نهاية الأفكار: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ')
    خط ۴۰: خط ۴۰:
    سپس تقسيم‌بندى معروف مطلق و متجزى و به دنبال آن حجيت و عدم حجيت فتاوى مجتهدى كه به نظريه انسداد معتقد است، طرح گرديده است. ظاهرا [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] فتواى منع و عدم حجيت داده و نظر اين‌گونه مجتهدان را كه معتقد هستند باب علم و علمى مسدود است و مجبورا بايد بر اساس ظنون مطلقه به استنباط پرداخت، مخل مبانى اجتهاد دانسته است، اما نويسنده، به جواز رجوع به مجتهد انسدادى رأى داده و اشكالات را پاسخ گفته است.
    سپس تقسيم‌بندى معروف مطلق و متجزى و به دنبال آن حجيت و عدم حجيت فتاوى مجتهدى كه به نظريه انسداد معتقد است، طرح گرديده است. ظاهرا [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] فتواى منع و عدم حجيت داده و نظر اين‌گونه مجتهدان را كه معتقد هستند باب علم و علمى مسدود است و مجبورا بايد بر اساس ظنون مطلقه به استنباط پرداخت، مخل مبانى اجتهاد دانسته است، اما نويسنده، به جواز رجوع به مجتهد انسدادى رأى داده و اشكالات را پاسخ گفته است.


    مبحث انسداد و انفتاح، از موارد مبتلابه و مورد توجه فقيهان قرن سيزدهم بوده است. نويسنده اين تقرير هم تمام ابعاد مسئله و مبانى رجوع مقلد به مجتهد انسدادى يا مجتهد متجزى را تبيين و تحليل مى‌كند. يكى از خصوصيات سبك و تحليل نويسنده، تفكيك و طرح شقوق و اشكال مختلف و ارتباط موضوع و مفهوم در هر شق و تفاوت آن با شقوق ديگر است. در پاسخ به اينكه آيا متجزى مى‌تواند به اجتهاد خودش تكيه كند و به مجتهد ديگرى رجوع نكند، ضمن بررسى جهات و جوانب موضوع، حكم به جواز مى‌دهد.
    مبحث انسداد و انفتاح، از موارد مبتلابه و مورد توجه فقيهان قرن سيزدهم بوده است. نويسنده اين تقرير هم تمام ابعاد مسئله و مبانى رجوع مقلد به مجتهد انسدادى يا مجتهد متجزى را تبيين و تحليل مى‌كند. يكى از خصوصيات سبک  و تحليل نويسنده، تفكيك و طرح شقوق و اشكال مختلف و ارتباط موضوع و مفهوم در هر شق و تفاوت آن با شقوق ديگر است. در پاسخ به اينكه آيا متجزى مى‌تواند به اجتهاد خودش تكيه كند و به مجتهد ديگرى رجوع نكند، ضمن بررسى جهات و جوانب موضوع، حكم به جواز مى‌دهد.


    در ذيل ديگر موضوعات اجتهاد متجزى، از فروعات ديگرى هم بحث شده، سپس مفهوم تخطئه و تصويب در شرعيات و اشكال و انواع تصويب بررسى گرديده است. قيد شرعيات در مقابل عقليات است كه از نظر نويسنده، محل بحث و مناقشه نيست. اين موضوع با مبحث حكم ظاهرى و حكم واقعى و ديگر تقسيم‌بندى‌هاى احكام مرتبط است. نويسنده، چهار صورت و نوع از تصويب در شرعيات را بررسى كرده كه همگى در ارتباط حكم ظاهرى با حكم واقعى و نيز با مرحله انشا و فعليت در احكام و نظريه طريقيت و كاشفيت در احكام، مشترك و مرتبط هستند.
    در ذيل ديگر موضوعات اجتهاد متجزى، از فروعات ديگرى هم بحث شده، سپس مفهوم تخطئه و تصويب در شرعيات و اشكال و انواع تصويب بررسى گرديده است. قيد شرعيات در مقابل عقليات است كه از نظر نويسنده، محل بحث و مناقشه نيست. اين موضوع با مبحث حكم ظاهرى و حكم واقعى و ديگر تقسيم‌بندى‌هاى احكام مرتبط است. نويسنده، چهار صورت و نوع از تصويب در شرعيات را بررسى كرده كه همگى در ارتباط حكم ظاهرى با حكم واقعى و نيز با مرحله انشا و فعليت در احكام و نظريه طريقيت و كاشفيت در احكام، مشترك و مرتبط هستند.
    خط ۴۸: خط ۴۸:
    در بخش بعد، مقرر، ضمن تعريف تقليد، مجموعه‌اى از فروعات و مبانى نظرى تقليد و ادله آن، وجوب تقليد، تقليد اعلم و مفهوم اعلم را توضيح داده است. در استدلال بر وجوب تقليد، به آيه نفر و سؤال، اجماع، اخبار دال بر جواز افتا و استفتا استناد كرده است. يكى از مباحث نو و تحقيقى در اين‌جا، كنكاش درباره معناى اعلم و ارتباط تقليد و اعلميت و عالم و اعدل مى‌باشد. فروعات بعدى درباره جواز تقليد از ميت است كه نويسنده ظاهرا تقليد از ميت را فقط در صورت بقاى بر او و ادامه تقليد جايز مى‌داند و مانند ديگران، تقليد ابتدايى از ميت را به اين دليل كه در حجيت رأى ميت شك وجود دارد، رد كرده است.
    در بخش بعد، مقرر، ضمن تعريف تقليد، مجموعه‌اى از فروعات و مبانى نظرى تقليد و ادله آن، وجوب تقليد، تقليد اعلم و مفهوم اعلم را توضيح داده است. در استدلال بر وجوب تقليد، به آيه نفر و سؤال، اجماع، اخبار دال بر جواز افتا و استفتا استناد كرده است. يكى از مباحث نو و تحقيقى در اين‌جا، كنكاش درباره معناى اعلم و ارتباط تقليد و اعلميت و عالم و اعدل مى‌باشد. فروعات بعدى درباره جواز تقليد از ميت است كه نويسنده ظاهرا تقليد از ميت را فقط در صورت بقاى بر او و ادامه تقليد جايز مى‌داند و مانند ديگران، تقليد ابتدايى از ميت را به اين دليل كه در حجيت رأى ميت شك وجود دارد، رد كرده است.


    در تمام تقريرات مقرر، از جمله در مباحث اجتهاد و تقليد، دقت علمى و تأمل و كنكاش در ابعاد هر موضوع، در كنار توجه ويژه به ادله و مبانى قرآنى و روايى هر مبحث، قرار گرفته است. اين ويژگى‌ها ضمن اينكه سبك و روش خاص [[عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياء عراقى]] است، به عنوان اسلوب عمومى حوزه نجف هم قابل طرح است.
    در تمام تقريرات مقرر، از جمله در مباحث اجتهاد و تقليد، دقت علمى و تأمل و كنكاش در ابعاد هر موضوع، در كنار توجه ويژه به ادله و مبانى قرآنى و روايى هر مبحث، قرار گرفته است. اين ويژگى‌ها ضمن اينكه سبک  و روش خاص [[عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياء عراقى]] است، به عنوان اسلوب عمومى حوزه نجف هم قابل طرح است.


    ترتيب مباحث و بيان روشن و قلم روان، از ديگر خصوصيات كتاب است.
    ترتيب مباحث و بيان روشن و قلم روان، از ديگر خصوصيات كتاب است.

    نسخهٔ ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۰۷

    نهایة الأفکار
    نهاية الأفكار
    پدیدآورانعراقی، ضیاء‎الدین (محاضر) بروجردی نجفی، محمدتقی (مقرر)
    ناشرجماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1417 ق
    چاپ3
    موضوعاصول فقه شیعه - قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد4
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏159‎‏/‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏4‎‏ن‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    نهاية الأفكار، تقريرات دروس آقا ضياء عراقى است به زبان عربى كه توسط محمدتقى بروجردى تدوين يافته است. مباحث استدلالى اجتهاد و تقليد، در آخرين مبحث از جزء چهارم نهاية الأفكار، مطابق چاپ دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه، آمده و ص 215 تا 269 به آن اختصاص يافته است.

    خود نويسنده، در مقدمه، مى‌گويد: «بخش اجتهاد و تقليد را در زمان‌هاى دور تحرير كرده و حال آن را به كتاب نهاية الافكار ملحق مى‌كنم». بنا بر اين، مباحث مزبور، على الظاهر تداوم منطقى مباحث و تقريرات آقا ضياء نيست.

    ساختار

    مبحث اجتهاد و تقليد كتاب، در دو بخش اجتهاد با چهار موضع و تقليد با چهار مقام مطرح شده است.

    گزارش محتوا

    نويسنده، ضمن تعريف لغوى و اصطلاحى اجتهاد، ميان اين تعاريف و اختلاف كلمات را جمع مى‌كند. اين جمع با تأكيد بر نقش مجتهد و وظيفه او كه استنباط احكام است به دست آمده و در همين تعاريف برخى از اختلافات مربوط به معيار ادله فقهى، اختلاف اخبارى و اصولى، اختلاف در پذيرش و رد ظنون خاصه، نمود يافته است.

    سپس تقسيم‌بندى معروف مطلق و متجزى و به دنبال آن حجيت و عدم حجيت فتاوى مجتهدى كه به نظريه انسداد معتقد است، طرح گرديده است. ظاهرا محقق خراسانى فتواى منع و عدم حجيت داده و نظر اين‌گونه مجتهدان را كه معتقد هستند باب علم و علمى مسدود است و مجبورا بايد بر اساس ظنون مطلقه به استنباط پرداخت، مخل مبانى اجتهاد دانسته است، اما نويسنده، به جواز رجوع به مجتهد انسدادى رأى داده و اشكالات را پاسخ گفته است.

    مبحث انسداد و انفتاح، از موارد مبتلابه و مورد توجه فقيهان قرن سيزدهم بوده است. نويسنده اين تقرير هم تمام ابعاد مسئله و مبانى رجوع مقلد به مجتهد انسدادى يا مجتهد متجزى را تبيين و تحليل مى‌كند. يكى از خصوصيات سبک و تحليل نويسنده، تفكيك و طرح شقوق و اشكال مختلف و ارتباط موضوع و مفهوم در هر شق و تفاوت آن با شقوق ديگر است. در پاسخ به اينكه آيا متجزى مى‌تواند به اجتهاد خودش تكيه كند و به مجتهد ديگرى رجوع نكند، ضمن بررسى جهات و جوانب موضوع، حكم به جواز مى‌دهد.

    در ذيل ديگر موضوعات اجتهاد متجزى، از فروعات ديگرى هم بحث شده، سپس مفهوم تخطئه و تصويب در شرعيات و اشكال و انواع تصويب بررسى گرديده است. قيد شرعيات در مقابل عقليات است كه از نظر نويسنده، محل بحث و مناقشه نيست. اين موضوع با مبحث حكم ظاهرى و حكم واقعى و ديگر تقسيم‌بندى‌هاى احكام مرتبط است. نويسنده، چهار صورت و نوع از تصويب در شرعيات را بررسى كرده كه همگى در ارتباط حكم ظاهرى با حكم واقعى و نيز با مرحله انشا و فعليت در احكام و نظريه طريقيت و كاشفيت در احكام، مشترك و مرتبط هستند.

    فرع نهايى مبحث اجتهاد، مربوط است به تبدل رأى مجتهد و تغيير نظر او و اجزا يا عدم اجزاى اعمال سابق مجتهدى كه رأيش متبدل شده است.

    در بخش بعد، مقرر، ضمن تعريف تقليد، مجموعه‌اى از فروعات و مبانى نظرى تقليد و ادله آن، وجوب تقليد، تقليد اعلم و مفهوم اعلم را توضيح داده است. در استدلال بر وجوب تقليد، به آيه نفر و سؤال، اجماع، اخبار دال بر جواز افتا و استفتا استناد كرده است. يكى از مباحث نو و تحقيقى در اين‌جا، كنكاش درباره معناى اعلم و ارتباط تقليد و اعلميت و عالم و اعدل مى‌باشد. فروعات بعدى درباره جواز تقليد از ميت است كه نويسنده ظاهرا تقليد از ميت را فقط در صورت بقاى بر او و ادامه تقليد جايز مى‌داند و مانند ديگران، تقليد ابتدايى از ميت را به اين دليل كه در حجيت رأى ميت شك وجود دارد، رد كرده است.

    در تمام تقريرات مقرر، از جمله در مباحث اجتهاد و تقليد، دقت علمى و تأمل و كنكاش در ابعاد هر موضوع، در كنار توجه ويژه به ادله و مبانى قرآنى و روايى هر مبحث، قرار گرفته است. اين ويژگى‌ها ضمن اينكه سبک و روش خاص آقا ضياء عراقى است، به عنوان اسلوب عمومى حوزه نجف هم قابل طرح است.

    ترتيب مباحث و بيان روشن و قلم روان، از ديگر خصوصيات كتاب است.