چیتیک، ویلیام سی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '== منابع مقاله== ' به '== منابع مقاله== ')
    جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '==وابسته‌ها==')
    خط ۸۵: خط ۸۵:




    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    [[میراث مولوی شعر و عرفان در اسلام]]
    [[میراث مولوی شعر و عرفان در اسلام]]



    نسخهٔ ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۳۵

    چیتیک، ویلیام سی.
    نام چیتیک، ویلیام سی.
    نام های دیگر چ‍ت‍ی‍ک‌، وی‍ل‍ی‍ام‌ س‍ی‌

    ویلیام چیتیک

    پروفسور چیتیک

    William Chittick

    نام پدر
    متولد 1322 ش یا 1943 م
    محل تولد میلدفورد، کنتیکت آمریکا
    رحلت
    اساتید دكتر سيد حسين نصر
    برخی آثار میراث مولوی شعر و عرفان در اسلام

    نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص

    گلچینی از معارف تشیع

    کد مؤلف AUTHORCODE9697AUTHORCODE

    ويليام چيتيك (متولد ۲۹ ژوئن ۱۹۴۳ در میلدفورد، کنتیکت)، فیلسوف، اسلام شناس، متخصص عرفان مولوی و ابن عربی در آمریکا، یکی از ویرایشگران دایرةالمعارف ایرانیکا به مدت 30 سال

    ولادت

    او در سال 1943م1322/ش در شهر ميل فورد، از توابع ايالت كنتيكت آمريكا در خانواده‌اى با مذهب پروتستان ديده به جهان گشود.

    دوران دبيرستان را در زادگاه خويش سپرى كرد و بعد از گذراندن اين مقطع تحصيلى، وارد دانشگاه گرديد و در رشته تاريخ در كالج وستر به اخذ مدرك كارشناسى نايل آمد و چون احساس نمود مطالعات تاريخى در خصوص مشرق زمين و خاورميانه، نياز مبرمى به دانستن زبان عربى دارد، براى فراگيرى آن به سرزمين لبنان مهاجرت كرد و در دانشگاه آمريكايى بيروت تحصيلات خويش را پى گرفت.

    وى در اثناى اين مطالعات، به عرفان اسلامى علاقه‌مند گشت و بعد از آشنايى با دكتر سيد حسين نصر و حضور در جلسات او، اشتياقش شدت يافت. بعد از بازگشت به آمريكا، براى آشنايى با عرفان شرقى، كتاب مثنوى را كه به زبان انگليسى ترجمه شده بود، مطالعه كرد و محصول اين تلاش را در اختيار ساير علاقه‌مندان قرار داد.

    شور زايد الوصف او براى آموختن عرفان ناب اسلامى، موجب شد كه به ايران بيايد و در رشته ادبيات دانشگاه تهران مشغول تحصيل گردد. مدت اقامت او در ايران، 12 سال به درازا كشيد. وى پس از اخذ درجه دكترا در زبان و ادبيات فارسى از دانشگاه تهران در سال 1353ش در دانشگاه صنعتى شريف به تدريس علوم انسانى مشغول گرديد.

    وى در طول تحصيل، با دانشوران و اديبانى چون جلال‌الدين همايى و استاد سيد جلال‌الدين آشتيانى مأنوس گرديد؛ اما كار اساسى وى با دكتر سيد حسين نصر در موضوع فلسفه و معارف اسلامى بود. پس از تأسيس انجمن فلسفه، وى نزد هانرى كربن به فراگيرى عرفان و تصوف پرداخت.

    او كه هم اكنون در دانشگاه ايالتى نيويورك، در شهر استونى بروك، استاد گروه مطالعات تطبيقى اديان مى‌باشد، به زبان فارسى و عربى و متون كلاسيك عرفانى اين دو زبان، تسلط كامل دارد.

    تحقيق در كتاب عبدالرحمن جامى با عنوان «نقد النصوص فى شرح نقش الفصوص» كه همراه با تعليقات و تصحيح وى به طبع رسيده است و در واقع پايان‌نامه دكتراى اوست، بهترين گواه احاطه وى به متون عرفانى كهن است. استعداد عالى توأم با كار مداوم، منظم و تلاش علمى متوالى و خستگى‌ناپذير، موجب گرديد تا اين شخصيت، موفقيت‌هاى مهمى را كسب كند.

    وى بر اثر ممارست، مطالعه دائم و قريحه ذاتى، به مباحث عرفانى چنان انس پيدا نمود كه از نحوه و روش عبارات عرفانى و سبک مطالب، نويسنده آن را مى‌شناسد. او حافظه قوى، دقت نظر و سرعت انتقال را با هم جمع نمود و توأم گرديدن چنين ويژگى‌هايى با مهارت و ممارست وافر، كارهايش را برجسته و ممتاز نموده است.

    او عرفان و اخلاق را به پژوهش و نگارش خلاصه نكرد؛ بلكه روح و روان خويش را به ملكات معنوى و انسانى آراسته نموده است. او شخصى معتدل است و به دور از افراط و تفريط، عاشق كار و كوشش علمى و ادبى مى‌باشد و از سخاوت تحقيقاتى و بذل انديشه هم اجتناب نمى‌كند و بسيار مهربان و متواضع است.

    وى در آثار خود تلاش كرده تا قواعد سلوك در عرفان نظرى و عملى را در قرآن و سنت بجويد. او معتقد است كه مقامات معنوى به دست آمده از راه كشف و شهود، با مباحث برهانى تناقض ندارد.

    وى تصويرى متقن و محكم از سرچشمه‌ها، شرايط پيدايش، رشد و نضج عرفان اسلامى ارائه مى‌نمايد. او در جاى‌جاى آثار و نوشته‌هاى خود، عرفان را بخشى جدايى ناپذير و لاينفك از اسلام مى‌داند و به طرق گوناگون، نظر مخالفان را با استدلال و برهان محكم رد مى‌كند و نيز با بيانى قوى و مستند به متون دينى، به جايگاه و اهميت شريعت صحه گذاشته، يادآور مى‌شود كه بدون وفادارى به احكام اسلامى و عمل به دستورات شرع مقدس، نمى‌توان در سير الى الله و در مسير كمال، به پيشرفتى نايل شد.

    از ديدگاه او، سنت اسلامى، سه قلمرو اصلى از ديندارى را به رسميت مى‌شناسد؛ جسم، زبان و دل. اينها، همان قلمروهاى عمل صحيح، انديشه درست و معرفت حقيقى‌اند. اين سه قلمرو را مى‌توان كمال عمل، نهايت انديشه و غايت نفس ناميد و با تحقق آنها تمام قابليت‌هايى را كه خداوند در خلقت انسان به وديعت نهاده، به منصه ظهور مى‌رسد.

    وى با استناد به منابع عرفانى اعتقاد دارد كه عالم يك حجاب است. اگر حجاب‌ها مانع رؤيت ما نبودند، مشاهده مى‌كرديم كه هيچ نيروى محركى به غير از رحمت خدا و هيچ معشوقى جز او نيست؛ زيرا هيچ حقيقتى به غير از حق تعالى وجود ندارد.

    آثار

    آثار وى، اعم از ترجمه شده و ترجمه نشده، عبارتند از:

    1. درآمدى بر تصوف و عرفان اسلامى؛
    2. برگزيده آثار ائمه شيعه؛
    3. ترجمه و شرح لمعات فخرالدين عراقى؛
    4. ايمان و عقل در اسلام؛
    5. تجلى حق؛
    6. درباره خودشناسى در فلسفه بابا افضل كاشانى؛
    7. سيماى اسلام در كليات جهان بينى اسلامى؛
    8. ترجمه صحيفه سجاديه به زبان انگليسى؛

    منابع مقاله

    پايگاه اطلاع‌رسانى حوزه نت، نوشته: على‌رضا گلى زواره، دوشنبه 19 ارديبهشت 1390ش.


    وابسته‌ها

    میراث مولوی شعر و عرفان در اسلام

    نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص

    گلچینی از معارف تشیع

    درآمدي بر تصوف و عرفان اسلامی

    من و مولانا (زندگاني شمس تبريزي و ارتباط او با مولانا جلال‌الدين)

    عوالم خیال: ابن عربی و مسأله اختلاف ادیان

    الصحیفة الکاملة السجادیة

    مجموعه دعاها: دعاهای امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب

    The Psalms of Islam al-Sahifat al-Sajjadiyya

    صحیفه کامله سجادیه

    گلچین شیعه

    درآمدی به تصوف

    گلچینی از معارف شیعه