فهرست کتابهای چاپی فارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
    جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ')
    خط ۴۳: خط ۴۳:
    در دو مقدمه نخست، مطالبى پيرامون اهميت كتاب و نحوه چاپ و مطالب آن، ذكر شده است.
    در دو مقدمه نخست، مطالبى پيرامون اهميت كتاب و نحوه چاپ و مطالب آن، ذكر شده است.


    نويسنده چنان‌كه در مقدمه كتاب مى‌نويسد، سوداى آن داشت كه كار تدوين كتاب‌شناسى كتب چاپى را به سبك «معجم المطبوعات العربية و المعربة» دنبال كند كه زندگى‌نامه پديدآورندگان آثار مكتوب است و شرح مختصر زندگى نويسندگان و مترجمان عرب تا سال 1299ش1329/ق؛ اما به دلايلى تغييراتى در ساختار فهرست خود پديد آورد و آن را از زندگى جمعى پديدآورندگان، به‌صورت يك كتاب‌شناسى الفبايى بر اساس عناوين كتاب‌ها درآورد<ref>ر.ک: قره‌خانى، مهسا، ص58</ref>
    نويسنده چنان‌كه در مقدمه كتاب مى‌نويسد، سوداى آن داشت كه كار تدوين كتاب‌شناسى كتب چاپى را به سبک  «معجم المطبوعات العربية و المعربة» دنبال كند كه زندگى‌نامه پديدآورندگان آثار مكتوب است و شرح مختصر زندگى نويسندگان و مترجمان عرب تا سال 1299ش1329/ق؛ اما به دلايلى تغييراتى در ساختار فهرست خود پديد آورد و آن را از زندگى جمعى پديدآورندگان، به‌صورت يك كتاب‌شناسى الفبايى بر اساس عناوين كتاب‌ها درآورد<ref>ر.ک: قره‌خانى، مهسا، ص58</ref>


    شوق مطالعه در آثار مكتوب، نويسنده را متوجه خلأيى كرد كه ديرينه‌سالى پيش، اسلاف او چون [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] (377ق)، حاجى خليفه (1067ق) آن را احساس كرده بودند و اين بار بايد او بار قريب به دويست سال تلاش صنعت چاپ را بر دوش كشد و فهرست توصيفى و تحليلى كتاب‌هايى را گردآورى كند كه تعداد آن‌ها بر بيست هزار عنوان بالغ مى‌شد<ref>ر.ک: همان</ref>
    شوق مطالعه در آثار مكتوب، نويسنده را متوجه خلأيى كرد كه ديرينه‌سالى پيش، اسلاف او چون [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] (377ق)، حاجى خليفه (1067ق) آن را احساس كرده بودند و اين بار بايد او بار قريب به دويست سال تلاش صنعت چاپ را بر دوش كشد و فهرست توصيفى و تحليلى كتاب‌هايى را گردآورى كند كه تعداد آن‌ها بر بيست هزار عنوان بالغ مى‌شد<ref>ر.ک: همان</ref>

    نسخهٔ ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۲۹

    فهرست کتابهای چاپی فارسی
    فهرست کتابهای چاپی فارسی
    پدیدآورانمشار، خان بابا (نويسنده)
    ناشرمؤلف
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1350 ش
    چاپ1
    موضوعکتاب‏های چاپ سنگی فارسی - ایران - فهرست‏ها کتابهای چاپی فارسی - فهرستها
    زبانفارسی
    تعداد جلد5
    کد کنگره
    ‏‎‏Z‎‏ ‎‏3366‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏5‎‏ف‎‏9‎‏ ‎‏1350
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    فهرست كتاب‌هاى چاپى فارسى، اثر خان‌بابا مشار، اهم كتاب‌شناسى مواد چاپى فارسى را پس از پيدايش چاپ تا آغاز طبع كتاب‌شناسى ملى ايران، در اوايل دهه چهل، مورد ملاحظه قرار مى‌دهد[۱]

    كتاب به زبان فارسى نوشته و جلد اول آن، در سال 1337ش منتشر شده است.

    در اهميت والاى اين اثر مى‌توان به اين نكته اشاره نمود كه نويسنده آن، حدود 30 سال از بهترين سال‌هاى حيات خويش را صرف گردآورى اثر حاضر نموده و براى گردآورى اين فهرستگان‌ها، تلاش‌هاى زيادى به عمل آورده است؛ به نقاط مختلفى سفر كرده تا بتواند يك مجموعه كاملى را فراهم آورده و حاصل تمامى عمر خويش را به‌صورت رايگان در اختيار مردم قرار داده است[۲]

    دكتر محسن صبا معتقد است كه اين كتاب، «يكى از اهم كتبى است كه براى آشنايى فرهنگ ايران، وجود آن بى‌نهايت لازم و واجب است»[۳]

    ساختار

    كتاب با سه مقدمه از سيد حسن تقى‌زاده، احسان يارشاطر و نويسنده آغاز و مطالب در پنج جلد تنظيم شده است.

    گزارش محتوا

    در دو مقدمه نخست، مطالبى پيرامون اهميت كتاب و نحوه چاپ و مطالب آن، ذكر شده است.

    نويسنده چنان‌كه در مقدمه كتاب مى‌نويسد، سوداى آن داشت كه كار تدوين كتاب‌شناسى كتب چاپى را به سبک «معجم المطبوعات العربية و المعربة» دنبال كند كه زندگى‌نامه پديدآورندگان آثار مكتوب است و شرح مختصر زندگى نويسندگان و مترجمان عرب تا سال 1299ش1329/ق؛ اما به دلايلى تغييراتى در ساختار فهرست خود پديد آورد و آن را از زندگى جمعى پديدآورندگان، به‌صورت يك كتاب‌شناسى الفبايى بر اساس عناوين كتاب‌ها درآورد[۴]

    شوق مطالعه در آثار مكتوب، نويسنده را متوجه خلأيى كرد كه ديرينه‌سالى پيش، اسلاف او چون ابن نديم (377ق)، حاجى خليفه (1067ق) آن را احساس كرده بودند و اين بار بايد او بار قريب به دويست سال تلاش صنعت چاپ را بر دوش كشد و فهرست توصيفى و تحليلى كتاب‌هايى را گردآورى كند كه تعداد آن‌ها بر بيست هزار عنوان بالغ مى‌شد[۵]

    وى بايد براى يافتن منابع خود، به روزگاران گذشته گام مى‌نهاد؛ به عهد صفويان؛ ازاين‌رو كار خويش را از كتابخانه‌اى در اصفهان آغاز نمود، اما چون نتوانست در آنجا كتابى به فارسى بيابد، از كتابخانه عباس‌ميرزاى نايب‌السلطنه در تبريز كمك گرفت. نخستين كتاب آن چاپخانه، «فتح‌نامه‌اى» بود درباره حادثه‌اى از جنگ اول ايران و روس. دومين كتاب، «مآثر السلطنة» تأليف عبدالرزاق دنبلى است كه به سال 1421ق به چاپ رسيده است[۶]

    نويسنده به شيوه اسلافش و برخلاف اخلافش، عنوان كتاب را سرشناسه قرار داده است؛ درحالى‌كه امروزيان به‌گونه كتاب‌شناسى‌هاى غربى و بر مبناى شيوه انگلو آمريكن، نام خانوادگى را سرشناسه قرار مى‌دهند[۷]

    مى‌توان چنين ادعا نمود كه فهرست كتب فارسى چاپى مشار، يك كتاب‌شناسى گذشته‌نگر است و اهميت كار او در اينجاست كه آثار چاپى فارسى در سراسر كشور و حتى عراق و لبنان پراكنده بود و هنوز نيز اين پراكندگى شايع است و ايشان، يك‌يك آثارى را كه معرفى كرده، خود شناسايى و به شرح و توصيف آن‌ها پرداخته است[۸]

    كتاب‌شناسى مشار در حقيقت نخستين فهرست نسبتا جامع چاپى فارسى محسوب مى‌شود؛ زيرا تا آن زمان، چه در ايران و چه در ديگر كشورها، كتاب‌شناسان بيشتر به تهيه فهرست نسخه‌هاى خطى فارسى پرداخته بودند؛ ازاين‌رو كتاب‌هاى چاپى فارسى به‌نحو جامع، گردآورى نشده بود. اهميت كار او زمانى روشن مى‌گردد كه بدانيم از كتاب‌هاى چاپى فارسى، نه مجموعه كاملى در كتابخانه‌اى است و نه مشخصات آن‌ها در فهرست‌هاى كتابخانه‌ها به‌صورت كامل و صحيح ذكر شده است[۹]

    اثر حاضر، يك كتاب‌شناسى گذشته‌نگر است كه بر اساس عنوان كتاب، تنظيم و براى كسانى كه نام كتب را بدانند، از مراجع اصلى تحقيق است و مراجعه‌كننده مى‌تواند نام نويسنده، تاريخ انتشار، تعداد جلد يا صفحات و احيانا چند جمله در توصيف هر كتاب بيابد. اين اثر در كتابدارى و فرهنگ ما، كاربرد وسيعى دارد. نخست، اين كتاب‌شناسى بهترين مأخذ براى تهيه كتاب‌شناسى‌هاى موضوعى و كتاب‌شناسى جامع موضوعى فارسى است كه خود از كمبودهاى اساسى كتابدارى ايران بشمار مى‌رود. ديگر آنكه اين مجموعه‌سازى براى كتاب‌خانه‌ها منبع معتبرى محسوب مى‌شود و به‌علاوه در فهرست‌نويسى كتب فارسى نيز منبع معتبرى براى كسب اطلاع راجع به كتاب و نويسنده است[۱۰]

    بر اثر كوشش‌هاى فراوان نويسنده، متممى براى كتاب فراهم شد كه هم كتاب‌هاى منتشرشده تا آخر سال 1336 (به زبان فارسى) را در بر مى‌گيرد و هم شامل اضافات و اصلاحاتى است كه پس از طبع جزوات كتاب، به‌تدريج فراهم آمده است. اين متمم، در بخش دوم انتشار يافت. بخش اول، شامل: اسم اثر، اسم مؤلف (و بر حسب مورد، مترجم) ناشر، محل نشر، نوع طبع (سربى يا سنگى يا غير اين دو) عده صفحات اثر و در صورت لزوم يا امكان بعضى خصوصيات ديگر از قبيل شماره كتاب (در مجموعه كتب) و شماره صفحات، مقدمه و دفعات طبع و جز اينهاست[۱۱]

    مؤلف گاه عبارتى چند در توضيح نكاتى كه ممكن بود ابهام يا اشتباهى را باعث شود، افزوده است. اما عموماًاز يادداشت‌هاى فراوان ديگرى كه در نقد كتب فراهم آمده بود، براى رعايت روشى كه در اين نوع فهرست‌ها معمول است، خوددارى شده است[۱۲]

    بخش دوم كتاب، علاوه بر ذيل فهرست كه به روش مذكور تدوين شده، فهرست جامع اسامى مؤلفين و مترجمين را با ارجاع به آثار هريك، شامل است. جوينده مى‌تواند با استفاده از اين دو بخش، اثر مطلوب خود را بر حسب نام اثر يا نام نويسنده آن، بيابد. در هر دو قسمت، اسم مشهورتر، اصل قرار داده شده و اسامى ديگر، به اين اسم ارجاع گرديده است[۱۳]

    گاه خصوصيات آثارى كه مؤلف شخصا به رؤيت آن‌ها توفيق نيافته، ولى مشخصات آن‌ها را از ساير فهرست‌ها و يا برگه كتابخانه‌ها و يا مجلات و روزنامه‌ها اقتباس كرده، كامل نيست[۱۴]

    وضعيت كتاب

    فهرست تصحيحات و اضافات هر جلد، در انتهاى همان جلد آمده است.


    پانويس

    1. شعبانى، احمد، ص159
    2. قره‌خانى، مهسا، ص57
    3. همان، ص60
    4. ر.ک: قره‌خانى، مهسا، ص58
    5. ر.ک: همان
    6. ر.ک: همان
    7. ر.ک: همان
    8. ر.ک: همان
    9. ر.ک: همان، ص59
    10. همان
    11. ر.ک: همان، ص60
    12. ر.ک: همان
    13. ر.ک: همان
    14. ر.ک: همان

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.

    2. شعبانى، احمد «فهرست كتاب‌هاى چاپى فارسى / ذيل ثانوى فهرست مشار شامل نام 268 جلد كتاب چاپ شيراز»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: اطلاع‌رسانى و كتابدارى «تحقيقات كتابدارى و اطلاع‌رسانى دانشگاهى (كتابدارى سابق)»، بهار 1376، شماره 26 و 27 (2 صفحه، از 159 تا 160).

    3. صافى، قاسم «فهرست‌ها و كتاب‌شناسى‌ها: درباره فهرست كتاب‌هاى چاپى فارسى» پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: اطلاع‌رسانى و كتابدارى «تحقيقات كتابدارى و اطلاع‌رسانى دانشگاهى (كتابدارى سابق)»، بهار 1376، شماره 26 و 27 (1 صفحه از 158 تا 158).

    4. قره‌خانى، مهسا «خان‌بابا مشار فهرست‌نويس فراموش‌شده»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: اطلاع‌رسانى و كتابدارى «پيام بهارستان»، اسفند 1384، شماره 57 (6 صفحه، از 57 تا 62).