علم البديع: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۰ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =فی البلاغه العربیه
| عنوان‌های دیگر =فی البلاغه العربیه
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[عتیق، عبدالعزیز]] (نويسنده)
[[عتیق، عبدالعزیز]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏PJA‎‏ ‎‏2038‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏2‎‏ع‎‏8
| کد کنگره =‏PJA‎‏ ‎‏2038‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏2‎‏ع‎‏8
خط ۳۱: خط ۳۱:
مقاله ابتداى كتاب با تعريفى از كتاب معروف «التلخيص» خطيب قزوينى آغاز شده است. وى بديع را اين‌گونه تعريف مى‌كند: «علمى است كه به‌وسيله آن شيوه‌هاى نيكو كردن كلام پس از رعايت مطابقت و وضوح دلالت شناخته مى‌شود». پس از آن تعاريفى از مقدمه [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] و [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال عسكرى]] ارائه شده است.
مقاله ابتداى كتاب با تعريفى از كتاب معروف «التلخيص» خطيب قزوينى آغاز شده است. وى بديع را اين‌گونه تعريف مى‌كند: «علمى است كه به‌وسيله آن شيوه‌هاى نيكو كردن كلام پس از رعايت مطابقت و وضوح دلالت شناخته مى‌شود». پس از آن تعاريفى از مقدمه [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] و [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال عسكرى]] ارائه شده است.


نويسنده، معتقد است كه عبدالله بن المعتز اولين كسى است كه بديع را به‌عنوان يك علم مطرح كرد و مباحث آن را كه با مباحث علم معانى و بيان مخلوط بود، مشخص نمود. عبدالعزيز عتيق سپس از تطورات اين علم در اعصار مختلف و علماى اين علم و آثارى كه پيرامون اين علم به رشته تحرير درآمده سخن گفته است. در انتهاى اين مقاله، نويسنده به اين نكته اشاره كرده است كه شعراء و ادبا در قرون متأخر، در استفاده از اين علم زياده‌روى كرده‌اند و مدارسى براى اين علم ايجاد شده است. علماى بديع مفهوم آن را توسعه داده‌اند؛ به‌گونه‌اى كه شامل صور بيانى و بسيارى از صورت‌هاى علم معانى نيز شده است و حتى آنچه را كه از اين علم نيست هم به آن افزوده‌اند، پس بديع غير واقعى با بديع حقيقى مخلوط شده است. البته اين موضوع حكايت از سوء برداشت و كوتاهى آنها داشته و از ارزش علم بديع نمى‌كاهد<ref>متن كتاب، ص 73</ref>
نویسنده، معتقد است كه عبدالله بن المعتز اولين كسى است كه بديع را به‌عنوان يك علم مطرح كرد و مباحث آن را كه با مباحث علم معانى و بيان مخلوط بود، مشخص نمود. عبدالعزيز عتيق سپس از تطورات اين علم در اعصار مختلف و علماى اين علم و آثارى كه پيرامون اين علم به رشته تحرير درآمده سخن گفته است. در انتهاى اين مقاله، نویسنده به اين نكته اشاره كرده است كه شعراء و ادبا در قرون متأخر، در استفاده از اين علم زياده‌روى كرده‌اند و مدارسى براى اين علم ايجاد شده است. علماى بديع مفهوم آن را توسعه داده‌اند؛ به‌گونه‌اى كه شامل صور بيانى و بسيارى از صورت‌هاى علم معانى نيز شده است و حتى آنچه را كه از اين علم نيست هم به آن افزوده‌اند، پس بديع غير واقعى با بديع حقيقى مخلوط شده است. البته اين موضوع حكايت از سوء برداشت و كوتاهى آنها داشته و از ارزش علم بديع نمى‌كاهد<ref>متن كتاب، ص 73</ref>


از اينجا مباحث اصلى كتاب آغاز شده است كه به‌اختصار بدين شرح است:
از اينجا مباحث اصلى كتاب آغاز شده است كه به‌اختصار بدين شرح است:


1. «محسنات معنوى»، اولين مبحث كتاب است كه نويسنده يك‌به‌يك محسنات را معرفى و با شواهد شعر و نثر توضيح داده است.
1. «محسنات معنوى»، اولين مبحث كتاب است كه نویسنده يك‌به‌يك محسنات را معرفى و با شواهد شعر و نثر توضيح داده است.


«مطابقه» كه تطبيق، طباق و تضاد نيز ناميده شده، در معناى لغوى شترى است كه پايش را جاى دستش قرار دهد و به هنگام انجام اين كار مى‌گويند: طابق البعير. نويسنده پس از ذكر معناى لغوى تذكر مى‌دهد كه بين تسميه لغوى و اصطلاحى مطابقه، كم‌ترين مناسبتى وجود ندارد؛ چراكه مطابقه در اصطلاح علماى بديع به معناى جمع بين ضدين يا بين يك شىء و ضد آن در كلام يا يك بيت شعر است؛ مانند جمع بين دو اسم متضاد، مثل روز و شب، سياه و سفيد، حسن و قبح. وى در ادامه انواع مطابقه و اينكه چرا مطابقه از محسنات معنوى دانسته شده را توضيح داده است.
«مطابقه» كه تطبيق، طباق و تضاد نيز ناميده شده، در معناى لغوى شترى است كه پايش را جاى دستش قرار دهد و به هنگام انجام اين كار مى‌گويند: طابق البعير. نویسنده پس از ذكر معناى لغوى تذكر مى‌دهد كه بين تسميه لغوى و اصطلاحى مطابقه، كم‌ترين مناسبتى وجود ندارد؛ چراكه مطابقه در اصطلاح علماى بديع به معناى جمع بين ضدين يا بين يك شىء و ضد آن در كلام يا يك بيت شعر است؛ مانند جمع بين دو اسم متضاد، مثل روز و شب، سياه و سفيد، حسن و قبح. وى در ادامه انواع مطابقه و اينكه چرا مطابقه از محسنات معنوى دانسته شده را توضيح داده است.


مقابله، مبالغه، اغراق، ايغال، تتميم، توريه، التفات، لف و نشر و مراعات نظير از ديگر محسنات معنوى است كه مورد مطالعه قرار گرفته است.
مقابله، مبالغه، اغراق، ايغال، تتميم، توريه، التفات، لف و نشر و مراعات نظير از ديگر محسنات معنوى است كه مورد مطالعه قرار گرفته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش