جبایی، محمد بن عبدالوهاب: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '==وابستهها==') |
جز (جایگزینی متن - 'نزدیک ى' به 'نزدیکى') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
قراين نشان مىدهد كه ابوعلى در حدود سال 257ق / 871م، بصره را به قصد بغداد ترك كرد و تا حدود سال 274ق / 887م، هنوز آنجا بوده است. برخى حكايات نشان از ملاقاتهايى ميان ابوعلى جبايى در دوره اقامتش در بغداد با ابن راوندى - متكلم منشعب از معتزله - دارد، اما گوئين - شايد با توجه به عبارات ركيك موجود در اين روايت، مانند اعتراف ابن راوندى به معارضهاى با قرآن - اصرار دارد كه اين حكايات برساخته است. دوره اقامت ابوعلى جبايى در بغداد، فرصتى مناسب بود تا بغداديان با آموزههاى مكتب معتزلى بصره نيز آشنا شوند و اين آغازى بود براى اينكه مرزهاى جغرافيايى ميان دو مكتب بصره و بغداد فروريزد و نام بصرى و بغدادى براى اين دو مكتب، صرفاً ناظر به تمايز دو سنت معتزلى باشد. | قراين نشان مىدهد كه ابوعلى در حدود سال 257ق / 871م، بصره را به قصد بغداد ترك كرد و تا حدود سال 274ق / 887م، هنوز آنجا بوده است. برخى حكايات نشان از ملاقاتهايى ميان ابوعلى جبايى در دوره اقامتش در بغداد با ابن راوندى - متكلم منشعب از معتزله - دارد، اما گوئين - شايد با توجه به عبارات ركيك موجود در اين روايت، مانند اعتراف ابن راوندى به معارضهاى با قرآن - اصرار دارد كه اين حكايات برساخته است. دوره اقامت ابوعلى جبايى در بغداد، فرصتى مناسب بود تا بغداديان با آموزههاى مكتب معتزلى بصره نيز آشنا شوند و اين آغازى بود براى اينكه مرزهاى جغرافيايى ميان دو مكتب بصره و بغداد فروريزد و نام بصرى و بغدادى براى اين دو مكتب، صرفاً ناظر به تمايز دو سنت معتزلى باشد. | ||
ربع سوم سده 3ق، دوره اوج گرفتن استادى ابوعلى بود، اما ديگر بصره اهميت خود را در عرصه فرهنگ از دست داده بود. شهر بصره كه از فتنههاى مكرر در اواسط سده 3ق رنج مىبرد، در فاصله سالهاى 255 - 270ق، تحت سلطه زنگيان بود و در جريان استيلاى آنان بر منطقه، به ويرانهاى مبدل شد. به همين سبب بود كه ابوعلى، زمانى كه براى به دست گرفتن پيشوايى مكتب بصرى معتزله پس از استادش شحام راهى جنوب شد، ترجيح داد به موطن خود، خوزستان بازگردد و مركزيت محافل بصرى را در آنجا استوار سازد. در همين راستاست كه وى در اوايل ربع چهارم - به تخمين در 276ق - از بغداد راهى خوزستان شد و در عسكر مكرم، در | ربع سوم سده 3ق، دوره اوج گرفتن استادى ابوعلى بود، اما ديگر بصره اهميت خود را در عرصه فرهنگ از دست داده بود. شهر بصره كه از فتنههاى مكرر در اواسط سده 3ق رنج مىبرد، در فاصله سالهاى 255 - 270ق، تحت سلطه زنگيان بود و در جريان استيلاى آنان بر منطقه، به ويرانهاى مبدل شد. به همين سبب بود كه ابوعلى، زمانى كه براى به دست گرفتن پيشوايى مكتب بصرى معتزله پس از استادش شحام راهى جنوب شد، ترجيح داد به موطن خود، خوزستان بازگردد و مركزيت محافل بصرى را در آنجا استوار سازد. در همين راستاست كه وى در اوايل ربع چهارم - به تخمين در 276ق - از بغداد راهى خوزستان شد و در عسكر مكرم، در نزدیکى اهواز اقامت گزيد. از آن پس، در همان جا به تعليم پرداخت و جز در مسافرتهايى كوتاه، از آن شهر دورى نگزيد. از جمله سفرها، بايد به حضور وى در سوق الأهواز (محل كنونى اهواز) ياد كرد كه در جريان آن، ملاقاتها و مناظرههايى با حارث بن على وراق، متكلم معتزلى خراسان داشته است. از ظاهر عبارت [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] برمىآيد، سفرهايى كوتاه به بصره و بغداد - كه به آنها اشاره كرده و در خلال آنها مناظراتى داشته است - مربوط به همين دوره اقامت وى در عسكر مكرم بوده باشد. ظاهراً ازدواج ابوعلى نيز در همين زمان انتقال به خوزستان صورت گرفته است؛ زيرا مىدانيم كه ابوهاشم، فرزند وى در 277ق، تولد يافته است. | ||
در سالهاى انتقال از سده 3 به 4ق، ابوعلى در جايگاه پيشواى مكتب بصره، شمارى از متكلمان را تربيت كرد كه در ميان آنان رجال برجستهاى ديده مىشود. بزرگترين شاگردان وى، پسرش ابوهاشم جبايى كه ادامهدهنده مكتب در بغداد بود، ابوعبدالله محمد بن عمر صيمرى كه حلقه استادش در خوزستان را دوام بخشيد و رجالى ديگر از معتزله چون ابوعبدالله محمد بن زيد واسطى، ابوالحسين عبدالواحد بن محمد حصينى و ابوعبدالرحمان صيدلانى، عبدالله بن عباس رامهرمزى، سعيد بن محمد باهلى، ابوالحسن على بن فرزويه، ابوبكر بن حرب تسترى و سه عالم ماوراءالنهرى: ابوالفضل كشى، ابوالفضل خجندى و ابوسعيد اشروسنى بودند. ظاهراً دختر او نيز از شاگردانش بود و ابوعلى رسالهاى در پاسخ به پرسشهاى او نوشته بود. | در سالهاى انتقال از سده 3 به 4ق، ابوعلى در جايگاه پيشواى مكتب بصره، شمارى از متكلمان را تربيت كرد كه در ميان آنان رجال برجستهاى ديده مىشود. بزرگترين شاگردان وى، پسرش ابوهاشم جبايى كه ادامهدهنده مكتب در بغداد بود، ابوعبدالله محمد بن عمر صيمرى كه حلقه استادش در خوزستان را دوام بخشيد و رجالى ديگر از معتزله چون ابوعبدالله محمد بن زيد واسطى، ابوالحسين عبدالواحد بن محمد حصينى و ابوعبدالرحمان صيدلانى، عبدالله بن عباس رامهرمزى، سعيد بن محمد باهلى، ابوالحسن على بن فرزويه، ابوبكر بن حرب تسترى و سه عالم ماوراءالنهرى: ابوالفضل كشى، ابوالفضل خجندى و ابوسعيد اشروسنى بودند. ظاهراً دختر او نيز از شاگردانش بود و ابوعلى رسالهاى در پاسخ به پرسشهاى او نوشته بود. |
نسخهٔ ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۴۵
نام | جبایی، محمد بن عبدالوهاب |
---|---|
نامهای دیگر | جبایی، ابوعلی |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 303 ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE3819AUTHORCODE |
جُبّايى، ابوعلى محمد بن عبدالوهاب بن سلام، (235 - شعبان 303ق / 849 - فوريه 916م)، يكى از بزرگترين نظريهپردازان معتزله است كه گروهى از معتزليان متأخر با عنوان «جبائيه» به پيروى از وى شناخته مىشدند.
برخلاف شهرت فراگير ابوعلى، دانستهها درباره زندگى او اندك و پراكنده است. ابوعلى خود در 235ق، در جباء، شهركى در خوزستان واقع در كرانه شمالى رود شوشتر متولد شد. وى در آغاز جوانى - بهتخمين در اواسط دهه 250ق - براى تحصيل به بصره رفت و به حلقه درس ابويعقوب يوسف بن عبدالله شحام درآمد. اين تخمين بر پايه حكاياتى است كه حاكى از نخستين مناظرات او ظاهراً در بصره است و اينكه در اين زمان او را «پسركى از جباء» مىخواندهاند.
پرورش جبايى در خوزستان به وى تربيتى ايرانى داده بود. ابوالحسن اشعرى در نقدى بر تأويلات قرآنى ابوعلى، تصريح دارد كه زبان اصلى وى عربى نبود و به كنايه يادآور مىشود كه او در فهم قرآن، زبان اهل روستایش جباء را مبنا قرار داده است. گفتنى است كه ابن طاووس نيز گاه درك او از زبان عربى را نقد كرده است.
شحام مهمترين استاد او در كلام معتزلى است و بهعنوان واسطهاى در انتقال تعاليم ابوالهذيل علاف به وى ايفاى نقش كرده است. ابن شهرآشوب، ابوجعفر اسكافى (د 240ق)، متكلم معتزلى بغداد را نيز از استادان او شمرده است كه از نظر زمانى پذيرفتنى نيست. فارغ از كلام، تبحر ابوعلى در حيطههاى ادبيات عرب حكايت از آن دارد كه تعليمى استوار در اين باره داشته، هرچند گزارش روشنى درباره استادان ادب او به دست نيامده است.
قراين نشان مىدهد كه ابوعلى در حدود سال 257ق / 871م، بصره را به قصد بغداد ترك كرد و تا حدود سال 274ق / 887م، هنوز آنجا بوده است. برخى حكايات نشان از ملاقاتهايى ميان ابوعلى جبايى در دوره اقامتش در بغداد با ابن راوندى - متكلم منشعب از معتزله - دارد، اما گوئين - شايد با توجه به عبارات ركيك موجود در اين روايت، مانند اعتراف ابن راوندى به معارضهاى با قرآن - اصرار دارد كه اين حكايات برساخته است. دوره اقامت ابوعلى جبايى در بغداد، فرصتى مناسب بود تا بغداديان با آموزههاى مكتب معتزلى بصره نيز آشنا شوند و اين آغازى بود براى اينكه مرزهاى جغرافيايى ميان دو مكتب بصره و بغداد فروريزد و نام بصرى و بغدادى براى اين دو مكتب، صرفاً ناظر به تمايز دو سنت معتزلى باشد.
ربع سوم سده 3ق، دوره اوج گرفتن استادى ابوعلى بود، اما ديگر بصره اهميت خود را در عرصه فرهنگ از دست داده بود. شهر بصره كه از فتنههاى مكرر در اواسط سده 3ق رنج مىبرد، در فاصله سالهاى 255 - 270ق، تحت سلطه زنگيان بود و در جريان استيلاى آنان بر منطقه، به ويرانهاى مبدل شد. به همين سبب بود كه ابوعلى، زمانى كه براى به دست گرفتن پيشوايى مكتب بصرى معتزله پس از استادش شحام راهى جنوب شد، ترجيح داد به موطن خود، خوزستان بازگردد و مركزيت محافل بصرى را در آنجا استوار سازد. در همين راستاست كه وى در اوايل ربع چهارم - به تخمين در 276ق - از بغداد راهى خوزستان شد و در عسكر مكرم، در نزدیکى اهواز اقامت گزيد. از آن پس، در همان جا به تعليم پرداخت و جز در مسافرتهايى كوتاه، از آن شهر دورى نگزيد. از جمله سفرها، بايد به حضور وى در سوق الأهواز (محل كنونى اهواز) ياد كرد كه در جريان آن، ملاقاتها و مناظرههايى با حارث بن على وراق، متكلم معتزلى خراسان داشته است. از ظاهر عبارت ابن نديم برمىآيد، سفرهايى كوتاه به بصره و بغداد - كه به آنها اشاره كرده و در خلال آنها مناظراتى داشته است - مربوط به همين دوره اقامت وى در عسكر مكرم بوده باشد. ظاهراً ازدواج ابوعلى نيز در همين زمان انتقال به خوزستان صورت گرفته است؛ زيرا مىدانيم كه ابوهاشم، فرزند وى در 277ق، تولد يافته است.
در سالهاى انتقال از سده 3 به 4ق، ابوعلى در جايگاه پيشواى مكتب بصره، شمارى از متكلمان را تربيت كرد كه در ميان آنان رجال برجستهاى ديده مىشود. بزرگترين شاگردان وى، پسرش ابوهاشم جبايى كه ادامهدهنده مكتب در بغداد بود، ابوعبدالله محمد بن عمر صيمرى كه حلقه استادش در خوزستان را دوام بخشيد و رجالى ديگر از معتزله چون ابوعبدالله محمد بن زيد واسطى، ابوالحسين عبدالواحد بن محمد حصينى و ابوعبدالرحمان صيدلانى، عبدالله بن عباس رامهرمزى، سعيد بن محمد باهلى، ابوالحسن على بن فرزويه، ابوبكر بن حرب تسترى و سه عالم ماوراءالنهرى: ابوالفضل كشى، ابوالفضل خجندى و ابوسعيد اشروسنى بودند. ظاهراً دختر او نيز از شاگردانش بود و ابوعلى رسالهاى در پاسخ به پرسشهاى او نوشته بود.
در ميان مهمترين شاگردان او همچنين بايد از ابوالحسن اشعرى، بنيانگذار مذهب اشاعره، نام برد كه پس از سالها تحصيل كلام نزد او - به قولى 40 سال - به سبب افتراق فكرى كه ميان او با استاد پديد آمده بود، از مذهب او روىگردان شد، به مذهب كلامى اهل سنت و جماعت گرويد و حتى رديهاى بر او نوشت. اين گزارش صفدى كه جبايى همسر مادر اشعرى بود، در منابع متقدم تأييد نشده است.
او سرانجام در عسكر مكرم وفات يافت. اينكه برخى چون ذهبى، به سبب شهرت انتساب او به بصره، وفاتش را در بصره گفتهاند، عارى از دقت است. ابوعلى به فرزندش ابوهاشم وصيت كرد كه پيكر وى را در عسكر مكرم به خاک سپارد، اما ابوهاشم پيكر پدر را به زادگاهش جباء منتقل و در مقبره خانوادگى كنار مادر و مادربزرگش دفن كرد.
با آنكه ابوعلى تأليفات متعددى داشته و ابن حجر آنها را بيش از 70 تصنيف گفته، اكنون هيچيك از آثار او برجاى نمانده است تا امكان مطالعه مستقيم آراء او وجود داشته باشد. حتى اطلاعات ابن نديم درباره عناوين آثار وى نيز از بخشهاى مفقودشده كتاب «الفهرست» است و ابن حجر كه ظاهراً اين بخش از «الفهرست» را در اختيار داشته، فقط به كتابى اشاره كرده است كه ابوعلى جبايى در رد شاگردش اشعرى نوشته بود؛ تنها ازآنرو كه چنين تأليفى او را به شگفت آورده است.
مىدانيم كه در طى سدههاى 3 و 4ق، معتزله نقشى مؤثر در حوزه تفسير ايفا نمودند. در واقع، متكلمانى چون ابوعلى با گام برداشتن در مسير تفسير، به دنبال آن بودند كه مؤيداتى براى اعتقادات خود از قرآن نشان دهند و در كنار آن بكوشند تا براى آياتى كه ظاهر آن مخالف آراء ايشان بود، تأويلى به دست دهند و در همين راستا بود كه بهگونههاى متنوعى از تفسيرنويسى در عصر خود دست زدند. گونه «متشابه القرآن»، يكى از رايجترين گونهها نزد متكلمان بود كه مورد توجه ابوعلى نيز قرار گرفت و زمينه تأليف كتابى با عنوان «متشابه القرآن» را فراهم آورد.
منابع مقاله
برگرفته از دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 17، ص450، به قلم احمد پاكتچى.