منهج كتابة التاريخ الإسلامي و تدريسه: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
    جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
    خط ۱۷: خط ۱۷:
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE16306AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE16306AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
      | کتابخانۀ دیجیتال نور =16794
      | کتابخانۀ دیجیتال نور =16794
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =

    نسخهٔ ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۰۷

    منهج كتابة التاريخ الإسلامي و تدريسه
    منهج كتابة التاريخ الإسلامي و تدريسه
    پدیدآورانسلمي، محمد بن صامل (نويسنده)
    ناشردار الوفاء
    مکان نشرمصر - قاهره
    سال نشرمجلد1: 1408ق ,
    چاپ1
    موضوعتاريخ نويسي اسلامی
    زبانعربي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DS‎‏ ‎‏35‎‏/‎‏65‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏8‎‏م‎‏8
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    منهج كتابة التاريخ الإسلامي و تدريسه، اثر محمد بن صامل سلمی، بررسی و بحث پیرامون روش مطالعه، نوشتن و تدریس تاریخ اسلامی می‌باشد که به زبان عربی، نوشته شده است.

    این کتاب، قسمتی از رساله‌ای است که نویسنده برای نیل به درجه کارشناسی ارشد، در رشته تاریخ اسلامی، از دانشکده شریعت و دراسات اسلامی، در دانشگاه ام‌القری در مکه مکرمه، تقدیم نموده است[۱].

    ساختار

    کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در دو باب و یک خاتمه، نظم یافته است.

    نویسنده در ابتدا به بیان مفهوم علم و روش تلقی آن و مفهوم تاریخ و ثمره مطالعه آن پرداخته و در ادامه، روش کتابت تاریخ اسلامی را مورد بحث و بررسی قرار داده است.

    گزارش محتوا

    نویسنده در مقدمه، به اهمیت موضوع و سبب گزینش آن، و بیان موضوع ابواب و فصول کتاب اشاره نموده است[۲].

    باب اول، مدخل و درآمدی بر مطالعه علم تاریخ اسلامی قرار گرفته و خود دارای دو فصل است: فصل اول، در مورد مفهوم علم و روش به دست آوردن آن بوده و نویسنده در آن، به تبیین این مفهوم و ارتباط آن با مفهوم عبادت و غایت اساسی و هدف نهایی از زندگی انسان مسلمان پرداخته است[۳].

    در فصل دوم، از مفهوم تاریخ و ثمره مطالعه آن، بحث شده است[۴].

    از جمله ثمراتی که نویسنده برای مطالعه تاریخ برشمرده است، عبارتند از: اهداف تربیتی؛ ادراک سنن ربانی؛ اطلاع بر معالم تاریخ انسانی؛ تأکید بر حقایق مهم و باارزش در حیات انسان؛ صبر بر مشقات؛ داشتن ارزش مادی؛ مصون ماندن از خرافات و بدعت‌ها؛ کمک برای فهم حوادث و اتفاقاتی که رخ می‌دهد و... [۵].

    در باب دوم، در ضمن پنج فصل زیر، روش کتابت تاریخ اسلامی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است: نویسنده در فصل اول، به بحث از روش و اهمیت آن پرداخته است[۶].

    در فصل دوم، مصادر روش کتابت تاریخ اسلامی، مورد بحث قرار گرفته است[۷].

    در فصل سوم، ویژگی‌های روش مطالعه تاریخ اسلامی بررسی شده است. به نظر نویسنده، این ویژگی‌ها در سه امر زیر، جای می‌گیرد:

    1. تمیّز در تصور و مفاهیم: که از دو نوع مفهوم بحث شده است:
      - مفاهیم اساسی در تصور و اعتقادات: نویسنده در این قسمت، به توضیح ایدئولوژی اسلامی و نگاه اسلام به انسان، هستی و حیات پرداخته و معتقد است که این عناصر، ماده اصلی تاریخ را تشکیل داده و اساس اختلاف نظر بین دیدگاه فرد مسلمان با غیر مسلمان است[۸].
      - مفاهیم روشی در بحث علمی و اثبات حقایق: در این قسمت، از مفهوم بحث علمی و نقش علمای مسلمان در آن و نیز از مفهوم بحث علمی در نظر دانشمندان اروپایی سخن به میان آمده، سپس از برخی مفاهیم مرتبط با این امر، مانند موضوعیت، تجرد و حیاد بحث شده است[۹].
    2. تمیّز در روش توثیق و اثبات حقایق: نویسنده در این قسمت، به توضیح روش نقد، نزد علمای حدیث و مقایسه آن با روش نقد تاریخی نزد دانشمندان اروپایی پرداخته و در پایان به این نتیجه رسیده است که روش نقد اروپایی، به دلیل اختلافات عقیدتی در اصل نگاه به انسان و وظیفه و نقش او در جهان هستی، در تطبیق تاریخ اسلامی، دارای صلاحیت لازم، نخواهد بود[۱۰].
    3. تمیّز در روش تفسیر تاریخی: که تمیّز در روش تفسیر حوادث می‌باشد. نویسنده در این قسمت، ضمن ذکر خصایص و ویژگی‌های روش اسلامی در تفسیر تاریخی (واقعیت، توازن، شمول، صدق و صحت تصور از خدا، جهان هستی و انسان)، به روش‌های دیگر در تفسیر تاریخی، از جمله تفسیر مادی، حضاری، مثالی، قومی و تفسیر به‌واسطه غریزه جنسی، شاره کرده و آنها را مورد بررسی و نقد قرار داده است[۱۱].

    در فصل چهارم، از غایت روش کتابت تاریخ اسلامی و وسائل تحقق آن، بحث شده و در پایان، چنین نتیجه‌گیری شده است که این وسایل، بر سه پایه اصلی، استوار است:

    1. تصور صحیح و مورد اعتماد از شریعت؛
    2. رجال امین و مخلص؛
    3. روش علمی استوار[۱۲].

    فصل پنجم، به بیان قواعد روش کتابت تاریخ اسلامی، اختصاص یافته است. نویسنده این قواعد را، به سه دسته زیر، تقسیم کرده است:

    1. قواعدی در تصور و اعتقادات، که عبارتند از:
      - ایمان به وحدت امت اسلامی و وحدت تاریخ آن.
      - معرفت حکم شرعی در مورد آثار به‌جامانده از امت‌های پیشین.
      - فهم صحیح قضاء و قدر.
      - ایمان به غیب و توجه به اثر آن، در توجیه و تفسیر حوادث تاریخی.
      - شناخت حق صحابه پیامبر(ص) (که سه موضوع در آن، مورد بحث قرار گرفته است: الف)- ‌تمیّز قایل شدن برای اهل سه قرن اول هجری و توجه به افضیلت آن‌ها؛ ب)- ‌حق خاص صحابه پیامبر(ص) و توجه به عدالت ایشان؛ ج)- ‌موضع مسلمان نسبت به آن دسته از اخبار تاریخی که در آن‌ها قدحی در مورد صحابه وارد شده است).
      - فرق قایل شدن بین خطاهای بشر و احکام اسلام.
      - ایمان به سنن الهی و اهمیت آن در تفسیر تاریخی[۱۳].
    2. قواعدی که در مصادر، باید مورد توجه قرار بگیرد، از جمله:
      - اعتماد بر مصادر شرعی و تقدیم آن بر سایر مصادر.
      - عدم تسیلم کامل در برابر تمام آنچه در کتب آسمانی قبل از قرآن وارد شده است؛ به دلیل نسخ شدن و تحریف آن‌ها.
      - شناخت شروط مورخ مورد اعتماد.
      - شناخت حدود و ضوابط اخذ از کتب بدعت‌گذاران و زنادقه.
      - شناخت حدود و ضوابط اخذ از کتب غیر مسلمانان[۱۴].
    3. قواعدی که در اسلوب و روش عرضه مطالب، معتبر می‌باشد که عبارتند از:
      - عقیده را محور اساسی در عرضه مطالب قرار دادن.
      - تمرکز در کتابت بر اهداف و غایات.
      - عرضه مطالب، به‌گونه‌ای باشد که موجب تحبیب خیر و تبغیض شر باشد.
      - اشاره به نقش و اثر انبیا در تاریخ بشریت.
      - بررسی و تحقیق در استعمال مصطلحات اسلامی.
      - خودداری از تعمیم قبل از حصول استقرا[۱۵].

    در خاتمه، از دو موضوع، بحث شده است:

    1. - عوامل انحرافاتی که در کتابت تاریخ اسلامی رخ داده است[۱۶].
      - نتیجه‌گیری و اشاره به برخی از انحرافات واقع‌شده در کتابت تاریخ اسلامی[۱۷].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب و مصادر و مراجع مورد استفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده است. در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع، توضیحات جامع و مفیدی پیرامون برخی از اعلام و کلمات مذکور در متن، داده شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: آغاز کتاب، قبل از مقدمه
    2. ر.ک: مقدمه، ص9-20
    3. ر.ک: همان، ص16
    4. ر.ک: همان
    5. ر.ک: متن کتاب، ص52-79
    6. ر.ک: مقدمه، ص16
    7. ر.ک: همان
    8. ر.ک: همان، ص17
    9. ر.ک: همان
    10. ر.ک: همان
    11. ر.ک: همان
    12. ر.ک: همان، ص18
    13. ر.ک: همان
    14. ر.ک: همان، ص19
    15. ر.ک: همان
    16. ر.ک: همان
    17. ر.ک: همان

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها