امام سجاد علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ترجمه و شرح رساله الحقوق امام سجاد(ع)' به 'ترجمه و شرح رسالة الحقوق امام سجاد(ع)')
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۸: خط ۲۸:
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    | data-type="authorWritings" |[[الصحیفة السجادیة]]  
    | data-type="authorWritings" |[[الصحيفة السجادية]]  


    [[ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه]]  
    [[ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه]]  
    خط ۳۴: خط ۳۴:
    [[صحیفه کامله سجادیه با ترجمه فارسی]]  
    [[صحیفه کامله سجادیه با ترجمه فارسی]]  


    [[رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين صلوات‌الله‌عليه]]
    [[ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین صلوات‌الله‌علیه]]
    |- class="articleCode"
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    خط ۴۱: خط ۴۱:
    </div>
    </div>


    '''علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب'''، معروف به '''زین‌العابدین''' و '''امام سجاد(ع)'''(۳۸- ۹۵ق)، فرزند امام حسین علیه‌السلام و چهارمين امام شیعیان می‌باشند.  
    '''علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب'''، معروف به '''زین‌العابدین''' و '''امام سجاد(ع)'''(۳۸- ۹۵ق)، فرزند امام حسین علیه‌السلام و چهارمین امام شیعیان می‌باشند.  


    مطابق مشهورترين نقل، در روز پنج‌شنبه، پنجم شعبان سال 38ق ديده به جهان گشود. در سال تولد آن حضرت، برخى از مورخان و محدثان به سال 37، 36 و 35 و حتى 33ق، اشاره كرده‌اند. در روز و ماه ولادت آن امام دو قول عمده وجود دارد: يكى، پنج‌شنبه، پنجم شعبان و ديگرى جمعه يا يك‌شنبه نيمه ماه جمادى‌الاولى.<ref>ر.ک: گروه تاريخ اسلام بنياد پژوهش‌هاى اسلامى آستان قدس رضوى، ص15 و 16</ref>
    مطابق مشهورترین نقل، در روز پنج‌شنبه، پنجم شعبان سال 38ق دیده به جهان گشود. در سال تولد آن حضرت، برخى از مورخان و محدثان به سال 37، 36 و 35 و حتى 33ق، اشاره کرده‌اند. در روز و ماه ولادت آن امام دو قول عمده وجود دارد: یکى، پنج‌شنبه، پنجم شعبان و دیگرى جمعه یا یک‌شنبه نیمه ماه جمادى‌الاولى.<ref>ر.ک: گروه تاریخ اسلام بنیاد پژوهش‌هاى اسلامى آستان قدس رضوى، ص15 و 16</ref>


    نام آن بزرگوار، على و كنيه مشهورش، «ابوالحسن» و لقب‌هاى معروفش، «زين‌العابدين»، «سيدالساجدين»، «ذوالثفنات» و «سجاد» است.<ref>رفيعى، على، ص31 و 32</ref>
    نام آن بزرگوار، على و کنیه مشهورش، «ابوالحسن» و لقب‌هاى معروفش، «زین‌العابدین»، «سیدالساجدین»، «ذوالثفنات» و «سجاد» است.<ref>رفیعى، على، ص31 و 32</ref>


    اين لقب‌ها را صرافان گوهرشناس و عارفان انسان‌جو به او دادند؛ بيشتر آنان گرچه نه شيعه بودند و نه او را امام و منصوب از جانب خدا مى‌دانستند، اما نمى‌توانستند آنچه را در او مى‌بينند نديده بگيرند.
    این لقب‌ها را صرافان گوهرشناس و عارفان انسان‌جو به او دادند؛ بیشتر آنان گرچه نه شیعه بودند و نه او را امام و منصوب از جانب خدا مى‌دانستند، اما نمى‌توانستند آنچه را در او مى‌بینند ندیده بگیرند.


    هريك از اين لقب‌ها نشان‌دهنده مرتبه‌اى از كمال نفس و درجتى از ايمان و مرحله‌اى از تقوى و پايه‌اى از اخلاص است و بيان‌دارنده اعتماد و اعتقاد مردم به دارنده اين لقب‌ها: سيد‌‎عابدان، پيشواى زاهدان، مهتر پرهيزكاران، امام مؤمنان، زيور صالحان، چراغ شب‌زنده‌داران و پيشانى‌پينه‌بسته... او به حقيقت مظهر نمايان اين صفت‌ها بوده است و اين گفته‌اى است كه همگى بر آنند.<ref>ر.ک: شهيدى، جعفر، ص8</ref>
    هریک از این لقب‌ها نشان‌دهنده مرتبه‌اى از کمال نفس و درجتى از ایمان و مرحله‌اى از تقوى و پایه‌اى از اخلاص است و بیان‌دارنده اعتماد و اعتقاد مردم به دارنده این لقب‌ها: سید‌‎عابدان، پیشواى زاهدان، مهتر پرهیزکاران، امام مؤمنان، زیور صالحان، چراغ شب‌زنده‌داران و پیشانى‌پینه‌بسته... او به حقیقت مظهر نمایان این صفت‌ها بوده است و این گفته‌اى است که همگى بر آنند.<ref>ر.ک: شهیدى، جعفر، ص8</ref>


    مكان تولد آن حضرت را برخى كوفه (چون آن بزرگوار دو سال پيش از وفات اميرالمؤمنين به دنيا آمده است و در آن زمان امام حسین(ع) و اعضاى خانواده، با امام [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] در كوفه بوده‌اند و هيچ‌يك از ايشان در طول خلافت وى در مدينه اقامت نداشته‌اند) و بعضى مدينه مى‌دانند.<ref>ر.ک: قرشى، باقر شريف، ج1، ص52-53</ref>
    مکان تولد آن حضرت را برخى کوفه (چون آن بزرگوار دو سال پیش از وفات امیرالمؤمنین به دنیا آمده است و در آن زمان امام حسین(ع) و اعضاى خانواده، با امام [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] در کوفه بوده‌اند و هیچ‌یک از ایشان در طول خلافت وى در مدینه اقامت نداشته‌اند) و بعضى مدینه مى‌دانند.<ref>ر.ک: قرشى، باقر شریف، ج1، ص52-53</ref>


    در اينكه مادر آن بزرگوار چه كسى است، محل اختلاف است؛ فقط مى‌توان گفت شخصيت امام سجاد به‌خاطر كرامات و فضايل خود آن بزرگوار شايسته تجليل است و مادر وى هم به‌طور قطع از زنان پاک‌دامن، فاضل، عفيف و بزرگوار بوده و شايستگى داشته تا حامل نور امامت و ولايت در رحم پاکيزه خود باشد و اين ملاك فضيلت و برترى در اسلام است.<ref>رفيعى، على، ص33</ref>به نقل تاريخ‌نويسان مادر امام سجاد(ع) بعد از زايمان در دوره نفاس از دنيا رفت.<ref>همان، ص35</ref>
    در اینکه مادر آن بزرگوار چه کسى است، محل اختلاف است؛ فقط مى‌توان گفت شخصیت امام سجاد به‌خاطر کرامات و فضایل خود آن بزرگوار شایسته تجلیل است و مادر وى هم به‌طور قطع از زنان پاک‌دامن، فاضل، عفیف و بزرگوار بوده و شایستگى داشته تا حامل نور امامت و ولایت در رحم پاکیزه خود باشد و این ملاک فضیلت و برترى در اسلام است.<ref>رفیعى، على، ص33</ref>به نقل تاریخ‌نویسان مادر امام سجاد(ع) بعد از زایمان در دوره نفاس از دنیا رفت.<ref>همان، ص35</ref>


    برخى همچون [[شيخ مفيد]]، امام سجاد را بزرگ‌تر از برادر شهيدش على اكبر، دانسته‌اند و بعضى مانند[[ابن‌ادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]] حلّى، او را كوچك‌تر از وى خوانده‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص36</ref>
    برخى همچون [[شیخ مفید]]، امام سجاد را بزرگ‌تر از برادر شهیدش على اکبر، دانسته‌اند و بعضى مانند[[ابن‌ادریس، محمد بن احمد| ابن ادریس]] حلّى، او را کوچک‌تر از وى خوانده‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص36</ref>


    == فرزندان ==
    == فرزندان ==




    نسل امام حسین(ع) تنها از طريق امام سجاد(ع) ادامه يافت. در تعداد فرزندان آن بزرگوار اختلاف است و بين 8 تا 17 فرزند نوشته‌اند. فرزندان مشهور آن بزرگوار عبارتند از:
    نسل امام حسین(ع) تنها از طریق امام سجاد(ع) ادامه یافت. در تعداد فرزندان آن بزرگوار اختلاف است و بین 8 تا 17 فرزند نوشته‌اند. فرزندان مشهور آن بزرگوار عبارتند از:
    # حضرت ابوجعفر محمد بن على(ع) (امام باقر)؛
    # حضرت ابوجعفر محمد بن على(ع) (امام باقر)؛
    # زيد شهيد كه بعد از امام باقر، افضل فرزندان امام سجاد(ع) بود؛
    # زید شهید که بعد از امام باقر، افضل فرزندان امام سجاد(ع) بود؛
    # عبداللّه باهر؛
    # عبداللّه باهر؛
    # عمر الاشرف؛
    # عمر الاشرف؛
    # حسین.<ref>ر.ک: همان، ص37 و 38</ref>
    # حسین.<ref>ر.ک: همان، ص37 و 38</ref>


    == فضايل امام سجاد(ع) ==
    == فضایل امام سجاد(ع) ==




    فضايل و كرامات اخلاقى، سيره نيكو و پسنديده، رفتار و منش بزرگوارانه امام سجاد آن‌چنان ظهور و نمود داشت كه دوست و دشمن بر شايستگى و برترى او اعتراف داشتند و از هر كس سراغ انسان نمونه و شايسته‌اى را مى‌گرفتى، امام سجاد(ع) را معرفى مى‌كرد.
    فضایل و کرامات اخلاقى، سیره نیکو و پسندیده، رفتار و منش بزرگوارانه امام سجاد آن‌چنان ظهور و نمود داشت که دوست و دشمن بر شایستگى و برترى او اعتراف داشتند و از هر کس سراغ انسان نمونه و شایسته‌اى را مى‌گرفتى، امام سجاد(ع) را معرفى مى‌کرد.
    # [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] از علماى بزرگ اهل سنت مى‌نويسد: «اما على بن الحسين، درباره او نظر خارجى را چون شيعه، شيعه را چون معتزلى، معتزلى را چون عامى و عامى را چون خاص ديدم (نظر همه درباره او يكسان بود) و كسى را نديدم كه در فضيلت او شك داشته باشد و يا در مقدّم بودن او سخنى بگويد».
    # [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] از علماى بزرگ اهل سنت مى‌نویسد: «اما على بن الحسین، درباره او نظر خارجى را چون شیعه، شیعه را چون معتزلى، معتزلى را چون عامى و عامى را چون خاص دیدم (نظر همه درباره او یکسان بود) و کسى را ندیدم که در فضیلت او شک داشته باشد و یا در مقدّم بودن او سخنى بگوید».
    # روزى امام از مجلس عمر بن عبدالعزيز برخاست. ابن عبدالعزيز از اطرافيان پرسيد: شريف‌ترين مردم كيست؟ گفتند: تو. گفت: «چنين نيست؛ به‌درستى كه شريف‌ترين مردم اين آقايى بود كه از نزد ما برخاست؛ اوست كسى كه مردم دوست دارند از او باشند (با او نسبت داشته باشند تا از او كسب شرافت كنند)، ولى او نسبت با كسى را نمى‌خواهد».
    # روزى امام از مجلس عمر بن عبدالعزیز برخاست. ابن عبدالعزیز از اطرافیان پرسید: شریف‌ترین مردم کیست؟ گفتند: تو. گفت: «چنین نیست؛ به‌درستى که شریف‌ترین مردم این آقایى بود که از نزد ما برخاست؛ اوست کسى که مردم دوست دارند از او باشند (با او نسبت داشته باشند تا از او کسب شرافت کنند)، ولى او نسبت با کسى را نمى‌خواهد».
    # محمد بن طلحه شافعى در مورد آن حضرت گويد: «او زينت عبادت‌كنندگان، پيشواى زاهدان، آقاى باتقوايان و امام مؤمنان است. سيره و رفتارش شهادت مى‌دهد كه فرزند صالح رسول خداست و سيمايش بر مقام قرب و نزدیکى او با خدا دلالت دارد و دم مسيحايى‌اش ثابت‌كننده مناجات‌ها و شب‌زنده‌دارى‌هايش و روگردانى‌اش از دنيا گوياى زهدش مى‌باشد. پستان تقوا برایش پرشير شد و بر آن اوج گرفت و انوار هدايت بر او تابيد و ره يافت. ذكرهاى عبادت با او الفت گرفت و همنشين و مأنوس عبادت شد و بر وظايف بندگى استمرار ورزيد و به زيورهاى بندگى آراسته شد. چه‌بسيار شب‌هايى را كه براى پيمودن راه آخرت به سوارى گرفت و تشنگى روزهاى تابستان را راهنمايى به‌سوى سفر رستگارى ساخت. كرامات و كارهاى خارق‌العاده او مورد نظر چشم‌هاى بينا و ثبت‌شده در آثار متواتر است و شهادت داده شده كه از پادشاهان آخرت است».
    # محمد بن طلحه شافعى در مورد آن حضرت گوید: «او زینت عبادت‌کنندگان، پیشواى زاهدان، آقاى باتقوایان و امام مؤمنان است. سیره و رفتارش شهادت مى‌دهد که فرزند صالح رسول خداست و سیمایش بر مقام قرب و نزدیکى او با خدا دلالت دارد و دم مسیحایى‌اش ثابت‌کننده مناجات‌ها و شب‌زنده‌دارى‌هایش و روگردانى‌اش از دنیا گویاى زهدش مى‌باشد. پستان تقوا برایش پرشیر شد و بر آن اوج گرفت و انوار هدایت بر او تابید و ره یافت. ذکرهاى عبادت با او الفت گرفت و همنشین و مأنوس عبادت شد و بر وظایف بندگى استمرار ورزید و به زیورهاى بندگى آراسته شد. چه‌بسیار شب‌هایى را که براى پیمودن راه آخرت به سوارى گرفت و تشنگى روزهاى تابستان را راهنمایى به‌سوى سفر رستگارى ساخت. کرامات و کارهاى خارق‌العاده او مورد نظر چشم‌هاى بینا و ثبت‌شده در آثار متواتر است و شهادت داده شده که از پادشاهان آخرت است».
    # عبدالعزيز سيد‌‎الاهل گويد: «اگر چيزى حق فخر كردن داشته باشد، آن، قلمى است كه سيره على بن الحسين را تنظيم كرده است. او را سزاوار است كه ادعاى مجد و بزرگوارى كند و بر مدادها و قلم‌ها عزت بفروشد».<ref>همان، ص40 و 41</ref>
    # عبدالعزیز سید‌‎الاهل گوید: «اگر چیزى حق فخر کردن داشته باشد، آن، قلمى است که سیره على بن الحسین را تنظیم کرده است. او را سزاوار است که ادعاى مجد و بزرگوارى کند و بر مدادها و قلم‌ها عزت بفروشد».<ref>همان، ص40 و 41</ref>


    == امام سجاد در سنگر عبادت ==
    == امام سجاد در سنگر عبادت ==




    امام سجاد(ع) در ميدان عبادت و بندگى گوى سبقت را از تمام همگنان ربود؛ به‌طورى كه همه معترفند او آقا و زينت عبادت‌كنندگان بود. آن‌قدر به پيشگاه خداوند پيشانى بر خاک ساييد كه همه مواضع سجده‌اش پينه بست و هر سال دو بار پينه‌ها را قيچى مى‌كرد و به همين خاطر آن بزرگوار را «ذوالثفنات» (پيشانى‌پينه‌بسته) ناميدند.
    امام سجاد(ع) در میدان عبادت و بندگى گوى سبقت را از تمام همگنان ربود؛ به‌طورى که همه معترفند او آقا و زینت عبادت‌کنندگان بود. آن‌قدر به پیشگاه خداوند پیشانى بر خاک سایید که همه مواضع سجده‌اش پینه بست و هر سال دو بار پینه‌ها را قیچى مى‌کرد و به همین خاطر آن بزرگوار را «ذوالثفنات» (پیشانى‌پینه‌بسته) نامیدند.


    از رسول خدا نقل شده: «چون روز قيامت شود، منادى ندا مى‌دهد، زينت عبادت‌كنندگان كجاست؟ گويا فرزندم على بن الحسين(ع) را مى‌بينم (كه در اجابت آن دعوت) بين صف‌ها راه مى‌رود».
    از رسول خدا نقل شده: «چون روز قیامت شود، منادى ندا مى‌دهد، زینت عبادت‌کنندگان کجاست؟ گویا فرزندم على بن الحسین(ع) را مى‌بینم (که در اجابت آن دعوت) بین صف‌ها راه مى‌رود».


    به هنگام عبادت، آن‌چنان محو مناجات مى‌شد كه از حوادث اطرافش به‌طور كامل غافل بود. زمانى آن بزرگوار در محراب عبادت مشغول مناجات بود، فرزندش به درون چاه افتاد، مردم با صداىِ زارى اهل خانه براى نجات فرزند امام اقدام كردند و امام همچنان مشغول عبادت بود. بعد از عبادت از او پرسيدند: «چرا نمازت را براى نجات فرزندت قطع نكردى»؟ امام جواب داد: «من با پروردگار عظيم مناجات مى‌كردم و متوجه نشدم».
    به هنگام عبادت، آن‌چنان محو مناجات مى‌شد که از حوادث اطرافش به‌طور کامل غافل بود. زمانى آن بزرگوار در محراب عبادت مشغول مناجات بود، فرزندش به درون چاه افتاد، مردم با صداىِ زارى اهل خانه براى نجات فرزند امام اقدام کردند و امام همچنان مشغول عبادت بود. بعد از عبادت از او پرسیدند: «چرا نمازت را براى نجات فرزندت قطع نکردى»؟ امام جواب داد: «من با پروردگار عظیم مناجات مى‌کردم و متوجه نشدم».


    هرگاه نعمتى از خدا را ياد مى‌آورد، سجده مى‌كرد. هرگاه آيات سجده (واجب و مستحب) را مى‌خواند سجده مى‌كرد. هرگاه خداوند بدى و ناگوارى را از او دور مى‌كرد، سجده مى‌نمود. از هر نمازى كه فارغ مى‌شد، سجده مى‌كرد. هرگاه به كار خيرى موفق مى‌شد، سجده مى‌كرد تا اثر سجده بر همه اعضاى سجده‌اش ظاهر شد و او را سجاد ناميدند.<ref>همان، ص41 و 42</ref>
    هرگاه نعمتى از خدا را یاد مى‌آورد، سجده مى‌کرد. هرگاه آیات سجده (واجب و مستحب) را مى‌خواند سجده مى‌کرد. هرگاه خداوند بدى و ناگوارى را از او دور مى‌کرد، سجده مى‌نمود. از هر نمازى که فارغ مى‌شد، سجده مى‌کرد. هرگاه به کار خیرى موفق مى‌شد، سجده مى‌کرد تا اثر سجده بر همه اعضاى سجده‌اش ظاهر شد و او را سجاد نامیدند.<ref>همان، ص41 و 42</ref>


    == بزرگوارى و گذشت امام در برخورد با نادانان ==
    == بزرگوارى و گذشت امام در برخورد با نادانان ==
    نقل شده مردى به امام دشنام داد و افترا بست. امام به او فرمود: «اگر اين چنين است كه تو مى‌گويى، از خدا بخشش خود را مى‌طلبم و اگر اين چنين نيست، خدا تو را بيامرزد».
    نقل شده مردى به امام دشنام داد و افترا بست. امام به او فرمود: «اگر این چنین است که تو مى‌گویى، از خدا بخشش خود را مى‌طلبم و اگر این چنین نیست، خدا تو را بیامرزد».


    جواب بزرگوارانه امام مرد را آن‌چنان منقلب كرد كه از جاى برخاست و پيشانى امام را بوسيد‌‎و به گناه خود اعتراف كرد و از او پوزش طلبيد. امام هم او را بخشيد. مرد كه از اين همه بزرگوارى به شگفت آمده بود گفت خدا بهتر مى‌داند كه رسالت خويش را در كجا قرار دهد.<ref>همان، ص45</ref>
    جواب بزرگوارانه امام مرد را آن‌چنان منقلب کرد که از جاى برخاست و پیشانى امام را بوسید‌‎و به گناه خود اعتراف کرد و از او پوزش طلبید. امام هم او را بخشید. مرد که از این همه بزرگوارى به شگفت آمده بود گفت خدا بهتر مى‌داند که رسالت خویش را در کجا قرار دهد.<ref>همان، ص45</ref>


    در جاى ديگر نقل شده كه روزى مردى برون خانه، امام را ديد و به او دشنام داد. خادمان امام بر آن مرد حمله بردند. امام فرمود: او را بگذاريد. سپس به او گفت: آنچه از ما بر تو پوشيده مانده بيشتر از آن است كه مى‌دانى. آيا حاجتى دارى؟ مرد شرمنده شد و امام گليمى را كه بر دوش داشت بر او افكند و فرمود هزار درهم به او بدهند. مرد از آن پس مى‌گفت: گواهى مى‌دهم كه تو فرزند پيغمبرى.<ref>ر.ک: شهيدى، جعفر، ص135</ref>
    در جاى دیگر نقل شده که روزى مردى برون خانه، امام را دید و به او دشنام داد. خادمان امام بر آن مرد حمله بردند. امام فرمود: او را بگذارید. سپس به او گفت: آنچه از ما بر تو پوشیده مانده بیشتر از آن است که مى‌دانى. آیا حاجتى دارى؟ مرد شرمنده شد و امام گلیمى را که بر دوش داشت بر او افکند و فرمود هزار درهم به او بدهند. مرد از آن پس مى‌گفت: گواهى مى‌دهم که تو فرزند پیغمبرى.<ref>ر.ک: شهیدى، جعفر، ص135</ref>


    == شجاعت امام سجاد(ع) ==
    == شجاعت امام سجاد(ع) ==
    وقتى در مجلس ابن زياد حضور يافت و پاسخ ياوه‌سرايى‌هاى او را با قاطعيت داد، ابن زياد خشم آورد و دستور قتل او را داد؛ امام خطاب به پسر مرجانه گفت: «آيا مرا به كشته شدن تهديد مى‌كنى؟ مگر نمى‌دانى كه كشته شدن عادت ما و شهادت كرامت ماست»؟
    وقتى در مجلس ابن زیاد حضور یافت و پاسخ یاوه‌سرایى‌هاى او را با قاطعیت داد، ابن زیاد خشم آورد و دستور قتل او را داد؛ امام خطاب به پسر مرجانه گفت: «آیا مرا به کشته شدن تهدید مى‌کنى؟ مگر نمى‌دانى که کشته شدن عادت ما و شهادت کرامت ماست»؟


    و زمانى كه در پايتخت امويان با يزيد روبه‌رو شد به او خطاب كرد: «اى پسر معاويه و هند و صخر! جد من على بن ابى‌طالب در روز بدر و احد پرچم‌دار رسول خدا بود و جد و پدر تو پرچم‌داران كفّار».
    و زمانى که در پایتخت امویان با یزید روبه‌رو شد به او خطاب کرد: «اى پسر معاویه و هند و صخر! جد من على بن ابى‌طالب در روز بدر و احد پرچم‌دار رسول خدا بود و جد و پدر تو پرچم‌داران کفّار».


    و در سخنى ديگر خطاب به يزيد گفت: «واى بر تو اى يزيد! اگر مى‌دانستى كه چه كردى و چه گناهى مرتكب شدى، در آن صورت به كوه‌ها مى‌گريختى و خاک را رختخواب خود مى‌ساختى. بشارت باد تو را به خوارى و پشيمانى».
    و در سخنى دیگر خطاب به یزید گفت: «واى بر تو اى یزید! اگر مى‌دانستى که چه کردى و چه گناهى مرتکب شدى، در آن صورت به کوه‌ها مى‌گریختى و خاک را رختخواب خود مى‌ساختى. بشارت باد تو را به خوارى و پشیمانى».


    بيان چنين سخنان عتاب‌آميز در برابر حاكمان قلدر در كاخ و محل حكومت آنان، شجاعتى فوق تصور مى‌خواهد.<ref>رفيعى، على، ص46</ref>
    بیان چنین سخنان عتاب‌آمیز در برابر حاکمان قلدر در کاخ و محل حکومت آنان، شجاعتى فوق تصور مى‌خواهد.<ref>رفیعى، على، ص46</ref>


    == امام سجاد(ع) و ماجراى كربلا، كوفه و شام ==
    == امام سجاد(ع) و ماجراى کربلا، کوفه و شام ==
    در آخرين ساعات عمر شريف امام حسین(ع)، وقتى امام سجاد(ع) تنهايى پدر را ديد تصميم گرفت با حال مريضى به ميدان برود، ولى ام‌كلثوم به امر امام حسین(ع) مانع شد.
    در آخرین ساعات عمر شریف امام حسین(ع)، وقتى امام سجاد(ع) تنهایى پدر را دید تصمیم گرفت با حال مریضى به میدان برود، ولى ام‌کلثوم به امر امام حسین(ع) مانع شد.


    عصر عاشورا با شهادت امام حسین(ع) مسئوليت امامت و هدايت اهل‌بيت و امت به عهده امام سجاد افتاد و امام با بقيه اهل حرم به اسارت درآمدند. شمر ملعون قصد كشتن امام را داشت، ولى با وساطت و توجيه بعضى از افراد، منصرف شد و از روز يازدهم امام و اهل‌بيت را به‌سوى كوفه حركت دادند.<ref>همان، ص57</ref>
    عصر عاشورا با شهادت امام حسین(ع) مسئولیت امامت و هدایت اهل‌بیت و امت به عهده امام سجاد افتاد و امام با بقیه اهل حرم به اسارت درآمدند. شمر ملعون قصد کشتن امام را داشت، ولى با وساطت و توجیه بعضى از افراد، منصرف شد و از روز یازدهم امام و اهل‌بیت را به‌سوى کوفه حرکت دادند.<ref>همان، ص57</ref>


    وقتى اسراى اهل‌بيت وارد كوفه شدند، زنان كوفه شيون و زارى می‌كردند و امام فرمود: «شما كه براى ما نوحه‌سرايى مى‌كنيد! پس چه كسى ما را كشته است» و با مناسب ديدن زمينه براى ابلاغ پيام و روشنگرى، به خطبه ايستاد و كوفيان را سرزنش كرد.
    وقتى اسراى اهل‌بیت وارد کوفه شدند، زنان کوفه شیون و زارى می‌کردند و امام فرمود: «شما که براى ما نوحه‌سرایى مى‌کنید! پس چه کسى ما را کشته است» و با مناسب دیدن زمینه براى ابلاغ پیام و روشنگرى، به خطبه ایستاد و کوفیان را سرزنش کرد.


    عبيدالله تصميم گرفت امام سجاد(ع) را بكشد، ولى با وساطت و جانبازى حضرت زينب منصرف شد و امام سجاد نيز فرمود: «مرا از كشتن مى‌ترسانى؟! مگر نمى‌دانى كه كشته شدن خوى ما و شهادت مايه سربلندى و كرامت ما است».
    عبیدالله تصمیم گرفت امام سجاد(ع) را بکشد، ولى با وساطت و جانبازى حضرت زینب منصرف شد و امام سجاد نیز فرمود: «مرا از کشتن مى‌ترسانى؟! مگر نمى‌دانى که کشته شدن خوى ما و شهادت مایه سربلندى و کرامت ما است».


    با افشاگرى‌هاى اهل‌بيت در كوفه، ابن زياد رسوا شد و خوار گشت و چاره‌اى جز عجله در فرستادن آنها به شام نديد.<ref>ر.ک: همان، ص74</ref>
    با افشاگرى‌هاى اهل‌بیت در کوفه، ابن زیاد رسوا شد و خوار گشت و چاره‌اى جز عجله در فرستادن آنها به شام ندید.<ref>ر.ک: همان، ص74</ref>


    خطبه امام در شام، ضربه محكمى بر پيكر حكومت اموى بود. آنچه يزيد و پدرش معاويه عليه اهل‌بيت بافته بودند، با سخنان روشنگرانه امام(ع) پنبه شد. گروه زيادى از شاميان، سخن امام را شنيدند و فهميدند كه آنها خويشاوندان رسول خدا، اهل قبله، متعهد به اسلام و برترين مسلمانند و هيچ دليل قانع‌كننده‌اى براى كشتن آنها وجود نداشته است. افكار عمومى شهر به سود امام تغيير كرد. مردمى كه در ابتداى ورود اهل‌بيت، به تماشاى آنان آمده بودند، با مشاهده وضع اسارت آنان شادى كرده بودند، براى پيروزى يزيد چراغانى كرده بودند و...، حالا در كنار خرابه اجتماع می‌كردند و به اهل‌بيت تسليت مى‌گفتند و در عزادارى آنها شركت مى‌جستند و.<ref>رك: همان، ص85-86</ref>
    خطبه امام در شام، ضربه محکمى بر پیکر حکومت اموى بود. آنچه یزید و پدرش معاویه علیه اهل‌بیت بافته بودند، با سخنان روشنگرانه امام(ع) پنبه شد. گروه زیادى از شامیان، سخن امام را شنیدند و فهمیدند که آنها خویشاوندان رسول خدا، اهل قبله، متعهد به اسلام و برترین مسلمانند و هیچ دلیل قانع‌کننده‌اى براى کشتن آنها وجود نداشته است. افکار عمومى شهر به سود امام تغییر کرد. مردمى که در ابتداى ورود اهل‌بیت، به تماشاى آنان آمده بودند، با مشاهده وضع اسارت آنان شادى کرده بودند، براى پیروزى یزید چراغانى کرده بودند و...، حالا در کنار خرابه اجتماع می‌کردند و به اهل‌بیت تسلیت مى‌گفتند و در عزادارى آنها شرکت مى‌جستند و.<ref>رک: همان، ص85-86</ref>


    == زمامداران معاصر امام سجاد(ع) ==
    == زمامداران معاصر امام سجاد(ع) ==
    زمامداران معاصر امام سجاد عبارتند از: يزيد بن معاويه، معاوية بن يزيد، مروان بن حكم، عبدالملك بن مروان و وليد بن عبدالملك.<ref>ر.ک: همان، ص93</ref>
    زمامداران معاصر امام سجاد عبارتند از: یزید بن معاویه، معاویة بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان و ولید بن عبدالملک.<ref>ر.ک: همان، ص93</ref>


    == روش امام سجاد در برخورد با قيام‌ها ==
    == روش امام سجاد در برخورد با قیام‌ها ==
    با توجه به وضعيت شیعیان و تعداد اندك آنان و لزوم حفظ اين تعداد اندك، امام سجاد از شركت و تأييد علنى و صريح و شركت در قيام‌ها خوددارى كرد و موضع‌گيرى‌هاى آن حضرت مخفى و غير صريح بود.
    با توجه به وضعیت شیعیان و تعداد اندک آنان و لزوم حفظ این تعداد اندک، امام سجاد از شرکت و تأیید علنى و صریح و شرکت در قیام‌ها خوددارى کرد و موضع‌گیرى‌هاى آن حضرت مخفى و غیر صریح بود.


    قيام مردم مدينه را تأييد نكرد؛ چون در جهت حاكميت غير الهى زبيريان بود و با آن مخالفت هم نكرد؛ چون رنگ مخالفت با حكومت ظالمانه امويان را داشت.
    قیام مردم مدینه را تأیید نکرد؛ چون در جهت حاکمیت غیر الهى زبیریان بود و با آن مخالفت هم نکرد؛ چون رنگ مخالفت با حکومت ظالمانه امویان را داشت.


    اما شورش ابن زبير، را فتنه مى‌دانست؛ چون ابن زبير همچون امويان با شیعیان و آل على دشمنى داشت و در صورت حاكم شدن، سركوبى شیعیان سرلوحه كار او بود.
    اما شورش ابن زبیر، را فتنه مى‌دانست؛ چون ابن زبیر همچون امویان با شیعیان و آل على دشمنى داشت و در صورت حاکم شدن، سرکوبى شیعیان سرلوحه کار او بود.


    قيام توابين، يك قيام شيعى خالص و براى خونخواهى امام حسین و جبران گناه بود و هدف آنان در صورت پيروزى، به حاكميت رساندن اهل‌بيت بود و گرچه بين آنان و امام رابطه‌اى در تاريخ ثبت نشده، ولى به‌يقين مورد تأييد امام بوده است.
    قیام توابین، یک قیام شیعى خالص و براى خونخواهى امام حسین و جبران گناه بود و هدف آنان در صورت پیروزى، به حاکمیت رساندن اهل‌بیت بود و گرچه بین آنان و امام رابطه‌اى در تاریخ ثبت نشده، ولى به‌یقین مورد تأیید امام بوده است.


    قيام مختار نيز يك قيام شيعى و براى خون‌خواهى امام حسین(ع) بود و امام آن را تأييد كرد و هدايت آن را به عمويش محمد حنفيه واگذارد.
    قیام مختار نیز یک قیام شیعى و براى خون‌خواهى امام حسین(ع) بود و امام آن را تأیید کرد و هدایت آن را به عمویش محمد حنفیه واگذارد.


    نسبت به شورش خوارج نيز امام هيچ‌گونه موضعى نگرفت؛ زيرا گرچه ناحق بودند، ولى با ظلم اموى درگير بودند و هيچ‌كدام از تخطئه يا تأييد آنان صحيح نبود.<ref>ر.ک: همان، ص184</ref>
    نسبت به شورش خوارج نیز امام هیچ‌گونه موضعى نگرفت؛ زیرا گرچه ناحق بودند، ولى با ظلم اموى درگیر بودند و هیچ‌کدام از تخطئه یا تأیید آنان صحیح نبود.<ref>ر.ک: همان، ص184</ref>


    == فعالیت‌های امام سجاد(ع) در نگهدارى و تبيين مذهب شيعه ==
    == فعالیت‌های امام سجاد(ع) در نگهدارى و تبیین مذهب شیعه ==
    با توجه به ضربه شديد امويان در كربلا، تشكيلات شيعه در شرف ازهم‌پاشيدن بود كه امام سجاد(ع) سُكان رهبرى شيعه را به دست گرفت. امام سجاد براى سازمان دادن دوباره به تشكيلات و گسترش آن فعاليت خود را در سه محور متمركز كرد: تبيين‌انديشه اصيل اسلامى، معرفى پيشوايان و مبلغان و مراجع صلاحيت‌دار براى رهبرى و امامت و ايجاد و گسترش دادن دوباره تشكيلات و ساختن افراد براى به عهده گرفتن وظايف در آينده.
    با توجه به ضربه شدید امویان در کربلا، تشکیلات شیعه در شرف ازهم‌پاشیدن بود که امام سجاد(ع) سُکان رهبرى شیعه را به دست گرفت. امام سجاد براى سازمان دادن دوباره به تشکیلات و گسترش آن فعالیت خود را در سه محور متمرکز کرد: تبیین‌اندیشه اصیل اسلامى، معرفى پیشوایان و مبلغان و مراجع صلاحیت‌دار براى رهبرى و امامت و ایجاد و گسترش دادن دوباره تشکیلات و ساختن افراد براى به عهده گرفتن وظایف در آینده.


    در محور تبيين اسلام، حضرت با زبان دعا، موعظه، نصيحت و تفسير به بيان معارف پرداختند. امام با بيانات موعظه‌اى و دعا درعين‌حال كه مطالب مورد نظر خود را به اذهان القا مى‌كرد، ولى طورى بود كه به حكومت تعرض آشكار نداشت و حساسيت‌ها را برنمى‌انگيخت.
    در محور تبیین اسلام، حضرت با زبان دعا، موعظه، نصیحت و تفسیر به بیان معارف پرداختند. امام با بیانات موعظه‌اى و دعا درعین‌حال که مطالب مورد نظر خود را به اذهان القا مى‌کرد، ولى طورى بود که به حکومت تعرض آشکار نداشت و حساسیت‌ها را برنمى‌انگیخت.


    صحيفه سجاديه، بيانات امام در بعد دعا و رساله حقوق، قسمتى از بيانات موعظه‌اى امام سجاد است. صحيفه سجاديه بعد از قرآن و نهج‌البلاغة، غنى‌ترين مجموعه‌اى است كه از امامان به دست ما رسيده است و به «أخت القرآن» معروف است و رساله حقوق امام سجاد نيز كامل‌ترين متن حقوقى است كه از امامان(ع) به دست ما رسيده است.<ref>ر.ک: همان، ص196</ref>
    صحیفه سجادیه، بیانات امام در بعد دعا و رساله حقوق، قسمتى از بیانات موعظه‌اى امام سجاد است. صحیفه سجادیه بعد از قرآن و نهج‌البلاغة، غنى‌ترین مجموعه‌اى است که از امامان به دست ما رسیده است و به «أخت القرآن» معروف است و رساله حقوق امام سجاد نیز کامل‌ترین متن حقوقى است که از امامان(ع) به دست ما رسیده است.<ref>ر.ک: همان، ص196</ref>


    بعد از وفات رسول خدا، سعى بر اين بود كه از شناخته شدن امامان جلوگيرى شود و به همين جهت امامان نيز يكى از محورهاى فعاليت خود را معرفى امام به جامعه قرار داده بودند. امام سجاد نيز به صورت‌هاى گوناگون سعى در معرفى خود به‌عنوان امام و بيان مقام و منزلت امامت داشت. ايشان در بعضى از بيانات از جمله در صحيفه، مفهوم والاى امامت را تبيين مى‌كند و در مواردى نيز با صراحت تمام خود را به‌عنوان امام معرفى مى‌كند و در مواردى نيز با نشان دادن معجزه، امامت خويش را ثابت مى‌نمايد.
    بعد از وفات رسول خدا، سعى بر این بود که از شناخته شدن امامان جلوگیرى شود و به همین جهت امامان نیز یکى از محورهاى فعالیت خود را معرفى امام به جامعه قرار داده بودند. امام سجاد نیز به صورت‌هاى گوناگون سعى در معرفى خود به‌عنوان امام و بیان مقام و منزلت امامت داشت. ایشان در بعضى از بیانات از جمله در صحیفه، مفهوم والاى امامت را تبیین مى‌کند و در مواردى نیز با صراحت تمام خود را به‌عنوان امام معرفى مى‌کند و در مواردى نیز با نشان دادن معجزه، امامت خویش را ثابت مى‌نماید.


    امام نسبت به جريان‌هاى فكرى انحرافى در جامعه نيز نظارت داشتند و آنها را كنترل می‌كردند و موارد انحراف را بيان مى‌نمودند. از جريان‌هاى انحرافى كه دامنگير شیعیان شد، عقايد غلوآميز بود كه امام نهى فرمود.
    امام نسبت به جریان‌هاى فکرى انحرافى در جامعه نیز نظارت داشتند و آنها را کنترل می‌کردند و موارد انحراف را بیان مى‌نمودند. از جریان‌هاى انحرافى که دامنگیر شیعیان شد، عقاید غلوآمیز بود که امام نهى فرمود.


    تصوف و زهدنمايى نيز در آن زمان رواج پيدا كرده بود كه امام در مقابل آنان نيز موضع گرفت.
    تصوف و زهدنمایى نیز در آن زمان رواج پیدا کرده بود که امام در مقابل آنان نیز موضع گرفت.


    مبارزه با عالمان دربارى نيز يكى ديگر از وجهه‌هاى مبارزه امام سجاد با حكومت بود؛ چه، اينكه اين عالمان از پايه‌هاى اصلى حكومت ظلم و ستم و توجيه‌كننده اعمال ظالمان بودند.<ref>ر.ک: همان، ص207</ref>
    مبارزه با عالمان دربارى نیز یکى دیگر از وجهه‌هاى مبارزه امام سجاد با حکومت بود؛ چه، اینکه این عالمان از پایه‌هاى اصلى حکومت ظلم و ستم و توجیه‌کننده اعمال ظالمان بودند.<ref>ر.ک: همان، ص207</ref>


    == شهادت ==
    == شهادت ==
    امام سجاد در سال 95ق، به لقاى پروردگار و وصال معبود خويش شتافت. در تاريخ وفات آن حضرت سال 94، 95 و 96 گفته شده است، ولى قديمى‌ترين و معتبرترين نقل مربوط به سال 95ق مى‌باشد. البته جز اين نقل‌ها، برخى مورخان به سال‌هاى 92، 93، 99 و 100 نيز اشاره كرده‌اند. بنابراین اگر نقل مشهور را در سال ولادت و رحلت امام سجاد(ع)، ملاك قرار دهيم، عمر شريف وى هنگام وفات، 57 سال بوده است. دو سال از عمر آن حضرت مقارن با روزگار خلافت [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]] و ده سال آن در دوران امامت عموى گرامى‌اش، حسن بن على(ع)، و ده سال در روزگار زعامت حسین بن على(ع) بوده و 34 سال آن به دوران امامت خود آن حضرت اختصاص داشته است.<ref>گروه تاريخ اسلام بنياد پژوهش‌هاى اسلامى آستان قدس رضوى، ص22 و 23</ref>
    امام سجاد در سال 95ق، به لقاى پروردگار و وصال معبود خویش شتافت. در تاریخ وفات آن حضرت سال 94، 95 و 96 گفته شده است، ولى قدیمى‌ترین و معتبرترین نقل مربوط به سال 95ق مى‌باشد. البته جز این نقل‌ها، برخى مورخان به سال‌هاى 92، 93، 99 و 100 نیز اشاره کرده‌اند. بنابراین اگر نقل مشهور را در سال ولادت و رحلت امام سجاد(ع)، ملاک قرار دهیم، عمر شریف وى هنگام وفات، 57 سال بوده است. دو سال از عمر آن حضرت مقارن با روزگار خلافت [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]] و ده سال آن در دوران امامت عموى گرامى‌اش، حسن بن على(ع)، و ده سال در روزگار زعامت حسین بن على(ع) بوده و 34 سال آن به دوران امامت خود آن حضرت اختصاص داشته است.<ref>گروه تاریخ اسلام بنیاد پژوهش‌هاى اسلامى آستان قدس رضوى، ص22 و 23</ref>


    درباره علت وفات امام سجاد و چگونگى وفات آن پيشواى صالحان، عمده تاريخ‌نگاران تصريح كرده‌اند، وليد بن عبدالملك ايشان را مسموم كرده و آن حضرت در نتيجه همان مسموميت درگذشته است.<ref>همان</ref>
    درباره علت وفات امام سجاد و چگونگى وفات آن پیشواى صالحان، عمده تاریخ‌نگاران تصریح کرده‌اند، ولید بن عبدالملک ایشان را مسموم کرده و آن حضرت در نتیجه همان مسمومیت درگذشته است.<ref>همان</ref>


    ==پانويس ==
    ==پانویس ==
    <references />
    <references />
    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    # گروه تاريخ اسلام بنياد پژوهش‌هاى اسلامى آستان قدس رضوى، امام سجاد(ع) جمال نيايشگران، نگارش احمد ترابى، چاپ سوم، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوى، 1388ش.
    # گروه تاریخ اسلام بنیاد پژوهش‌هاى اسلامى آستان قدس رضوى، امام سجاد(ع) جمال نیایشگران، نگارش احمد ترابى، چاپ سوم، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوى، 1388ش.
    # رفيعى، على، زندگى (تاريخ زندگانى) امام سجاد(ع)، پژوهشكده تحقيقات اسلامى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، تهران.
    # رفیعى، على، زندگى (تاریخ زندگانى) امام سجاد(ع)، پژوهشکده تحقیقات اسلامى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، تهران.
    # شهيدى، جعفر، زندگانى على بن الحسين، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، 1380.
    # شهیدى، جعفر، زندگانى على بن الحسین، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، 1380.
    # قرشى، باقر شريف، تحليلى از زندگانى امام سجاد(ع)، ترجمه محمدرضا عطايى، كنگره جهانى حضرت رضا(ع)، مشهد، 1382ش.{{صحیفه سجادیه}}
    # قرشى، باقر شریف، تحلیلى از زندگانى امام سجاد(ع)، ترجمه محمدرضا عطایى، کنگره جهانى حضرت رضا(ع)، مشهد، 1382ش.{{صحیفه سجادیه}}


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    خط ۱۶۵: خط ۱۶۵:




    [[الصحیفة السجادیة]]  
    [[الصحيفة السجادية]]  


    [[ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه]]  
    [[ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه]]  
    خط ۱۷۱: خط ۱۷۱:
    [[صحیفه کامله سجادیه با ترجمه فارسی]]  
    [[صحیفه کامله سجادیه با ترجمه فارسی]]  


    [[رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين صلوات‌الله‌عليه]]  
    [[ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین صلوات‌الله‌علیه]]  


    [[صحیفه کامله سجادیه]]  
    [[صحیفه کامله سجادیه]]  


    [[الصحیفة السجادیة الکاملة]]  
    [[الصحيفة السجادية الکاملة]]  


    [[اسرار خاموشان (شرح صحیفه سجادیه)]]  
    [[اسرار خاموشان (شرح صحیفه سجادیه)]]  
    خط ۱۸۱: خط ۱۸۱:
    [[صحیفه سجادیه]]  
    [[صحیفه سجادیه]]  


    [[شرح رسالة الحقوق للإمام زين‌العابدين عليه‌السلام (قپانچی)]]  
    [[شرح رسالة الحقوق للإمام زین‌العابدین علیه‌السلام (قپانچی)]]  


    [[تفصيل الحقوق]]  
    [[تفصیل الحقوق]]  


    [[الصحيفه السجاديه الکامله مع الدليل الموضوعي و المعجم اللغوي و الفهارس]]  
    [[الصحیفه السجادیه الکامله مع الدلیل الموضوعی و المعجم اللغوی و الفهارس]]  


    [[ترجمه و شرح صحيفه سجاديه]]  
    [[ترجمه و شرح صحیفه سجادیه]]  


    [[صحیفه سجادیه]]  
    [[صحیفه سجادیه]]  
    خط ۲۰۳: خط ۲۰۳:
    [[صحیفه سجادیه مجموعه رازو نیازهای سعادت آموز امام برحق سید الساجدین علی بن الحسین علیه‌السلام]]  
    [[صحیفه سجادیه مجموعه رازو نیازهای سعادت آموز امام برحق سید الساجدین علی بن الحسین علیه‌السلام]]  


    [[نورالأنوار في شرح الصحیفة السجادیة]]  
    [[نورالأنوار فی شرح الصحيفة السجادية]]  


    [[صحیفه سجادیه، زبور آل محمد(ص) یا انجیل اهل بیت(ع)]]  
    [[صحیفه سجادیه، زبور آل محمد(ص) یا انجیل اهل بیت(ع)]]  
    خط ۲۱۱: خط ۲۱۱:
    [[صحیفه کامله سجادیه (ترجمه تقدسی نیا)]]  
    [[صحیفه کامله سجادیه (ترجمه تقدسی نیا)]]  


    [[دعای حضرت امام علی بن الحسین زین‌العابدین علیه‌السلام كه ابوحمزه ثمالی روایت کرده است]]  
    [[دعای حضرت امام علی بن الحسین زین‌العابدین علیه‌السلام که ابوحمزه ثمالی روایت کرده است]]  


    [[رسالة الحقوق للإمام زین‌العابدین علیه‌السلام]]  
    [[رسالة الحقوق للإمام زین‌العابدین علیه‌السلام]]  
    خط ۲۲۳: خط ۲۲۳:
    [[الصحیفه السجادیه الجامعه لادعیه الامام علی بن الحسین علیهماالسلام]]  
    [[الصحیفه السجادیه الجامعه لادعیه الامام علی بن الحسین علیهماالسلام]]  


    [[الصحیفه السجادیة]]  
    [[الصحیفه السجادية]]  


    [[ترجمه و شرح رسالة الحقوق امام سجاد(ع)]]  
    [[ترجمه و شرح رسالة الحقوق امام سجاد(ع)]]  


    [[لغت نامه صحيفه سجاديه]]  
    [[لغت نامه صحیفه سجادیه]]  


    [[صحيفه سجاديه: زبور آل محمد، دعاهاي امام زين‌العابدين سجاد(ع)]]  
    [[صحیفه سجادیه: زبور آل محمد، دعاهای امام زین‌العابدین سجاد(ع)]]  


    [[صحيفه کامله سجاديه]]  
    [[صحیفه کامله سجادیه]]  


    [[صحیفه کامله سجادیه]]  
    [[صحیفه کامله سجادیه]]  
    خط ۲۳۷: خط ۲۳۷:
    [[رسالة الحقوق]]  
    [[رسالة الحقوق]]  


    [[الصحیفة السجادیة]]  
    [[الصحيفة السجادية]]  


    [[الصحیفة السجادیة الکاملة، من أدعیة الإمام زین‌العابدین علیه‌السلام]]  
    [[الصحيفة السجادية الکاملة، من أدعیة الإمام زین‌العابدین علیه‌السلام]]  


    [[صحيفه سجاديه]]  
    [[صحیفه سجادیه]]  


    [[صحیفه کامله سجادیه با ترجمه دقیق و روان]]  
    [[صحیفه کامله سجادیه با ترجمه دقیق و روان]]  


    [[الصحیفة الکاملة السجادیة]]  
    [[الصحيفة الکاملة السجادية]]  


    [[رساله‌ای در حقوق اسلام]]  
    [[رساله‌ای در حقوق اسلام]]  
    خط ۲۵۱: خط ۲۵۱:
    [[حقوق از دیدگاه امام سجاد(ع)]]  
    [[حقوق از دیدگاه امام سجاد(ع)]]  


    [[الصحیفة الکاملة السجادیة]]  
    [[الصحيفة الکاملة السجادية]]  


    [[رساله حقوقی از حضرت سجاد(ع)]]  
    [[رساله حقوقی از حضرت سجاد(ع)]]  
    خط ۲۶۱: خط ۲۶۱:
    [[الصحيفة الخامسة السجادية]]  
    [[الصحيفة الخامسة السجادية]]  


    [[رساله حقوق امام علي بن الحسین‌ عليه‌السلام]]  
    [[رساله حقوق امام علی بن الحسین‌ علیه‌السلام]]  


    [[رسالة الحقوق]]  
    [[رسالة الحقوق]]  
    خط ۲۶۷: خط ۲۶۷:
    [[دعائی ابوحمزه ثمالی]]  
    [[دعائی ابوحمزه ثمالی]]  


    [[صحيفه کامله یعنی زبور آل محمد]]  
    [[صحیفه کامله یعنی زبور آل محمد]]  


    [[صحیفه سجادیه امام علی بن الحسین علیهماالسلام با ترجمه فارسی]]  
    [[صحیفه سجادیه امام علی بن الحسین علیهماالسلام با ترجمه فارسی]]  


    [[الصحیفة السجادیة]]  
    [[الصحيفة السجادية]]  


    [[رسالة الحقوق عن الإمام السجاد علیه‌السلام بروایة أبيحمزة الثمالي]]  
    [[رسالة الحقوق عن الإمام السجاد علیه‌السلام بروایة أبیحمزة الثمالی]]  


    [[الصحیفة السجادیة الکاملة من أدعیة الإمام زین‌العابدین علی بن الحسین(ع)]]  
    [[الصحيفة السجادية الکاملة من أدعیة الإمام زین‌العابدین علی بن الحسین(ع)]]  


    [[دعاء الأسحار للإمام علي بن الحسین سجاد علیه‌السلام]]  
    [[دعاء الأسحار للإمام علی بن الحسین سجاد علیه‌السلام]]  


    [[الدیوان المنسوب إلی الإمام السجاد علیه‌السلام]]  
    [[الدیوان المنسوب إلی الإمام السجاد علیه‌السلام]]  
    خط ۲۸۳: خط ۲۸۳:
    [[رساله حقوق امام سجاد علیه‌السلام]]  
    [[رساله حقوق امام سجاد علیه‌السلام]]  


    [[الصحیفة السجادیة الکاملة الإمام علی بن الحسین علیه‌السلام]]  
    [[الصحيفة السجادية الکاملة الإمام علی بن الحسین علیه‌السلام]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]

    نسخهٔ ‏۱۱ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۳۶

    مرقد شریف امام سجاد(ع) در بقیع
    نام علی بن حسین(ع)، امام چهارم
    نام‎های دیگر امام سجاد(ع)

    زین‌العابدین

    سجاد

    نام پدر امام حسین(ع)
    متولد پنجم شعبان سال 38 ق
    محل تولد کوفه و به قولی مدینه
    رحلت 95 ق
    اساتید
    برخی آثار الصحيفة السجادية

    ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه

    صحیفه کامله سجادیه با ترجمه فارسی

    ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین صلوات‌الله‌علیه

    کد مؤلف AUTHORCODE02079AUTHORCODE

    علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب، معروف به زین‌العابدین و امام سجاد(ع)(۳۸- ۹۵ق)، فرزند امام حسین علیه‌السلام و چهارمین امام شیعیان می‌باشند.

    مطابق مشهورترین نقل، در روز پنج‌شنبه، پنجم شعبان سال 38ق دیده به جهان گشود. در سال تولد آن حضرت، برخى از مورخان و محدثان به سال 37، 36 و 35 و حتى 33ق، اشاره کرده‌اند. در روز و ماه ولادت آن امام دو قول عمده وجود دارد: یکى، پنج‌شنبه، پنجم شعبان و دیگرى جمعه یا یک‌شنبه نیمه ماه جمادى‌الاولى.[۱]

    نام آن بزرگوار، على و کنیه مشهورش، «ابوالحسن» و لقب‌هاى معروفش، «زین‌العابدین»، «سیدالساجدین»، «ذوالثفنات» و «سجاد» است.[۲]

    این لقب‌ها را صرافان گوهرشناس و عارفان انسان‌جو به او دادند؛ بیشتر آنان گرچه نه شیعه بودند و نه او را امام و منصوب از جانب خدا مى‌دانستند، اما نمى‌توانستند آنچه را در او مى‌بینند ندیده بگیرند.

    هریک از این لقب‌ها نشان‌دهنده مرتبه‌اى از کمال نفس و درجتى از ایمان و مرحله‌اى از تقوى و پایه‌اى از اخلاص است و بیان‌دارنده اعتماد و اعتقاد مردم به دارنده این لقب‌ها: سید‌‎عابدان، پیشواى زاهدان، مهتر پرهیزکاران، امام مؤمنان، زیور صالحان، چراغ شب‌زنده‌داران و پیشانى‌پینه‌بسته... او به حقیقت مظهر نمایان این صفت‌ها بوده است و این گفته‌اى است که همگى بر آنند.[۳]

    مکان تولد آن حضرت را برخى کوفه (چون آن بزرگوار دو سال پیش از وفات امیرالمؤمنین به دنیا آمده است و در آن زمان امام حسین(ع) و اعضاى خانواده، با امام امیرالمؤمنین(ع) در کوفه بوده‌اند و هیچ‌یک از ایشان در طول خلافت وى در مدینه اقامت نداشته‌اند) و بعضى مدینه مى‌دانند.[۴]

    در اینکه مادر آن بزرگوار چه کسى است، محل اختلاف است؛ فقط مى‌توان گفت شخصیت امام سجاد به‌خاطر کرامات و فضایل خود آن بزرگوار شایسته تجلیل است و مادر وى هم به‌طور قطع از زنان پاک‌دامن، فاضل، عفیف و بزرگوار بوده و شایستگى داشته تا حامل نور امامت و ولایت در رحم پاکیزه خود باشد و این ملاک فضیلت و برترى در اسلام است.[۵]به نقل تاریخ‌نویسان مادر امام سجاد(ع) بعد از زایمان در دوره نفاس از دنیا رفت.[۶]

    برخى همچون شیخ مفید، امام سجاد را بزرگ‌تر از برادر شهیدش على اکبر، دانسته‌اند و بعضى مانند ابن ادریس حلّى، او را کوچک‌تر از وى خوانده‌اند.[۷]

    فرزندان

    نسل امام حسین(ع) تنها از طریق امام سجاد(ع) ادامه یافت. در تعداد فرزندان آن بزرگوار اختلاف است و بین 8 تا 17 فرزند نوشته‌اند. فرزندان مشهور آن بزرگوار عبارتند از:

    1. حضرت ابوجعفر محمد بن على(ع) (امام باقر)؛
    2. زید شهید که بعد از امام باقر، افضل فرزندان امام سجاد(ع) بود؛
    3. عبداللّه باهر؛
    4. عمر الاشرف؛
    5. حسین.[۸]

    فضایل امام سجاد(ع)

    فضایل و کرامات اخلاقى، سیره نیکو و پسندیده، رفتار و منش بزرگوارانه امام سجاد آن‌چنان ظهور و نمود داشت که دوست و دشمن بر شایستگى و برترى او اعتراف داشتند و از هر کس سراغ انسان نمونه و شایسته‌اى را مى‌گرفتى، امام سجاد(ع) را معرفى مى‌کرد.

    1. جاحظ از علماى بزرگ اهل سنت مى‌نویسد: «اما على بن الحسین، درباره او نظر خارجى را چون شیعه، شیعه را چون معتزلى، معتزلى را چون عامى و عامى را چون خاص دیدم (نظر همه درباره او یکسان بود) و کسى را ندیدم که در فضیلت او شک داشته باشد و یا در مقدّم بودن او سخنى بگوید».
    2. روزى امام از مجلس عمر بن عبدالعزیز برخاست. ابن عبدالعزیز از اطرافیان پرسید: شریف‌ترین مردم کیست؟ گفتند: تو. گفت: «چنین نیست؛ به‌درستى که شریف‌ترین مردم این آقایى بود که از نزد ما برخاست؛ اوست کسى که مردم دوست دارند از او باشند (با او نسبت داشته باشند تا از او کسب شرافت کنند)، ولى او نسبت با کسى را نمى‌خواهد».
    3. محمد بن طلحه شافعى در مورد آن حضرت گوید: «او زینت عبادت‌کنندگان، پیشواى زاهدان، آقاى باتقوایان و امام مؤمنان است. سیره و رفتارش شهادت مى‌دهد که فرزند صالح رسول خداست و سیمایش بر مقام قرب و نزدیکى او با خدا دلالت دارد و دم مسیحایى‌اش ثابت‌کننده مناجات‌ها و شب‌زنده‌دارى‌هایش و روگردانى‌اش از دنیا گویاى زهدش مى‌باشد. پستان تقوا برایش پرشیر شد و بر آن اوج گرفت و انوار هدایت بر او تابید و ره یافت. ذکرهاى عبادت با او الفت گرفت و همنشین و مأنوس عبادت شد و بر وظایف بندگى استمرار ورزید و به زیورهاى بندگى آراسته شد. چه‌بسیار شب‌هایى را که براى پیمودن راه آخرت به سوارى گرفت و تشنگى روزهاى تابستان را راهنمایى به‌سوى سفر رستگارى ساخت. کرامات و کارهاى خارق‌العاده او مورد نظر چشم‌هاى بینا و ثبت‌شده در آثار متواتر است و شهادت داده شده که از پادشاهان آخرت است».
    4. عبدالعزیز سید‌‎الاهل گوید: «اگر چیزى حق فخر کردن داشته باشد، آن، قلمى است که سیره على بن الحسین را تنظیم کرده است. او را سزاوار است که ادعاى مجد و بزرگوارى کند و بر مدادها و قلم‌ها عزت بفروشد».[۹]

    امام سجاد در سنگر عبادت

    امام سجاد(ع) در میدان عبادت و بندگى گوى سبقت را از تمام همگنان ربود؛ به‌طورى که همه معترفند او آقا و زینت عبادت‌کنندگان بود. آن‌قدر به پیشگاه خداوند پیشانى بر خاک سایید که همه مواضع سجده‌اش پینه بست و هر سال دو بار پینه‌ها را قیچى مى‌کرد و به همین خاطر آن بزرگوار را «ذوالثفنات» (پیشانى‌پینه‌بسته) نامیدند.

    از رسول خدا نقل شده: «چون روز قیامت شود، منادى ندا مى‌دهد، زینت عبادت‌کنندگان کجاست؟ گویا فرزندم على بن الحسین(ع) را مى‌بینم (که در اجابت آن دعوت) بین صف‌ها راه مى‌رود».

    به هنگام عبادت، آن‌چنان محو مناجات مى‌شد که از حوادث اطرافش به‌طور کامل غافل بود. زمانى آن بزرگوار در محراب عبادت مشغول مناجات بود، فرزندش به درون چاه افتاد، مردم با صداىِ زارى اهل خانه براى نجات فرزند امام اقدام کردند و امام همچنان مشغول عبادت بود. بعد از عبادت از او پرسیدند: «چرا نمازت را براى نجات فرزندت قطع نکردى»؟ امام جواب داد: «من با پروردگار عظیم مناجات مى‌کردم و متوجه نشدم».

    هرگاه نعمتى از خدا را یاد مى‌آورد، سجده مى‌کرد. هرگاه آیات سجده (واجب و مستحب) را مى‌خواند سجده مى‌کرد. هرگاه خداوند بدى و ناگوارى را از او دور مى‌کرد، سجده مى‌نمود. از هر نمازى که فارغ مى‌شد، سجده مى‌کرد. هرگاه به کار خیرى موفق مى‌شد، سجده مى‌کرد تا اثر سجده بر همه اعضاى سجده‌اش ظاهر شد و او را سجاد نامیدند.[۱۰]

    بزرگوارى و گذشت امام در برخورد با نادانان

    نقل شده مردى به امام دشنام داد و افترا بست. امام به او فرمود: «اگر این چنین است که تو مى‌گویى، از خدا بخشش خود را مى‌طلبم و اگر این چنین نیست، خدا تو را بیامرزد».

    جواب بزرگوارانه امام مرد را آن‌چنان منقلب کرد که از جاى برخاست و پیشانى امام را بوسید‌‎و به گناه خود اعتراف کرد و از او پوزش طلبید. امام هم او را بخشید. مرد که از این همه بزرگوارى به شگفت آمده بود گفت خدا بهتر مى‌داند که رسالت خویش را در کجا قرار دهد.[۱۱]

    در جاى دیگر نقل شده که روزى مردى برون خانه، امام را دید و به او دشنام داد. خادمان امام بر آن مرد حمله بردند. امام فرمود: او را بگذارید. سپس به او گفت: آنچه از ما بر تو پوشیده مانده بیشتر از آن است که مى‌دانى. آیا حاجتى دارى؟ مرد شرمنده شد و امام گلیمى را که بر دوش داشت بر او افکند و فرمود هزار درهم به او بدهند. مرد از آن پس مى‌گفت: گواهى مى‌دهم که تو فرزند پیغمبرى.[۱۲]

    شجاعت امام سجاد(ع)

    وقتى در مجلس ابن زیاد حضور یافت و پاسخ یاوه‌سرایى‌هاى او را با قاطعیت داد، ابن زیاد خشم آورد و دستور قتل او را داد؛ امام خطاب به پسر مرجانه گفت: «آیا مرا به کشته شدن تهدید مى‌کنى؟ مگر نمى‌دانى که کشته شدن عادت ما و شهادت کرامت ماست»؟

    و زمانى که در پایتخت امویان با یزید روبه‌رو شد به او خطاب کرد: «اى پسر معاویه و هند و صخر! جد من على بن ابى‌طالب در روز بدر و احد پرچم‌دار رسول خدا بود و جد و پدر تو پرچم‌داران کفّار».

    و در سخنى دیگر خطاب به یزید گفت: «واى بر تو اى یزید! اگر مى‌دانستى که چه کردى و چه گناهى مرتکب شدى، در آن صورت به کوه‌ها مى‌گریختى و خاک را رختخواب خود مى‌ساختى. بشارت باد تو را به خوارى و پشیمانى».

    بیان چنین سخنان عتاب‌آمیز در برابر حاکمان قلدر در کاخ و محل حکومت آنان، شجاعتى فوق تصور مى‌خواهد.[۱۳]

    امام سجاد(ع) و ماجراى کربلا، کوفه و شام

    در آخرین ساعات عمر شریف امام حسین(ع)، وقتى امام سجاد(ع) تنهایى پدر را دید تصمیم گرفت با حال مریضى به میدان برود، ولى ام‌کلثوم به امر امام حسین(ع) مانع شد.

    عصر عاشورا با شهادت امام حسین(ع) مسئولیت امامت و هدایت اهل‌بیت و امت به عهده امام سجاد افتاد و امام با بقیه اهل حرم به اسارت درآمدند. شمر ملعون قصد کشتن امام را داشت، ولى با وساطت و توجیه بعضى از افراد، منصرف شد و از روز یازدهم امام و اهل‌بیت را به‌سوى کوفه حرکت دادند.[۱۴]

    وقتى اسراى اهل‌بیت وارد کوفه شدند، زنان کوفه شیون و زارى می‌کردند و امام فرمود: «شما که براى ما نوحه‌سرایى مى‌کنید! پس چه کسى ما را کشته است» و با مناسب دیدن زمینه براى ابلاغ پیام و روشنگرى، به خطبه ایستاد و کوفیان را سرزنش کرد.

    عبیدالله تصمیم گرفت امام سجاد(ع) را بکشد، ولى با وساطت و جانبازى حضرت زینب منصرف شد و امام سجاد نیز فرمود: «مرا از کشتن مى‌ترسانى؟! مگر نمى‌دانى که کشته شدن خوى ما و شهادت مایه سربلندى و کرامت ما است».

    با افشاگرى‌هاى اهل‌بیت در کوفه، ابن زیاد رسوا شد و خوار گشت و چاره‌اى جز عجله در فرستادن آنها به شام ندید.[۱۵]

    خطبه امام در شام، ضربه محکمى بر پیکر حکومت اموى بود. آنچه یزید و پدرش معاویه علیه اهل‌بیت بافته بودند، با سخنان روشنگرانه امام(ع) پنبه شد. گروه زیادى از شامیان، سخن امام را شنیدند و فهمیدند که آنها خویشاوندان رسول خدا، اهل قبله، متعهد به اسلام و برترین مسلمانند و هیچ دلیل قانع‌کننده‌اى براى کشتن آنها وجود نداشته است. افکار عمومى شهر به سود امام تغییر کرد. مردمى که در ابتداى ورود اهل‌بیت، به تماشاى آنان آمده بودند، با مشاهده وضع اسارت آنان شادى کرده بودند، براى پیروزى یزید چراغانى کرده بودند و...، حالا در کنار خرابه اجتماع می‌کردند و به اهل‌بیت تسلیت مى‌گفتند و در عزادارى آنها شرکت مى‌جستند و.[۱۶]

    زمامداران معاصر امام سجاد(ع)

    زمامداران معاصر امام سجاد عبارتند از: یزید بن معاویه، معاویة بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان و ولید بن عبدالملک.[۱۷]

    روش امام سجاد در برخورد با قیام‌ها

    با توجه به وضعیت شیعیان و تعداد اندک آنان و لزوم حفظ این تعداد اندک، امام سجاد از شرکت و تأیید علنى و صریح و شرکت در قیام‌ها خوددارى کرد و موضع‌گیرى‌هاى آن حضرت مخفى و غیر صریح بود.

    قیام مردم مدینه را تأیید نکرد؛ چون در جهت حاکمیت غیر الهى زبیریان بود و با آن مخالفت هم نکرد؛ چون رنگ مخالفت با حکومت ظالمانه امویان را داشت.

    اما شورش ابن زبیر، را فتنه مى‌دانست؛ چون ابن زبیر همچون امویان با شیعیان و آل على دشمنى داشت و در صورت حاکم شدن، سرکوبى شیعیان سرلوحه کار او بود.

    قیام توابین، یک قیام شیعى خالص و براى خونخواهى امام حسین و جبران گناه بود و هدف آنان در صورت پیروزى، به حاکمیت رساندن اهل‌بیت بود و گرچه بین آنان و امام رابطه‌اى در تاریخ ثبت نشده، ولى به‌یقین مورد تأیید امام بوده است.

    قیام مختار نیز یک قیام شیعى و براى خون‌خواهى امام حسین(ع) بود و امام آن را تأیید کرد و هدایت آن را به عمویش محمد حنفیه واگذارد.

    نسبت به شورش خوارج نیز امام هیچ‌گونه موضعى نگرفت؛ زیرا گرچه ناحق بودند، ولى با ظلم اموى درگیر بودند و هیچ‌کدام از تخطئه یا تأیید آنان صحیح نبود.[۱۸]

    فعالیت‌های امام سجاد(ع) در نگهدارى و تبیین مذهب شیعه

    با توجه به ضربه شدید امویان در کربلا، تشکیلات شیعه در شرف ازهم‌پاشیدن بود که امام سجاد(ع) سُکان رهبرى شیعه را به دست گرفت. امام سجاد براى سازمان دادن دوباره به تشکیلات و گسترش آن فعالیت خود را در سه محور متمرکز کرد: تبیین‌اندیشه اصیل اسلامى، معرفى پیشوایان و مبلغان و مراجع صلاحیت‌دار براى رهبرى و امامت و ایجاد و گسترش دادن دوباره تشکیلات و ساختن افراد براى به عهده گرفتن وظایف در آینده.

    در محور تبیین اسلام، حضرت با زبان دعا، موعظه، نصیحت و تفسیر به بیان معارف پرداختند. امام با بیانات موعظه‌اى و دعا درعین‌حال که مطالب مورد نظر خود را به اذهان القا مى‌کرد، ولى طورى بود که به حکومت تعرض آشکار نداشت و حساسیت‌ها را برنمى‌انگیخت.

    صحیفه سجادیه، بیانات امام در بعد دعا و رساله حقوق، قسمتى از بیانات موعظه‌اى امام سجاد است. صحیفه سجادیه بعد از قرآن و نهج‌البلاغة، غنى‌ترین مجموعه‌اى است که از امامان به دست ما رسیده است و به «أخت القرآن» معروف است و رساله حقوق امام سجاد نیز کامل‌ترین متن حقوقى است که از امامان(ع) به دست ما رسیده است.[۱۹]

    بعد از وفات رسول خدا، سعى بر این بود که از شناخته شدن امامان جلوگیرى شود و به همین جهت امامان نیز یکى از محورهاى فعالیت خود را معرفى امام به جامعه قرار داده بودند. امام سجاد نیز به صورت‌هاى گوناگون سعى در معرفى خود به‌عنوان امام و بیان مقام و منزلت امامت داشت. ایشان در بعضى از بیانات از جمله در صحیفه، مفهوم والاى امامت را تبیین مى‌کند و در مواردى نیز با صراحت تمام خود را به‌عنوان امام معرفى مى‌کند و در مواردى نیز با نشان دادن معجزه، امامت خویش را ثابت مى‌نماید.

    امام نسبت به جریان‌هاى فکرى انحرافى در جامعه نیز نظارت داشتند و آنها را کنترل می‌کردند و موارد انحراف را بیان مى‌نمودند. از جریان‌هاى انحرافى که دامنگیر شیعیان شد، عقاید غلوآمیز بود که امام نهى فرمود.

    تصوف و زهدنمایى نیز در آن زمان رواج پیدا کرده بود که امام در مقابل آنان نیز موضع گرفت.

    مبارزه با عالمان دربارى نیز یکى دیگر از وجهه‌هاى مبارزه امام سجاد با حکومت بود؛ چه، اینکه این عالمان از پایه‌هاى اصلى حکومت ظلم و ستم و توجیه‌کننده اعمال ظالمان بودند.[۲۰]

    شهادت

    امام سجاد در سال 95ق، به لقاى پروردگار و وصال معبود خویش شتافت. در تاریخ وفات آن حضرت سال 94، 95 و 96 گفته شده است، ولى قدیمى‌ترین و معتبرترین نقل مربوط به سال 95ق مى‌باشد. البته جز این نقل‌ها، برخى مورخان به سال‌هاى 92، 93، 99 و 100 نیز اشاره کرده‌اند. بنابراین اگر نقل مشهور را در سال ولادت و رحلت امام سجاد(ع)، ملاک قرار دهیم، عمر شریف وى هنگام وفات، 57 سال بوده است. دو سال از عمر آن حضرت مقارن با روزگار خلافت على بن ابى‌طالب(ع) و ده سال آن در دوران امامت عموى گرامى‌اش، حسن بن على(ع)، و ده سال در روزگار زعامت حسین بن على(ع) بوده و 34 سال آن به دوران امامت خود آن حضرت اختصاص داشته است.[۲۱]

    درباره علت وفات امام سجاد و چگونگى وفات آن پیشواى صالحان، عمده تاریخ‌نگاران تصریح کرده‌اند، ولید بن عبدالملک ایشان را مسموم کرده و آن حضرت در نتیجه همان مسمومیت درگذشته است.[۲۲]

    پانویس

    1. ر.ک: گروه تاریخ اسلام بنیاد پژوهش‌هاى اسلامى آستان قدس رضوى، ص15 و 16
    2. رفیعى، على، ص31 و 32
    3. ر.ک: شهیدى، جعفر، ص8
    4. ر.ک: قرشى، باقر شریف، ج1، ص52-53
    5. رفیعى، على، ص33
    6. همان، ص35
    7. ر.ک: همان، ص36
    8. ر.ک: همان، ص37 و 38
    9. همان، ص40 و 41
    10. همان، ص41 و 42
    11. همان، ص45
    12. ر.ک: شهیدى، جعفر، ص135
    13. رفیعى، على، ص46
    14. همان، ص57
    15. ر.ک: همان، ص74
    16. رک: همان، ص85-86
    17. ر.ک: همان، ص93
    18. ر.ک: همان، ص184
    19. ر.ک: همان، ص196
    20. ر.ک: همان، ص207
    21. گروه تاریخ اسلام بنیاد پژوهش‌هاى اسلامى آستان قدس رضوى، ص22 و 23
    22. همان

    منابع مقاله

    1. گروه تاریخ اسلام بنیاد پژوهش‌هاى اسلامى آستان قدس رضوى، امام سجاد(ع) جمال نیایشگران، نگارش احمد ترابى، چاپ سوم، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوى، 1388ش.
    2. رفیعى، على، زندگى (تاریخ زندگانى) امام سجاد(ع)، پژوهشکده تحقیقات اسلامى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، تهران.
    3. شهیدى، جعفر، زندگانى على بن الحسین، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، 1380.
    4. قرشى، باقر شریف، تحلیلى از زندگانى امام سجاد(ع)، ترجمه محمدرضا عطایى، کنگره جهانى حضرت رضا(ع)، مشهد، 1382ش.

      وابسته‌ها


      الصحيفة السجادية

      ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه

      صحیفه کامله سجادیه با ترجمه فارسی

      ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین صلوات‌الله‌علیه

      صحیفه کامله سجادیه

      الصحيفة السجادية الکاملة

      اسرار خاموشان (شرح صحیفه سجادیه)

      صحیفه سجادیه

      شرح رسالة الحقوق للإمام زین‌العابدین علیه‌السلام (قپانچی)

      تفصیل الحقوق

      الصحیفه السجادیه الکامله مع الدلیل الموضوعی و المعجم اللغوی و الفهارس

      ترجمه و شرح صحیفه سجادیه

      صحیفه سجادیه

      ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه

      تحفه رضویه (شرح صحیفه سجادیه)

      دیوان الامام السجاد

      صحیفه کامله سجادیه (ترجمه شعرانی)

      صحیفه سجادیه (ترجمه - لغت نامه - نمایه)

      صحیفه سجادیه مجموعه رازو نیازهای سعادت آموز امام برحق سید الساجدین علی بن الحسین علیه‌السلام

      نورالأنوار فی شرح الصحيفة السجادية

      صحیفه سجادیه، زبور آل محمد(ص) یا انجیل اهل بیت(ع)

      صحیفه کامله سجادیه همراه با پیامها پاسخگوی نیازها

      صحیفه کامله سجادیه (ترجمه تقدسی نیا)

      دعای حضرت امام علی بن الحسین زین‌العابدین علیه‌السلام که ابوحمزه ثمالی روایت کرده است

      رسالة الحقوق للإمام زین‌العابدین علیه‌السلام

      صحیفه سجادیه: روایت حسین بن اشکیب

      صحیفه سجادیه امام علی بن الحسین(ع)، با ترجمه ساده و روان

      الصحیفه السجادیه الثانیه

      الصحیفه السجادیه الجامعه لادعیه الامام علی بن الحسین علیهماالسلام

      الصحیفه السجادية

      ترجمه و شرح رسالة الحقوق امام سجاد(ع)

      لغت نامه صحیفه سجادیه

      صحیفه سجادیه: زبور آل محمد، دعاهای امام زین‌العابدین سجاد(ع)

      صحیفه کامله سجادیه

      صحیفه کامله سجادیه

      رسالة الحقوق

      الصحيفة السجادية

      الصحيفة السجادية الکاملة، من أدعیة الإمام زین‌العابدین علیه‌السلام

      صحیفه سجادیه

      صحیفه کامله سجادیه با ترجمه دقیق و روان

      الصحيفة الکاملة السجادية

      رساله‌ای در حقوق اسلام

      حقوق از دیدگاه امام سجاد(ع)

      الصحيفة الکاملة السجادية

      رساله حقوقی از حضرت سجاد(ع)

      The Psalms of Islam al-Sahifat al-Sajjadiyya

      صحیفه کامله سجادیه

      الصحيفة الخامسة السجادية

      رساله حقوق امام علی بن الحسین‌ علیه‌السلام

      رسالة الحقوق

      دعائی ابوحمزه ثمالی

      صحیفه کامله یعنی زبور آل محمد

      صحیفه سجادیه امام علی بن الحسین علیهماالسلام با ترجمه فارسی

      الصحيفة السجادية

      رسالة الحقوق عن الإمام السجاد علیه‌السلام بروایة أبیحمزة الثمالی

      الصحيفة السجادية الکاملة من أدعیة الإمام زین‌العابدین علی بن الحسین(ع)

      دعاء الأسحار للإمام علی بن الحسین سجاد علیه‌السلام

      الدیوان المنسوب إلی الإمام السجاد علیه‌السلام

      رساله حقوق امام سجاد علیه‌السلام

      الصحيفة السجادية الکاملة الإمام علی بن الحسین علیه‌السلام