پرش به محتوا

الوهابية و الرافضة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>')
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
خط ۲۸: خط ۲۸:
'''الوهابية و الرافضة'''، اثر نویسنده سلفی محمد [[رضا، محمد رشید|رشید رضا]]، کتابی است که به معرفی شیعه از نگاه وهابیت پرداخته است.
'''الوهابية و الرافضة'''، اثر نویسنده سلفی محمد [[رضا، محمد رشید|رشید رضا]]، کتابی است که به معرفی شیعه از نگاه وهابیت پرداخته است.
در واقع این کتاب، ردیه‌ای است بر مذهب شیعه و اصول آن، که توسط عبدالرحمن بن عبدالجبار فریوانی، مورد تحقیق قرار گرفته است.
در واقع این کتاب، ردیه‌ای است بر مذهب شیعه و اصول آن، که توسط عبدالرحمن بن عبدالجبار فریوانی، مورد تحقیق قرار گرفته است.
مؤلف کتابش را در سال 1347ق، منتشر کرده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص6</ref>
مؤلف کتابش را در سال 1347ق، منتشر کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص6</ref>
نام دیگر کتاب «السنة و الشيعة» است<ref>همان، ص13</ref>
نام دیگر کتاب «السنة و الشيعة» است.<ref>همان، ص13</ref>


مؤلف انگیزه خود را از نوشتن این کتاب، تقریب بین مذاهب شیعه و سنی، خصوصا شیعه غالی و وهابیت می‌داند و بر مدعای خود قسم یاد می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص29</ref> لکن به نظر می‌رسد دلیل تألیف کتابش انتشار رساله‌ای از طرف [[امین، محسن|سید محسن امین عاملی]] به نام «[[الحصون المنيعة في دفع ما اورده صاحب المنار علی الشيعة|الحصون المنيعة في الرد علی أورده [في دفع ما أورده] صاحب المنار في حق الشيعة]]» باشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص36</ref>
مؤلف انگیزه خود را از نوشتن این کتاب، تقریب بین مذاهب شیعه و سنی، خصوصا شیعه غالی و وهابیت می‌داند و بر مدعای خود قسم یاد می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص29</ref> لکن به نظر می‌رسد دلیل تألیف کتابش انتشار رساله‌ای از طرف [[امین، محسن|سید محسن امین عاملی]] به نام «[[الحصون المنيعة في دفع ما اورده صاحب المنار علی الشيعة|الحصون المنيعة في الرد علی أورده [في دفع ما أورده] صاحب المنار في حق الشيعة]]» باشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص36</ref>
خط ۳۷: خط ۳۷:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
زندگی‌نامه مؤلف در مقدمه محقق آمده است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص9 تا 15</ref>
زندگی‌نامه مؤلف در مقدمه محقق آمده است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص9 تا 15</ref>


مؤلف در فصل اول کتابش به نظرات [[امین، محسن|سید محسن امین]] در رساله «الحصون المنيعة» تاخته (نمونه‌هایی از آن در صفحه 39 ذکر شده است) و مطالبی از آن را نقد کرده است.
مؤلف در فصل اول کتابش به نظرات [[امین، محسن|سید محسن امین]] در رساله «الحصون المنيعة» تاخته (نمونه‌هایی از آن در صفحه 39 ذکر شده است) و مطالبی از آن را نقد کرده است.
خط ۴۷: خط ۴۷:
فصل دوم کتاب ردیه از طرف [[آلوسی، محمود بن عبدالله|محمود شکری آلوسی]] (1857-1924) بر کتاب «الحصون المنيعة» است.
فصل دوم کتاب ردیه از طرف [[آلوسی، محمود بن عبدالله|محمود شکری آلوسی]] (1857-1924) بر کتاب «الحصون المنيعة» است.


محمود شکری این ردیه را به جمال‌الدین افندی قاسمی تقدیم نموده است<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>
محمود شکری این ردیه را به جمال‌الدین افندی قاسمی تقدیم نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>


در این ردیه اشکالاتی (که بسیاری از آنها دروغ است) بر شیعه وارد شده است که با انگیزه ادعایی مؤلف قابل جمع نمی‌باشد.
در این ردیه اشکالاتی (که بسیاری از آنها دروغ است) بر شیعه وارد شده است که با انگیزه ادعایی مؤلف قابل جمع نمی‌باشد.
خط ۵۵: خط ۵۵:
در پایان کتاب، زندگی‌نامه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] ذکر شده است.
در پایان کتاب، زندگی‌نامه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] ذکر شده است.


بنای محمد شکری در این ردیه بر این بوده است که اشکالاتی را که [[امین، محسن|سید محسن امین]] بر وهابیت وارد کرده، جواب دهد، ولی بااین‌حال، در این ردیه جای پاسخ به اشکالات را خالی می‌بینیم و نویسنده را می‌بینیم که همچون انسانی بی‌پناه و درمانده از جواب، پاسخ را به خدا واگذار کرده است<ref>ر.ک: همان: ص97</ref>
بنای محمد شکری در این ردیه بر این بوده است که اشکالاتی را که [[امین، محسن|سید محسن امین]] بر وهابیت وارد کرده، جواب دهد، ولی بااین‌حال، در این ردیه جای پاسخ به اشکالات را خالی می‌بینیم و نویسنده را می‌بینیم که همچون انسانی بی‌پناه و درمانده از جواب، پاسخ را به خدا واگذار کرده است.<ref>ر.ک: همان: ص97</ref>


کاری که محمد شکری و محمد [[رضا، محمد رشید|رشید رضا]] در این کتاب به‌خوبی از عهده آن برآمده‌اند، شبهه‌پراکنی فراوان نسبت به شیعه است؛ برخی از آنها به‌اختصار چنین است:
کاری که محمد شکری و محمد [[رضا، محمد رشید|رشید رضا]] در این کتاب به‌خوبی از عهده آن برآمده‌اند، شبهه‌پراکنی فراوان نسبت به شیعه است؛ برخی از آنها به‌اختصار چنین است:
# در ابتدای کتاب تاریخچه‌ای از شیعه آمده است، با این ادعا که مبدأ مذهب شیعه، عبدالله بن سبأ بوده است و چون او اصالتا یهودی‌المذهب بوده، قصدش از ایجاد مذهب شیعه، اختلاف بین مسلمانان بوده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص17 و 18</ref>
# در ابتدای کتاب تاریخچه‌ای از شیعه آمده است، با این ادعا که مبدأ مذهب شیعه، عبدالله بن سبأ بوده است و چون او اصالتا یهودی‌المذهب بوده، قصدش از ایجاد مذهب شیعه، اختلاف بین مسلمانان بوده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص17 و 18</ref>
# در جای‌جای کتاب، شیعیان را به دو گروه معتدله و غلات تقسیم نموده است.
# در جای‌جای کتاب، شیعیان را به دو گروه معتدله و غلات تقسیم نموده است.
# از اشکالاتی که به شیعه نسبت داده شده این است که شیعه معتقد به تحریف قرآن است<ref>ر.ک: همان، ص21 و متن کتاب، ص82</ref>
# از اشکالاتی که به شیعه نسبت داده شده این است که شیعه معتقد به تحریف قرآن است.<ref>ر.ک: همان، ص21 و متن کتاب، ص82</ref>
# بهائیان، جزئی از شیعه معرفی شده‌اند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص22</ref>
# بهائیان، جزئی از شیعه معرفی شده‌اند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص22</ref>
# ازدواج موقت حرام است، ولی شیعه آن را حلال می‌داند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص37 و 38</ref>
# ازدواج موقت حرام است، ولی شیعه آن را حلال می‌داند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص37 و 38</ref>
# شیعه به‌عنوان اهل بدعت معرفی شده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>
# شیعه به‌عنوان اهل بدعت معرفی شده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>
# شیعه با دموکراسی مأخوذ از آیه قرآن: «... وَ أَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ...» (الشورى‏: 38)، مخالف است<ref>ر.ک: همان، ص45</ref>
# شیعه با دموکراسی مأخوذ از آیه قرآن: «... وَ أَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ...» (الشورى‏: 38)، مخالف است.<ref>ر.ک: همان، ص45</ref>
# شیعه متهم به جنگ‌طلبی شده است<ref>ر.ک: همان، ص52</ref>
# شیعه متهم به جنگ‌طلبی شده است.<ref>ر.ک: همان، ص52</ref>
# شیعه همچون یهود، مصداق «يؤمنون ببعض و يكفرون ببعض» هستند<ref>ر.ک: همان، ص52</ref>
# شیعه همچون یهود، مصداق «يؤمنون ببعض و يكفرون ببعض» هستند<ref>ر.ک: همان، ص52</ref>
# شیعیان معتقدند هر آنچه در کتب اربعه حدیثی (کافی، تهذیب، استبصار و من‌لايحضره‌الفقيه) وجود دارد، واجب‌العمل است؛ درصورتی‌که بسیاری از روایات آنها ضعیف است<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>
# شیعیان معتقدند هر آنچه در کتب اربعه حدیثی (کافی، تهذیب، استبصار و من‌لايحضره‌الفقيه) وجود دارد، واجب‌العمل است؛ درصورتی‌که بسیاری از روایات آنها ضعیف است.<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>
و...
و...


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش