التفسير و التأويل في القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها
جز (جایگزینی متن - '،ي' به '، ي') |
جز (جایگزینی متن - '==معرفی اجمالی==' به '') |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR03001J1.jpg | |||
| عنوان =التفسیر و التاویل فی القرآن | |||
| | | عنوان‌های دیگر = | ||
| پدیدآوران = | |||
| | [[خالدی، صلاح عبدالفتاح]] (نويسنده) | ||
| زبان =عربی | |||
| | | کد کنگره =BP 91/2 /خ2ت7 | ||
| موضوع = | |||
تاویل | |||
|زبان | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
تفسیر | تفسیر | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | دار النفائس | ||
| مکان نشر =عمان - اردن | |||
| سال نشر = 1416 ق | |||
|مکان نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE3001AUTOMATIONCODE | |||
| | | چاپ =1 | ||
| | | تعداد جلد =1 | ||
| | | کتابخانۀ دیجیتال نور =12935 | ||
| | | کد پدیدآور = | ||
|کد | | پس از = | ||
| | | پیش از = | ||
}} | |||
| خط ۷۷: | خط ۶۶: | ||
#در فصل سوم:نمونه‌هايى از تاويل قرآن توسط پيامبر(ص) و اصحاب ايشان را ذكر نموده است. | #در فصل سوم:نمونه‌هايى از تاويل قرآن توسط پيامبر(ص) و اصحاب ايشان را ذكر نموده است. | ||
[[رده:کتاب‌شناسی]] | [[رده:کتاب‌شناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده: تفسیر]] | [[رده: تفسیر]] | ||
[[رده:علم تفسیر]] | [[رده:علم تفسیر]] | ||
نسخهٔ ۱۲ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۵۷
| التفسیر و التاویل فی القرآن | |
|---|---|
 | |
| پدیدآوران | خالدی، صلاح عبدالفتاح (نويسنده) |
| ناشر | دار النفائس |
| مکان نشر | عمان - اردن |
| سال نشر | 1416 ق |
| چاپ | 1 |
| موضوع | تاویل تفسیر |
| زبان | عربی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | BP 91/2 /خ2ت7 |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
التفسير و التاويل في القرآن نوشته صلاح عبدالفتاح الخالدى می‌باشد.
كتاب پيرامون يكى از مهمترين موضوعات علوم قرآنى، يعنى مسالۀ شناخت تفسير و تاويل، نوشته شده است، مؤلف كه از قرآن پژوهان معاصر و از كشور اردن مى‌باشد در اين كتاب به شرح و بسط معناى تفسير و تاويل و تفاوت ميان آن دو پرداخته است.وى براى ورود به بحث، در ابتدا اقسام تفسير قرآن، و تفسير موضوعى را بيان، سپس، دو واژۀ تفسير و تاويل را از نظر لغت و اصطلاح معنا نموده است.
وى در فصل دوم، مسالۀ تفسير و تأويل را در قرآن مورد بررسى و در خصوص تاويل، سوره‌هايى كه در آنها واژۀ تاويل بكار رفته است را به‌صورت جداگانه همراه با آيات آنها مطرح و توضيحات لازم را براى هركدام ارائه مى‌دهد. از طرف ديگر، با توجه به اينكه واژۀ تاويل در كلام پيامبر(ص) نيز وارد شده است
فصل سوم را به اين موضوع اختصاص داده، در آن رواياتى را كه از پيامبر(ص) رسيده و در آنها كلمۀ تاويل بكار رفته است را ذكر و مى‌نويسد كه: تاويل در كلام پيامبر به دو معنا بكار رفته يكى به معناى تعبير خواب ديگرى به معناى تفسير.
در فصل چهارم، تفاوت ميان تفسير و تاويل را مطرح نموده، پس از ذكر اقوال علماء در اين باره، خود نتيجه مى‌گيرد كه تاويل بعد از تفسير است و اين دو با يكديگر هيچگونه تضادى ندارند بلكه ملازم يكديگر مى‌باشند
ساختار
كتاب داراى يك مقدمه و چهار فصل مى‌باشد كه فهرست مطالب آن به قرار زير است:
مقدمه:شامل: تفسير موضوعى (انواع آن)، تفاسير قرآن چهار نوع مى‌باشند،
انواع تفاسير موضوعى، روش كار در تفسير موضوعى و آغاز تفسير و تاويل در قرآن.
فصل اول:شامل دو بحث: تفسير در لغت و اصطلاح و تاويل در لغت و اصطلاح.
فصل دوم: تفسير و تاويل در اسلوب و روش قرآنى شامل دو بحث تفسير و تاويل در اسلوب قرآن
فصل سوم: تاويل در سخن پيامبر و اصحاب آن شامل دو بحث: تاويل در حديث پيامبر(ص) و صحابه چگونه قرآن را تاويل مى‌كردند.
فصل چهارم: تفاوت بين تفسير و تاويل
ويژگى‌ها
- در فصل دوم-پس از تعريف لغوى و اصطلاحى
- واژۀ «تاويل»، استعمال كلمۀ تاويل در سوره‌هاى مختلف قرآن (همچون سورۀ يوسف-كهف و...) را همراه با آيات آنها ذكر نموده سپس پيرامون هركدام شرح مختصرى دربارۀ كاربرد واژۀ تاويل در آنها ارائه نموده است.
- در فصل سوم.مسالۀ تاويل در كلام پيامبر(ص) مورد بحث قرار گرفته است.وى در اين فصل متذكر مى‌شوند كه كلمۀ تاويل در احاديث پيامبر(ص) وارد شده و دو احتمال دربارۀ آن وجود دارد كه در برخى از آنها به معناى تعبير خواب و در برخى ديگر به معناى فهم و تفسير آمده است. و در اين باره نمونه‌هايى از احاديث را ذكر مى‌نمايد.
- در فصل چهارم: تفاوت ميان تفسير و تاويل را بحث نموده در اين باره اقوال علماء را متذكر شده آنگاه ديدگاه خود را مطرح نموده مبنى بر اينكه تفسير و تاويل تفاوت ذاتى ندارند و قابل جمع مى‌باشند بدينگونه كه براى فهم قرآن دو مرحله وجود دارد يكى تفسير و ديگرى تاويل، كه قبل از تمكن به تفسير، تاويل قرآن جايز نمى‌باشد.
- در فصل سوم:نمونه‌هايى از تاويل قرآن توسط پيامبر(ص) و اصحاب ايشان را ذكر نموده است.