عمان سامانی، نورالله بن عبدالله: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
    خط ۳۸: خط ۳۸:
    نورالله بن عبدالله عمان سامانی، ملقب به «تاج‌الشعراء» و متخلص به «عمان»، از شعرای نیمه دوم سده 13 و اوایل سده 14 هجری است که به سال 1258ق، در سامان به دنیا آمده و به سال 1322ق، در زادگاهش بدرود حیات گفته است. آثاری که از وی به یادگار مانده است عبارتند از: «گنجینة الأسرار»، «معراج‌نامه»، «محزن الدرر» و «دیوان اشعار».
    نورالله بن عبدالله عمان سامانی، ملقب به «تاج‌الشعراء» و متخلص به «عمان»، از شعرای نیمه دوم سده 13 و اوایل سده 14 هجری است که به سال 1258ق، در سامان به دنیا آمده و به سال 1322ق، در زادگاهش بدرود حیات گفته است. آثاری که از وی به یادگار مانده است عبارتند از: «گنجینة الأسرار»، «معراج‌نامه»، «محزن الدرر» و «دیوان اشعار».


    '''میرزا نورالله بن عبدالله عمان سامانی'''، ملقب به «تاج‌الشعراء» و متخلص به «عمان»، از شعرای پرآوازه آیینی در نیمه دوم سده 13 و اوایل سده 14 هجری است که به سال 1258ق، در سامان (مرکز بخش لار استان چهارمحال و بختیاری) به دنیا آمده و به سال 1322ق، در سن 64 سالگی در زادگاهش بدرود حیات گفته است <ref>ر.ک: مجاهدی، محمدعلی، 1395</ref>.
    '''میرزا نورالله بن عبدالله عمان سامانی'''، ملقب به «تاج‌الشعراء» و متخلص به «عمان»، از شعرای پرآوازه آیینی در نیمه دوم سده 13 و اوایل سده 14 هجری است که به سال 1258ق، در سامان (مرکز بخش لار استان چهارمحال و بختیاری) به دنیا آمده و به سال 1322ق، در سن 64 سالگی در زادگاهش بدرود حیات گفته است<ref>ر.ک: مجاهدی، محمدعلی، 1395</ref>.


    پدرش میرزا عبدالله متخلص به «ذره» و مؤلف جامع الأنساب، عمویش میرزا لطف‌الله متخلص به «دریا» و نیای او میرزا عبدالوهاب متخلص به «قطره» از شعرای مطرح اصفهان در عهد ناصری بشمار می‌رفتند و فرزندش محیط سامانی (1355-1290ق) نیز از شعرای سرشناس آن سامان بوده و لقب تاج‌الشعرایی پدر را پس از او به‌ صواب‌دید اعضای انجمن ادبی اصفهان به خود اختصاص داده است <ref>ر.ک: همان</ref>.
    پدرش میرزا عبدالله متخلص به «ذره» و مؤلف جامع الأنساب، عمویش میرزا لطف‌الله متخلص به «دریا» و نیای او میرزا عبدالوهاب متخلص به «قطره» از شعرای مطرح اصفهان در عهد ناصری بشمار می‌رفتند و فرزندش محیط سامانی (1355-1290ق) نیز از شعرای سرشناس آن سامان بوده و لقب تاج‌الشعرایی پدر را پس از او به‌ صواب‌دید اعضای انجمن ادبی اصفهان به خود اختصاص داده است<ref>ر.ک: همان</ref>.


    جنازه عمان سامانی در مسجد جامع زادگاهش به رسم امانت به خاک سپرده می‌شود و بعدها بر اساس وصیت او به نجف اشراف منتقل و در وادی‌السلام مدفون می‌شود <ref>ر.ک: همان</ref>.
    جنازه عمان سامانی در مسجد جامع زادگاهش به رسم امانت به خاک سپرده می‌شود و بعدها بر اساس وصیت او به نجف اشراف منتقل و در وادی‌السلام مدفون می‌شود<ref>ر.ک: همان</ref>.


    ==حیات ادبی==
    ==حیات ادبی==
    عمان سامانی از اعضای اصلی انجمن ابوالفقرای اصفهان بوده و تا سال 1286ق، در جلسات هفتگی این انجمن شرکت می‌کرده و در این ایام، شاعری 26 ساله بوده است. وی در قصیده انجمنیه خود از 14 نفر از شعرای بنام اصفهان که عضو انجمن ابوالفقراء بوده‌اند یاد کرده است؛ «ابوالفقراء»، «مسکین»، «پرتو»، «افسر»، «بقا»، «عنقا»، «آشفته»، «فرح»، « ساغر»، «پروین»، « دهقان»، « شعری» و « جوزا» <ref>ر.ک: همان</ref>.
    عمان سامانی از اعضای اصلی انجمن ابوالفقرای اصفهان بوده و تا سال 1286ق، در جلسات هفتگی این انجمن شرکت می‌کرده و در این ایام، شاعری 26 ساله بوده است. وی در قصیده انجمنیه خود از 14 نفر از شعرای بنام اصفهان که عضو انجمن ابوالفقراء بوده‌اند یاد کرده است؛ «ابوالفقراء»، «مسکین»، «پرتو»، «افسر»، «بقا»، «عنقا»، «آشفته»، «فرح»، « ساغر»، «پروین»، « دهقان»، « شعری» و « جوزا»<ref>ر.ک: همان</ref>.


    پس از درگذشت ابوالفقراء جلسات هفتگی انجمن ادبی در منزل ملک‌الشعراء (عنقا) تشکیل می‌شده و عمان سامانی نیز در آن شرکت می‌کرده است. معروف است وی قصیده معروف لامیه خود را در مدح امیر مؤمنان(ع) در ایامی که جلسات انجمن در منزل عنقا برگزار می‌شده، سروده است <ref>ر.ک: همان</ref>.
    پس از درگذشت ابوالفقراء جلسات هفتگی انجمن ادبی در منزل ملک‌الشعراء (عنقا) تشکیل می‌شده و عمان سامانی نیز در آن شرکت می‌کرده است. معروف است وی قصیده معروف لامیه خود را در مدح امیر مؤمنان(ع) در ایامی که جلسات انجمن در منزل عنقا برگزار می‌شده، سروده است<ref>ر.ک: همان</ref>.


    آثاری که از وی به یادگار مانده است عبارتند از: «گنجینة الأسرار»، «معراج‌نامه»، «محزن الدرر» و «دیوان اشعار» <ref>همان</ref>.
    آثاری که از وی به یادگار مانده است عبارتند از: «گنجینة الأسرار»، «معراج‌نامه»، «محزن الدرر» و «دیوان اشعار»<ref>همان</ref>.


    به روایت بازماندگان عمان، دیوان خطی او در خانواده ثقفی اصفهان موجود است و تاکنون به چاپ نرسیده است. «محزن الدرر» او نیز - که ظاهرا اثری تذکره‌گونه است - مجال چاپ و نشر نیافته است. «منظومه معراج‌نامه» عمان که تاکنون چندین بار تجدید چاپ شده، از نظر ساختار محکم لفظی و غنای محتوایی، قابل مقایسه با «گنجینة الأسرار» نیست و حاصل طبع‌آزمایی‌های اولیه و شاید اولین تجربه مثنوی‌سرایی وی در این مقطع از سنین زندگی او باشد <ref>ر.ک: همان</ref>.
    به روایت بازماندگان عمان، دیوان خطی او در خانواده ثقفی اصفهان موجود است و تاکنون به چاپ نرسیده است. «محزن الدرر» او نیز - که ظاهرا اثری تذکره‌گونه است - مجال چاپ و نشر نیافته است. «منظومه معراج‌نامه» عمان که تاکنون چندین بار تجدید چاپ شده، از نظر ساختار محکم لفظی و غنای محتوایی، قابل مقایسه با «گنجینة الأسرار» نیست و حاصل طبع‌آزمایی‌های اولیه و شاید اولین تجربه مثنوی‌سرایی وی در این مقطع از سنین زندگی او باشد<ref>ر.ک: همان</ref>.


    شاید بتوان گفت «گنجینة الأسرار»، مهم‌ترین اثر عمان سامانی باشد. صرف نظر از تسامحات ادبی معدودی که عمان در این اثر جاودانه عاشورایی داشته، گنجینه او را باید به‌عنوان یک اثر فاخر و استثنایی در پیشینه شعر عاشورا تلقی کرد که مرور زمان نه‌تنها از جاذبه‌های کلامی و روحانی آن نکاسته، بلکه شاهد بالندگی و شکوفایی اعجاب‌برانگیز آن در طول سده اخیر بوده‌ایم که به‌تدریج بر میزان اقبال شیفتگان ادب عاشورا از این اثر ماندگار افزوده شده است <ref>ر.ک: همان</ref>.
    شاید بتوان گفت «گنجینة الأسرار»، مهم‌ترین اثر عمان سامانی باشد. صرف نظر از تسامحات ادبی معدودی که عمان در این اثر جاودانه عاشورایی داشته، گنجینه او را باید به‌عنوان یک اثر فاخر و استثنایی در پیشینه شعر عاشورا تلقی کرد که مرور زمان نه‌تنها از جاذبه‌های کلامی و روحانی آن نکاسته، بلکه شاهد بالندگی و شکوفایی اعجاب‌برانگیز آن در طول سده اخیر بوده‌ایم که به‌تدریج بر میزان اقبال شیفتگان ادب عاشورا از این اثر ماندگار افزوده شده است<ref>ر.ک: همان</ref>.


    عمان سامانی را باید یک شاعر تمام‌عیار ولایی قلمداد کرد که عطش دیرپای خود را با زلال گوارای فرهنگ ارزشی آل الله(ع) فرومی‌نشاند و با سلوک بی‌وقفه خود در طریق معرفت، مشاهدات روحانی خود را در خلوت کشف و شهود هنرمندانه به تصویر می‌کشد و هنگامی که اتصال باطنی او برای لحظاتی با عوالم ماورایی قطع می‌گردد، با پریشان‌گویی‌های خود از قبض موقتی که به سراغ او آمده، خبر می‌دهد و پس از برقراری ارتباط درونی، بی‌درنگ از حاشیه به متن می‌رود و دنباله مطلب را پی می‌گیرد و این همان فرق اساسی شعر «جوششی» از نوع «کوششی» آن است. بااینکه ابیات این منظومه‌ی حماسی عرفانی از 831 بیت تجاوز نمی‌کند، ولی به اقیانوس کران‌ناپیدایی می‌ماند که افق‌های دور از دسترس خود را با آبی آسمان پیونده داده باشد <ref>ر.ک: همان</ref>.
    عمان سامانی را باید یک شاعر تمام‌عیار ولایی قلمداد کرد که عطش دیرپای خود را با زلال گوارای فرهنگ ارزشی آل الله(ع) فرومی‌نشاند و با سلوک بی‌وقفه خود در طریق معرفت، مشاهدات روحانی خود را در خلوت کشف و شهود هنرمندانه به تصویر می‌کشد و هنگامی که اتصال باطنی او برای لحظاتی با عوالم ماورایی قطع می‌گردد، با پریشان‌گویی‌های خود از قبض موقتی که به سراغ او آمده، خبر می‌دهد و پس از برقراری ارتباط درونی، بی‌درنگ از حاشیه به متن می‌رود و دنباله مطلب را پی می‌گیرد و این همان فرق اساسی شعر «جوششی» از نوع «کوششی» آن است. بااینکه ابیات این منظومه‌ی حماسی عرفانی از 831 بیت تجاوز نمی‌کند، ولی به اقیانوس کران‌ناپیدایی می‌ماند که افق‌های دور از دسترس خود را با آبی آسمان پیونده داده باشد<ref>ر.ک: همان</ref>.


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==

    نسخهٔ ‏۲۷ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۳

    نورالله بن عبدالله عمان سامانی
    نام نورالله بن عبدالله عمان سامانی
    نام‌های دیگر
    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت / 13ق
    اساتید
    برخی آثار گنجينه اسرار عمان ساماني،غزليات وحدت کرمانشاهي

    گنجينه‌ي اسرار بهمراه بخشي از قصايد آن مرحوم


    کد مؤلف AUTHORCODE02550AUTHORCODE

    نورالله بن عبدالله عمان سامانی، ملقب به «تاج‌الشعراء» و متخلص به «عمان»، از شعرای نیمه دوم سده 13 و اوایل سده 14 هجری است که به سال 1258ق، در سامان به دنیا آمده و به سال 1322ق، در زادگاهش بدرود حیات گفته است. آثاری که از وی به یادگار مانده است عبارتند از: «گنجینة الأسرار»، «معراج‌نامه»، «محزن الدرر» و «دیوان اشعار».

    میرزا نورالله بن عبدالله عمان سامانی، ملقب به «تاج‌الشعراء» و متخلص به «عمان»، از شعرای پرآوازه آیینی در نیمه دوم سده 13 و اوایل سده 14 هجری است که به سال 1258ق، در سامان (مرکز بخش لار استان چهارمحال و بختیاری) به دنیا آمده و به سال 1322ق، در سن 64 سالگی در زادگاهش بدرود حیات گفته است[۱].

    پدرش میرزا عبدالله متخلص به «ذره» و مؤلف جامع الأنساب، عمویش میرزا لطف‌الله متخلص به «دریا» و نیای او میرزا عبدالوهاب متخلص به «قطره» از شعرای مطرح اصفهان در عهد ناصری بشمار می‌رفتند و فرزندش محیط سامانی (1355-1290ق) نیز از شعرای سرشناس آن سامان بوده و لقب تاج‌الشعرایی پدر را پس از او به‌ صواب‌دید اعضای انجمن ادبی اصفهان به خود اختصاص داده است[۲].

    جنازه عمان سامانی در مسجد جامع زادگاهش به رسم امانت به خاک سپرده می‌شود و بعدها بر اساس وصیت او به نجف اشراف منتقل و در وادی‌السلام مدفون می‌شود[۳].

    حیات ادبی

    عمان سامانی از اعضای اصلی انجمن ابوالفقرای اصفهان بوده و تا سال 1286ق، در جلسات هفتگی این انجمن شرکت می‌کرده و در این ایام، شاعری 26 ساله بوده است. وی در قصیده انجمنیه خود از 14 نفر از شعرای بنام اصفهان که عضو انجمن ابوالفقراء بوده‌اند یاد کرده است؛ «ابوالفقراء»، «مسکین»، «پرتو»، «افسر»، «بقا»، «عنقا»، «آشفته»، «فرح»، « ساغر»، «پروین»، « دهقان»، « شعری» و « جوزا»[۴].

    پس از درگذشت ابوالفقراء جلسات هفتگی انجمن ادبی در منزل ملک‌الشعراء (عنقا) تشکیل می‌شده و عمان سامانی نیز در آن شرکت می‌کرده است. معروف است وی قصیده معروف لامیه خود را در مدح امیر مؤمنان(ع) در ایامی که جلسات انجمن در منزل عنقا برگزار می‌شده، سروده است[۵].

    آثاری که از وی به یادگار مانده است عبارتند از: «گنجینة الأسرار»، «معراج‌نامه»، «محزن الدرر» و «دیوان اشعار»[۶].

    به روایت بازماندگان عمان، دیوان خطی او در خانواده ثقفی اصفهان موجود است و تاکنون به چاپ نرسیده است. «محزن الدرر» او نیز - که ظاهرا اثری تذکره‌گونه است - مجال چاپ و نشر نیافته است. «منظومه معراج‌نامه» عمان که تاکنون چندین بار تجدید چاپ شده، از نظر ساختار محکم لفظی و غنای محتوایی، قابل مقایسه با «گنجینة الأسرار» نیست و حاصل طبع‌آزمایی‌های اولیه و شاید اولین تجربه مثنوی‌سرایی وی در این مقطع از سنین زندگی او باشد[۷].

    شاید بتوان گفت «گنجینة الأسرار»، مهم‌ترین اثر عمان سامانی باشد. صرف نظر از تسامحات ادبی معدودی که عمان در این اثر جاودانه عاشورایی داشته، گنجینه او را باید به‌عنوان یک اثر فاخر و استثنایی در پیشینه شعر عاشورا تلقی کرد که مرور زمان نه‌تنها از جاذبه‌های کلامی و روحانی آن نکاسته، بلکه شاهد بالندگی و شکوفایی اعجاب‌برانگیز آن در طول سده اخیر بوده‌ایم که به‌تدریج بر میزان اقبال شیفتگان ادب عاشورا از این اثر ماندگار افزوده شده است[۸].

    عمان سامانی را باید یک شاعر تمام‌عیار ولایی قلمداد کرد که عطش دیرپای خود را با زلال گوارای فرهنگ ارزشی آل الله(ع) فرومی‌نشاند و با سلوک بی‌وقفه خود در طریق معرفت، مشاهدات روحانی خود را در خلوت کشف و شهود هنرمندانه به تصویر می‌کشد و هنگامی که اتصال باطنی او برای لحظاتی با عوالم ماورایی قطع می‌گردد، با پریشان‌گویی‌های خود از قبض موقتی که به سراغ او آمده، خبر می‌دهد و پس از برقراری ارتباط درونی، بی‌درنگ از حاشیه به متن می‌رود و دنباله مطلب را پی می‌گیرد و این همان فرق اساسی شعر «جوششی» از نوع «کوششی» آن است. بااینکه ابیات این منظومه‌ی حماسی عرفانی از 831 بیت تجاوز نمی‌کند، ولی به اقیانوس کران‌ناپیدایی می‌ماند که افق‌های دور از دسترس خود را با آبی آسمان پیونده داده باشد[۹].

    پانويس

    1. ر.ک: مجاهدی، محمدعلی، 1395
    2. ر.ک: همان
    3. ر.ک: همان
    4. ر.ک: همان
    5. ر.ک: همان
    6. همان
    7. ر.ک: همان
    8. ر.ک: همان
    9. ر.ک: همان

    منابع مقاله

    مجاهدی، محمدعلی، «عمان سامانی»، برگرفته از شیعتی اولین پایگاه اینترنتی تخصصی شعر اهل‌بیت(ع)، یک‌شنبه 9 آبان 1395، به آدرس اینترنتی: http://www.shiati.ir/content/view/510/49/