ابوحيان الأندلسي، منهجه التفسيري: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ا ' به ' ا'
جز (جایگزینی متن - '‌‌' به '‌')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' ا ' به ' ا')
خط ۱۹: خط ۱۹:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخوان همراه نور =24982
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۴۴: خط ۴۵:
او در فصل سوم کتاب از علاقه ابوحیان به نحو عربی، و مواجهه‌اش با آثار [[ابن عصفور، علی بن مؤمن|ابن عصفور]] و ابن مالک بحث می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص67-85</ref> وی در فصل چهارم کتاب تفسیری ابوحیان یعنی «[[البحر المحيط في التفسير|البحر المحیط]]» را معرفی می‌کند؛ این کتاب از بزرگ‌ترین آثار ابوحیان است، که آن را در مصر نوشت و خودش آن را «الکتاب الکبیر» نام‌گذاری کرد. نویسنده، منابعی را که ابوحیان در نگارش [[البحر المحيط في التفسير|البحر المحیط]] از آن‌ها استفاده کرده (مثل [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|کشاف زمخشری]]، [[صحيح البخاري]]، تفسیر ابن ابی عطیه و [[التبيان في تفسير القرآن|تفسیر شیخ طوسی]] و...) را معرفی می‌کند. او پس‌ازآن شیوه ابوحیان را در تفسیر ذکر می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص86-91</ref>
او در فصل سوم کتاب از علاقه ابوحیان به نحو عربی، و مواجهه‌اش با آثار [[ابن عصفور، علی بن مؤمن|ابن عصفور]] و ابن مالک بحث می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص67-85</ref> وی در فصل چهارم کتاب تفسیری ابوحیان یعنی «[[البحر المحيط في التفسير|البحر المحیط]]» را معرفی می‌کند؛ این کتاب از بزرگ‌ترین آثار ابوحیان است، که آن را در مصر نوشت و خودش آن را «الکتاب الکبیر» نام‌گذاری کرد. نویسنده، منابعی را که ابوحیان در نگارش [[البحر المحيط في التفسير|البحر المحیط]] از آن‌ها استفاده کرده (مثل [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|کشاف زمخشری]]، [[صحيح البخاري]]، تفسیر ابن ابی عطیه و [[التبيان في تفسير القرآن|تفسیر شیخ طوسی]] و...) را معرفی می‌کند. او پس‌ازآن شیوه ابوحیان را در تفسیر ذکر می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص86-91</ref>


ابوحیان در این کتاب اقوال فقهای چهارگانه و غیر آن‌ها را در احکام شرعی متعلق به لفظ قرآنی ذکر می‌کند و در ا ین مورد بر دلایلی که در کتاب‌های فقه و لغت و نحو هستند ارجاع می‌دهد. و گاهی به‌مقتضای دلیل و ظاهر الفاظ حکمی خلاف مشهور وجود دارد که او آن را نپذیرفته زیرا کلام خدا فصیح‌ترین کلمات است باید بر بهترین اعراب و ترکیب حمل شود و مانند کلمات سایرین نیست که برخی وجوه شاذ هم در آن راه داشته باشد. او پس از بیان اعراب، به بیان زیبایی‌های کلمات و جمله‌ها با کمک گرفتن از علم بیان و بدیع می‌پردازد وی در آخر آیات به شرح محتوای آن آیه به‌صورت مختصر، می‌پردازد. گاهی بیان معانی آیات در نزد او بدانجا می‌کشد که اشارتی به کلام صوفیان دارد. البته او در این‌گونه موارد از بسیاری از معانی و اقوال آنان احتراز کرده و سعی در دوری از نظریات باطنیان دارد.<ref>ر.ک: همان، ص91-92</ref> او در ادامه به نحوه برخورد ابوحیان با معتزله، متصوفه و فلاسفه می‌پردازد. و «النهر الماد» را به‌عنوان تلخیص و مختصری از التفسیر الکبیر معرفی می‌کند. در انتهای این فصل به معرفی الأنوار الأجلی في اختصار المحلّی، الوهّاج في اختصار المنهاج، الإعلام بأركان الإسلام و مسلك الرشد في تجريد مسائل نهایة ابن رشد می‌پردازد.<ref>ر.ک: همان، ص92-126</ref>
ابوحیان در این کتاب اقوال فقهای چهارگانه و غیر آن‌ها را در احکام شرعی متعلق به لفظ قرآنی ذکر می‌کند و در این مورد بر دلایلی که در کتاب‌های فقه و لغت و نحو هستند ارجاع می‌دهد. و گاهی به‌مقتضای دلیل و ظاهر الفاظ حکمی خلاف مشهور وجود دارد که او آن را نپذیرفته زیرا کلام خدا فصیح‌ترین کلمات است باید بر بهترین اعراب و ترکیب حمل شود و مانند کلمات سایرین نیست که برخی وجوه شاذ هم در آن راه داشته باشد. او پس از بیان اعراب، به بیان زیبایی‌های کلمات و جمله‌ها با کمک گرفتن از علم بیان و بدیع می‌پردازد وی در آخر آیات به شرح محتوای آن آیه به‌صورت مختصر، می‌پردازد. گاهی بیان معانی آیات در نزد او بدانجا می‌کشد که اشارتی به کلام صوفیان دارد. البته او در این‌گونه موارد از بسیاری از معانی و اقوال آنان احتراز کرده و سعی در دوری از نظریات باطنیان دارد.<ref>ر.ک: همان، ص91-92</ref> او در ادامه به نحوه برخورد ابوحیان با معتزله، متصوفه و فلاسفه می‌پردازد. و «النهر الماد» را به‌عنوان تلخیص و مختصری از التفسیر الکبیر معرفی می‌کند. در انتهای این فصل به معرفی الأنوار الأجلی في اختصار المحلّی، الوهّاج في اختصار المنهاج، الإعلام بأركان الإسلام و مسلك الرشد في تجريد مسائل نهایة ابن رشد می‌پردازد.<ref>ر.ک: همان، ص92-126</ref>


نویسنده در فصل پنجم درباره طبع شعری و برخی اشعار ابوحیان می‌نویسد و در خاتمه کتاب وسعت معلومات [[ابوحیان، محمد بن یوسف|ابوحیان اندلسی]] را می‌ستاید و نمونه‌هایی از آثارش را در معرض دید خواننده قرار می‌دهد.<ref>ر.ک: همان، ص127-169</ref>
نویسنده در فصل پنجم درباره طبع شعری و برخی اشعار ابوحیان می‌نویسد و در خاتمه کتاب وسعت معلومات [[ابوحیان، محمد بن یوسف|ابوحیان اندلسی]] را می‌ستاید و نمونه‌هایی از آثارش را در معرض دید خواننده قرار می‌دهد.<ref>ر.ک: همان، ص127-169</ref>
۶۱٬۱۸۹

ویرایش