ابن حائک، حسن بن احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - 'محققي' به 'محققی')
    خط ۵۴: خط ۵۴:
    همدانى پس از بازگشت از مكه به يمن، در صعده كه پايگاه ائمه زيديه بود، اقامت گزيد. در اين زمان، يمن صحنه منازعات سياسى متعددى بود و كشمكش ميان ارباب سياست كه در يك سوى آن امامان زيديه بودند و در ديگر سو، مخالفان ايشان، بالا گرفته بود. حاكم زيدى صعده در آن زمان الامام ناصر لدين الله بود و گروهى از شعراى منسوب به تيره عدنانى نظير شريف حسين بن على بن حسن بن قاسم رسّى و ابوالحسن بن ابى الاسد سلمى و نيز ايوب بن محمد يرسمى، در صعده به سر مى‌بردند. همدانى كه نسبت به عملكرد اين سه تن اعتراض داشت، براى هر يك از ايشان قصيده‌اى نگاشت كه اسباب رنجش ايشان را فراهم آورد و اين سه تن را واداشت عليه وى توطئه نمايند و او را به هجو نبى مكرم(ص) متهم سازند. در نتيجه اين اتهام، همدانى در سال 319ق زندانى شد. همدانى پس از وفات الناصر لدين الله و پس از سختى‌هاى فراوانى كه متحمل شد، در صعده نماند و در ريده كه شهر قبيله او در همدان بود، اقامت گزيد و رابطه مستحكمى با حاكم آن‌جا؛ ابوجعفر احمد بن محمد ضحاك، رئيس قبيله همدان در زمان خودش، برقرار ساخت. بنا به علل ناشناخته، وى در ريده نماند و دوباره به صعده رفت و در آن‌جا مقيم شد و مدت بيست سال در قبيله خولان به سربرد.
    همدانى پس از بازگشت از مكه به يمن، در صعده كه پايگاه ائمه زيديه بود، اقامت گزيد. در اين زمان، يمن صحنه منازعات سياسى متعددى بود و كشمكش ميان ارباب سياست كه در يك سوى آن امامان زيديه بودند و در ديگر سو، مخالفان ايشان، بالا گرفته بود. حاكم زيدى صعده در آن زمان الامام ناصر لدين الله بود و گروهى از شعراى منسوب به تيره عدنانى نظير شريف حسين بن على بن حسن بن قاسم رسّى و ابوالحسن بن ابى الاسد سلمى و نيز ايوب بن محمد يرسمى، در صعده به سر مى‌بردند. همدانى كه نسبت به عملكرد اين سه تن اعتراض داشت، براى هر يك از ايشان قصيده‌اى نگاشت كه اسباب رنجش ايشان را فراهم آورد و اين سه تن را واداشت عليه وى توطئه نمايند و او را به هجو نبى مكرم(ص) متهم سازند. در نتيجه اين اتهام، همدانى در سال 319ق زندانى شد. همدانى پس از وفات الناصر لدين الله و پس از سختى‌هاى فراوانى كه متحمل شد، در صعده نماند و در ريده كه شهر قبيله او در همدان بود، اقامت گزيد و رابطه مستحكمى با حاكم آن‌جا؛ ابوجعفر احمد بن محمد ضحاك، رئيس قبيله همدان در زمان خودش، برقرار ساخت. بنا به علل ناشناخته، وى در ريده نماند و دوباره به صعده رفت و در آن‌جا مقيم شد و مدت بيست سال در قبيله خولان به سربرد.


    از جمله چيزهايى كه برخى محققين به سبب آن‌ها بر همدانى خرده گرفته‌اند، يكى تعصب زيادى است كه وى در برخى موارد در طرفدارى از تيزه قحطانى در برابر تيره عدنانى از خود نشان مى‌دهد، به نحوى كه برخى اوقات وى را از مسير حق و حقيقت منحرف مى‌سازد. همچنين از اعتقاد وى به تاثير نجوم در شكل‌گيرى معادن و در انسان، كه متاثر از افكار يونانى و هندى است، به عنوان يكى از ايرادات درباره وى ياد شده است. علاوه بر اين، تصرف و دستبرد در شعر شاعران نيز از نقاط قدح وى شمرده شده است.
    از جمله چيزهايى كه برخى محققین به سبب آن‌ها بر همدانى خرده گرفته‌اند، يكى تعصب زيادى است كه وى در برخى موارد در طرفدارى از تيزه قحطانى در برابر تيره عدنانى از خود نشان مى‌دهد، به نحوى كه برخى اوقات وى را از مسير حق و حقيقت منحرف مى‌سازد. همچنين از اعتقاد وى به تاثير نجوم در شكل‌گيرى معادن و در انسان، كه متاثر از افكار يونانى و هندى است، به عنوان يكى از ايرادات درباره وى ياد شده است. علاوه بر اين، تصرف و دستبرد در شعر شاعران نيز از نقاط قدح وى شمرده شده است.


    درباره زمان درگذشت وى اطلاع دقيقى در دست نيست اما ظاهرا تا پس از 344ق در قيد حيات بوده است. كراچكوفسكى در «تاريخ نوشته‌هاى جغرافيايى در جهان اسلامى» بر اين باور است كه او در سال334ق در زندان صنعا در گذشته است، اما قرائن ديگرى موجود است كه خلاف اين ديدگاه را تاييد مى‌كند.
    درباره زمان درگذشت وى اطلاع دقيقى در دست نيست اما ظاهرا تا پس از 344ق در قيد حيات بوده است. كراچكوفسكى در «تاريخ نوشته‌هاى جغرافيايى در جهان اسلامى» بر اين باور است كه او در سال334ق در زندان صنعا در گذشته است، اما قرائن ديگرى موجود است كه خلاف اين ديدگاه را تاييد مى‌كند.

    نسخهٔ ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۳۹

    ابن حائک، حسن بن احمد
    نام ابن حائک، حسن بن احمد
    نام‌های دیگر اب‍ن‌ ال‍ح‍ائ‍ک‌، ح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ اح‍م‍د

    اب‍ن‌ ال‍ح‍ائ‍ک‌ ال‍ه‍م‍دان‍ی‌، اب‍وم‍ح‍م‍د ح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د

    ه‍م‍دان‍ی‌، ح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ اح‍م‍د

    یمنی، حسن بن احمد

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 334 ق
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE3634AUTHORCODE

    ابومحمدحسن بن احمد بن يعقوب همدانى معروف به «ابن حائك»، مورخ، جغرافيدان و نسابه عرب، بنا به قراينى كه در کتاب «سرائر الحكمة» وى وجود دارد، در سال 280ق در خانواده‌اى متوسط، در قبيله همدان، در صنعاء چشم به جهان گشود. نسب وى به عليان بن أرحب و پس از آن، به بكيل و در نهايت به همدان مى‌رسد.

    قبيله وى ساكن جنوب جزيرة العرب بوده‌اند. اين نسبت (همدانى) باعث شده كه برخى او را با ابن فقيه- كه از شهر همدان ايران بوده است- اشتباه كنند و در نيمه قرن پيش، دانشورانى بزرگ، دستخوش اين اشتباه شده‌اند.گاهى نيز وى را، به نام جدّش، ابن ابى الدّمين ناميده‌اند كه اين نيز پيچيدگى را افزوده است. لقب ابن حائك را ظاهرا دشمنانش به او داده‌اند.

    به نظر مى‌رسد خاندان همدانى از عوامل زيادى تاثير پذيرفته‌اند كه البته چيز زيادى درباره آن‌ها نمى‌دانيم. اين مقدار دانسته است كه اين خاندان، جزء نخستين خاندان‌هايى بودند كه باديه‌نشينى را رها كرده، به شهرنشينى روى آوردند، از اين رو برخى به كوفه و گروهى ديگر به زبيد رفتند. برخى از آن‌ها به كارهايى نظير صنعت، اشتغال ورزيدند كه اعراب بدوى از آن تنفر داشتند.

    درباره اوايل زندگى وى اطلاعى در دست نيست اما به نظر مى‌رسد كه وى با خاندان خود به كار حمل حجاج و بازرگانان از صعده به مكه، مشاركت داشته است.

    وى در عنفوان جوانى زندگى خود، در يكى از سفرهايى كه به مكه داشت، مجاورت اين شهر را برگزيد و از محضر خضر بن داود، از علماى مكه كه از جمله روايان «السيرة» از ابن اسحاق بود و نيز ابوعلى هجرى بهره برد. در اين شهر كه از بزرگترين مراكز علمى آن دوره بود، همدانى قله‌هاى علم را يكى پس از ديگرى فتح كرد و به مطالعه بسيارى از كتب همچون ديوان‌هاى شعر و تأليفات كلبى و غيره در انساب پرداخت.

    آوازه علم و دانش همدانى در همه جا پيچيد، از اين رو وى با بسيارى از دانشمندان عصر خود نظير ابوبكر محمد بن قاسم بن بشار انبارى، ابوعمر نحوى، ابوعبدالله حسين بن حالويه و... كه در عراق مى‌زيستند، به نامه‌نگارى و مكاتبه پرداخت.

    همدانى در اثر مطالعه آثار انديشمندان يونانى و ايرانى و هندى كه به عربى ترجمه شده بود، تحت تاثير ديدگاه‌هاى ايشان قرار گرفته و براى آن ديدگاه‌ها احترام ويژه‌اى قائل بود.

    درباره سفر همدانى به عراق ترديد وجود دارد و به نظر مى‌رسد وى با برخى از علماى عراق هنگامى كه در مكه اقامت داشت، ديدار كرده است.

    همدانى پس از بازگشت از مكه به يمن، در صعده كه پايگاه ائمه زيديه بود، اقامت گزيد. در اين زمان، يمن صحنه منازعات سياسى متعددى بود و كشمكش ميان ارباب سياست كه در يك سوى آن امامان زيديه بودند و در ديگر سو، مخالفان ايشان، بالا گرفته بود. حاكم زيدى صعده در آن زمان الامام ناصر لدين الله بود و گروهى از شعراى منسوب به تيره عدنانى نظير شريف حسين بن على بن حسن بن قاسم رسّى و ابوالحسن بن ابى الاسد سلمى و نيز ايوب بن محمد يرسمى، در صعده به سر مى‌بردند. همدانى كه نسبت به عملكرد اين سه تن اعتراض داشت، براى هر يك از ايشان قصيده‌اى نگاشت كه اسباب رنجش ايشان را فراهم آورد و اين سه تن را واداشت عليه وى توطئه نمايند و او را به هجو نبى مكرم(ص) متهم سازند. در نتيجه اين اتهام، همدانى در سال 319ق زندانى شد. همدانى پس از وفات الناصر لدين الله و پس از سختى‌هاى فراوانى كه متحمل شد، در صعده نماند و در ريده كه شهر قبيله او در همدان بود، اقامت گزيد و رابطه مستحكمى با حاكم آن‌جا؛ ابوجعفر احمد بن محمد ضحاك، رئيس قبيله همدان در زمان خودش، برقرار ساخت. بنا به علل ناشناخته، وى در ريده نماند و دوباره به صعده رفت و در آن‌جا مقيم شد و مدت بيست سال در قبيله خولان به سربرد.

    از جمله چيزهايى كه برخى محققین به سبب آن‌ها بر همدانى خرده گرفته‌اند، يكى تعصب زيادى است كه وى در برخى موارد در طرفدارى از تيزه قحطانى در برابر تيره عدنانى از خود نشان مى‌دهد، به نحوى كه برخى اوقات وى را از مسير حق و حقيقت منحرف مى‌سازد. همچنين از اعتقاد وى به تاثير نجوم در شكل‌گيرى معادن و در انسان، كه متاثر از افكار يونانى و هندى است، به عنوان يكى از ايرادات درباره وى ياد شده است. علاوه بر اين، تصرف و دستبرد در شعر شاعران نيز از نقاط قدح وى شمرده شده است.

    درباره زمان درگذشت وى اطلاع دقيقى در دست نيست اما ظاهرا تا پس از 344ق در قيد حيات بوده است. كراچكوفسكى در «تاريخ نوشته‌هاى جغرافيايى در جهان اسلامى» بر اين باور است كه او در سال334ق در زندان صنعا در گذشته است، اما قرائن ديگرى موجود است كه خلاف اين ديدگاه را تاييد مى‌كند.

    اساتيد

    خضر بن داود، ابوعلى هجرى، ابونصر محمد بن عبدالله يهرى حميرى، محمد بن عبدالله اوسانى حميرى و....

    آثار

    اخبار الاوفياء، اسماء الشهور و الايام، الانساب، صفة جزيرة العرب، الجوهرتين، الاكليل، ديوان همدانى، شرح الدامغة، سرائر الحكمة، المسالك و الممالك، مفاخر اليمن و....


    وابسته‌ها