مكاتبة ابن سينا و ابوسعيد ابوالخير: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
    جز (جایگزینی متن - '| تعداد جلد =1 | کد پدیدآور =' به '| تعداد جلد =1 | کتابخانۀ دیجیتال نور = | کد پدیدآور =')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۱۴: خط ۱۴:
    | سال نشر = 1368 ش  
    | سال نشر = 1368 ش  


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE1892AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01892AUTOMATIONCODE
    | چاپ =3
    | چاپ =3
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور  =
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =

    نسخهٔ ‏۲۰ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۰۹

    مکاتبه ابن سینا و ابوسعید ابوالخیر
    مكاتبة ابن سينا و ابوسعيد ابوالخير
    پدیدآورانابن‌سینا، حسین بن عبدالله (نویسنده)
    ناشرسخن
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1368 ش
    چاپ3
    زبانعربی
    تعداد جلد1

    مكاتبة ابن سينا و ابوسعيد ابوالخير، رساله‌اى است به زبان عربى و بيان‌گر شبهه‌اى از طرف ابوسعيد، در زمينه دَوْر بودن قياس و دو پاسخ از بوعلى.

    ساختار

    رساله، بسيار كوتاه و فاقد باب‌بندى و فصل‌بندى است.

    گزارش محتوا

    سؤالى كه ابوسعيد مطرح كرده است، چنين است: با توجه به اينكه در قياس، غرض، وصول به علم به نتيجه است، پس علم، تابع دو مقدمه قياس؛ يعنى صغرا و كبرا است كه معلوم هستند. در اين ميان، شكل اول نيز عمده قياسات بوده و دو شكل ديگر بدان بازگشت مى‌يابند، لكن سؤال اين است كه چطور ما بدون علم به جزئيات كلى، علم به خود كلى پيدا كنيم، در حالى كه علم به شىء كلى بدون علم به جزئياتش مكن نيست.

    شيخ الرئيس، در جواب، اين مقدمه را رد مى‌كند كه حتماً علم به شىء كلى بايد همراه با علم به مقدماتش باشد، زيرا از شرايط احكام كليه نيست كه يقين بدان مقتنص از جزئياتش باشد و آنچه كه اين‌گونه اقتناص شده باشد(از راه استقراء)، مورد وثوق نخواهد بود، مگر بعد از استيفاى شرايط...

    بوعلى، در ادامه، جواب ديگرى را به صورت ديگر به اين سؤال مى‌دهد؛ بوعلى معنى استقراء را در اين‌جا، حكم كلى به ايجاب و سلب، به خاطر وجود آن حكم در جزئيات آن كلى، بيان مى‌كند و مى‌گويد: آن حكم به حد اكبر براى حد اوسط، به خاطر وجود آن اكبر، در جزئيات اوسطى كه همان اصغر است، مى‌باشد، بعد مثال مشهور اين قاعده را آورده و با بيان توضيحات تكميلى، جواب نامه را تمام كرده و مى‌گويد: همين مقدار، در جواب اين شبهه كفايت مى‌كند.