درسنامه وهابیت؛ پیدایش، جریان‌ها و کارنامه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک '
جز (جایگزینی متن - ' == معرفى اجمالى == ' به '')
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ')
خط ۳۷: خط ۳۷:
نويسنده، درس اول را به مفهوم‌شناسى سلفى‌گرى اختصاص داده است. در اين فصل با تبيين مفهوم سلف و مفاهيم مرتبط با آن، به تعارض انديشه سلفى‌گرى با انديشه اسلامى اشاره شده است. معنى اصطلاحى سلف، در بدعتى ريشه دارد كه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در قرن هفتم ايجاد كرد. وى برخلاف گذشتگان به مفهوم‌پردازى واژه‌ى «سلف» پرداخت و آن را در معنايى به كار برد كه تا آن زمان، انديشمندان اسلامى چنين معنايى را درباره‌ى سلف اراده نكرده بودند. مهم‌ترين بدعتى كه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] و سپس سلفيان پس از او بنيان نهادند، گسترش منابع تشريع به صحابه، تابعين و تابعين تابعين بود<ref>متن كتاب، ص16</ref>
نويسنده، درس اول را به مفهوم‌شناسى سلفى‌گرى اختصاص داده است. در اين فصل با تبيين مفهوم سلف و مفاهيم مرتبط با آن، به تعارض انديشه سلفى‌گرى با انديشه اسلامى اشاره شده است. معنى اصطلاحى سلف، در بدعتى ريشه دارد كه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در قرن هفتم ايجاد كرد. وى برخلاف گذشتگان به مفهوم‌پردازى واژه‌ى «سلف» پرداخت و آن را در معنايى به كار برد كه تا آن زمان، انديشمندان اسلامى چنين معنايى را درباره‌ى سلف اراده نكرده بودند. مهم‌ترين بدعتى كه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] و سپس سلفيان پس از او بنيان نهادند، گسترش منابع تشريع به صحابه، تابعين و تابعين تابعين بود<ref>متن كتاب، ص16</ref>


وى در درس دوم، سلفى‌گرى را در چهار حوزه معرفى روش‌شناسى، معرفت‌شناسى، معنى‌شناسى و هستى‌شناسى تبيين كرده است. در حوزه‌ى معنى‌شناسى، سلفيان قائل به ظاهرگرايى هستند. نگاه ظاهرگرايانه، به تشبيه و تجسيم ختم مى‌شود و به همين دليل، به آنها مجسمه يا مشبهه گفته مى‌شود. روش‌شناسى سلفى‌گرى، نقل‌گرايى مفرط است؛ ازاين‌رو، در زمينه‌ى معرفت‌شناسى نيز انديشه‌ى سلفى‌گرى، به حديث‌گرايى افراطى مى‌انجامد. در نگاه سلفيان، در كشف مسائل و معارف دينى، تنها روش نقلى مشروعيت دارد. نخستين پيامد حس‌گرايى سلفى، نزديك شدن اين مكتب به مكتب پوزيتيويسم يا اثبات‌گرايى است. پيامد ديگر حس‌گرايى سلفى، انكار وجود مجردات است. از ديدگاه آنان، انسان‌ها پس از مرگ، هيچ ارتباطى با اين دنيا ندارند<ref>ر.ک: همان، ص81-80</ref>
وى در درس دوم، سلفى‌گرى را در چهار حوزه معرفى روش‌شناسى، معرفت‌شناسى، معنى‌شناسى و هستى‌شناسى تبيين كرده است. در حوزه‌ى معنى‌شناسى، سلفيان قائل به ظاهرگرايى هستند. نگاه ظاهرگرايانه، به تشبيه و تجسيم ختم مى‌شود و به همين دليل، به آنها مجسمه يا مشبهه گفته مى‌شود. روش‌شناسى سلفى‌گرى، نقل‌گرايى مفرط است؛ ازاين‌رو، در زمينه‌ى معرفت‌شناسى نيز انديشه‌ى سلفى‌گرى، به حديث‌گرايى افراطى مى‌انجامد. در نگاه سلفيان، در كشف مسائل و معارف دينى، تنها روش نقلى مشروعيت دارد. نخستين پيامد حس‌گرايى سلفى، نزدیک  شدن اين مكتب به مكتب پوزيتيويسم يا اثبات‌گرايى است. پيامد ديگر حس‌گرايى سلفى، انكار وجود مجردات است. از ديدگاه آنان، انسان‌ها پس از مرگ، هيچ ارتباطى با اين دنيا ندارند<ref>ر.ک: همان، ص81-80</ref>


در درس‌هاى سوم تا ششم، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] و محمد بن عبدالوهاب به‌عنوان بنيان‌گذاران سلفى‌گرى نقلى، اعتقادى و وهابى معرفى شده‌اند. آيين وهابيت، نام خود را از بنيان‌گذار آن، محمد بن عبدالوهاب گرفته است. او وابسته به خاندان آل مشرف بود. وى در همان سال‌هاى پيش از علنى شدن عقايدش، برخى از عقايد خود را ابراز مى‌كرد كه مردم و علما را به خشم مى‌آورد. برخى از طرف‌دارانش به بهاى حمايت از كارهاى غير اسلامى ابن عبدالوهاب، ناچار شده‌اند چهره‌ى تاريكى از مسلمانان ترسيم كنند و براى تطهير وى و پيروانش، مهر تكفير و ارتداد به عموم مسلمانان بزنند<ref>همان، ص227</ref>
در درس‌هاى سوم تا ششم، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] و محمد بن عبدالوهاب به‌عنوان بنيان‌گذاران سلفى‌گرى نقلى، اعتقادى و وهابى معرفى شده‌اند. آيين وهابيت، نام خود را از بنيان‌گذار آن، محمد بن عبدالوهاب گرفته است. او وابسته به خاندان آل مشرف بود. وى در همان سال‌هاى پيش از علنى شدن عقايدش، برخى از عقايد خود را ابراز مى‌كرد كه مردم و علما را به خشم مى‌آورد. برخى از طرف‌دارانش به بهاى حمايت از كارهاى غير اسلامى ابن عبدالوهاب، ناچار شده‌اند چهره‌ى تاريكى از مسلمانان ترسيم كنند و براى تطهير وى و پيروانش، مهر تكفير و ارتداد به عموم مسلمانان بزنند<ref>همان، ص227</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش