كلثوم ننه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '(علیهم السلام)' به 'علیهمالسلام') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
== معرفى اجمالى == | == معرفى اجمالى == | ||
'''كلثوم ننه''' يا عقائد النساء، قديمىترين كتابى است كه | '''كلثوم ننه''' يا عقائد النساء، قديمىترين كتابى است كه درباره اخلاق و آداب و رسوم زنان عامى ايران نوشته شده است. اين كتاب، در دوره صفويه و به زبان فارسى نوشته شده است و منسوب به محمد بن حسين خوانسارى، معروف به [[آقاجمال خوانساری، محمد بن حسین|آقا جمال خوانسارى]] يا آقا جمال اصفهانى است كه در خوانسار زاده شد و در اصفهان زيست و همانجا درگذشت و در تخته فولاد به خاك سپرده شد. تاريخ وفات او را 1125ق، گفتهاند. | ||
اين كتاب، با زبان طنز، به نقد آداب و رسوم خرافى كه در ميان توده مردم، به نام دين رواج داشته، پرداخته است. | اين كتاب، با زبان طنز، به نقد آداب و رسوم خرافى كه در ميان توده مردم، به نام دين رواج داشته، پرداخته است. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
احكام شب زفاف؛ | احكام شب زفاف؛ | ||
احكام و اعمال زاييدن زنان و ادعيه وارده | احكام و اعمال زاييدن زنان و ادعيه وارده درباره زائو؛ | ||
در بيان حمام رفتن؛ | در بيان حمام رفتن؛ |
نسخهٔ ۴ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۴۴
نام کتاب | کلثوم ننه |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | آقاجمال خوانساری، محمد بن حسین (نويسنده)
جعفری زنجانی، حسین (محقق) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | PIR 3953 /آ7ع7* |
موضوع | خرافات - ایران
زندگی اجتماعی - قرن 10 - 12ق. - لطیفه، طنز و هجو طنز فارسی - قرن 12ق. فرهنگ عامه - ایران |
ناشر | آل عبا علیهمالسلام |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1382 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE14942AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
كلثوم ننه يا عقائد النساء، قديمىترين كتابى است كه درباره اخلاق و آداب و رسوم زنان عامى ايران نوشته شده است. اين كتاب، در دوره صفويه و به زبان فارسى نوشته شده است و منسوب به محمد بن حسين خوانسارى، معروف به آقا جمال خوانسارى يا آقا جمال اصفهانى است كه در خوانسار زاده شد و در اصفهان زيست و همانجا درگذشت و در تخته فولاد به خاك سپرده شد. تاريخ وفات او را 1125ق، گفتهاند.
اين كتاب، با زبان طنز، به نقد آداب و رسوم خرافى كه در ميان توده مردم، به نام دين رواج داشته، پرداخته است.
به نظر محمود كتيرايى، مصحح اين كتاب، هدف نويسنده، گردآورى فرهنگ توده نبوده، بلكه هدفش ريشخند كردن خرافات و معتقدات مردم روزگارش و بهويژه زنان اصفهانى و افرادى بوده كه خودشان را عالم مىدانستند؛ بهخصوص با توجه به دوره زندگى نويسنده و مكان زندگى او.
ساختار
كتاب، به زبان طنز و شامل يك مقدمه، شانزده باب و يك خاتمه است و به شيوه رسالههاى عمليه مراجع تقليد نوشته شده است.
گزارش محتوا
برخى از مطالب رساله، عقايد و رسومى هستند كه مردم همزمان نويسنده رساله؛ يعنى مردم زمان پادشاهى صفويان به آنها باور داشتهاند و آنها را در زندگى خود به كار مىبردهاند و امروز هم كه نزديك به سىصد سال از آن زمان مىگذرد، هنوز برخى از زنان سنتى ايران به پارهاى از آنها پاىبندند و آنها را همانگونه كه پيشينيان به كار مىبستهاند، به كار مىبرند و پارهاى از مطالب آن، امروزه اغراقآميز به نظر مىآيد، زيرا بيشتر عادات و خرافاتى كه از آنها ياد شده، امروزه منسوخ گرديده و از بين رفته است و حتى پيرزنها هم آنها را با ديده تمسخر مىنگرند.
بابهاى كتاب عبارتند از:
در بيان غسل و وضو و تيمم؛
در بيان نماز؛
در بيان روزه؛
در بيان نكاح؛
احكام شب زفاف؛
احكام و اعمال زاييدن زنان و ادعيه وارده درباره زائو؛
در بيان حمام رفتن؛
در بيان سازها و افعال آنها؛
در بيان معاشرت زنان با شوهران خود؛
در بيان مطبوخاتى كه به نذر واجب مىشود؛
در بيان تعويذ به جهت چشمزخم؛
در بيان محرم و نامحرم؛
در بيان استجابت دعا؛
در بيان آمدن مهمان؛
در بيان صيغه خواهر و برادرخواندگى و چيزهايى كه بعد از خواهرخواندگى براى يكديگر مىفرستند.
خاتمه كتاب، در بيان ادعيه و اذكار متفرقه و آداب كثير المنفعه است.
نمونههايى از مطالب كتاب:
- بدان كه افضل علماى زنان پنج نفرند: اول، بىبى شاه زينب؛ دوم، كلثوم ننه؛ سوم، خالهجانآقا؛ چهارم، باجى ياسمن؛ پنجم، دده بزمآرا و آنچه از اقوال آنها به دست بيايد، نهايت وثوق دارد و محل اعتماد است و به غير از اين پنج نفر، بسيارى نيز هستند كه ذكر آنها موجب طول كلام مىشود. بدان كه هر زنى كه سنى داشته باشد و پيرى و خُرافت او را دريافته باشد، ديگران به افعال او وثوق تمام دارند و هر زنى كه خلاف فرموده ايشان كند، آثم و گناهكار باشد.
- بدان كه اجماع فتواى علماى زنان است كه وضو و غسل واجب است، مگر در چندين موضع: وقتى كه دست را حنا يا نگار بسته باشند يا ابرو گذارده باشند يا زرك بر ابرو چسبانيده باشند؛ در اين صورت، ترك وضو و غسل واجب مىشود و اكثر علماى مذكور نگار را تا سه روز ساقط مىدانند و مىگويند: بىبى شاه زينب، تا پنج روز يا شش روز وضو را ساقط مىداند و همچنان قبل از بستن نگار تا هفت روز وضو بسازند، حرام است و بعضى هم مكروه دانستهاند.
- واجب است تمام بندها را بگشايد، حتى بند زير جامه و طشتى سرنگون گذارده، در زير آن چراغى بسوزاند از روغن طعام و دختر بر روى زين بنشيند و باجى ياسمن گفته: هر گاه زين يافت نشود، بالشى گذارد و روى آن نشيند و قدرى نبات بر بند ازار خود گذارد و بىبى شاه زينب آن را واجب و ديگران مستحب مىدانند و كلثوم ننه گفته كه هل نيز در ميان دست خود بگيرد و خالهجانآقا گفته كه آن نباتى كه بر بند ازار گذاشته، در وقت بيرون آوردن، به دست خود به دهن داماد گذارد كه در نظر داماد بسيار شيرين مىنمايد و اين قول، خالى از قوت نيست و ديگر، چادرى كه داماد آورده در وقت عقد، بايد بر سر عروس انداخت و جميع علما اتفاق دارند كه هيچيك از لباسهاى عروس نبايد گره داشته باشد، زيرا كه گره به كارش مىافتد و دده بزمآرا گفته كه عروس در وقت عقد، بر آينه نظر كند...
- رختخواب داماد و عروس را بايد زنى بيندازد كه نيكبخت باشد؛ يعنى هوو نداشته باشد و دو شوهر نكرده باشد و شوهردوست باشد.
- و جميع علماء را اعتقاد آن است كه از اعاظم نذورات، چهار چيز است:
- اول، سمنو و در هر وقت مىشود پخت؛
- دوم، شلهزرد و آن را بايد در ماه محرم پخت، گر چه برخى، عقيده به تعيين وقت ندارند و به اجماع علما، هر وقت بخواهند توانند پخت؛
- سوم، حلواى سوهان كه از سمنو پخته مىشود و كلثوم ننه گفته كه به بعضى مىافتد، خوب است و به بعضى نمىافتد، بد است؛
- چهارم، آش شلهقلمكار و آن نيز مشهور است و احتياج به ذكر ندارد.
- در چند وقت دعاى ايشان[زنان] مستجاب مىشود:
- اول، در وقت زدن نقاره، هيچ دعايى رد نمىشود؛
- دوم، در وقت زدن هر ساز، خواه سرنا باشد و خواه كمانچه و امثال اينها و باجى ياسمن گفته كه وقت سوتك زدن، البته دعا مستجاب است و اين خالى از قوت نيست؛
- سوم، در وقت باز كردن ديگ حليم و سمنو و آش برگ و برگ ريختن در ديگ و باجى ياسمن گفته كه در وقت گندم ريختن نيز هيچ دعا رد نمىشود؛
- چهارم، در وقت حنا بستن عروس، باجى ياسمن گفته و دده بزمآرا نيز قائل است كه دعا رد ندارد؛
- پنجم، وقت خواب رفتن؛
- ششم، وقت ختنه كردن پسران، باجى ياسمن گفته كه وقتى كه دلاك تيغ مىزند و... هيچ دعا رد نمىشود، بهخصوص دعاى دخترانى كه هنوز شوهر نرفته باشند؛
- هفتم، در شب زفاف بايد كه دور هم بنشينند و حرفهاى شيرين در ميان آورند كه باعث خشنودى مادر عروس شود، بعد دعا كنند كه مستجاب مىشود؛
- هشتم، وقت ميوه بستن؛ بايد روزى كه انگور يا خربزه مىبندند بگويند كه خربزه گرفتيم براى خرجى خانه و آن خربزه و انگور را به سلامت بخورند؛
- نهم، وقت جا كردن آذوقه ساليانه است؛ بايد كه آش عدس بپزند كه باعث تبرك است؛
- دهم، وقت عقد بستن و وقت تولد فرزند.
منابع
متن و مقدمه كتاب.