نادر شاه و بازماندگانش، همراه با نامه‌های سلطنتی و اسناد سیاسی و اداری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'فرانسوي' به 'فرانسوی'
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
جز (جایگزینی متن - 'فرانسوي' به 'فرانسوی')
خط ۳۵: خط ۳۵:
مطالب فصول مختلف كتاب به اختصار به شرح زير است:
مطالب فصول مختلف كتاب به اختصار به شرح زير است:


در ميان نامه‌ها و مكاتبات شايد مطالبى باشد كه مورد اشكال است، لكن از اين جهت كه نويسنده تفسيرى بر اين مكاتبات ندارد و صرفاً اين‌ها را جمع‌آورى كرده، به عنوان اسناد تاريخى صرف تلقى مى‌شود و به دليل سند بودن از اين جهات ضعف صرف نظر مى‌شود؛ البته نويسنده منابعى كه اسناد را از آن‌ها به دست آورده را ذكر كرده است. فصل اول كتاب با عنوان «افغان‌ها در ايران» با سرگذشت اشرف افغان آغاز شده است. در دوران او تقسيم ايران بين روسيه و تركيه، به دلالى فرانسويان عملى شده بود؛ بنابراين اهم مشكلات اشرف در بدو سلطنت، يكى مقابله با اوضاع آشفته داخلى ايران و ديگرى جنگ با تركان و مقابله با روس‌ها بود. بخش اعظم اين فصل را نامه‌هاى اشرف افغان و شاه طهماسب دوم تشكيل داده است.
در ميان نامه‌ها و مكاتبات شايد مطالبى باشد كه مورد اشكال است، لكن از اين جهت كه نويسنده تفسيرى بر اين مكاتبات ندارد و صرفاً اين‌ها را جمع‌آورى كرده، به عنوان اسناد تاريخى صرف تلقى مى‌شود و به دليل سند بودن از اين جهات ضعف صرف نظر مى‌شود؛ البته نويسنده منابعى كه اسناد را از آن‌ها به دست آورده را ذكر كرده است. فصل اول كتاب با عنوان «افغان‌ها در ايران» با سرگذشت اشرف افغان آغاز شده است. در دوران او تقسيم ايران بين روسيه و تركيه، به دلالى فرانسویان عملى شده بود؛ بنابراين اهم مشكلات اشرف در بدو سلطنت، يكى مقابله با اوضاع آشفته داخلى ايران و ديگرى جنگ با تركان و مقابله با روس‌ها بود. بخش اعظم اين فصل را نامه‌هاى اشرف افغان و شاه طهماسب دوم تشكيل داده است.


فصل دوم، با عنوان «نادرشاه» با زندگى‌نامه او آغاز شده است. او كه از قبيله افشار طايفه‌اى صحرانشين مغول بود و در زمان استيلاى مغول به ايران آمده و در اين سرزمين جاى گرفته بودند، مركز اصليشان در آذربايجان بود. نادر در محرم سال 1100ق در دستگرد چشم به جهان گشود. پدرش امامقلى بود كه شغل پوستين‌دوزى داشت. در ابتداى زندگانى ندرقلى نام داشت و وقتى كارش در دستگاه طهماسب دوم بالا گرفت، لقب طهماسب‌قلى‌خان يافت و هنگامى كه به سلطنت رسيد، خود را نادرشاه خواند. در اين بخش نيز اسناد و فرامين نامه‌هاى محرمانه او به سلاطين عثمانى ذكر شده است.
فصل دوم، با عنوان «نادرشاه» با زندگى‌نامه او آغاز شده است. او كه از قبيله افشار طايفه‌اى صحرانشين مغول بود و در زمان استيلاى مغول به ايران آمده و در اين سرزمين جاى گرفته بودند، مركز اصليشان در آذربايجان بود. نادر در محرم سال 1100ق در دستگرد چشم به جهان گشود. پدرش امامقلى بود كه شغل پوستين‌دوزى داشت. در ابتداى زندگانى ندرقلى نام داشت و وقتى كارش در دستگاه طهماسب دوم بالا گرفت، لقب طهماسب‌قلى‌خان يافت و هنگامى كه به سلطنت رسيد، خود را نادرشاه خواند. در اين بخش نيز اسناد و فرامين نامه‌هاى محرمانه او به سلاطين عثمانى ذكر شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش