۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' {{جعبه' به '{{جعبه') |
جز (جایگزینی متن - 'اهل بيت' به 'اهلبيت') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
#«تقيه»، از مفاهيم قرآنى است كه در آيات فراوانى وارد شده است. در اين آيات اشارات روشنى به مواردى شده كه مؤمن مىتواند در شرايط دشوار زندگى به اين راه شرعى پناه برد تا جان و آبرو و مالش را بهوسيله آن محافظت نمايد<ref>همان، ص 75</ref>نويسنده در اين فصل، بهترتيب ابتدا معناى لغوى و هدف از تقيه و پس از آن ادله قرآنى و روايى و حدود تقيه را مورد بررسى قرار داده است. | #«تقيه»، از مفاهيم قرآنى است كه در آيات فراوانى وارد شده است. در اين آيات اشارات روشنى به مواردى شده كه مؤمن مىتواند در شرايط دشوار زندگى به اين راه شرعى پناه برد تا جان و آبرو و مالش را بهوسيله آن محافظت نمايد<ref>همان، ص 75</ref>نويسنده در اين فصل، بهترتيب ابتدا معناى لغوى و هدف از تقيه و پس از آن ادله قرآنى و روايى و حدود تقيه را مورد بررسى قرار داده است. | ||
#«بداء»، از عقايد ثابت شيعه اماميه است. نويسنده با استفاده از آيات و روايات به توضيح حقيقت بداء پرداخته است. | #«بداء»، از عقايد ثابت شيعه اماميه است. نويسنده با استفاده از آيات و روايات به توضيح حقيقت بداء پرداخته است. | ||
#رجعت در كتاب و سنت: رجعت از مسائلى است كه برخى از آيات قرآن و احاديث مروى از | #رجعت در كتاب و سنت: رجعت از مسائلى است كه برخى از آيات قرآن و احاديث مروى از اهلبيت رسالت(ع) از آن خبر مىدهد. به سبب اين موضوع، شيعه مورد اتهام قرار گرفته و قائل شدن به آن را همانند خروج از دين مىدانند. جالب آنكه اهل سنت فراموش كردهاند يا خود را به فراموشى زدهاند كه اولين كسى كه نظريه رجعت را ابداء كرده خليفه عمر بن خطاب است؛ وى به هنگامى كه رحلت نبى اكرم(ص) شايع شد، اعلام كرد كه آن حضرت نمرده است و بازمىگردد<ref>متن كتاب، ص 135</ref> | ||
#:نويسنده، در اين بخش به توضيح رجعت پرداخته و بازگشت جماعتى اندك به زندگى دنيا پيش از روز قيامت و مرگ دوباره آنها و محشور شدن دوباره آنها در روز قيامت را مخالف با اصول اسلام و يا انكار حكمى ضرورى نمىداند و شواهد قرآنى آن را ذكر مىكند<ref>همان، ص 136</ref> | #:نويسنده، در اين بخش به توضيح رجعت پرداخته و بازگشت جماعتى اندك به زندگى دنيا پيش از روز قيامت و مرگ دوباره آنها و محشور شدن دوباره آنها در روز قيامت را مخالف با اصول اسلام و يا انكار حكمى ضرورى نمىداند و شواهد قرآنى آن را ذكر مىكند<ref>همان، ص 136</ref> | ||
#از مواردى كه شيعه مورد اتهام واقع شده، قائل شدن به جواز «ازدواج موقت» است. نويسنده در اين بحث يادآور مىشود كه اگرچه اين موضوع از مسائل فرعى فقهى و مناسب بحث در كتب تاريخ عقائد نيست، اما با توجه به اينكه از شعائر فقه شيعه است، تصميم گرفته كه بهاجمال از آن بحث كند، تا اينكه خواننده اطلاع يابد كه قول به اصل تشريع آن و عدم نسخش از مواردى است كه كتاب و سنت آن را اثبات مىكند<ref>متن كتاب، ص 141</ref> | #از مواردى كه شيعه مورد اتهام واقع شده، قائل شدن به جواز «ازدواج موقت» است. نويسنده در اين بحث يادآور مىشود كه اگرچه اين موضوع از مسائل فرعى فقهى و مناسب بحث در كتب تاريخ عقائد نيست، اما با توجه به اينكه از شعائر فقه شيعه است، تصميم گرفته كه بهاجمال از آن بحث كند، تا اينكه خواننده اطلاع يابد كه قول به اصل تشريع آن و عدم نسخش از مواردى است كه كتاب و سنت آن را اثبات مىكند<ref>متن كتاب، ص 141</ref> |
ویرایش