سفرنامه کرمان و بلوچستان: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ')
    خط ۶۴: خط ۶۴:


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    مقدمه در سه بخش رشد و بلوغ، شور و شوق و تفكر و عقلانيت، به بيان مفصل زندگى‌نامه فيروزميرزا و علت مسافرت وى پرداخته است.
    مقدمه در سه بخش رشد و بلوغ، شور و شوق و تفكر و عقلانيت، به بيان مفصل زندگى‌نامه فيروزميرزا و علت مسافرت وى پرداخته است.



    نسخهٔ ‏۲۸ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۱۸

    سفرنامه کرمان و بلوچستان
    سفرنامه کرمان و بلوچستان
    پدیدآورانفرمانفرما، فیروز میرزا بن عباس میرزا (نويسنده)

    اتحادیه‌، منصوره‌ (محقق)

    پیرا، سعاد (محقق)
    ناشرنشر تاريخ ايران
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1380 ش
    چاپ1
    موضوعایران - تاریخ - قاجاریان، 1193 - 1344ق.

    بلوچستان - سیر و سیاحت - قرن 13ق.

    سفر نامه‎ها

    فرمان فرما، فیروز میرزا بن عباس میرزا، 1233 - 1303ق. - خاطرات

    کرمان (استان) - سیر و سیاحت - قرن 13ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DSR‎‏ ‎‏37‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏4‎‏س‎‏7

    سفرنامه کرمان و بلوچستان، اثر منصوره اتحاديه، شرح مسافرت فيروزميرزا فرمانفرما به نواحى کرمان و بلوچستان مى‌باشد.

    علت نگارش كتاب، متداول شدن سفرنامه‌نويسى در زمان مؤلف بوده است، به گونه‌اى كه حتى خود شاهان قاجار نيز بدين امر دل مشغول بوده‌اند.

    ساختار

    كتاب با مقدمه خانم سعاد پيرا آغاز و مطالب بدون فصل‌بندى خاصى، به ذكر نحوه مسافرت و خصوصيات منزلگاه‌هاى بين راه، اختصاص يافته است.

    فيروزميرزا فرمانفرما، فرزند عباس‌ميرزا (1203- 1249ق) نايب‌السلطنه و نوه فتحعلى شاه قاجار بوده كه زندگانى او با سلطنت سه پادشاه هم عهد است:

    1) دوره كودكى و نوجوانى كه مقارن سلطنت فتحعلى شاه قاجار (1212- 1250ق) است.

    2) جوانى، مقارن با پادشاهى محمد شاه قاجار (1250- 1264ق).

    3) ميانى و سالمندى كه با دوره سلطنت ناصرالدين شاه (1264- 1313ق) تقارن دارد.

    وى يكى از رجال ذى‌نفوذ دوره قاجاريه بوده و مناصب متعددى را برعهده داشت كه از آن جمله مى‌توان به حكومت ايالات مختلف نظير: کرمان و بلوچستان، فارس، اراك، بروجرد، ملاير و تويسركان، تهران، قزوين، همدان، خوانسار و نهاوند اشاره كرد.

    وى همچنين عضو شوراى دولتى ناصرالدين شاه بوده و در مقاطعى نيز پيشكارى آذربايجان، رياست قورخانه و وزارت جنگ را برعهده داشت. افزون بر آن، ناصرالدين شاه را در سفر به اروپا همراهى نموده است.

    آخرين منصب وى حكومت کرمان و بلوچستان بود و سفرنامه حاضر، در اواخر عمر وى و در زمان تصدى حكومت کرمان و بلوچستان نوشته شده است.

    اين سفرنامه، حاصل مسافرت او به حوالى کرمان و سيستان براى سركوب اغتشاش پسرهاى نصرالله خان بهارلو و اهالى بشاگرد بوده است.

    وى در اين سفرنامه علاوه بر توصيف منزل‌گاه‌ها، راه‌ها و مسير گذر ايلات و طوايف ساكن در منزل‌گاه‌ها، به موقعيت خان‌ها و جايگاه آنان در منطقه مختلف اشاره كرده است. افزون بر آن، چگونگى وضعيت اقتصادى - معيشتى ساكنان اين ايالات را به تفصيل شرح داه است.

    در قسمتى از سفرنامه نيز از فقر اين ايالات و لزوم كمك به مردم سخن گفته و در پاره‌اى موارد درباره شكايات مردم و رسيدگى به آن‌ها مطالبى عنوان كرده است.

    كتاب اطلاعات جالبى از مناطق جغرافيايى و منزلگاه‌هاى بين راه به دست مى‌دهد.

    گزارش محتوا

    مقدمه در سه بخش رشد و بلوغ، شور و شوق و تفكر و عقلانيت، به بيان مفصل زندگى‌نامه فيروزميرزا و علت مسافرت وى پرداخته است.

    اساس نگارش مقدمه، بر اين مبنا قرار داشته كه زندگى يك حكمران را همراه با تغيير و تحولات جامعه‌اش نشان دهد، زيرا نويسنده معتقد كه بسيارى از حكمرانان خواسته يا ناخواسته منطبق با ساختار سياسى، اجتماعى، اقتصادى كشور خود زندگى كرده و بنابر ضروريات زمان و مكان خود زيسته‌اند.

    فيروز ميرزا فرمانفرما جزو حكمرانان يا سياستمدارانى است كه دوران زندگى بسيار مهمى را همراه با تجربياتى ارزشمند از سلطنت سه پادشاه متفاوت از سر گذرانده‌اند؛ دورانى كه ساختار كهن آن رو به اضمحلال مى‌رفت و ساختارى جديدى جايگزين آن مى‌گشت.

    شايد او همانند بسيارى از درباريان و سياستمداران دوران خود از اين دگرگونى‌ها گيج شده بود؛ امّا آن چه مسلم است از خطوط سفرنامه‌اش مى‌توان دريافت كه وى در واپسين سال‌هاى عمر خود هنوز مى‌كوشيده تا صلابت و استوارى خود را بنماياند.

    فيروزميرزا علت اين سفر خود را آگاه ساختن اولياى دولت از وضعيت اين ايالات بازگو كرده و در سرآغاز سفرنامه خود مى‌نويسد: «منزل به منزل طى مراحل و سياحت استعداد و قابليت و خرابى و آبادى خاک عرض راه مى‌نمايد و مى‌نگارد، كه اولياى دولت قوى شوكت از اين خط راه آگاهى حاصل فرمايند.»، امّا به مرور و با تعمق در چهارچوب نوشتار وى متوجه مى‌شويم كه وى به درك مبهمى از اهميّت اين ايالات دست يافته است؛ دركى كه وضعيت جغرافيايى، اقتصادى و حتى گاه اجتماعى از سكنه و موقعيت ايلات و عشاير آن را مى‌نماياند.

    با رؤيتى ساده، از خلال عبارات وى به نظر مى‌رسد كه او فقط به توصيف منزلگاه‌هايى كه از آن عبور كرده، پرداخته بود؛ امّا با تعمقى بيشتر به دركى كه او از وضعيت منطقه، موقعيت خان‌ها و اهميت‌شان در منطقه، چگونگى وضعيت اقتصادى - معيشتى ساكنين اين ايالات و تأثير آب و هوا در زندگى آنان داشته، پى مى‌بريم. وى گاهى نيز به مقايسه زندگى مردم نيز نظر افكنده است.

    فيروزميرزا با آن كه از صفت اختصار در نگارش سفرنامه‌اش سود جسته، امّا گاه بسيارى از نكات را دقيق شرح داده است؛ چنانكه راه‌ها و مسير گذر ايلات و طوايف ساكن در منزلگاه‌ها را هم قيد كرده است. احتمالا اين امر براى خود وى كه حكمران اين نواحى نيز بوده، ضرورت بيشترى داشته، چرا كه مى‌توانسته در صورت لزوم از اين اطلاعات كمك بگيرد. چنانچه وى در قسمتى از همين سفرنامه مى‌نويسد:

    «منزل چهارم تهرود است و مسافت اين منزل هشت فرسخ سنگين است و دو راه دارد، يك راه آن طورى است كه درشكه و كالسكه مى‌رود صحراست و آبش شور مى‌باشد،... و راه ديگر آن از رودخانه است كه جنگل معتبر مى‌باشد،... آبادى ندارد مگر ايلات گوسفند دارد و از طايفه دوم كه قراچى باشد سه خانه چهار خانه در هرنقطه مسكن براى خود قرار داده قشلامش مى‌كنند...» و در جاى ديگر مى‌نويسد: «در دامنه سمت جنوبى اين كوه (مزار) دويست دربخانه ايلات از بلوچ و ناروئى و ياراحمد زهى و شاد على برجى مى‌باشند و مسكن سعيد خان و مدد خان بلوچ در آن جا است...».

    فيروزميرزا اين سفر را از کرمان آغاز و تا مناطق و منزلگاه‌هايى از سيستان و بلوچستان ادامه داده است. او اين سفر را به همراه درد و رنجى كه از پا داشت به پايان برده و با درايت، نقطه نظرات خود را در هر قسمت توضيح و شرح داده است.

    همچنين به اوضاع و احوال اجتماعى و وضعيت معيشت مردم نيز توجه داشته و در قسمتى در سفرنامه‌اش درباره فقر اين ايالت و كمك به مردم سخن رانده است.

    از جمله منزلگاه‌هايى كه وى به خوبى آن‌ها را توصيف نموده است، مى‌توان از ماهان، خنك، راين، تهرود، درازين، كروك، عزيز آباد، ريگان، چاه ملك، كيگان، بزهو، دره آهو و... نام برد.

    فيروزميرزا نصرت‌الدوله (فرمانفرما) پس از پايان اين دوره حكمرانى خود در کرمان، به دارالخلافه بازگشت و پنج سال بعد از آن، در تاريخ 29 ربيع‌الاول 1303ق در تهران درگذشت.

    وضعيت كتاب

    اين سفرنامه اولين‌بار در سال 1342ش به كوشش سركار خانم دكتر منصوره اتحاديه (نظام مافى) و زير نظر جناب آقاى حافظ فرمانفرماييان به چاپ رسيده است.

    فهرست اعلام در انتهاى كتاب آمده است.

    پاورقى‌ها به ذكر منابع و تشريح موقعيت جغرافيايى و نام قديم و جديد برخى از شهرها و روستاهاى مذكور در متن پرداخته است.

    منابع مقاله

    1- مقدمه و متن كتاب.

    2- سايت خبرى: www.vista.ir