۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
'''الوهابية و الرافضة'''، اثر نویسنده سلفی محمد [[رضا، محمد رشید|رشید رضا]]، کتابی است که به معرفی شیعه از نگاه وهابیت پرداخته است. | '''الوهابية و الرافضة'''، اثر نویسنده سلفی محمد [[رضا، محمد رشید|رشید رضا]]، کتابی است که به معرفی شیعه از نگاه وهابیت پرداخته است. | ||
در واقع این کتاب، ردیهای است بر مذهب شیعه و اصول آن، که توسط عبدالرحمن بن عبدالجبار فریوانی، مورد تحقیق قرار گرفته است. | در واقع این کتاب، ردیهای است بر مذهب شیعه و اصول آن، که توسط عبدالرحمن بن عبدالجبار فریوانی، مورد تحقیق قرار گرفته است. | ||
مؤلف کتابش را در سال 1347ق، منتشر کرده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص6</ref> | مؤلف کتابش را در سال 1347ق، منتشر کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص6</ref> | ||
نام دیگر کتاب «السنة و الشيعة» است<ref>همان، ص13</ref> | نام دیگر کتاب «السنة و الشيعة» است.<ref>همان، ص13</ref> | ||
مؤلف انگیزه خود را از نوشتن این کتاب، تقریب بین مذاهب شیعه و سنی، خصوصا شیعه غالی و وهابیت میداند و بر مدعای خود قسم یاد میکند<ref>ر.ک: همان، ص29</ref> لکن به نظر میرسد دلیل تألیف کتابش انتشار رسالهای از طرف [[امین، محسن|سید محسن امین عاملی]] به نام «[[الحصون المنيعة في دفع ما اورده صاحب المنار علی الشيعة|الحصون المنيعة في الرد علی أورده [في دفع ما أورده] صاحب المنار في حق الشيعة]]» باشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص36</ref> | مؤلف انگیزه خود را از نوشتن این کتاب، تقریب بین مذاهب شیعه و سنی، خصوصا شیعه غالی و وهابیت میداند و بر مدعای خود قسم یاد میکند<ref>ر.ک: همان، ص29</ref> لکن به نظر میرسد دلیل تألیف کتابش انتشار رسالهای از طرف [[امین، محسن|سید محسن امین عاملی]] به نام «[[الحصون المنيعة في دفع ما اورده صاحب المنار علی الشيعة|الحصون المنيعة في الرد علی أورده [في دفع ما أورده] صاحب المنار في حق الشيعة]]» باشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص36</ref> | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
زندگینامه مؤلف در مقدمه محقق آمده است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص9 تا 15</ref> | زندگینامه مؤلف در مقدمه محقق آمده است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص9 تا 15</ref> | ||
مؤلف در فصل اول کتابش به نظرات [[امین، محسن|سید محسن امین]] در رساله «الحصون المنيعة» تاخته (نمونههایی از آن در صفحه 39 ذکر شده است) و مطالبی از آن را نقد کرده است. | مؤلف در فصل اول کتابش به نظرات [[امین، محسن|سید محسن امین]] در رساله «الحصون المنيعة» تاخته (نمونههایی از آن در صفحه 39 ذکر شده است) و مطالبی از آن را نقد کرده است. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
فصل دوم کتاب ردیه از طرف [[آلوسی، محمود بن عبدالله|محمود شکری آلوسی]] (1857-1924) بر کتاب «الحصون المنيعة» است. | فصل دوم کتاب ردیه از طرف [[آلوسی، محمود بن عبدالله|محمود شکری آلوسی]] (1857-1924) بر کتاب «الحصون المنيعة» است. | ||
محمود شکری این ردیه را به جمالالدین افندی قاسمی تقدیم نموده است<ref>ر.ک: همان، ص51</ref> | محمود شکری این ردیه را به جمالالدین افندی قاسمی تقدیم نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص51</ref> | ||
در این ردیه اشکالاتی (که بسیاری از آنها دروغ است) بر شیعه وارد شده است که با انگیزه ادعایی مؤلف قابل جمع نمیباشد. | در این ردیه اشکالاتی (که بسیاری از آنها دروغ است) بر شیعه وارد شده است که با انگیزه ادعایی مؤلف قابل جمع نمیباشد. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
در پایان کتاب، زندگینامه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] ذکر شده است. | در پایان کتاب، زندگینامه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] ذکر شده است. | ||
بنای محمد شکری در این ردیه بر این بوده است که اشکالاتی را که [[امین، محسن|سید محسن امین]] بر وهابیت وارد کرده، جواب دهد، ولی بااینحال، در این ردیه جای پاسخ به اشکالات را خالی میبینیم و نویسنده را میبینیم که همچون انسانی بیپناه و درمانده از جواب، پاسخ را به خدا واگذار کرده است<ref>ر.ک: همان: ص97</ref> | بنای محمد شکری در این ردیه بر این بوده است که اشکالاتی را که [[امین، محسن|سید محسن امین]] بر وهابیت وارد کرده، جواب دهد، ولی بااینحال، در این ردیه جای پاسخ به اشکالات را خالی میبینیم و نویسنده را میبینیم که همچون انسانی بیپناه و درمانده از جواب، پاسخ را به خدا واگذار کرده است.<ref>ر.ک: همان: ص97</ref> | ||
کاری که محمد شکری و محمد [[رضا، محمد رشید|رشید رضا]] در این کتاب بهخوبی از عهده آن برآمدهاند، شبههپراکنی فراوان نسبت به شیعه است؛ برخی از آنها بهاختصار چنین است: | کاری که محمد شکری و محمد [[رضا، محمد رشید|رشید رضا]] در این کتاب بهخوبی از عهده آن برآمدهاند، شبههپراکنی فراوان نسبت به شیعه است؛ برخی از آنها بهاختصار چنین است: | ||
# در ابتدای کتاب تاریخچهای از شیعه آمده است، با این ادعا که مبدأ مذهب شیعه، عبدالله بن سبأ بوده است و چون او اصالتا یهودیالمذهب بوده، قصدش از ایجاد مذهب شیعه، اختلاف بین مسلمانان بوده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص17 و 18</ref> | # در ابتدای کتاب تاریخچهای از شیعه آمده است، با این ادعا که مبدأ مذهب شیعه، عبدالله بن سبأ بوده است و چون او اصالتا یهودیالمذهب بوده، قصدش از ایجاد مذهب شیعه، اختلاف بین مسلمانان بوده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص17 و 18</ref> | ||
# در جایجای کتاب، شیعیان را به دو گروه معتدله و غلات تقسیم نموده است. | # در جایجای کتاب، شیعیان را به دو گروه معتدله و غلات تقسیم نموده است. | ||
# از اشکالاتی که به شیعه نسبت داده شده این است که شیعه معتقد به تحریف قرآن است<ref>ر.ک: همان، ص21 و متن کتاب، ص82</ref> | # از اشکالاتی که به شیعه نسبت داده شده این است که شیعه معتقد به تحریف قرآن است.<ref>ر.ک: همان، ص21 و متن کتاب، ص82</ref> | ||
# بهائیان، جزئی از شیعه معرفی شدهاند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص22</ref> | # بهائیان، جزئی از شیعه معرفی شدهاند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص22</ref> | ||
# ازدواج موقت حرام است، ولی شیعه آن را حلال میداند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص37 و 38</ref> | # ازدواج موقت حرام است، ولی شیعه آن را حلال میداند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص37 و 38</ref> | ||
# شیعه بهعنوان اهل بدعت معرفی شدهاند<ref>ر.ک: همان، ص44</ref> | # شیعه بهعنوان اهل بدعت معرفی شدهاند<ref>ر.ک: همان، ص44</ref> | ||
# شیعه با دموکراسی مأخوذ از آیه قرآن: «... وَ أَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ...» (الشورى: 38)، مخالف است<ref>ر.ک: همان، ص45</ref> | # شیعه با دموکراسی مأخوذ از آیه قرآن: «... وَ أَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ...» (الشورى: 38)، مخالف است.<ref>ر.ک: همان، ص45</ref> | ||
# شیعه متهم به جنگطلبی شده است<ref>ر.ک: همان، ص52</ref> | # شیعه متهم به جنگطلبی شده است.<ref>ر.ک: همان، ص52</ref> | ||
# شیعه همچون یهود، مصداق «يؤمنون ببعض و يكفرون ببعض» هستند<ref>ر.ک: همان، ص52</ref> | # شیعه همچون یهود، مصداق «يؤمنون ببعض و يكفرون ببعض» هستند<ref>ر.ک: همان، ص52</ref> | ||
# شیعیان معتقدند هر آنچه در کتب اربعه حدیثی (کافی، تهذیب، استبصار و منلايحضرهالفقيه) وجود دارد، واجبالعمل است؛ درصورتیکه بسیاری از روایات آنها ضعیف است<ref>ر.ک: همان، ص54</ref> | # شیعیان معتقدند هر آنچه در کتب اربعه حدیثی (کافی، تهذیب، استبصار و منلايحضرهالفقيه) وجود دارد، واجبالعمل است؛ درصورتیکه بسیاری از روایات آنها ضعیف است.<ref>ر.ک: همان، ص54</ref> | ||
و... | و... | ||
ویرایش