مراتب النحويين: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =')
    جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
    خط ۶: خط ۶:
    [[ابراهیم، محمد ابوالفضل]] (محقق)
    [[ابراهیم، محمد ابوالفضل]] (محقق)


    [[لغوی، عبدالواحد بن علی]] (نويسنده)
    [[لغوی، عبدالواحد بن علی]] (نویسنده)
    | زبان =عربی
    | زبان =عربی
    | کد کنگره =‏PJ‎‏ ‎‏6063‎‏ ‎‏/‎‏ل‎‏7‎‏م‎‏4
    | کد کنگره =‏PJ‎‏ ‎‏6063‎‏ ‎‏/‎‏ل‎‏7‎‏م‎‏4
    خط ۲۵: خط ۲۵:
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =20629
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =20629
    | کتابخوان همراه نور =15365
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۳۳: خط ۳۴:


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    اين كتاب تقسيم به بخش يا فصل نشده و مطالب بسيارى تحت عناوين متعددى درباره اديبان از آغاز اسلام تا پايان قرن چهارم ذكر شده است. نويسنده، مطالبش را با بحث از پيدايش لحن و شيوع لغزش‌هاى زبانى در بين مردم و داستان ابوالأسود دوئلى و آموختن قواعد نحو عربى از [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] آغاز كرده و با توضيحاتى در مورد عملكرد ادبى و طبقات نحويان و لغويانى، مانند ابوالخطاب اخفش، اصمعى، [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]]، [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] و... ادامه داده و با بحث در مورد ابن قسطنطين و عالمان بغداد به پايان رسانده است.
    اين كتاب تقسيم به بخش يا فصل نشده و مطالب بسيارى تحت عناوين متعددى درباره اديبان از آغاز اسلام تا پايان قرن چهارم ذكر شده است. نویسنده، مطالبش را با بحث از پيدايش لحن و شيوع لغزش‌هاى زبانى در بين مردم و داستان ابوالأسود دوئلى و آموختن قواعد نحو عربى از [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] آغاز كرده و با توضيحاتى در مورد عملكرد ادبى و طبقات نحويان و لغويانى، مانند ابوالخطاب اخفش، اصمعى، [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]]، [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] و... ادامه داده و با بحث در مورد ابن قسطنطين و عالمان بغداد به پايان رسانده است.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    خط ۴۶: خط ۴۷:
    ج) چون نسخه‌هاى چاپ اول اين كتاب، به پايان رسيد و اصرار بر تجديد چاپ كتاب فزونى گرفت، تصميم گرفتم آن را براى چاپ جديد آماده سازم، پس نگاهى دوباره به كتاب افكندم و اغلاطش را تصحيح كردم و مطالبش را با كتاب «طبقات النحويين و اللغويين» نوشته محمد بن حسن زبيدى، «نزهة الألباء» نوشته كمال عبدالرحمن بن محمد انبارى، «إنباه الرواة» نوشته قفطى، «بغية الوعاة» نوشته [[سيوطى]] و «المختصر من المقتبس» نوشته مرزبانى مقابله و مقايسه كردم و بعد به نوشتن پاورقى‌ها و استخراج شواهد كتاب و تنظيم مجدد فهرست‌هاى كتاب پرداختم<ref>مراتب النحويين، ص 5</ref>
    ج) چون نسخه‌هاى چاپ اول اين كتاب، به پايان رسيد و اصرار بر تجديد چاپ كتاب فزونى گرفت، تصميم گرفتم آن را براى چاپ جديد آماده سازم، پس نگاهى دوباره به كتاب افكندم و اغلاطش را تصحيح كردم و مطالبش را با كتاب «طبقات النحويين و اللغويين» نوشته محمد بن حسن زبيدى، «نزهة الألباء» نوشته كمال عبدالرحمن بن محمد انبارى، «إنباه الرواة» نوشته قفطى، «بغية الوعاة» نوشته [[سيوطى]] و «المختصر من المقتبس» نوشته مرزبانى مقابله و مقايسه كردم و بعد به نوشتن پاورقى‌ها و استخراج شواهد كتاب و تنظيم مجدد فهرست‌هاى كتاب پرداختم<ref>مراتب النحويين، ص 5</ref>


    2. نويسنده، اولين بحثش را با پيدايش لحن در كلام؛ يعنى انحراف از موازين و قواعد ادبيات عربى و داستان ابوالاسود دوئلى آغاز كرده است. بر طبق توضيح نويسنده، اولين كسى كه براى مردم قواعد نحوى را تنظيم كرد، جناب ابوالاسود دوئلى بود كه اين مطلب را از [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] آموخت<ref>همان، ص 19 - 23</ref>
    2. نویسنده، اولين بحثش را با پيدايش لحن در كلام؛ يعنى انحراف از موازين و قواعد ادبيات عربى و داستان ابوالاسود دوئلى آغاز كرده است. بر طبق توضيح نویسنده، اولين كسى كه براى مردم قواعد نحوى را تنظيم كرد، جناب ابوالاسود دوئلى بود كه اين مطلب را از [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] آموخت<ref>همان، ص 19 - 23</ref>


    3. مصحح كتاب در مقدمه‌اش بر چاپ اول كتاب كه در تاريخ 16 محرم 1375ق، نوشته، تأكيد كرده است كه:
    3. مصحح كتاب در مقدمه‌اش بر چاپ اول كتاب كه در تاريخ 16 محرم 1375ق، نوشته، تأكيد كرده است كه:


    الف) زمانى كه مشغول تحقيق كتاب «إنباه الرواة على أنباه النحاة» نوشته وزير جمال‌الدين على بن يوسف قفطى بودم، از بزرگ‌ترين آرزوهايم اين بود كه به كتاب‌هايى مراجعه كنم كه نويسنده (قفطى) از آن در مطالبش استفاده كرده و يا در موضوعش مشاركت كرده تا بتوانم كتاب مذكور را به‌خوبى تصحيح كنم و مشكلاتش را بگشايم؛ پس دو كتاب نادر به دستم افتاد كه دو نويسنده بزرگ و جليل آن را پديد آورده بودند: يكى، «طبقات النحويين و اللغويين» نوشته ابوبكر محمد بن حسن زبيدى و ديگرى، «مراتب النحويين» نوشته ابوالطيب لغوى. اين دو كتاب چنان خوب تنظيم شده و پُرمايه و خوش‌بيان بودند كه مرا بر سر شوق آوردند تا هر دو را تصحيح و منتشر سازم.
    الف) زمانى كه مشغول تحقيق كتاب «إنباه الرواة على أنباه النحاة» نوشته وزير جمال‌الدين على بن يوسف قفطى بودم، از بزرگ‌ترين آرزوهايم اين بود كه به كتاب‌هايى مراجعه كنم كه نویسنده (قفطى) از آن در مطالبش استفاده كرده و يا در موضوعش مشاركت كرده تا بتوانم كتاب مذكور را به‌خوبى تصحيح كنم و مشكلاتش را بگشايم؛ پس دو كتاب نادر به دستم افتاد كه دو نویسنده بزرگ و جليل آن را پديد آورده بودند: يكى، «طبقات النحويين و اللغويين» نوشته ابوبكر محمد بن حسن زبيدى و ديگرى، «مراتب النحويين» نوشته ابوالطيب لغوى. اين دو كتاب چنان خوب تنظيم شده و پُرمايه و خوش‌بيان بودند كه مرا بر سر شوق آوردند تا هر دو را تصحيح و منتشر سازم.


    ب) اين دو كتاب از منابع اصلى براى بيان شرح حال و زندگى شخصيت‌هاى لغت، نحو و ادبيات عربى بشمار مى‌روند و دانشمندانى چون ياقوت، قفطى، [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] و [[سيوطى]] و... از آن دو نقل قول كرده‌اند؛
    ب) اين دو كتاب از منابع اصلى براى بيان شرح حال و زندگى شخصيت‌هاى لغت، نحو و ادبيات عربى بشمار مى‌روند و دانشمندانى چون ياقوت، قفطى، [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] و [[سيوطى]] و... از آن دو نقل قول كرده‌اند؛
    خط ۵۶: خط ۵۷:
    ج) هر دو كتاب «طبقات النحويين و اللغويين» و «مراتب النحويين»، هرچند موضوع و هدفشان يكسان است، ولى روششان دوگانه و جداست. كتاب زبيدى بر طبق طبقات و مكاتب نحوى و لغوى تنظيم شده و اهتمام داشته كه زمان ولادت و وفات را بيان كند و اخبار گوناگون و حكايات را از نحويان و لغويان از صدر اسلام تا زمان استادش ابوعبدالله رياحى اندلسى متوفاى 358ق، بياورد، ولى ابوالطيب كتابش را به اين شيوه بيان كرده است: بيان مراتب و درجات علمى دانشمندان و بهره آنان از روايت و پيوند استاد و شاگردى از زمانه ظهور لحن در كلام و تأسيس علم نحو و آنگاه پديدار شدن دو مكتب بصره و كوفه تا شكوفايى علم در آنجا و سپس انتقال علم به بغداد. ابوالطيب، نخست ابوالاسود دوئلى و بعدش شاگردانش را ذكر كرده و سپس به ابوعمرو بن علاء و [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] و كسانى پرداخته كه از آن دو، علم نحو را آموخته‌اند<ref>همان، ص 7 - 10</ref>
    ج) هر دو كتاب «طبقات النحويين و اللغويين» و «مراتب النحويين»، هرچند موضوع و هدفشان يكسان است، ولى روششان دوگانه و جداست. كتاب زبيدى بر طبق طبقات و مكاتب نحوى و لغوى تنظيم شده و اهتمام داشته كه زمان ولادت و وفات را بيان كند و اخبار گوناگون و حكايات را از نحويان و لغويان از صدر اسلام تا زمان استادش ابوعبدالله رياحى اندلسى متوفاى 358ق، بياورد، ولى ابوالطيب كتابش را به اين شيوه بيان كرده است: بيان مراتب و درجات علمى دانشمندان و بهره آنان از روايت و پيوند استاد و شاگردى از زمانه ظهور لحن در كلام و تأسيس علم نحو و آنگاه پديدار شدن دو مكتب بصره و كوفه تا شكوفايى علم در آنجا و سپس انتقال علم به بغداد. ابوالطيب، نخست ابوالاسود دوئلى و بعدش شاگردانش را ذكر كرده و سپس به ابوعمرو بن علاء و [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] و كسانى پرداخته كه از آن دو، علم نحو را آموخته‌اند<ref>همان، ص 7 - 10</ref>


    4. نويسنده در آخرين بحثش تحت عنوان دانشمندان بغداد، نوشته است: و اما بغداد، پس آنجا شهر پادشاهى است و نه شهر علم و علمى كه در آنجا هست، پس منقول از جاهاى ديگر به آنجاست و آنان براى علم‌آموزى شوق و اراده ضعيفى دارند و به بازى و لهو و لعب مشغولند و براى علم جديت لازم است، ولى شوخى بر آنها غلبه دارد و به سخنان بى‌پايه و بدون علم مشغولند و همان‌طوركه ابوحاتم گفته در بغداد كسى نيست كه در مورد كلام عرب به سخن وى بتوان اعتماد كرد و بلكه وضع در زمان ما بدتر از زمان ابوحاتم است<ref>همان، ص 125</ref>
    4. نویسنده در آخرين بحثش تحت عنوان دانشمندان بغداد، نوشته است: و اما بغداد، پس آنجا شهر پادشاهى است و نه شهر علم و علمى كه در آنجا هست، پس منقول از جاهاى ديگر به آنجاست و آنان براى علم‌آموزى شوق و اراده ضعيفى دارند و به بازى و لهو و لعب مشغولند و براى علم جديت لازم است، ولى شوخى بر آنها غلبه دارد و به سخنان بى‌پايه و بدون علم مشغولند و همان‌طوركه ابوحاتم گفته در بغداد كسى نيست كه در مورد كلام عرب به سخن وى بتوان اعتماد كرد و بلكه وضع در زمان ما بدتر از زمان ابوحاتم است<ref>همان، ص 125</ref>


    5. مصحح محترم در مورد نسخه‌اى كه از روى آن كتاب را تصحيح كرده، توضيح داده<ref>همان، ص 9 - 10</ref>و همچنين تصويرى از صفحه عنوان، صفحه اول و صفحه آخر همان نسخه خطى را آورده است<ref>همان، ص 11 - 13</ref>
    5. مصحح محترم در مورد نسخه‌اى كه از روى آن كتاب را تصحيح كرده، توضيح داده<ref>همان، ص 9 - 10</ref>و همچنين تصويرى از صفحه عنوان، صفحه اول و صفحه آخر همان نسخه خطى را آورده است<ref>همان، ص 11 - 13</ref>

    نسخهٔ ‏۱۱ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۳۶

    مراتب النحویین
    مراتب النحويين
    پدیدآورانابراهیم، محمد ابوالفضل (محقق) لغوی، عبدالواحد بن علی (نویسنده)
    ناشرالمکتبة العصرية
    مکان نشرصیدا - لبنان
    سال نشر1430 ق
    چاپ1
    شابک9953-432-58-9
    موضوعزبان شناسان عرب - سرگذشت‌نامه

    زبان شناسان عرب - نقد و تفسیر

    زبان عربی - نحو - تاریخ
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏PJ‎‏ ‎‏6063‎‏ ‎‏/‎‏ل‎‏7‎‏م‎‏4
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مراتب النحويين، از آثار عبدالواحد بن على ابوالطيب اللغوى است كه آن را استاد محمد ابوالفضل ابراهيم تصحيح و منتشر كرده است. در اين اثر، اطلاعات ارزنده‌اى درباره زندگى، فعاليت علمى و طبقات اديبان، به‌ويژه نحويان و لغويان از صدر اسلام تا پايان قرن چهارم هجرى بيان شده است.

    ساختار

    اين كتاب تقسيم به بخش يا فصل نشده و مطالب بسيارى تحت عناوين متعددى درباره اديبان از آغاز اسلام تا پايان قرن چهارم ذكر شده است. نویسنده، مطالبش را با بحث از پيدايش لحن و شيوع لغزش‌هاى زبانى در بين مردم و داستان ابوالأسود دوئلى و آموختن قواعد نحو عربى از اميرالمؤمنين على(ع) آغاز كرده و با توضيحاتى در مورد عملكرد ادبى و طبقات نحويان و لغويانى، مانند ابوالخطاب اخفش، اصمعى، سيبويه، خليل بن احمد و... ادامه داده و با بحث در مورد ابن قسطنطين و عالمان بغداد به پايان رسانده است.

    گزارش محتوا

    درباره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:

    1. مصحح كتاب، استاد محمد ابوالفضل ابراهيم در مقدمه‌اش بر چاپ دوم - كه در تاريخ ربيع‌الثانى 1394ق، نوشته - يادآور شده است كه:

    الف) اين كتاب با آنكه كم‌حجم است، ولى در موضوع خودش نادر است و هدفش را به‌خوبى تأمين مى‌كند؛ زيرا مشتمل بر حقايق تاريخى و نصوص نادرى است كه درباره نحويان و لغويان و راويان لغت و شعر، از ظهور اسلام در قرن اول تا پايان قرن چهارم بيان شده است؛

    ب) اين اديبان در كوفه، بصره، بغداد، مكه و مدينه كه مشهورترين مراكز لغت و ادبيات در اين عصر بودند، مى‌زيستند و در اين دوران، اصول علم نحو بنيان گذاشته شد و اهل لغت، به جمع‌آورى لغات پرداختند و فرهنگ‌هاى لغوى متعددى پديد آوردند و شاعران ديوان‌هاى شعرى آفريدند و همين موضوعات مورد اهتمام پژوهشگران و پژوهشگران تاريخ ادبيات عرب است؛

    ج) چون نسخه‌هاى چاپ اول اين كتاب، به پايان رسيد و اصرار بر تجديد چاپ كتاب فزونى گرفت، تصميم گرفتم آن را براى چاپ جديد آماده سازم، پس نگاهى دوباره به كتاب افكندم و اغلاطش را تصحيح كردم و مطالبش را با كتاب «طبقات النحويين و اللغويين» نوشته محمد بن حسن زبيدى، «نزهة الألباء» نوشته كمال عبدالرحمن بن محمد انبارى، «إنباه الرواة» نوشته قفطى، «بغية الوعاة» نوشته سيوطى و «المختصر من المقتبس» نوشته مرزبانى مقابله و مقايسه كردم و بعد به نوشتن پاورقى‌ها و استخراج شواهد كتاب و تنظيم مجدد فهرست‌هاى كتاب پرداختم[۱]

    2. نویسنده، اولين بحثش را با پيدايش لحن در كلام؛ يعنى انحراف از موازين و قواعد ادبيات عربى و داستان ابوالاسود دوئلى آغاز كرده است. بر طبق توضيح نویسنده، اولين كسى كه براى مردم قواعد نحوى را تنظيم كرد، جناب ابوالاسود دوئلى بود كه اين مطلب را از اميرالمؤمنين على(ع) آموخت[۲]

    3. مصحح كتاب در مقدمه‌اش بر چاپ اول كتاب كه در تاريخ 16 محرم 1375ق، نوشته، تأكيد كرده است كه:

    الف) زمانى كه مشغول تحقيق كتاب «إنباه الرواة على أنباه النحاة» نوشته وزير جمال‌الدين على بن يوسف قفطى بودم، از بزرگ‌ترين آرزوهايم اين بود كه به كتاب‌هايى مراجعه كنم كه نویسنده (قفطى) از آن در مطالبش استفاده كرده و يا در موضوعش مشاركت كرده تا بتوانم كتاب مذكور را به‌خوبى تصحيح كنم و مشكلاتش را بگشايم؛ پس دو كتاب نادر به دستم افتاد كه دو نویسنده بزرگ و جليل آن را پديد آورده بودند: يكى، «طبقات النحويين و اللغويين» نوشته ابوبكر محمد بن حسن زبيدى و ديگرى، «مراتب النحويين» نوشته ابوالطيب لغوى. اين دو كتاب چنان خوب تنظيم شده و پُرمايه و خوش‌بيان بودند كه مرا بر سر شوق آوردند تا هر دو را تصحيح و منتشر سازم.

    ب) اين دو كتاب از منابع اصلى براى بيان شرح حال و زندگى شخصيت‌هاى لغت، نحو و ادبيات عربى بشمار مى‌روند و دانشمندانى چون ياقوت، قفطى، صفدى و سيوطى و... از آن دو نقل قول كرده‌اند؛

    ج) هر دو كتاب «طبقات النحويين و اللغويين» و «مراتب النحويين»، هرچند موضوع و هدفشان يكسان است، ولى روششان دوگانه و جداست. كتاب زبيدى بر طبق طبقات و مكاتب نحوى و لغوى تنظيم شده و اهتمام داشته كه زمان ولادت و وفات را بيان كند و اخبار گوناگون و حكايات را از نحويان و لغويان از صدر اسلام تا زمان استادش ابوعبدالله رياحى اندلسى متوفاى 358ق، بياورد، ولى ابوالطيب كتابش را به اين شيوه بيان كرده است: بيان مراتب و درجات علمى دانشمندان و بهره آنان از روايت و پيوند استاد و شاگردى از زمانه ظهور لحن در كلام و تأسيس علم نحو و آنگاه پديدار شدن دو مكتب بصره و كوفه تا شكوفايى علم در آنجا و سپس انتقال علم به بغداد. ابوالطيب، نخست ابوالاسود دوئلى و بعدش شاگردانش را ذكر كرده و سپس به ابوعمرو بن علاء و خليل بن احمد و كسانى پرداخته كه از آن دو، علم نحو را آموخته‌اند[۳]

    4. نویسنده در آخرين بحثش تحت عنوان دانشمندان بغداد، نوشته است: و اما بغداد، پس آنجا شهر پادشاهى است و نه شهر علم و علمى كه در آنجا هست، پس منقول از جاهاى ديگر به آنجاست و آنان براى علم‌آموزى شوق و اراده ضعيفى دارند و به بازى و لهو و لعب مشغولند و براى علم جديت لازم است، ولى شوخى بر آنها غلبه دارد و به سخنان بى‌پايه و بدون علم مشغولند و همان‌طوركه ابوحاتم گفته در بغداد كسى نيست كه در مورد كلام عرب به سخن وى بتوان اعتماد كرد و بلكه وضع در زمان ما بدتر از زمان ابوحاتم است[۴]

    5. مصحح محترم در مورد نسخه‌اى كه از روى آن كتاب را تصحيح كرده، توضيح داده[۵]و همچنين تصويرى از صفحه عنوان، صفحه اول و صفحه آخر همان نسخه خطى را آورده است[۶]

    6. استاد محمد ابوالفضل ابراهيم، در پاورقى‌هاى عالمانه و سودمندش، گاه معانى لغات مشكل را بيان كرده[۷]و گاه مآخذ مطالب را نوشته[۸]و گاه همراه با ذكر منبع، توضيحى در مورد اديب و نحوى مورد نظر آورده[۹]و گاه شواهد شعرى را توضيح داده[۱۰]و گاه اختلاف نسخه‌هاى خطى را بيان كرده است[۱۱]و...

    پانويس

    1. مراتب النحويين، ص 5
    2. همان، ص 19 - 23
    3. همان، ص 7 - 10
    4. همان، ص 125
    5. همان، ص 9 - 10
    6. همان، ص 11 - 13
    7. همان، ص 15، پاورقى 1
    8. همان، ص 122، پاورقى 1
    9. همان، ص 40، پاورقى 1 و ص 41، پاورقى 1
    10. همان، ص 16، پاورقى 6 و ص 25، پاورقى 3
    11. همان، ص 61، پاورقى 2 و 4؛ ص 92، پاورقى 1 و ص 108، پاورقى 1

    منابع مقاله

    مراتب النحويين، عبدالواحد بن على ابوالطيب اللغوى، محمد ابوالفضل ابراهيم، المكتبة العصرية، بيروت، الطبعة الثالثة 1430ق.