۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'شيعيان' به 'شیعیان ') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
در عنوان نخست، به بررسى سير قدرتيابى وهابيت پرداخته شده است. وهابيت، برگرفته از آموزههاى محمد بن عبدالوهاب، چهره متعصب قرن هجدهم، از اهالى نواحى مركزى عربستان است. نويسنده، معتقد است وهابىها همچون اغلب جريانهاى راديكال مذهبى، از جمع بين قدرت دولت و ايدئولوژى و تز استقرار خلافت دفاع مىكنند.<ref>متن كتاب، ص11</ref> | در عنوان نخست، به بررسى سير قدرتيابى وهابيت پرداخته شده است. وهابيت، برگرفته از آموزههاى محمد بن عبدالوهاب، چهره متعصب قرن هجدهم، از اهالى نواحى مركزى عربستان است. نويسنده، معتقد است وهابىها همچون اغلب جريانهاى راديكال مذهبى، از جمع بين قدرت دولت و ايدئولوژى و تز استقرار خلافت دفاع مىكنند.<ref>متن كتاب، ص11</ref> | ||
به اعتقاد نويسنده، آنچه وهابيت را از ساير جريانهاى دينى در جهان تسنن متمايز مىسازد، اشتغال و تلاش وهابىها به تصفيه و پاكسازى ساير فرق اسلامى از جمله، | به اعتقاد نويسنده، آنچه وهابيت را از ساير جريانهاى دينى در جهان تسنن متمايز مىسازد، اشتغال و تلاش وهابىها به تصفيه و پاكسازى ساير فرق اسلامى از جمله، شیعیان ، صوفيه و ساير نحلههاى مسلمانان است كه تفسير مخدوش و تحريفشده وهابيت از اسلام را نمىپذيرند.<ref>همان</ref> | ||
وهابيت تا دهه 60 تا حد زيادى به شبه جزيره عربستان محدود مىشد، اما در دهه 60 كه پادشاهى سعودى به اعضاى تندروى جمعيت اخوان المسلمين كه از آزار و شكنجه حكومت جمال عبدالناصر مىگريختند، پناه داد، ميان اصول عقيدتى بدوى، اما جداافتاده و منزوى وهابيت - يعنى ايدئولوژى رسمى سعودى - با تعاليم سلفى برخى مؤسسين اخوان المسلمين كه حاكمان سكولار عرب را بهمثابه كافران و اهداف مشروع جنگ مقدس و جهاد، معرفى و محكوم مىكرد، امتزاج و پيوندى حاصل شد. اين تركيب تازه در واقع تلفيق محافظهكارى فرهنگى و اجتماعى وهابيت و راديكاليسم سياسى اخوانىها بود كه موجب پديد آمدن گونه ستيزهجوى وهابيت شد كه سرانجام القاعده از آن پديد آمد.<ref>همان، ص12-13</ref> | وهابيت تا دهه 60 تا حد زيادى به شبه جزيره عربستان محدود مىشد، اما در دهه 60 كه پادشاهى سعودى به اعضاى تندروى جمعيت اخوان المسلمين كه از آزار و شكنجه حكومت جمال عبدالناصر مىگريختند، پناه داد، ميان اصول عقيدتى بدوى، اما جداافتاده و منزوى وهابيت - يعنى ايدئولوژى رسمى سعودى - با تعاليم سلفى برخى مؤسسين اخوان المسلمين كه حاكمان سكولار عرب را بهمثابه كافران و اهداف مشروع جنگ مقدس و جهاد، معرفى و محكوم مىكرد، امتزاج و پيوندى حاصل شد. اين تركيب تازه در واقع تلفيق محافظهكارى فرهنگى و اجتماعى وهابيت و راديكاليسم سياسى اخوانىها بود كه موجب پديد آمدن گونه ستيزهجوى وهابيت شد كه سرانجام القاعده از آن پديد آمد.<ref>همان، ص12-13</ref> | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
امتناع فرقه وهابى از پذيرش حقوق فردى، تحقير و تخفيف حقوق و شأن و منزلت زنان، بىاعتنايى به ارزشهاى واقعى و فطرى حيات انسان و تشويق خشونت بر ضد حريفانش كه آنها را كافر مىنامد، همگى از جمله مواردى است كه در ميان جنبشهاى اصولگراى اسلامى نظير ندارد.<ref>همان</ref> | امتناع فرقه وهابى از پذيرش حقوق فردى، تحقير و تخفيف حقوق و شأن و منزلت زنان، بىاعتنايى به ارزشهاى واقعى و فطرى حيات انسان و تشويق خشونت بر ضد حريفانش كه آنها را كافر مىنامد، همگى از جمله مواردى است كه در ميان جنبشهاى اصولگراى اسلامى نظير ندارد.<ref>همان</ref> | ||
در عنوان دوم، به بررسى آموزههاى سياسى نووهابيت پرداخته شده است. برآورد مىشود كه بيشتر از يكسوم برنامههاى آموزشى مدارس دولتى در عربستان سعودى به تعاليم وهابى اختصاص دارد. بخشى از متون درسى مدارس سعودى پس از 11 سپتامبر در رسانههاى آمريكا نقل شد كه جنجالهاى زيادى را برانگيخت؛ مثلاً يك كتاب درسى به دانشآموزان كلاس 9، اين را القا مىكند كه «روز داورى فرانمىرسد مگر آنكه مسلمانان با يهوديان جنگيده و آنها را بكشند». درحالىكه در متن ديگر آمده: «بر مسلمانان واجب است تا كافران را دشمنان خود بشمارند». حكومت سعودى كه به دنبال اين افشاگرىها آشفته و سردرگم بود، مدعى شد كه بررسى و بازنگرى برنامههاى آموزشى مدارس كشور را در دستور كار قرار داده است و وعده داد كه تمامى چنين متونى، از كتابهاى درسى حذف خواهند شد. با اين وجود، سال گذشته فريدام هاوس (Freedom House) گزارش جامعى درباره برنامههاى آموزشى جديد عربستان منتشر كرد و در خاتمه چنين نتيجهگيرى كرد كه: «اشاعه و تبليغ ايدئولوژى نفرت و دشمنى نسبت به مذاهب وآئينهاى ديگر شامل مسيحيان، يهوديان، | در عنوان دوم، به بررسى آموزههاى سياسى نووهابيت پرداخته شده است. برآورد مىشود كه بيشتر از يكسوم برنامههاى آموزشى مدارس دولتى در عربستان سعودى به تعاليم وهابى اختصاص دارد. بخشى از متون درسى مدارس سعودى پس از 11 سپتامبر در رسانههاى آمريكا نقل شد كه جنجالهاى زيادى را برانگيخت؛ مثلاً يك كتاب درسى به دانشآموزان كلاس 9، اين را القا مىكند كه «روز داورى فرانمىرسد مگر آنكه مسلمانان با يهوديان جنگيده و آنها را بكشند». درحالىكه در متن ديگر آمده: «بر مسلمانان واجب است تا كافران را دشمنان خود بشمارند». حكومت سعودى كه به دنبال اين افشاگرىها آشفته و سردرگم بود، مدعى شد كه بررسى و بازنگرى برنامههاى آموزشى مدارس كشور را در دستور كار قرار داده است و وعده داد كه تمامى چنين متونى، از كتابهاى درسى حذف خواهند شد. با اين وجود، سال گذشته فريدام هاوس (Freedom House) گزارش جامعى درباره برنامههاى آموزشى جديد عربستان منتشر كرد و در خاتمه چنين نتيجهگيرى كرد كه: «اشاعه و تبليغ ايدئولوژى نفرت و دشمنى نسبت به مذاهب وآئينهاى ديگر شامل مسيحيان، يهوديان، شیعیان ، هندوها، صوفىها و مسلمانان سنى كه از آموزهها و تعاليم وهابيت پيروى نمىكنند و بىايمان و كافر تلقى مىشوند، همچنان ادامه دارد».<ref>همان، ص18-19</ref> | ||
در سومين عنوان، به مسئله «صدور كينه و خصومت به اقصى نقاط جهان» پرداخته شده است. به باور نويسنده، با وجود اينكه شهروندان سعودى همچنان بهعنوان پيشتازان و صف اول پشتيبانان افراطگرايى مذهبى در سراسر جهان هستند، اما سازوكار اشاعه و رشد ايدئولوژى وهابيت در خارج از عربستان قرار دارد؛ سعودىها در طول 2 دهه گذشته حداقل 87 ميليارد دلار براى اشاعه و تبليغ وهابيت در خارج از كشور هزينه كردهاند و عقيده بر اين است كه با افزايش سرسامآور قيمت نفت در 2 سال گذشته، ميزان سرمايهگذارى سعودىها دراين زمينه باز هم افزايش يافته است. قسمت عمدهاى از اين سرمايهها صرف ساخت و تأمين هزينههاى اجرايى مساجد، مدارس و ساير مؤسسههاى مذهبى مىشود كه وهابيت را تبليغ و ترويج مىكنند. همچنين حكومت سعودى از تربيت امامان جماعت وهابى، نفوذ و تسلط بر رسانههاى گروهى، انتشار نشريات، توزيع كتابهاى درسى و مجلات وهابى و اعطاى هدايا و جوايز به دانشگاههاى تحت نفوذ اين فرقه حمايت مىكند.<ref>همان، ص21</ref> | در سومين عنوان، به مسئله «صدور كينه و خصومت به اقصى نقاط جهان» پرداخته شده است. به باور نويسنده، با وجود اينكه شهروندان سعودى همچنان بهعنوان پيشتازان و صف اول پشتيبانان افراطگرايى مذهبى در سراسر جهان هستند، اما سازوكار اشاعه و رشد ايدئولوژى وهابيت در خارج از عربستان قرار دارد؛ سعودىها در طول 2 دهه گذشته حداقل 87 ميليارد دلار براى اشاعه و تبليغ وهابيت در خارج از كشور هزينه كردهاند و عقيده بر اين است كه با افزايش سرسامآور قيمت نفت در 2 سال گذشته، ميزان سرمايهگذارى سعودىها دراين زمينه باز هم افزايش يافته است. قسمت عمدهاى از اين سرمايهها صرف ساخت و تأمين هزينههاى اجرايى مساجد، مدارس و ساير مؤسسههاى مذهبى مىشود كه وهابيت را تبليغ و ترويج مىكنند. همچنين حكومت سعودى از تربيت امامان جماعت وهابى، نفوذ و تسلط بر رسانههاى گروهى، انتشار نشريات، توزيع كتابهاى درسى و مجلات وهابى و اعطاى هدايا و جوايز به دانشگاههاى تحت نفوذ اين فرقه حمايت مىكند.<ref>همان، ص21</ref> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
با وجود نگرانىهايى كه دولت آمريكا از برنامه اتمى ايران در محافل غرب ساخته است، وى معتقد است بنا بر چند عامل مهم مىتوان گفت كه، در قياس با وهابيت ستيزهجوى، ايران شيعه چندان تهديد محسوب نمىشود؛ زيرا برخلاف ديپلماسى سعودى، همواره سياست خارجى ايران بيشتر مبتنى بر ناسيوناليسم و منافع ملى اين كشور بوده تا مبتنى بر اشاعه اسلام شيعه. از طرفى، ايران شيعه، همه قواعد حاكميت و اصول رايج دولت - ملت را محترم مىشمارد، اما روحانیون وهابى چنين نمىانديشند. اينان ممكن است بهمنظور تبليغ جهانى وهابيت، از خاندان سعودى بهعنوان شر ضرور حمايت كنند، اما چيزى به نام ملت سعودى كه داراى منافعى مقدم بر برنامههاى دينىشان باشد را به رسميت نمىشناسند.<ref>ر.ک: همان، ص34-35</ref> | با وجود نگرانىهايى كه دولت آمريكا از برنامه اتمى ايران در محافل غرب ساخته است، وى معتقد است بنا بر چند عامل مهم مىتوان گفت كه، در قياس با وهابيت ستيزهجوى، ايران شيعه چندان تهديد محسوب نمىشود؛ زيرا برخلاف ديپلماسى سعودى، همواره سياست خارجى ايران بيشتر مبتنى بر ناسيوناليسم و منافع ملى اين كشور بوده تا مبتنى بر اشاعه اسلام شيعه. از طرفى، ايران شيعه، همه قواعد حاكميت و اصول رايج دولت - ملت را محترم مىشمارد، اما روحانیون وهابى چنين نمىانديشند. اينان ممكن است بهمنظور تبليغ جهانى وهابيت، از خاندان سعودى بهعنوان شر ضرور حمايت كنند، اما چيزى به نام ملت سعودى كه داراى منافعى مقدم بر برنامههاى دينىشان باشد را به رسميت نمىشناسند.<ref>ر.ک: همان، ص34-35</ref> | ||
به اعتقاد وى، مورد ايران از جهات ديگر نيز مستثنى است؛ زيرا تمايلات فاشيستى وهابيت در اسلامگرايى شيعه به چشم نمىخورد. روحانیون ايران هيچگاه مسلمانان غير شيعه را بهعنوان كافرانى كه بايد آنها را بهطور منظم و سيستماتيك از ميان برداشت، قلمداد نمىكنند؛ از همين روست كه در جهان تشيع، چشمانداز سلطه و تحميل يك گفتمان مذهبى ايران، آنطوركه در بين وهابىها وجود دارد، به چشم نمىخورد؛ زيرا اسلام شيعه برخلاف اسلام سلفى، داراى منطق سلسله مراتبى است؛ بهطور مثال، | به اعتقاد وى، مورد ايران از جهات ديگر نيز مستثنى است؛ زيرا تمايلات فاشيستى وهابيت در اسلامگرايى شيعه به چشم نمىخورد. روحانیون ايران هيچگاه مسلمانان غير شيعه را بهعنوان كافرانى كه بايد آنها را بهطور منظم و سيستماتيك از ميان برداشت، قلمداد نمىكنند؛ از همين روست كه در جهان تشيع، چشمانداز سلطه و تحميل يك گفتمان مذهبى ايران، آنطوركه در بين وهابىها وجود دارد، به چشم نمىخورد؛ زيرا اسلام شيعه برخلاف اسلام سلفى، داراى منطق سلسله مراتبى است؛ بهطور مثال، شیعیان عراق و لبنان با طيب خاطر، پشتيبانى ايران را مىپذيرند. در اينجا از اجبار و تحميل، خبرى نيست و همه شیعیان كشورهاى مورد حمايت ايران، به تشكيلات مذهبى خودشان وفادار هستند.<ref>همان، ص35-36</ref> | ||
در پايان بايد به اين نكته اشاره نمود كه تاكنون آثار و اسناد فراوانى در باب ايدئولوژى وهابيت و سلفىهايى كه امروز فرماندهى و بدنه تروريسم در خاورميانه را در اختيار دارند، منتشر شده، اما اغلب اين گزارشها كه متعلق به مراكز امنيتى و تحقيقاتى آمريكا است، با يك نقص بزرگ روبهرو بودهاند و آن اينكه ملاحظه مراتب دوستى استراتژيك رياض و كاخ سفيد باعث شده پرسشهاى تاريخى در باب نحوه انتشار و انتقال جريان وهابيت از شبه جزيره عربستان به اقصى نقاط جهان و همينطور ابهامهاى مربوط به ظهور نسل جديد نووهابى، يعنى طالبان والقاعده بىپاسخ بماند.<ref>مقدمه، ص7</ref> | در پايان بايد به اين نكته اشاره نمود كه تاكنون آثار و اسناد فراوانى در باب ايدئولوژى وهابيت و سلفىهايى كه امروز فرماندهى و بدنه تروريسم در خاورميانه را در اختيار دارند، منتشر شده، اما اغلب اين گزارشها كه متعلق به مراكز امنيتى و تحقيقاتى آمريكا است، با يك نقص بزرگ روبهرو بودهاند و آن اينكه ملاحظه مراتب دوستى استراتژيك رياض و كاخ سفيد باعث شده پرسشهاى تاريخى در باب نحوه انتشار و انتقال جريان وهابيت از شبه جزيره عربستان به اقصى نقاط جهان و همينطور ابهامهاى مربوط به ظهور نسل جديد نووهابى، يعنى طالبان والقاعده بىپاسخ بماند.<ref>مقدمه، ص7</ref> |
ویرایش