تازیانه سلوک: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== ساختار == ' به '== ساختار == ') |
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه كتاب كه توسط سيد محمدناصر تقوى نوشته است، دلايل امتياز اين كتاب بر كتب عرفانى و اخلاقى ديگر چنين بيان شده است: | در مقدمه كتاب كه توسط سيد محمدناصر تقوى نوشته است، دلايل امتياز اين كتاب بر كتب عرفانى و اخلاقى ديگر چنين بيان شده است: | ||
نسخهٔ ۱۶ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۲۳
تازیانه سلوک | |
---|---|
پدیدآوران | حسنزاده آملی، حسن (نويسنده) تقوی، محمدناصر (تنظيم) |
عنوانهای دیگر | سلسله دستورالعملهای اخلاقی آیتالله حسن حسن زاده آملی |
ناشر | فکر برتر |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1379 ش |
چاپ | 2 |
شابک | 964-6979-01-7 |
موضوع | اخلاق اسلامی حسن زاده آملی، حسن، 1307 - - نامهها و یاد بودها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 247/8 /ح5ت2 |
تازيانه سلوك، سلسله دستورالعملهاى اخلاقى حسن حسنزاده آملى است كه تنظيم و جمعآورى آنها توسط سيد محمدناصر تقوى انجام گرفته است. كتاب، به زبان فارسى است.
ساختار
كتاب، مشتمل بر يك مقدمه و يازده گفتار است كه در هر گفتار، پارهاى دستورالعملهاى اخلاقى آمده است.
شيوه بحث در بيان مطالب، اين گونه است كه مؤلف با آوردن يك عنوان مثل «تن به دنيا دار و دل به مولا»، موضوع را با توجه به آيات و اشعار بهصورت اجمال در قالب مطلبى ادبى و از باب تلنگرى به صاحبان اخلاق و سير و سلوك سفارش مىكند. استاد در برخى موارد از استدلال منطقى مختصرى نيز بهره گرفته است. اشعارى كه در اين دستورالعملها استفاده شده غالباً از ابيات شاعرانى همچون حافظ، باباطاهر، ملاى رومى، شبسترى و ديوان خود مؤلف است. در برخى از بخشهاى كتاب، مؤلف از الهىنامه خود نيز استفاده كرده است و در پايان هر گفتار، تاريخ بيان مطالب نيز آورده شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه كتاب كه توسط سيد محمدناصر تقوى نوشته است، دلايل امتياز اين كتاب بر كتب عرفانى و اخلاقى ديگر چنين بيان شده است:
1. پاسخگو بودن به همه پرسشهاى مكنون خواننده؛
2. موجز و مفيد بودن؛
3. نثر اديبانه و آميخته با آيات و روايات و اشعار و گزينش موضوعى آن؛
4. اشتمال بر پىنوشتها و توضيحاتى كه در آخر هر گفتار آمده و فهم مطالب را براى خواننده آسان مىكند.
عناوين گفتارهاى يازدهگانه به ترتيب چنين است:
1. تن به دنيا دار و دل به مولا؛
2. پاسبان حرم دل باش؛
3. خلوت از دست مده؛
4. خوشا آنان كه در جوانى شكسته شدند؛
5. هركه را حضور است، نور است؛
6. از «خاموشى»، گفتار زايد و از «انديشه»، كردار؛
7. يك «نكته» در يك «كلمه»، «رهايى از وسوسه»؛
8. پنج نكته در پنج كلمه؛
9. بو كه خدايت دهد ذوق مناجات را؛
10. بنده خداى به خود آى؛
11. در جوانى كن نثار دوست، جان.
در گفتار اول، مباحثى همچون موهبت ترك علايق، تهجد، خيالات روحانى و غيره آمده است.
در گفتار دوم، مطالبى مانند توحيد حقيقى، نفس و شئون آن، توضيح و تعريف تشبيه و تنزيه ذكر شده است. مؤلف، لقاءالله را كمال مطلوب انسان مىداند و مىگويد «انسان كارى مهمتر از خودسازى ندارد و ساختن هر چيز را مايهاى به حسب آن چيز لازم است؛ مثلاً ديوار را سنگ و گل لازم است و انسان را علم و عمل و انسان تا به لقاءالله نرسيده است، به كمال مطلوبش نائل نشده و لقاءالله به معنى اتصاف انسان به اوصاف الهى و تخلق او به اخلاق ربوبى است».[۱]
در گفتار سوم نيز علامه به موضوعاتى همچون انس انسان با عالم قدس، سخن و خوراك به قدر ضرورت بايد، ميانهروى در همه امور و... پرداخته است.
گفتار چهارم، اختصاص به مباحثى همچون علم، آب حيات روح، آثار و نتايج علم، واردات و صادرات دهان خود را بپاييد، سحر از دست مده و... پرداخته است. ايشان، در بخش «هركس ميهمان سفره خود است» مىگويند: «هركسى زارع و مزرعه خود است و نيات و اعمالش بذرهايش؛ بنگر تا در مزرعه خويش چه كاشتى».[۲]
در گفتار پنجم موضوعاتى همچون سكوت پسنديده، قرآن شفاى بيمارىها و ملاك حق، سحر وقت مسافرت رهروان، آن كس كه خدا دارد همه چيز دارد، آمده است. علامه در گفتار ششم نيز ضمن بيان مطالبى مانند ماه شعبان ميقات شهر الله، ملك و ملكوت در گنجينه سر انسان، در بخش «به انتظار چه وقت و به اميد چه كسى نشستهايد»، مىگويند: «روزگار كه بگذشت و ايام جوانى و كامرانى و باليدن به زخارف نيوى و مقامات اعتبارى بهسرآمد و اگر تقسيم همه به شود، به آقا و بنده، بيش از اين، بلكه تا اين اندازه هم نمىرسد».[۳]
در گفتار هفتم، از مهمترين عناوين آن مىتوان به «حكايت دچار شدن به وسوسه و شبهات» و «عجز از انطباق ظواهر شرع با مسائل عقلى اشاره كرد. علامه در بخش لطف الهى و رهايى از وسوسه مىفرمايد: «تنها چيزى كه من را از اين ورطه هولناك هلاك رهايى بخشيد، لطف الهى بود كه خويشتن را تلقين مىكردم به اينكه اگر امر داير شود بين نفهميدن و نرسيدن مثل تويى و بين نفهميدن و نرسيدن مثل معلم ثانى، ابونصر فارابى و ابوعلى سينا و... آيا شخص مثل تو به نفهميدن و نرسيدن اولى است يا آن همه استوانههاى معارف و همچنين خودم را به يكسو قرار مىدادم و اكابر ديگر علم را كه شاگردان بنام آن بزرگان بودند و نظاير آنان را بهسوى ديگر و سپس همان مقايسه را پيش مىكشيدم و به خودم تلقين مىكردم...».[۴]
علامه در گفتارهاى هشتم تا يازدهم نيز به مباحث مهمى از جمله علم و عمل سازنده شخصيت، تأثير خاص شب و ويژگىهاى ثلث آخر شب، راز دختر يا پسر شدن فرزند، توبه قدم اول در سلوك، زيركترين مؤمن، معرفت نفس طريق معرفت رب، هيچ ذرهاى غافل نيست، چرا آدمى غافل باشد، دستورالعملهاى آيات آخر سوره فرقان، پرخورى دل را مىميراند، محاسبه اعمال، مراقبه، تفكر، رياضيت در راه علم و عمل به شيوه شريعت، نعمت بيدارى و... پرداخته است.
وضعيت كتاب
كتاب، داراى دو فهرست متفاوت است: يك فهرست اجمالى كه در ابتداى كتاب آمده و به صرف اشاره به عناوين اصلى و كلى اختصاص داده شده و فهرست ديگر در پايان كتاب و بهصورت تقسيمى و با آوردن ريزموضوعات هر گفتار نوشته شده است.
پاورقىها، مشتمل بر مطالبى همچون آدرس آيات، ترجمه آيات، معنى برخى از كلمات و همچنين آدرس احاديث و آدرس اشعار، در پايان هر گفتار آمده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.