غيبة الإمام المهدي عند الإمام الصادق علیهماالسلام: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') |
جز (جایگزینی متن - '== ساختار == ' به '== ساختار == ') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب، با مقدمه مؤلف در تبيين نقش [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] در اشاعه بحث مهدويت، آغاز شده و مطالب، در سه فصل و هر فصل در چندين بخش، به كاوش در احاديث [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] در مورد امام منتظر(عج) پرداخته و اهتمام آن حضرت را در بيان فلسفه غيبت و طرح آن نزد مسلمانان تحليل كرده است. | كتاب، با مقدمه مؤلف در تبيين نقش [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] در اشاعه بحث مهدويت، آغاز شده و مطالب، در سه فصل و هر فصل در چندين بخش، به كاوش در احاديث [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] در مورد امام منتظر(عج) پرداخته و اهتمام آن حضرت را در بيان فلسفه غيبت و طرح آن نزد مسلمانان تحليل كرده است. | ||
نسخهٔ ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۲۶
غيبة الإمام المهدي عند الإمام الصادق علیهماالسلام | |
---|---|
پدیدآوران | عمیدی، ثامر هاشم حبیب (نويسنده) |
ناشر | مرکز الرسالة |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1424 ق |
چاپ | 1 |
شابک | 964-319-447-7 |
موضوع | جعفر بن محمد(ع)، امام ششم، 80 - 148ق. - احادیث
جعفر بن محمد(ع)، امام ششم، 80 - 148ق. - نظریه درباره مهدویت محمد بن حسن(عج)، امام دوازدهم، 255ق. - غیبت - احادیث مهدویت - احادیث |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 224/4 /ع8غ9* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
غيبة الإمام المهدي عند الإمام الصادق علیهماالسلام، اثر ثامر هاشم عميدى، تحليلى است از نظريات امام صادق(ع) درباره مهدويت و فلسفه غيبت مهدى(عج) كه به زبان عربى و در سال 1417ق، نوشته شده است.
انگيزه مؤلف از نگارش اين متن، آن است تا ضمن بيان خاستگاه و ريشه اين تهمت كه «شيعيان براى اينكه مذهبشان بىسرپرست نماند، كوشيدند به پيروان اين مذهب بباورانند كه حجة بن الحسن كه هنوز به دنيا نيامده بود، زاده شده است»، از غوغاسالارى و جنجال ماهوارهها دراين باره كاسته و تصوير روشنى از باور ژرفناك مهدويت در انديشه شيعه ارائه نمايد.
ساختار
كتاب، با مقدمه مؤلف در تبيين نقش امام صادق(ع) در اشاعه بحث مهدويت، آغاز شده و مطالب، در سه فصل و هر فصل در چندين بخش، به كاوش در احاديث حضرت صادق(ع) در مورد امام منتظر(عج) پرداخته و اهتمام آن حضرت را در بيان فلسفه غيبت و طرح آن نزد مسلمانان تحليل كرده است.
نويسنده، قسمت كوتاهى را به بحثهاى خطير مربوط به امامت اختصاص داده كه ارتباط بسيارى با انديشه، كردار و عقايد مردم در دوران معاصر دارد؛ ازاينرو موضوع مهدويت را از نظر امام صادق(ع) بررسى كرده و در پى آن است تا روشن كند ايشان موضوع غيبت را چگونه طرح كردهاند؟ آيا آموزههايى در انديشه امام صادق(ع) وجود دارد كه هويت امام غايب را بىهيچ اشتباه و ابهامى روشن كند؟ آيا ايشان بىآنكه هويت امام منتظر، نام و نسب شريف ايشان را گزارش كند، به طرح كلى موضوع پرداخته است؟
مؤلف در پى اثبات آن است كه امام ششم(ع)، اصول و قوانين شناخت حضرت مهدى(عج) را مطرح و وظايف مسلمانان را در عصر غيبت، گوشزد كرده است.
وى معتقد است امام(ع) با بحث درباره فضيلت انتظار و نهى از انكار و انحراف از مهدى(ع) در عصر غيبت، به پاسخگويى درباره شبهات اين موضوع پرداخته است.
بيان علل غيبت، پاسخ به شبهات فرقهها و مخالفان، ردّ ادعاى مهدويت از سوى محمد بن عبدالله حسنى، مهدى عباسى و ديگر مدعيان مهدويت، از جمله موارد اهتمام امام صادق(ع) به موضوع حاضر بوده كه مؤلف خواهان به تصوير كشيدن آن است.
گزارش محتوا
مؤلف به دنبال نشان دادن تلاش امام(ع) در اشاعه و رواج باور غيبت امام منتظر(عج) و بيان اراده ايشان در برانگيختن انديشه اصيل مهدويت در وجدان امتى است كه همه چيز در آن آشفته شده و حق با فكر و خيالهاى باطل آميخته گشته است؛ در چنين جامعهاى، انديشه مهدويت دچار تضادها و تشويشهايى شده و ادعاهاى باطل مهدويت ظهور كرده بود؛ ازاينرو امام صادق(ع) فضايى علمى براى فهم «فرايند غيبت» فراهم آورد تا مردم بدانند آن مهدى كه غايب خواهد شد، كيست؟
نويسنده براى به تصوير كشيدن اين تلاش، چنين بيان مىدارد كه امام(ع) در گام نخست، از عقيده مهدويت حمايت نموده و رسول خدا(ص) را بهعنوان اولين كسى كه بر اين موضوع با تمام توان تأكيد كردند، معرفى نمود. از ديگر اقدامات ايشان در تثبيت عقيده صحيح مهدويت، اين است كه ايشان باصراحت حكم كسى را كه منكر مهدويت باشد، بيان مىنمايند.
در گام دوم، امام اصول و پايههاى معرفى و شناخت امام مهدى(عج) را تثبيت مىسازند.
سوين گام، در ارتباط با چگونگى بهره بردن از امام مهدى(عج) در زمان غيبت است.
اين گونه، مؤلف اثبات مىكند كه امام جعفر صادق(ع) راههاى شناخت و معرفت امام غايب را دهها سال پيش از ولادت ايشان، هموار كرد.
فصل نخست در سه بخش، به اين موضوع پرداخته و گامهاى سهگانهاى را كه برشمرديم، به ترتيب بررسى مىكند:
- امام صادق(ع) و ترويج عقيده مهدويت؛
- معرفى شاخصههاى امام غايب؛
- تعيين هويت امام منتظَر.
در فصل دوم كه مشتمل بر چهار بخش است، موضوع غيبت و آموزههاى آن، تأكيد امام صادق(ع) بر وقوع و طولانى بودن غيبت، كارها و فعاليتهايى كه اجراى آنها در زمان غيبت مطلوب است و علت غيبت مورد بررسى قرار گرفته است.
مؤلف، معتقد است كتابهايى كه محدثان و بزرگان شيعى پيش از غيبت امام(ع) نوشتهاند، جهت و دليل موجهى است براى فهم اين نكته كه اهلبيت(ع) تا چه اندازه به موضوع غيبت امام پرداخته و بدان عنايت داشتهاند، زيرا مىدانستند نتيجه غيبت رهبر، پراكندگى و چندگونگى قانون است؛ مگر آنكه پيش از رخ دادن آن، زمينه به شكل گستردهاى براى غيبتش آماده گردد تا مردم غيبت را به شكل تدريجى مانند رخدادى طبيعى بپذيرند.
برخى از اين كتابها كه از آنها نام برده شده، عبارتند از: الغيبة ابراهيم بن صالح انماطى؛ ترتيب الادلة فى ما يلزم خصوم الامامية از احمد بن حسين آبى؛ الشفاء و الجلاء فى الغيبة احمد بن على رازى و...
نويسنده به دنبال پاسخ دادن به اين پرسش است كه آيا احاديث امام صادق(ع) در موضوع غيبت، توانسته است در مقام معرفت كامل امام غايب، از وحدت موضوعى همگونى به اندازه كافى برخوردار باشد؛ آن گونه كه براى پى بردن به هويت امام غايب، به ديگر احاديث اهلبيت(ع) نيازى نباشد؟ يا اينكه احاديث ايشان در سياق و ساختار تاريخى خود متوقف شده و نتوانسته است پاسخگوى سؤالاتى باشد كه درباره غيبت امام غايب وجود دارد؟
پنج بخش از فصل سوم، به موضعگيرى امام(ع) در برابر ادعاهاى باطل مهدويت مىپردازد. امام(ع) ادعاهاى كيسانيه، حسنيه، امويه، عباسيه، ناووسيه و واقفيه را رد كرده و ملاكهاى مستند و متقنى براى شناخت هر ادعايى از اين گونه را ارائه داده است.
سؤال اينجاست كه چگونه چنين ادعاهايى توانست راه خود را در جامعه اسلامى گشوده و پيروانى را جذب كند؟ پاسخ اين سؤال بسته به شناخت عللى است كه به آن وضع انجاميد كه در آن، برخى به نام دين و از طريق ادعاى مهدويت، سوء استفاده كنند. در رأس اين علل، مؤلف به موارد زير اشاره مىكند:
- امت چنانكه بايد، به ثقلين متمسك نشد؛
- به مرور انگيزههاى دينى كاهش مىيافت تا بدانجا كه كسانى كه ادعاى مهدويت داشتند، بهراحتى توانستند چنين ادعايى را طرح كنند؛
- امت دچار چنددستگى شده و هر گروهى مىكوشيد با استفاده از هر ابزارى يارانى فراهم آورد؛
- فرهنگ مهدويت حقيقى ميان تودهها رو به ضعف و كاهش رفت و سبب شد مهدويت دروغين رواج يابد؛
- برخى از مردم، فريفته بعضى از شخصيتها شدند و آنان را بيش از حد و اندازه بالا بردند.
پاسخهاى امام(ع) به شبهات در موضوع مهدويت در آخرين بخش از فصل سوم آمده است.
مؤلف با اشاره به اينكه امام صادق(ع)، گاه حتى شبهاتى را كه مردمان در آينده خواهند گفت، بيان كرده و پاسخ مىداد، غالب جوابهاى امام(ع) را مانند بيانات قرآن كه ناظر به رخدادهاى آينده مىباشد، دانسته و معتقد است گرچه در زمان امام(ع) نيازى نبود چنين شبهاتى مطرح گشته و پاسخ داده مىشد؛ چرا كه در زمان ايشان هنوز چنين شبهاتى گفته نشده بود، اما آنچه امام(ع) را وامىداشت پيش از طرح شبهه، پاسخ آن را نيز بگويد، اشتياق و دغدغه امام در مورد آينده و باور مهدويت بود.
وى بر اين باور است كه ايشان مىخواسته ايمان بدين عقيده ثابت و پابرجا بماند و پيش از طرح شبهات، پاسخ آنها دانسته شود و از اين طريق، مردمان با فرهنگى عالى و آگاهى بسيار بارآيند.
وضعيت كتاب
كتاب، تاكنون سه بار تجديد چاپ شده و به پنج زبان ترجمه شده است.
فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده و پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص دارد.
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب؛
- پارسا با مشاركت بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج) و انتشارات مسجد جمكران، (1388)، «امام مهدى(عج) در آينه قلم كارنامه منابع پيرامون امام مهدى(ع) و مهدويت»، قم، مؤسسه اطلاعرسانى اسلامى مرجع، ج 1، ص 669.