۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
اين تفسير، از جمله تفاسير اباضيه شناخته مىشود و لذا براى بهتر شناختن آن، ضرورى مىنمايد تا نگاهى كوتاه به عقايد اين فرقه شده و سپس به توصيف كلى تفاسير اباضيه پرداخته و در نهايت، به ويژگى خاص اين تفسير، اشاره كرد. | اين تفسير، از جمله تفاسير اباضيه شناخته مىشود و لذا براى بهتر شناختن آن، ضرورى مىنمايد تا نگاهى كوتاه به عقايد اين فرقه شده و سپس به توصيف كلى تفاسير اباضيه پرداخته و در نهايت، به ويژگى خاص اين تفسير، اشاره كرد. | ||
اباضيه در بخش عقايد، | اباضيه در بخش عقايد، نزدیک ى فراوانى به معتزله و شيعه دارند و در حقيقت جزو عدليه به شمار مىآيند. آنان با بكارگيرى عقل و خرد در استدلال به قضاياى كلامى و پيرو روش اجتهادى و استنباطى در مسائل اعتقادى در تمام جوانب معتقد هستند و مانند سلفيه، حنابله، حشويه و گروههاى مشابه آن نيستند كه به ظاهر نص اكتفا كنند و از بكارگيرى عقل و منطق در فهم و استنباط تعلل ورزند و نوعى تعطيل در عقول را شاهد باشند و به مجرد يك خبر واحد از عقيده قطعى عقلى دست بردارند، به همين دليل خبر واحد را در عقايد حجت نمىدانند...<ref>ايازى، سيد محمدعلى، ص145</ref> | ||
اباضيه همانند شيعه و متعزله، قايل به محال بودن رؤيت خدا در دنيا و آخرت هستند. در باب صفات بارى، خداوند را منزه از تشبيه و تجسيم مىدانند و صفات او را عين ذاتش مىدانند نه زايد بر ذات و بيرون از ذات را اعتبار محض مىدانند، صفاتى مانند وجود، ازليت، ابديت، حيات و علم و... بنابراين برخلاف اشاعره كه در صفات ذات قايلند كه زايد بر ذات خداوند است و بر خلاف مشبه و حشويه كه صفات ذاتى خداوند را حقيقت ثابتهاى مانند صفات انسان مىدانند، مانند عدليه عين ذات ذات خدا مىدانند و قابل جمع با ضدشان نمىدانند...<ref>همان</ref> | اباضيه همانند شيعه و متعزله، قايل به محال بودن رؤيت خدا در دنيا و آخرت هستند. در باب صفات بارى، خداوند را منزه از تشبيه و تجسيم مىدانند و صفات او را عين ذاتش مىدانند نه زايد بر ذات و بيرون از ذات را اعتبار محض مىدانند، صفاتى مانند وجود، ازليت، ابديت، حيات و علم و... بنابراين برخلاف اشاعره كه در صفات ذات قايلند كه زايد بر ذات خداوند است و بر خلاف مشبه و حشويه كه صفات ذاتى خداوند را حقيقت ثابتهاى مانند صفات انسان مىدانند، مانند عدليه عين ذات ذات خدا مىدانند و قابل جمع با ضدشان نمىدانند...<ref>همان</ref> | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
اما از طرف ديگر، قائل به خلود اصحاب كباير در جهنم هستند، يعنى قائلند كسانى كه گناه كبيره انجام مىدهند و توبه نمىكنند، در جهنم هميشه مىمانند و قابل بخشش نيستند و در اين باب به آيات زيادى از قرآن استدلال كردهاند. در برابر شيعه كه معتقد است اصحاب كباير معذب هستند ولى در آخر چون اعتقاد صحيحى دارند، نجات مىيابند...<ref>همان</ref> | اما از طرف ديگر، قائل به خلود اصحاب كباير در جهنم هستند، يعنى قائلند كسانى كه گناه كبيره انجام مىدهند و توبه نمىكنند، در جهنم هميشه مىمانند و قابل بخشش نيستند و در اين باب به آيات زيادى از قرآن استدلال كردهاند. در برابر شيعه كه معتقد است اصحاب كباير معذب هستند ولى در آخر چون اعتقاد صحيحى دارند، نجات مىيابند...<ref>همان</ref> | ||
با نگرش عام به تفاسير اباضيه، مىتوان اين نكته را دريافت كه كموبيش اين تفاسير، به رنگ تفاسير اهل سنت و شيعه و ساير فرق اسلامى است. طبعاً همه آنچه در باب آن تفسير گفته شده، اعم از شيوه ورود و خروج در تفسير، روش تفسيرى، بهرهگيرى از مأثورات و ابتلاى به اخبار ضعاف و يا جهتگيرىهاى مذهبى و تعصب فرقهاى، همانند ديگر تفاسير است و كموبيش همان جهات در اين تفاسير مطرح است. همچنين گرايش به بحثهاى هدايتى و تحليلى و فروكش كردن روحيه پرخاشگرى و تعصب فرقهاى و جدال مذهبى در عصر حاضر (عصر تفاهم و | با نگرش عام به تفاسير اباضيه، مىتوان اين نكته را دريافت كه كموبيش اين تفاسير، به رنگ تفاسير اهل سنت و شيعه و ساير فرق اسلامى است. طبعاً همه آنچه در باب آن تفسير گفته شده، اعم از شيوه ورود و خروج در تفسير، روش تفسيرى، بهرهگيرى از مأثورات و ابتلاى به اخبار ضعاف و يا جهتگيرىهاى مذهبى و تعصب فرقهاى، همانند ديگر تفاسير است و كموبيش همان جهات در اين تفاسير مطرح است. همچنين گرايش به بحثهاى هدايتى و تحليلى و فروكش كردن روحيه پرخاشگرى و تعصب فرقهاى و جدال مذهبى در عصر حاضر (عصر تفاهم و نزدیک ى)، احترام به عقايد ديگران و پرهيز از توهين در اين تفاسير به چشم مىخورد...<ref>همان، ص146</ref> | ||
در اين تفاسير، از همان شيوههاى معمول در تفاسير مذاهب اسلامى در طى قرون و اعصار در تبيين و توضيح آيات استفاده مىگردد. نقل مأثورات در تفاسير ياد شده از پيامبر(ص)، صحابه و تابعين است. با اضافه اين نكته كه اباضيه، جامع حديثى مستقلى مانند «الجامع الصحيح مسند الامام ربيع بن حبيب ازدي بصري» (م 150ق) دارند و احاديث تفسير را از كتاب و كتابهاى روايى ديگر اهل سنت مثل صحاح ستة و مدونة الكبراى ابوغانم خراسانى نقل مىكنند. همانند ديگر مذاهب به هنگام تفسير آيات كلامى، فقهى به دفاع از عقايد و استنباطات مذهبى خود برمىآيند...<ref>همان</ref> | در اين تفاسير، از همان شيوههاى معمول در تفاسير مذاهب اسلامى در طى قرون و اعصار در تبيين و توضيح آيات استفاده مىگردد. نقل مأثورات در تفاسير ياد شده از پيامبر(ص)، صحابه و تابعين است. با اضافه اين نكته كه اباضيه، جامع حديثى مستقلى مانند «الجامع الصحيح مسند الامام ربيع بن حبيب ازدي بصري» (م 150ق) دارند و احاديث تفسير را از كتاب و كتابهاى روايى ديگر اهل سنت مثل صحاح ستة و مدونة الكبراى ابوغانم خراسانى نقل مىكنند. همانند ديگر مذاهب به هنگام تفسير آيات كلامى، فقهى به دفاع از عقايد و استنباطات مذهبى خود برمىآيند...<ref>همان</ref> |
ویرایش