۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دعاي' به 'دعای') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =القول الابریزی للعلامه المقریزی | | عنوانهای دیگر =القول الابریزی للعلامه المقریزی | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[مقریزی، احمد بن علی]] ( | [[مقریزی، احمد بن علی]] (نویسنده) | ||
[[دیاب، عبدالمجید]] (محقق) | [[دیاب، عبدالمجید]] (محقق) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
اماننامه حضرت محمد مصطفى(ص) از ديگر مطالب كتاب است. از جمله اسنادى كه راهبان دير (سانتكترين) در شبه جزيره سينا از آن نگهدارى مى-كنند، اماننامهاى است كه آن را به جناب پيامبر اكرم(ص) نسبت مىدهند كه در آن جان و مال آنها محترم شمرده شده و مسلمانان از تعرض به مسيحيان و مايملك آنها بر حذر داشته شدهاند. راهبان اين دير ادعا مىكنند كه سلطان سليم اول عثمانى بعد از فتح مصر در سال 923ق اين عهدنامه را از آنها گرفته و به شهر آستانه (استانبول) منتقل نموده و رونوشتى از آن را به همراه ترجمه آن به زبان تركى براى آنها قرار داده است. | اماننامه حضرت محمد مصطفى(ص) از ديگر مطالب كتاب است. از جمله اسنادى كه راهبان دير (سانتكترين) در شبه جزيره سينا از آن نگهدارى مى-كنند، اماننامهاى است كه آن را به جناب پيامبر اكرم(ص) نسبت مىدهند كه در آن جان و مال آنها محترم شمرده شده و مسلمانان از تعرض به مسيحيان و مايملك آنها بر حذر داشته شدهاند. راهبان اين دير ادعا مىكنند كه سلطان سليم اول عثمانى بعد از فتح مصر در سال 923ق اين عهدنامه را از آنها گرفته و به شهر آستانه (استانبول) منتقل نموده و رونوشتى از آن را به همراه ترجمه آن به زبان تركى براى آنها قرار داده است. | ||
نویسنده در ادامه، اين مطلب را مورد بررسى قرار داده و مىنويسد با وجود اينكه مفاد اين عهدنامه با روح تعاليم اسلام و قرآن كريم سازگار است اما به پنج دليل چنين ادعایى صحت ندارد. | |||
فتح مصر از ديگر مطالب كتاب است. اين منطقه قبل از اينكه به دست مسلمانان بيفتد جزو سرزمينهاى بيزانس (استانبول) به شمار مىرفته و تحت الحمايه حكومت مركزى بوده است. اما با اين وجود، سنگينترين ماليتها از قبطيان گرفته مىشده و با آنها همچون بردگان رفتار مىنمودند. به گونهاى كه حق تصميمگيرى براى سرزمين خود را نداشته و مجبور بودند كه زبان يونانى را به جاى زبان قبطى خود، در محافل رسمى و حتى عمومى مورد استفاده قرار دهند. | فتح مصر از ديگر مطالب كتاب است. اين منطقه قبل از اينكه به دست مسلمانان بيفتد جزو سرزمينهاى بيزانس (استانبول) به شمار مىرفته و تحت الحمايه حكومت مركزى بوده است. اما با اين وجود، سنگينترين ماليتها از قبطيان گرفته مىشده و با آنها همچون بردگان رفتار مىنمودند. به گونهاى كه حق تصميمگيرى براى سرزمين خود را نداشته و مجبور بودند كه زبان يونانى را به جاى زبان قبطى خود، در محافل رسمى و حتى عمومى مورد استفاده قرار دهند. | ||
| خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
با فتح مصر، قبطيان از چنگال روم رها شده و آزادانه به انجام مراسم مذهبى خود پرداختند. و سياست مسلمانان نيز به گونهاى بود كه سايرين را بدون جبر و اكراه به آيين اسلام دعوت مىنمودند تا افراد با كمال اختيار و دانش مسلمان شوند. از اينرو ديرى نپاييد كه دين اسلام و تعاليم روحبخش و انسانساز آن در سرتاسر مصر انتشار يافت. | با فتح مصر، قبطيان از چنگال روم رها شده و آزادانه به انجام مراسم مذهبى خود پرداختند. و سياست مسلمانان نيز به گونهاى بود كه سايرين را بدون جبر و اكراه به آيين اسلام دعوت مىنمودند تا افراد با كمال اختيار و دانش مسلمان شوند. از اينرو ديرى نپاييد كه دين اسلام و تعاليم روحبخش و انسانساز آن در سرتاسر مصر انتشار يافت. | ||
در ادامه | در ادامه نویسنده به بيان فرقههاى مختلف مسيحيان پرداخته و آنها را بر مىشمارد كه تعدادى از آنها عبارتند از: ملكانيه، نسطوريه، يعقوبيه، بوزغانيه. | ||
فصل ديگر اين كتاب به مناسك عبادى نصارى اختصاص يافته است كه درباره عباداتى همچون: غسل تعميد، طهارت، حج، زكات، روزه، عيدها، ازدواج، حد قتل عمد، حد زنا و ساير موارد مشاهده مىشود. | فصل ديگر اين كتاب به مناسك عبادى نصارى اختصاص يافته است كه درباره عباداتى همچون: غسل تعميد، طهارت، حج، زكات، روزه، عيدها، ازدواج، حد قتل عمد، حد زنا و ساير موارد مشاهده مىشود. | ||
سپس | سپس نویسنده به معرفى كليساهاى قبطيان در مصر مىپردازد و يكىيكى آنها را نام برده و مختصرى از تاريخچه آنها را مىنگارد. براى نمونه وى درباره كليساى (باربارا) اينونه مى-نويسد: | ||
از جمله كليساهاى بزرگ مصر است و نزد مسيحيان از ارج و منزلت عظيمى برخوردار است. اين كليسا به راهبهاى قديسه به نام (باربارا) نسبت داده مىشود. | از جمله كليساهاى بزرگ مصر است و نزد مسيحيان از ارج و منزلت عظيمى برخوردار است. اين كليسا به راهبهاى قديسه به نام (باربارا) نسبت داده مىشود. | ||
ویرایش