جامع العلوم في إصطلاحات الفنون: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
    جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
    خط ۶: خط ۶:
    بدستور العلماء
    بدستور العلماء
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[احمدنگری، عبدالنبی بن عبدالرسول]] (نويسنده)
    [[احمدنگری، عبدالنبی بن عبدالرسول]] (نویسنده)
    | زبان =عربی
    | زبان =عربی
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏5‎‏/‎‏1‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏3‎‏ج‎‏2
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏5‎‏/‎‏1‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏3‎‏ج‎‏2
    خط ۲۰: خط ۲۰:
    | سال نشر = 1395 ق یا 1975 م
    | سال نشر = 1395 ق یا 1975 م


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE1199AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01199AUTOMATIONCODE
    | چاپ =2
    | چاپ =2
    | تعداد جلد =2
    | تعداد جلد =2
    خط ۳۷: خط ۳۷:
    در رابطه با اين فرهنگ مى‌توان به چند نكته اشاره نمود:
    در رابطه با اين فرهنگ مى‌توان به چند نكته اشاره نمود:


    #نويسنده كتابش را با نگارش مقدمه‌اى مسجع آغاز كرده و آنگاه اصطلاحات علوم عقلى و نقلى و لغات كتب متداول زمان خويش را همراه با توضيح و اشاره به مشكلات و مبهمات اصطلاحات با عباراتى روشن و تعبيراتى واضح تدوين نموده است.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص3-2</ref>
    #نویسنده كتابش را با نگارش مقدمه‌اى مسجع آغاز كرده و آنگاه اصطلاحات علوم عقلى و نقلى و لغات كتب متداول زمان خويش را همراه با توضيح و اشاره به مشكلات و مبهمات اصطلاحات با عباراتى روشن و تعبيراتى واضح تدوين نموده است.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص3-2</ref>
    #وى اولين باب را «باب الف با الف» ناميده و در همان ابتداى بحث اين اشكال را مطرح كرده: لفظ الف كه در ابتداى آن الف بيايد به جهت سكون آن و محال بودن ابتداى به ساكن تصور نمى‌شودو در پاسخ چنين نوشته است: مراد از الف اول همزه و مقصود از الف دوم، الف است و در صحاح چنين آمده كه الف دو گونه است: ساكن و متحرك؛ ساكن، الف و متحرك، همزه ناميده مى‌شود<ref>ر.ک: متن كتاب، ج1، ص4</ref>
    #وى اولين باب را «باب الف با الف» ناميده و در همان ابتداى بحث اين اشكال را مطرح كرده: لفظ الف كه در ابتداى آن الف بيايد به جهت سكون آن و محال بودن ابتداى به ساكن تصور نمى‌شودو در پاسخ چنين نوشته است: مراد از الف اول همزه و مقصود از الف دوم، الف است و در صحاح چنين آمده كه الف دو گونه است: ساكن و متحرك؛ ساكن، الف و متحرك، همزه ناميده مى‌شود<ref>ر.ک: متن كتاب، ج1، ص4</ref>
    #احمدنگرى به جهت تيمن و تبرک، كتاب را با لفظ مقدس «الله» آغاز كرده است. در ادامه نيز الفاظ «احمد» و «آل» را مورد مطالعه قرار داده است.<ref>ر.ک: همان، ص8-4</ref>وى با استناد به منابع اهل سنت، روايات متعددى را در فضيلت اهل‌بيت(ع) و خاندان پيامبر(ص) و مقدم بودن علويون بر ساير افراد ذكر كرده است.<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>
    #احمدنگرى به جهت تيمن و تبرک، كتاب را با لفظ مقدس «الله» آغاز كرده است. در ادامه نيز الفاظ «احمد» و «آل» را مورد مطالعه قرار داده است.<ref>ر.ک: همان، ص8-4</ref>وى با استناد به منابع اهل سنت، روايات متعددى را در فضيلت اهل‌بيت(ع) و خاندان پيامبر(ص) و مقدم بودن علويون بر ساير افراد ذكر كرده است.<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>
    #نويسنده در بسيارى موارد به معادل فارسى واژه‌ها اشاره كرده است؛ مثلاً الجيب را گريبان<ref>ر.ک: متن كتاب، ج1، ص426</ref>و الحجاب را پرده<ref>همان، ج2، ص14</ref>معنا كرده است. همچنين از اشعار فارسى فراوان استفاده كرده است.<ref>همان؛ همچنين ج1، ص204 و 216</ref>
    #نویسنده در بسيارى موارد به معادل فارسى واژه‌ها اشاره كرده است؛ مثلاً الجيب را گريبان<ref>ر.ک: متن كتاب، ج1، ص426</ref>و الحجاب را پرده<ref>همان، ج2، ص14</ref>معنا كرده است. همچنين از اشعار فارسى فراوان استفاده كرده است.<ref>همان؛ همچنين ج1، ص204 و 216</ref>
    #وى الفاظ و اصطلاحات جمع را به مفردات آنها ارجاع داده است؛ مثلاً «الأزمان» بدون هيچ توضيحى به «الزمان» ارجاع شده است.<ref>همان، ج1، ص77</ref>همچنين در توضيح مترادفات به توضيح يكى بسنده كرده و ديگرى را به آن ارجاع داده است؛ مانند «البيت» كه به «الدار» ارجاع شده است.<ref>متن كتاب، ج1، ص262</ref>در توضيح برخى اصطلاحاتى كه معناى آن با اصطلاح مقابلش فهميده مى‌شود نيز به عبارت «ما يقابلها» بسنده شده است؛ مثلاً در توضيح افعال خاصه كه در برابر افعال عامه قرار دارد به همين عبارت «آنچه مقابل آن (افعال عامه) است» اكتفا شده است.<ref>ر.ک: همان، ص143</ref>
    #وى الفاظ و اصطلاحات جمع را به مفردات آنها ارجاع داده است؛ مثلاً «الأزمان» بدون هيچ توضيحى به «الزمان» ارجاع شده است.<ref>همان، ج1، ص77</ref>همچنين در توضيح مترادفات به توضيح يكى بسنده كرده و ديگرى را به آن ارجاع داده است؛ مانند «البيت» كه به «الدار» ارجاع شده است.<ref>متن كتاب، ج1، ص262</ref>در توضيح برخى اصطلاحاتى كه معناى آن با اصطلاح مقابلش فهميده مى‌شود نيز به عبارت «ما يقابلها» بسنده شده است؛ مثلاً در توضيح افعال خاصه كه در برابر افعال عامه قرار دارد به همين عبارت «آنچه مقابل آن (افعال عامه) است» اكتفا شده است.<ref>ر.ک: همان، ص143</ref>



    نسخهٔ ‏۱۰ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۴۲

    جامع العلوم في إصطلاحات الفنون
    جامع العلوم في إصطلاحات الفنون
    پدیدآوراناحمدنگری، عبدالنبی بن عبدالرسول (نویسنده)
    عنوان‌های دیگردستور العلماء بدستور العلماء
    ناشرمؤسسة الأعلمي للمطبوعات
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1395 ق یا 1975 م
    چاپ2
    موضوعدایرةالمعارف‏ها - متون قدیمی تا قرن 14

    دایرةالمعارف‏ها و واژه‌نامه‎های عربی

    علوم اسلامی - اصطلاحات و تعبیرها
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏5‎‏/‎‏1‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏3‎‏ج‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    جامع العلوم في اصطلاحات الفنون يا دستور العلماء تأليف قاضى عبدالنبى بن عبدالرسول احمدنگرى (متوفى 1173ق) از دانشمندان هندى قرن دوازدهم است. اين كتاب از جمله دايرةالمعارف‌هاى اسلامى عربى است كه به تبيين و توضيح اصطلاحات علوم و فنون مختلف در زمان نگارنده پرداخته است.

    ساختار

    كتاب، مشتمل بر خطبه كتاب و متن اثر است. در متن اثر اصطلاحات به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است. در جلد اول تا حرف جيم و در جلد دوم تا حرف عين ذكر شده است. باقى جلدهاى كتاب موجود نيست.

    گزارش محتوا

    در رابطه با اين فرهنگ مى‌توان به چند نكته اشاره نمود:

    1. نویسنده كتابش را با نگارش مقدمه‌اى مسجع آغاز كرده و آنگاه اصطلاحات علوم عقلى و نقلى و لغات كتب متداول زمان خويش را همراه با توضيح و اشاره به مشكلات و مبهمات اصطلاحات با عباراتى روشن و تعبيراتى واضح تدوين نموده است.[۱]
    2. وى اولين باب را «باب الف با الف» ناميده و در همان ابتداى بحث اين اشكال را مطرح كرده: لفظ الف كه در ابتداى آن الف بيايد به جهت سكون آن و محال بودن ابتداى به ساكن تصور نمى‌شودو در پاسخ چنين نوشته است: مراد از الف اول همزه و مقصود از الف دوم، الف است و در صحاح چنين آمده كه الف دو گونه است: ساكن و متحرك؛ ساكن، الف و متحرك، همزه ناميده مى‌شود[۲]
    3. احمدنگرى به جهت تيمن و تبرک، كتاب را با لفظ مقدس «الله» آغاز كرده است. در ادامه نيز الفاظ «احمد» و «آل» را مورد مطالعه قرار داده است.[۳]وى با استناد به منابع اهل سنت، روايات متعددى را در فضيلت اهل‌بيت(ع) و خاندان پيامبر(ص) و مقدم بودن علويون بر ساير افراد ذكر كرده است.[۴]
    4. نویسنده در بسيارى موارد به معادل فارسى واژه‌ها اشاره كرده است؛ مثلاً الجيب را گريبان[۵]و الحجاب را پرده[۶]معنا كرده است. همچنين از اشعار فارسى فراوان استفاده كرده است.[۷]
    5. وى الفاظ و اصطلاحات جمع را به مفردات آنها ارجاع داده است؛ مثلاً «الأزمان» بدون هيچ توضيحى به «الزمان» ارجاع شده است.[۸]همچنين در توضيح مترادفات به توضيح يكى بسنده كرده و ديگرى را به آن ارجاع داده است؛ مانند «البيت» كه به «الدار» ارجاع شده است.[۹]در توضيح برخى اصطلاحاتى كه معناى آن با اصطلاح مقابلش فهميده مى‌شود نيز به عبارت «ما يقابلها» بسنده شده است؛ مثلاً در توضيح افعال خاصه كه در برابر افعال عامه قرار دارد به همين عبارت «آنچه مقابل آن (افعال عامه) است» اكتفا شده است.[۱۰]

    وضعيت كتاب

    فهارس آيات، احاديث و آثار، اعلام، فرق و مذاهب، اسامى كتب، اماكن، مصادر و مراجع و نيز فهرست موضوعات در انتهاى كتاب ذكر شده است.

    آدرس آيات، روايات، معانى برخى الفاظ، شرح حال برخى اعلام، معرفى برخى آثار و نيز توضيحات مفيدى در پاورقى‌هاى كتاب ذكر شده است.


    پانويس

    1. ر.ک: مقدمه مؤلف، ص3-2
    2. ر.ک: متن كتاب، ج1، ص4
    3. ر.ک: همان، ص8-4
    4. ر.ک: همان، ص9
    5. ر.ک: متن كتاب، ج1، ص426
    6. همان، ج2، ص14
    7. همان؛ همچنين ج1، ص204 و 216
    8. همان، ج1، ص77
    9. متن كتاب، ج1، ص262
    10. ر.ک: همان، ص143

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.