سفارت‌نامه خوارزم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'اميركبير' به 'امیرکبیر')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۶۴: خط ۶۴:
نثر كتاب مسجّع است و در مواردى خالى از تكلّف نيست، مؤلّف همه جا اشعارى از خويش مناسب حال و مقال پرداخته و بدين وسيله كتاب را براى خواننده شيرين و دلپذير ساخته است.
نثر كتاب مسجّع است و در مواردى خالى از تكلّف نيست، مؤلّف همه جا اشعارى از خويش مناسب حال و مقال پرداخته و بدين وسيله كتاب را براى خواننده شيرين و دلپذير ساخته است.


اين كتاب، ويژگى‌هاى قابل توجهى دارد: جزئيات مفصلى درباره شهرها و روستاهايى كه در مسير تهران - استرآباد در سواحل خزر، و از آنجا تا خيوه واقع شده‌اند، در آن ارائه شده است. به علاوه، نويسنده درباره دو اميرنشين ديگر آسياى ميانه؛ يعنى اميرنشين بخارا و خان‌نشين خجند نيز، كه فرصت ديدار از آنها را نداشت، توضيح مختصرى ارائه كرده است. در اين كتاب، شرايط و اوضاع دربار ايران در آن تاريخ روشن مى‌شود. در سال 1266ق. 1751/م، ناصرالدين شاه فقط بيست و يك سال داشت؛ و دولت، در دست توانايى دولتمردى بسيار با كفايت و اصلاح‌طلب به نام ميرزا تقى‌خان فراهانى (امیرکبیر) قرار داشت. لقب رسمى او، اتابك اعظم و صدراعظم بود. هنگامى كه هدايت در نوامبر سال 1851 از مأموريت خود به خيوه بازگشت، امیرکبیر به دليل ضعف و حسادت كودكانه شاه كشته شده بود. هدايت شرحى بر سابقه و تاريخ حاكمان خوارزم ارائه مى‌دهد، اماكن تاريخى اين خان‌نشين را معرفى مى‌كند، و سبک زندگى، آداب و سنن اعتقادات ازبك‌ها و تركمن‌ها را توضيح مى‌دهد. به علاوه، هدايت نويسنده و شاعرى توانا بود و براى نشان دادن توان خود در اين دو حوزه، كتاب را به نثر و نظم نگاشته است. با وجود اين، سبک نگارش هدايت ساده، و براى خواننده عادى كاملا قابل فهم است.
اين كتاب، ويژگى‌هاى قابل توجهى دارد: جزئيات مفصلى درباره شهرها و روستاهايى كه در مسير تهران - استرآباد در سواحل خزر، و از آنجا تا خيوه واقع شده‌اند، در آن ارائه شده است. به علاوه، نويسنده درباره دو اميرنشين ديگر آسياى ميانه؛ يعنى اميرنشين بخارا و خان‌نشين خجند نيز، كه فرصت ديدار از آنها را نداشت، توضيح مختصرى ارائه كرده است. در اين كتاب، شرايط و اوضاع دربار ايران در آن تاريخ روشن مى‌شود. در سال 1266ق. 1751/م، ناصرالدين شاه فقط بيست و يك سال داشت؛ و دولت، در دست توانايى دولتمردى بسيار با كفايت و اصلاح‌طلب به نام ميرزا تقى‌خان فراهانى (امیرکبیر) قرار داشت. لقب رسمى او، اتابك اعظم و صدراعظم بود. هنگامى كه هدايت در نوامبر سال 1851 از مأموريت خود به خيوه بازگشت، امیرکبیر به دليل ضعف و حسادت كودكانه شاه كشته شده بود. هدايت شرحى بر سابقه و تاريخ حاكمان خوارزم ارائه مى‌دهد، اماكن تاريخى اين خان‌نشين را معرفى مى‌كند، و سبک زندگى، آداب و سنن اعتقادات ازبك‌ها و تركمن‌ها را توضيح مى‌دهد. به علاوه، هدايت نويسنده و شاعرى توانا بود و براى نشان دادن توان خود در اين دو حوزه، كتاب را به نثر و نظم نگاشته است. با وجود اين، سبک نگارش هدايت ساده، و براى خواننده عادى كاملا قابل فهم است.


خواننده از فرامين امیرکبیر به هدايت مى‌تواند دريابد كه سفارت‌نامه در اصل براى مطلع ساختن شاه و صدراعظم نوشته شد. با اين كه هدايت گاه خود را فردى جسور و مطلع معرفى مى‌كند، در صحبت‌هايش جهت دورى از توهين به مقامات عالى كه گزارش را مى‌خوانند، فروتنى پيشه مى‌كند. سفارت‌نامه نثر ساده‌اى دارد و با مكتب نويسنده و قائم مقام فراهانى-وزير اعظم اواسط دهه 1245ق. 1830/م. همخوانى دارد؛ و البته متن وزينى است. در اين اثر، بعضى از اشعار نويسنده و نيز برخى شخصيت‌هاى خوارزم؛ مانند محمود خوارزمى و شيخ نجم‌الدين كبرى كه هدايت در سفر خود مزار آنها را زيارت كرده، آورده شده است. هدايت حتى در مورد خان خوارزم كه دشمنى بالقوه بود، يك واژه اهانت‌آميز به كار نبرد و معمولا از او به عنوان «خان محترم خوارزم» يا «خوارزمشاه ارجمند» ياد مى‌كرد.  
خواننده از فرامين امیرکبیر به هدايت مى‌تواند دريابد كه سفارت‌نامه در اصل براى مطلع ساختن شاه و صدراعظم نوشته شد. با اين كه هدايت گاه خود را فردى جسور و مطلع معرفى مى‌كند، در صحبت‌هايش جهت دورى از توهين به مقامات عالى كه گزارش را مى‌خوانند، فروتنى پيشه مى‌كند. سفارت‌نامه نثر ساده‌اى دارد و با مكتب نويسنده و قائم مقام فراهانى-وزير اعظم اواسط دهه 1245ق. 1830/م. همخوانى دارد؛ و البته متن وزينى است. در اين اثر، بعضى از اشعار نويسنده و نيز برخى شخصيت‌هاى خوارزم؛ مانند محمود خوارزمى و شيخ نجم‌الدين كبرى كه هدايت در سفر خود مزار آنها را زيارت كرده، آورده شده است. هدايت حتى در مورد خان خوارزم كه دشمنى بالقوه بود، يك واژه اهانت‌آميز به كار نبرد و معمولا از او به عنوان «خان محترم خوارزم» يا «خوارزمشاه ارجمند» ياد مى‌كرد.  
خط ۷۴: خط ۷۴:
نه ديو، نه فرشته، نه وحشى و نه پرى، مخفى نماناد كه اين صحراى بى‌كنار را نه آبادى، نه شجر و نه حجر و نه علامتى است و نه فراسخ آن معين است.
نه ديو، نه فرشته، نه وحشى و نه پرى، مخفى نماناد كه اين صحراى بى‌كنار را نه آبادى، نه شجر و نه حجر و نه علامتى است و نه فراسخ آن معين است.


هدايت، اطلاعات مربوط به نام اماكن را از شتربان خود مى‌پرسيد و آنها را يادداشت مى‌كرد؛ نام‌هايى مثل كوه‌كى، كسك منار(نزدیک خرابه‌هاى مشهد مصريان)، آدون آتا (كه به ياد مرد مقدسى نامگذرى شده است)، قرا اتكلك(با جريان آب شور كه به عنوان مبدأى رود خوارزم شناخته شده است)، بك ارسلان (در تپه‌هاى خوارزم)، قويمت آتا (با چشمه‌هاى آب)، كوكلان قويى، قاپلان قى (در دامنه‌هاى صعب العبور)، چرشلى، و كانكاچاشكن. در اين منطقه، هدايت و همراهانش تركمن‌هايى را ديدند كه از بيابان مى‌گذشتند و اينها اولين انسان‌هايى بودند كه پس از دوازده روز با آن برخورد كرده بودند.
هدايت، اطلاعات مربوط به نام اماكن را از شتربان خود مى‌پرسيد و آنها را يادداشت مى‌كرد؛ نام‌هايى مثل كوه‌كى، كسك منار(نزدیک خرابه‌هاى مشهد مصريان)، آدون آتا (كه به ياد مرد مقدسى نامگذرى شده است)، قرا اتكلك(با جريان آب شور كه به عنوان مبدأى رود خوارزم شناخته شده است)، بك ارسلان (در تپه‌هاى خوارزم)، قويمت آتا (با چشمه‌هاى آب)، كوكلان قويى، قاپلان قى (در دامنه‌هاى صعب العبور)، چرشلى، و كانكاچاشكن. در اين منطقه، هدايت و همراهانش تركمن‌هايى را ديدند كه از بيابان مى‌گذشتند و اينها اولين انسان‌هايى بودند كه پس از دوازده روز با آن برخورد كرده بودند.


سفارت‌نامه صرفا شرح سفرى به خارج از ايران نيست. بيش از سى صفحه از اين كتاب به شهرها، بخش‌ها و روستاهاى ميان تهران و سرزمين خوارزم، قدمت، تاريخ و ساكنان آنها اختصاص دارد. براى مثال، هدايت مى‌نويسد كه شهر آق قلعه، در حاشيه رود گرگان، مسكن قوم قاجار بوده است و مى‌افزايد كه قاجار ترك نژاد بودند كه از تركستان مهاجرت كرده و در نواحى درياى خزر سكنا گزيده بودند. با وجود اين، هنگامى كه هدايت از آن شهر بازديد كرد، متروكه‌اى بيش نبود و او فقط خرابه‌هاى دروازه‌ها، بناها و بازارها را ديد(ص 38). طايفه دربار از مأواى سنتى خود در منطقه تركمن‌نشين، به كاخ‌ها و ساختمان‌هاى دولتى در سرتاسر كشور نقل مكان كردند.
سفارت‌نامه صرفا شرح سفرى به خارج از ايران نيست. بيش از سى صفحه از اين كتاب به شهرها، بخش‌ها و روستاهاى ميان تهران و سرزمين خوارزم، قدمت، تاريخ و ساكنان آنها اختصاص دارد. براى مثال، هدايت مى‌نويسد كه شهر آق قلعه، در حاشيه رود گرگان، مسكن قوم قاجار بوده است و مى‌افزايد كه قاجار ترك نژاد بودند كه از تركستان مهاجرت كرده و در نواحى درياى خزر سكنا گزيده بودند. با وجود اين، هنگامى كه هدايت از آن شهر بازديد كرد، متروكه‌اى بيش نبود و او فقط خرابه‌هاى دروازه‌ها، بناها و بازارها را ديد(ص 38). طايفه دربار از مأواى سنتى خود در منطقه تركمن‌نشين، به كاخ‌ها و ساختمان‌هاى دولتى در سرتاسر كشور نقل مكان كردند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش