چهارم، به مسئله جانشين پيامبر(ص) و نياز مردم به پيشوا، پرداخته شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18766/1/58 همان، ص58-67]</ref> | به نظر نویسنده، مسئله نياز مردم به پيشوا و رهبرى كه امور اجتماعى - سياسى آنان را رسيدگى كند، دليل و برهانى نمىخواهد؛ زيرا طبيعت اجتماع، بهخودىخود، چنين امرى را مىطلبد و اين حقيقتى است كه هر انسانى ذاتا و بدون اقامه برهان و قياسى، آن را مىفهمد، لذا در عنوان چهارم، به مسئله جانشين پيامبر(ص) و نياز مردم به پيشوا، پرداخته شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18766/1/58 همان، ص58-67]</ref> | ||
در عنوان پنجم، با اشاره به اين مطلب كه حوادث تاريخى كه پيشينيان در تاريخ ثبت و عقايد دينى و نظرات و آراء كلامى كه به ديگر مذاهب و فرق نسبت دادهاند، همگى بىاساس و نادرست است، به بحث پيرامون كتاب «نشئة الفكر الفسلفي في الإسلام»، نوشته دكتر على سامى نشار، استاد فسلفه اسلامى در دانشگاه اسكندريه قاهره، پرداخته شده و به | در عنوان پنجم، با اشاره به اين مطلب كه حوادث تاريخى كه پيشينيان در تاريخ ثبت و عقايد دينى و نظرات و آراء كلامى كه به ديگر مذاهب و فرق نسبت دادهاند، همگى بىاساس و نادرست است، به بحث پيرامون كتاب «نشئة الفكر الفسلفي في الإسلام»، نوشته دكتر على سامى نشار، استاد فسلفه اسلامى در دانشگاه اسكندريه قاهره، پرداخته شده و به گوشههایى از گفتههاى وى كه پر از تناقضات و گزافهگويىهاست، اشاره شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18766/1/71 همان، ص71-90]</ref> | ||
در ششمين عنوان، به رابطه ميان على(ع) و قرآن پرداخته شده و به | در ششمين عنوان، به رابطه ميان على(ع) و قرآن پرداخته شده و به گوشههایى از افتخارات و جانبازىهاى آن حضرت، در راه قرآن، اشاره شده است. از جمله مباحث مطرحشده در اين قسمت از كتاب، عبارتند از: ضربت [[امام على(ع)]] در جنگ خندق؛ قرآن و فلسفه؛ هدف فلسفه از ديدگاه امام(ع)؛ فلسفه از ديدگاه [[امام على(ع)]]؛ امام و مادىگرايى؛ عقل در نظرگاه امام؛ امام و نظريه كانت؛ [[امام على(ع)]] استاد همگان؛ غيبگويىها و آرزوهاى انسانيت.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18766/1/96 همان، ص96-139]</ref> | ||
در عنوان هفتم، ويژگىهاى [[امام على(ع)]]، توضيح داده شده است. اين ويژگىها عبارتند از: على(ع) برادر پيامبر(ص)؛ صاحب نجواى على(ع)؛ پيشتاز امت؛ صاحب گوشهاى شنوا و آگاه؛ بخشنده اموال؛ وارث قرآن؛ راهنماى امت؛ بازخواست از ولايت على(ع) و.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18766/1/141 همان، ص141-148]</ref> | در عنوان هفتم، ويژگىهاى [[امام على(ع)]]، توضيح داده شده است. اين ويژگىها عبارتند از: على(ع) برادر پيامبر(ص)؛ صاحب نجواى على(ع)؛ پيشتاز امت؛ صاحب گوشهاى شنوا و آگاه؛ بخشنده اموال؛ وارث قرآن؛ راهنماى امت؛ بازخواست از ولايت على(ع) و.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18766/1/141 همان، ص141-148]</ref> |
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۰۸
امامت علی(ع) در آينه عقل و قرآن | |
---|---|
پدیدآوران | مغنیه، محمدجواد (نویسنده) ایرانی، اکبر (مترجم) |
عنوانهای دیگر | امام علی بین العقل و القرآن |
ناشر | سازمان تبليغات اسلامی، مرکز چاپ و نشر |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1379 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-7126-08-5 |
موضوع | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت
علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - امامت علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - فضایل |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 223/54 /م6 الف8041 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
امامت على(ع) در آينه عقل و قرآن، ترجمه كتاب «إمامة علي(ع) بين العقل و القرآن» اثر عربى محمدجواد مغنيه مىباشد كه به قلم اكبر ایرانى قمى، به فارسی، برگردان شده است. موضوع كتاب، بررسى گوشههایى از شخصيت حضرت على(ع)، از ديدگاه عقل و قرآن مىباشد.
ساختار
كتاب با مقدمه مترجم آغاز و مطالب در ده عنوان كلى، تنظيم شده است.
ساختار مشخصى در ارائه مطالب، به چشم نمىخورد.
گزارش محتوا
در مقدمه مترجم، با استفاده از كتاب شريف «نهجالبلاغة»، گوشههایى از شخصيت امام على(ع)، به تصوير كشيده شده است.[۱]
در عنوان اول، به بررسى اين عبارت پرداخته شده است كه: «هيچ پيشوايى جز حق نيست». به اعتقاد نویسنده، اين مطلب، يعنى «امامى جز عقل نيست» و اين امر، حقيقتى است كه قرآن آن را نازل و پيامبر(ص)، بدان تصريح كرده است و بديهى است كه عقل، چيزى نيست كه با چشم ديده و يا با گوش، شنيده شود، بلكه نيرويى است كه در نهاد انسان نهفته و فقط آن را درك مىكنيم و اما امامت عقل؛ يعنى همان امامت حق كه عقل، امر به پيروى از آن مىكند. پس هر كه همواره با حق باشد، حق نيز با اوست و خود او، به حكم عقل و دين، امام است و پيامبر(ص) داراى اين ويژگى بوده و به شهادت شيعه و عامه، آن حضرت اين مطلب را در مورد حضرت على(ع) نيز فرموده است.[۲]
در عنوان دوم، به دنبال بررسى رابطه امامت با عقل، به اين پرسش پاسخ داده شده است كه آيا راه شناخت توحيد، نبوت و امامت، عقل است يا نه؟.[۳]
نویسنده، معتقد است از آنجا كه تجربه امور ماوراء طبيعى و متافيزيك، محال است، پس راهى جز عقل براى شناخت خالق وجود ندارد و استدلال بر وجود خداوند توسط وحى نيز، صرف مدعاست، بنابراین، تنها عقل راه حصول معرفت الهى است و لذا قرآن از انسانها مىخواهد كه با دليل عقلى به وجود خالق پى ببرند.[۴]
وى بر اين باور است كه بايد از زاويه اخلاق، صفات، ويژگىها و تعاليم پيامبر(ص)، به مسئله نبوت پرداخت و اين ديدگاهى است كه وجود مبارک حضرتش را اثبات مىكند و اگر از بُعد ديگرى جز نبوت، به تفسير شريعت و تعاليم الهى او بپردازيم، تفسيرى ناصواب و غير معقول، خواهد بود.[۵]
پيرامون ارتباط عقل با امامت، نویسنده معتقد است اين ارتباط، عين ارتباط با اجراى احكام الهى و حدود شرعى و سنت رسول خدا(ص) و احياى ارزشهایى كه توسط ظالمان مرده و... است و در يك كلمه، حكم عقل به ثبوت و لزوم امامت، همان حكم عقل به پسنديده بودن علم و عدل و نكوهيدن جهل و ظلم است.[۶]
عدل الهى هستى شگفتانگيز، عقل موجودى شگفتآور، اتمام حجت، ابلاغ پيام، شيوه احسن در تبليغ، توانايى مكلف و ديدگاه اهل سنت، از ديگر مطالب مطرحشده در اين بخش از كتاب مىباشد.[۷]
نویسنده در سومين عنوان، ابتدا به بيان شباهتهاى ميان حضرت عيسى(ع) و حضرت على(ع) پرداخته.[۸]و سپس، بعد از بررسى شخصيت پيامبر(ص)، به مقايسه ميان پيامبر(ص) و حضرت على(ع) پرداخته است.[۹]
به نظر نویسنده، مسئله نياز مردم به پيشوا و رهبرى كه امور اجتماعى - سياسى آنان را رسيدگى كند، دليل و برهانى نمىخواهد؛ زيرا طبيعت اجتماع، بهخودىخود، چنين امرى را مىطلبد و اين حقيقتى است كه هر انسانى ذاتا و بدون اقامه برهان و قياسى، آن را مىفهمد، لذا در عنوان چهارم، به مسئله جانشين پيامبر(ص) و نياز مردم به پيشوا، پرداخته شده است.[۱۰]
در عنوان پنجم، با اشاره به اين مطلب كه حوادث تاريخى كه پيشينيان در تاريخ ثبت و عقايد دينى و نظرات و آراء كلامى كه به ديگر مذاهب و فرق نسبت دادهاند، همگى بىاساس و نادرست است، به بحث پيرامون كتاب «نشئة الفكر الفسلفي في الإسلام»، نوشته دكتر على سامى نشار، استاد فسلفه اسلامى در دانشگاه اسكندريه قاهره، پرداخته شده و به گوشههایى از گفتههاى وى كه پر از تناقضات و گزافهگويىهاست، اشاره شده است.[۱۱]
در ششمين عنوان، به رابطه ميان على(ع) و قرآن پرداخته شده و به گوشههایى از افتخارات و جانبازىهاى آن حضرت، در راه قرآن، اشاره شده است. از جمله مباحث مطرحشده در اين قسمت از كتاب، عبارتند از: ضربت امام على(ع) در جنگ خندق؛ قرآن و فلسفه؛ هدف فلسفه از ديدگاه امام(ع)؛ فلسفه از ديدگاه امام على(ع)؛ امام و مادىگرايى؛ عقل در نظرگاه امام؛ امام و نظريه كانت؛ امام على(ع) استاد همگان؛ غيبگويىها و آرزوهاى انسانيت.[۱۲]
در عنوان هفتم، ويژگىهاى امام على(ع)، توضيح داده شده است. اين ويژگىها عبارتند از: على(ع) برادر پيامبر(ص)؛ صاحب نجواى على(ع)؛ پيشتاز امت؛ صاحب گوشهاى شنوا و آگاه؛ بخشنده اموال؛ وارث قرآن؛ راهنماى امت؛ بازخواست از ولايت على(ع) و.[۱۳]
از كوزه همان برون تراود كه در اوست؛ مناظره مأمون با دانشمندان؛ شيعه كيست و تولد امام(ع) و فرزندان او(ع)، ساير عناوين مطرحشده در كتاب مىباشد.
ترجمه كتاب، نسبتا روان و در مواردى مىتوان گفت كه تا حدى، بهصورت تحتاللفظى، مىباشد.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب، در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها توسط مترجم نوشته شده و در آنها، به توضيح برخى كلمات و عبارات متن، پرداخته شده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.