اخلاق اسلامی (سادات): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
در ابتدا، مفهوم تربيت بررسى شده است. نویسنده تربيت را فراهم آوردن زمينه برای پرورش استعدادهاى درونى هر موجود و به ظهور و فعليت رسانيدن امكانات بالقوه موجود در درون او رادانسته است. | در ابتدا، مفهوم تربيت بررسى شده است. نویسنده تربيت را فراهم آوردن زمينه برای پرورش استعدادهاى درونى هر موجود و به ظهور و فعليت رسانيدن امكانات بالقوه موجود در درون او رادانسته است. | ||
وى ضمن شرح رابطه بين اخلاق و تربيت، اخلاق را مجموعه ملكات نفسانى و صفات و خصائص روحى دانسته و معتقد است كه اخلاق در | وى ضمن شرح رابطه بين اخلاق و تربيت، اخلاق را مجموعه ملكات نفسانى و صفات و خصائص روحى دانسته و معتقد است كه اخلاق در این معنا، یکى از ثمرات تربيت و بلكه مهمترين ثمره آن مىباشد. | ||
برخى از مطالب | برخى از مطالب این فصل عبارت است از: تعليم، تربيت و اخلاق؛ ضرورت فراگيرى علم اخلاق؛ اهميت اخلاق در مراكز علمى و دانشگاهى؛ برداشت نادرست از علم اخلاق؛ حساس بودن تربيت اخلاقى؛ اهميت سازندگى فردى در اسلام. | ||
فصل دوم پيرامون كمال انسان است. مؤلف، در شروع | فصل دوم پيرامون كمال انسان است. مؤلف، در شروع این فصل، كمال حقيقى و كمال نهايى انسان را بيان نموده است. | ||
به باور نویسنده، كمال انسان، یک امر واقعى و یک صفت وجودى است كه انسان در صورت طى مراحل لازم، در واقع و در حقيقت، واجد آن صفت و مرتبه مىشود. | به باور نویسنده، كمال انسان، یک امر واقعى و یک صفت وجودى است كه انسان در صورت طى مراحل لازم، در واقع و در حقيقت، واجد آن صفت و مرتبه مىشود. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
به نظر وى در ضمينه شناخت كمال نهايى انسان از كمالات غير نهايى او، ترديدى نيست كه كمال نهايى انسان، مربوط به روح او بوده و جنبه جسمانى ندارد؛ بنابراین كمال نهايى انسان، مقولهاى نيست كه بتوان از راه تجربه آن را شناخت. | به نظر وى در ضمينه شناخت كمال نهايى انسان از كمالات غير نهايى او، ترديدى نيست كه كمال نهايى انسان، مربوط به روح او بوده و جنبه جسمانى ندارد؛ بنابراین كمال نهايى انسان، مقولهاى نيست كه بتوان از راه تجربه آن را شناخت. | ||
نویسنده عقل را به تنهايى و بدون كمك وحى، قادر به شناخت | نویسنده عقل را به تنهايى و بدون كمك وحى، قادر به شناخت این امر نمىداند. و بيان مىكند كه برای شناخت كمال حقيقى و نهايى انسان، بايد گوش به نداى وحى داد و با خالق هستى مرتبط شد. | ||
برای روشن شدن | برای روشن شدن این مطلب، مباحث ديگرى پيرامون مفهوم تقرب به خدا، مراتب قرب به خدا، بندگى خدا، مراتب بندگى و انگيزههاى عبادت توضيح داده شده است. | ||
فصل سوم، پيرامون انس با خداست. یکى از مطالب | فصل سوم، پيرامون انس با خداست. یکى از مطالب این فصل، در مورد «مفهوم ذكر» مىباشد. نویسنده معتقد است ذكر گاهى در برابر غفلت و گاهى در برابر نسيان به كار مىرود؛ غفلت، به معناى توجه نداشتن به علم و نسيان، به معناى زائل شدن معنى از ذهن است. | ||
به اعتقاد وى، ذكر، عبارت است از حضور معنى در نفس و برای | به اعتقاد وى، ذكر، عبارت است از حضور معنى در نفس و برای این حضور، مراتبى وجود دارد ولذا خداوند در قرآن مىفرمايد: '''«فاذكروا الله كذكركم آبائكم او اشد ذكرا»'''. | ||
در | در این فصل، همچنين پيرامون تفكر و تذكر، موانع ذكر و آثار ياد خدا، مطالبى بيان شده است. | ||
عنوان فصل چهارم «اسارت در خود» است. در مقدمه | عنوان فصل چهارم «اسارت در خود» است. در مقدمه این فصل، به این نكته اشاره شده كه انسان، به اعتبارى داراى دو گونه «خود» است كه یکى خود حقيقى و ملكوتى اوست و ديگر «خود» پندارى و خيالى كه از آن، تعبير به ناخود شده است. نویسنده در این زمينه، احاديثى را نقل كرده است. | ||
فصل پنجم در مورد عواطف انسانى و محبت بوده و مؤلف ضمن بررسى ابعاد گوناگون | فصل پنجم در مورد عواطف انسانى و محبت بوده و مؤلف ضمن بررسى ابعاد گوناگون این مسأله، مصاديق مختلف آن و نتايج مثبت محبت را توضيح داده است. | ||
از جمله مباحث | از جمله مباحث این فصل، ارزش محبت در تعاليم اسلامى است. نویسنده در مورد ايجاد الفت بين مومنين و پيدايش پيوند قلبى بر اساس مهر و محبت، احاديث فراوانى از اهلبيت(ع) ذكر نموده است. | ||
مطالب و مباحث فصل ششم، شبيه به فصل چهارم است و عنوان آن «خودشناسى اسلامى» مىباشد. برخى از مطالب مهم | مطالب و مباحث فصل ششم، شبيه به فصل چهارم است و عنوان آن «خودشناسى اسلامى» مىباشد. برخى از مطالب مهم این فصل، عبارت است از: | ||
موانع خودشناسى؛ روش عملى برای خویشتنشناسى اخلاقى؛ انواع صفات و استعدادها؛ روش مبارزه با صفات منفى. | موانع خودشناسى؛ روش عملى برای خویشتنشناسى اخلاقى؛ انواع صفات و استعدادها؛ روش مبارزه با صفات منفى. | ||
آخرين فصل، پيرامون آثار معاصى و نقش توبه بوده و مؤلف، پس از بيان ابعاد مختلف گناه، آثار مخرب گناهان را برای انسان ذكر كرده است. همچنين در | آخرين فصل، پيرامون آثار معاصى و نقش توبه بوده و مؤلف، پس از بيان ابعاد مختلف گناه، آثار مخرب گناهان را برای انسان ذكر كرده است. همچنين در این بخش، پيرامون توبه و حقيقت و شرايط آن، مباحثى ذكر شده است. | ||
==وضعيت کتاب== | ==وضعيت کتاب== |
نسخهٔ ۵ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۲۰
اخلاق اسلامی | |
---|---|
پدیدآوران | سادات، محمد علی (نویسنده) |
ناشر | سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، مرکز تحقيق و توسعه علوم انسانی |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1373 ش |
چاپ | 15 |
موضوع | اخلاق اسلامی |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 247/8 /س2الف3 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اخلاق اسلامى تأليف محمد على سادات، کتابى در موضوع اخلاق مىباشد كه به زبان فارسی نوشته شده است.
هدف از تدوین کتاب، سازندگى اخلاقى و معنوى دانشجویان مىباشد.
ساختار
کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در هفت فصل تنظيم شده است. نویسنده در ارائه مطالب، از آيات، روايات، اشعار و حكايات استفاده نموده است. وى آيات و روايات را كامل ذكر كرده، ترجمه نموده و شرح و توضيح داده است.
کتاب، با استفاده از آثار مرحوم علامه طباطبائى، شهيد مرتضى مطهرى و ساير علماى اخلاق تأليف شده است.
نویسنده سعى كرده است تا به جاى دادن اطلاعات اخلاقى، نوعى بينش اخلاقى ارائه شود.
گزارش محتوا
مؤلف، در مقدمه پيرامون انحطاط اخلاق در جهان معاصر، انحطاط اخلاقى در جوامع اسلامى و ضرورت توجه به سازندگى اخلاقى سخن گفته است.
مؤلف، فصل اول را به بيان كليات اختصاص داده و ضمن تعريف مفاهيم كلى، پيرامون آنها توضيحاتى ارائه نموده است.
در ابتدا، مفهوم تربيت بررسى شده است. نویسنده تربيت را فراهم آوردن زمينه برای پرورش استعدادهاى درونى هر موجود و به ظهور و فعليت رسانيدن امكانات بالقوه موجود در درون او رادانسته است.
وى ضمن شرح رابطه بين اخلاق و تربيت، اخلاق را مجموعه ملكات نفسانى و صفات و خصائص روحى دانسته و معتقد است كه اخلاق در این معنا، یکى از ثمرات تربيت و بلكه مهمترين ثمره آن مىباشد.
برخى از مطالب این فصل عبارت است از: تعليم، تربيت و اخلاق؛ ضرورت فراگيرى علم اخلاق؛ اهميت اخلاق در مراكز علمى و دانشگاهى؛ برداشت نادرست از علم اخلاق؛ حساس بودن تربيت اخلاقى؛ اهميت سازندگى فردى در اسلام.
فصل دوم پيرامون كمال انسان است. مؤلف، در شروع این فصل، كمال حقيقى و كمال نهايى انسان را بيان نموده است.
به باور نویسنده، كمال انسان، یک امر واقعى و یک صفت وجودى است كه انسان در صورت طى مراحل لازم، در واقع و در حقيقت، واجد آن صفت و مرتبه مىشود.
به نظر وى در ضمينه شناخت كمال نهايى انسان از كمالات غير نهايى او، ترديدى نيست كه كمال نهايى انسان، مربوط به روح او بوده و جنبه جسمانى ندارد؛ بنابراین كمال نهايى انسان، مقولهاى نيست كه بتوان از راه تجربه آن را شناخت.
نویسنده عقل را به تنهايى و بدون كمك وحى، قادر به شناخت این امر نمىداند. و بيان مىكند كه برای شناخت كمال حقيقى و نهايى انسان، بايد گوش به نداى وحى داد و با خالق هستى مرتبط شد.
برای روشن شدن این مطلب، مباحث ديگرى پيرامون مفهوم تقرب به خدا، مراتب قرب به خدا، بندگى خدا، مراتب بندگى و انگيزههاى عبادت توضيح داده شده است.
فصل سوم، پيرامون انس با خداست. یکى از مطالب این فصل، در مورد «مفهوم ذكر» مىباشد. نویسنده معتقد است ذكر گاهى در برابر غفلت و گاهى در برابر نسيان به كار مىرود؛ غفلت، به معناى توجه نداشتن به علم و نسيان، به معناى زائل شدن معنى از ذهن است.
به اعتقاد وى، ذكر، عبارت است از حضور معنى در نفس و برای این حضور، مراتبى وجود دارد ولذا خداوند در قرآن مىفرمايد: «فاذكروا الله كذكركم آبائكم او اشد ذكرا».
در این فصل، همچنين پيرامون تفكر و تذكر، موانع ذكر و آثار ياد خدا، مطالبى بيان شده است.
عنوان فصل چهارم «اسارت در خود» است. در مقدمه این فصل، به این نكته اشاره شده كه انسان، به اعتبارى داراى دو گونه «خود» است كه یکى خود حقيقى و ملكوتى اوست و ديگر «خود» پندارى و خيالى كه از آن، تعبير به ناخود شده است. نویسنده در این زمينه، احاديثى را نقل كرده است.
فصل پنجم در مورد عواطف انسانى و محبت بوده و مؤلف ضمن بررسى ابعاد گوناگون این مسأله، مصاديق مختلف آن و نتايج مثبت محبت را توضيح داده است.
از جمله مباحث این فصل، ارزش محبت در تعاليم اسلامى است. نویسنده در مورد ايجاد الفت بين مومنين و پيدايش پيوند قلبى بر اساس مهر و محبت، احاديث فراوانى از اهلبيت(ع) ذكر نموده است.
مطالب و مباحث فصل ششم، شبيه به فصل چهارم است و عنوان آن «خودشناسى اسلامى» مىباشد. برخى از مطالب مهم این فصل، عبارت است از:
موانع خودشناسى؛ روش عملى برای خویشتنشناسى اخلاقى؛ انواع صفات و استعدادها؛ روش مبارزه با صفات منفى.
آخرين فصل، پيرامون آثار معاصى و نقش توبه بوده و مؤلف، پس از بيان ابعاد مختلف گناه، آثار مخرب گناهان را برای انسان ذكر كرده است. همچنين در این بخش، پيرامون توبه و حقيقت و شرايط آن، مباحثى ذكر شده است.
وضعيت کتاب
فهرست مطالب و موضوعات در ابتداى کتاب آمده و توضيحات و منابع و مصادر، در پاورقى بيان شده است.
منابع
مقدمه و متن کتاب.