۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
[[بر، عبدالرحمن عبدالحمید]] (محقق) | [[بر، عبدالرحمن عبدالحمید]] (محقق) | ||
[[حارث محاسبی، حارث بن اسد]] ( | [[حارث محاسبی، حارث بن اسد]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 247/25 /ح2ر7 | | کد کنگره =BP 247/25 /ح2ر7 | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
'''الرعاية لحقوق الله'''، اثر [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|حارث بن اسد محاسبى]] (ت 243ق)، كتابى است جامع و مفيد درباره مراحل سلوك اخلاقى و عرفانى كه به زبان عربى و در نيمه اول قرن سوم هجرى نوشته شده است. | '''الرعاية لحقوق الله'''، اثر [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|حارث بن اسد محاسبى]] (ت 243ق)، كتابى است جامع و مفيد درباره مراحل سلوك اخلاقى و عرفانى كه به زبان عربى و در نيمه اول قرن سوم هجرى نوشته شده است. | ||
هدف | هدف نویسنده از تأليف اين كتاب، نشان دادن طريقه درست زندگى دينى و محاسبه نفس است. وى در اين اثر، نفس را مايه غرور دانسته و محاسبه و مراقبت از اصول نفس را باعث نجات.<ref>آشنايى با تنى چند از صوفيه ایران</ref> | ||
اثر حاضر، مهمترين و مشهورترين اثر [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]] بوده و تقريبا اكثر نويسندگان پس از او كه كتابى درباره صوفيه نوشتهاند، از او و اثرش نام بردهاند، به همين خاطر، اين اثر، مورد توجه ويژه علماى قديم و جديد واقع شده است؛ اين مطلب، نشان از اهميت و جايگاه ويژه اين كتاب دارد.<ref>مقدمه محقق، ص4</ref> | اثر حاضر، مهمترين و مشهورترين اثر [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]] بوده و تقريبا اكثر نويسندگان پس از او كه كتابى درباره صوفيه نوشتهاند، از او و اثرش نام بردهاند، به همين خاطر، اين اثر، مورد توجه ويژه علماى قديم و جديد واقع شده است؛ اين مطلب، نشان از اهميت و جايگاه ويژه اين كتاب دارد.<ref>مقدمه محقق، ص4</ref> | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
كتاب با مقدمه مفصلى از محقق آغاز گرديده است. مطالب، ذيل هشت بخش (تحت عنوان كتاب) و بهصورت پرسش و پاسخ تنظيم شده و مباحث، مشتمل بر شصت و دو باب مىباشد كه در آن بهتفصيل از نحوه رعايت حقوق خداوند سخن به ميان آمده است؛ حقوقى كه رعايت آنها، سبب پاكى و طهارت سالك از ريا، عجب، كبر و ساير صفات ذميمه مىگردد.<ref>لاشىء، حسین، 1369، ص152</ref> | كتاب با مقدمه مفصلى از محقق آغاز گرديده است. مطالب، ذيل هشت بخش (تحت عنوان كتاب) و بهصورت پرسش و پاسخ تنظيم شده و مباحث، مشتمل بر شصت و دو باب مىباشد كه در آن بهتفصيل از نحوه رعايت حقوق خداوند سخن به ميان آمده است؛ حقوقى كه رعايت آنها، سبب پاكى و طهارت سالك از ريا، عجب، كبر و ساير صفات ذميمه مىگردد.<ref>لاشىء، حسین، 1369، ص152</ref> | ||
اعتماد اصلى | اعتماد اصلى نویسنده در تدوين كتاب خويش بر آيات قرآن، سنت نبوى و پس از آن، آثار علما و اقوال گذشتگان بوده كه دقت و غوص در معانى زهديه و دقائق نفسيه در هر موضوع را بدانها افزوده و بدين ترتيب، بر غناى مطالب، افزوده است. اما آنچه در مطالعه كتاب بايد مورد توجه قرار گيرد، آن است كه وى در اسناد احاديث، اهتمام خاصى نداشته و لذا در ميان روايات نقلشده، برخى ضعيف بوده و قابل اعتماد نمىباشد.<ref>مقدمه محقق، ص37</ref> | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه محقق، ضمن اشاره به زندگىنامه [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]]، مذهب وى در تعبدو جايگاه او در ميان محدثين، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.<ref>مقدمه محقق، ص3 تا 36</ref> | در مقدمه محقق، ضمن اشاره به زندگىنامه [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]]، مذهب وى در تعبدو جايگاه او در ميان محدثين، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.<ref>مقدمه محقق، ص3 تا 36</ref> | ||
اولين باب، در مورد معرفت تقوى و ماهيت آن مىباشد. به نظر | اولين باب، در مورد معرفت تقوى و ماهيت آن مىباشد. به نظر نویسنده، شرك بالاترين گناهان مىباشد؛ زيرا به اعتقاد او، تقوى عبارت است از دورى از شرك و گناهان پايينتر از آن و هر چيزى كه خداوند از آن نهى فرموده و موجب تضييع واجبى مىگردد كه خداوند آن را واجب گردانيده است.<ref>متن كتاب، ص51</ref> | ||
در باب دوم كه بسيار مختصر مىباشد، به معرفت «حذر» و «خوف» از مقامى كه صداها در آن خاشع شده، جباران ذليل گرديده و متكبران، فروتن مىگردند، توصيه شده است.<ref>همان، ص54</ref> | در باب دوم كه بسيار مختصر مىباشد، به معرفت «حذر» و «خوف» از مقامى كه صداها در آن خاشع شده، جباران ذليل گرديده و متكبران، فروتن مىگردند، توصيه شده است.<ref>همان، ص54</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
«برادرى و معرفت نفس»: در اين بخش كه مختصر مىباشد، در ابتدا، آنچه كه باعث عزم بر توبه و بازگشت از گناه و تقويت عبددر تقوى و مخالفت با شهوات و هواى نفسانى مىگردد بيان شده و در ادامه، مطالبى پيرامون معاشرت با كسانى كه در مجالست با ايشان، دين آدمى سالم نمىماند، مطرح شده است.<ref>همان، ص375 تا 389</ref> | «برادرى و معرفت نفس»: در اين بخش كه مختصر مىباشد، در ابتدا، آنچه كه باعث عزم بر توبه و بازگشت از گناه و تقويت عبددر تقوى و مخالفت با شهوات و هواى نفسانى مىگردد بيان شده و در ادامه، مطالبى پيرامون معاشرت با كسانى كه در مجالست با ايشان، دين آدمى سالم نمىماند، مطرح شده است.<ref>همان، ص375 تا 389</ref> | ||
«تنبيه بر معرفت نفس و شناخت افعال سوء و انگيزههاى هواى نفس»: | «تنبيه بر معرفت نفس و شناخت افعال سوء و انگيزههاى هواى نفس»: نویسنده در ابتداى اين بخش، در ابتدا به تحذير از هواى نفس پرداخته و در ادامه، آنچه را كه باعث شناخت سوء رغبت نفس مىگردد، بيان كرده است.<ref>همان، ص401 تا 405</ref> | ||
«عجب»: ضمن شرح عجب و دلايل آن، مطالب زير، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: عجب در دين؛ عجب به رأى خطا؛ آنچه باعث منتفى شدن عجب مىگردد؛ عجب به دنيا و نفس؛ عجب به مال و.<ref>همان، ص415 تا 462</ref> | «عجب»: ضمن شرح عجب و دلايل آن، مطالب زير، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: عجب در دين؛ عجب به رأى خطا؛ آنچه باعث منتفى شدن عجب مىگردد؛ عجب به دنيا و نفس؛ عجب به مال و.<ref>همان، ص415 تا 462</ref> | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
«كبر»: در ابتدا، كبر توصيف و شرح شده و در ادامه، كبر به دنيا؛ نفى كبر؛ تكبر به علم؛ تواضع و...، بررسى شده است.<ref>همان، ص467 تا 537</ref> | «كبر»: در ابتدا، كبر توصيف و شرح شده و در ادامه، كبر به دنيا؛ نفى كبر؛ تكبر به علم؛ تواضع و...، بررسى شده است.<ref>همان، ص467 تا 537</ref> | ||
«غرور»: | «غرور»: نویسنده از جمله آفات سلوك را فريفته شدن به رحمت الهى و عبادات دانسته و ضمن توصيه بر دورى از آن، مطالب زير را مورد بحث و بررسى قرار داده است: تفاوت ميان رجاء و غرور؛ فريفته شدن به اعمال علم؛ فريفته شدن به فقه؛ غرور به حفظ قصص و احاديث زهد؛ غرور به جدل و احتجاج؛ غرور بهواسطه ورع در طعام و لباس؛ غرور بهواسطه عزلت و فرار از مردم و.<ref>همان، ص541 تا 602</ref> | ||
«حسد»: از جمله ابواب آن، عبارتند از: تعريف حسد و تبيين حرام و مباح آن؛ حسد بر رياست؛ حسد بهواسطه حقارت، عداوت، بغض، ظاهر دنيا و عجب؛ مظلمه حسد و.<ref>همان، ص605 تا 642</ref> | «حسد»: از جمله ابواب آن، عبارتند از: تعريف حسد و تبيين حرام و مباح آن؛ حسد بر رياست؛ حسد بهواسطه حقارت، عداوت، بغض، ظاهر دنيا و عجب؛ مظلمه حسد و.<ref>همان، ص605 تا 642</ref> | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
در آخرين بخش، مطالبى پيرامون تربيت مريد و آداب و خطرات آن مطرح شده است.<ref>همان، ص645</ref> | در آخرين بخش، مطالبى پيرامون تربيت مريد و آداب و خطرات آن مطرح شده است.<ref>همان، ص645</ref> | ||
از جمله ويژگىهاى كتاب حاضر آن است كه جوهره آرائى را كه در كتاب ديگر | از جمله ويژگىهاى كتاب حاضر آن است كه جوهره آرائى را كه در كتاب ديگر نویسنده آمده، با تأكيد بيشتر بر تحديد و ترتيب معانى، در اثر حاضر مىتوان ملاحظه كرد. به كوتاه سخن، جايگاهى را كه نویسنده در دانشهاى دينى، علم اخلاق، شناخت دقايق روح انسانى، كشف اسرار آن و درمان آن داشته است، تنها با مطالعه اين كتاب مىتوان دريافت.<ref>حداد عادل، غلامعلى و همكاران، 1377، ص352</ref> | ||
هدف [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]] از تأليف اين كتاب، روشن نمودن اين نكته بوده است كه انسان براى پيروى از اراده خدا و اجراى آن، چه بايد بكند. بيشترين اهتمام در اين كتاب، شناخت نهفتهها و اسرار قلبهاست و با اينكه پس از [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]]، بزرگانى همچون [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] در «[[إحياء علوم الدين|إحياء العلوم]]» و [[ابوطالب مکی، محمد بن علی|ابوطالب مكى]] در «[[قوت القلوب في معاملة المحبوب و وصف طريق المريد إلی مقام التوحيد|قوت القلوب]]» نيز به اين موضوع پرداختهاند، اما - چنانكه ماسينيون تصريح كرده است - هيچيك در شناخت تسلسل احوال نفس و تحليلهاى نفسى و در شيوه علم النفس تجربى، به [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]] نرسيدهاند.<ref>همان</ref> | هدف [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]] از تأليف اين كتاب، روشن نمودن اين نكته بوده است كه انسان براى پيروى از اراده خدا و اجراى آن، چه بايد بكند. بيشترين اهتمام در اين كتاب، شناخت نهفتهها و اسرار قلبهاست و با اينكه پس از [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]]، بزرگانى همچون [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] در «[[إحياء علوم الدين|إحياء العلوم]]» و [[ابوطالب مکی، محمد بن علی|ابوطالب مكى]] در «[[قوت القلوب في معاملة المحبوب و وصف طريق المريد إلی مقام التوحيد|قوت القلوب]]» نيز به اين موضوع پرداختهاند، اما - چنانكه ماسينيون تصريح كرده است - هيچيك در شناخت تسلسل احوال نفس و تحليلهاى نفسى و در شيوه علم النفس تجربى، به [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]] نرسيدهاند.<ref>همان</ref> |
ویرایش